confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۵۸
ویرایش
جز (←قانون کشف حجاب) |
جز (تمیز کاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:کشف حجاب.jpg|بندانگشتی]] | [[پرونده:کشف حجاب.jpg|بندانگشتی]] | ||
'''کشف حجاب'''، وقایعی که به دنبال تصویب قانونی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ش در [[ایران]] رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای [[رضاخان]] در زمینه تغییر لباس بود که از سال ۱۳۰۷ آغاز شده بود. این سیاستها واکنشهایی از جمله [[قیام مسجد گوهرشاد]] را در پی داشت. با درخواست علما، این قانون در سال ۱۳۲۳ در دوره حکومت [[محمدرضا پهلوی]] لغو شد. | '''کشف حجاب'''، وقایعی که به دنبال تصویب قانونی در [[۱۷ دی]] ۱۳۱۴ش در [[ایران]] رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاستهای [[رضاخان]] در زمینه تغییر لباس بود که از سال ۱۳۰۷ آغاز شده بود. این سیاستها واکنشهایی از جمله [[قیام مسجد گوهرشاد]] را در پی داشت. با درخواست علما، این قانون در سال ۱۳۲۳ در دوره حکومت [[محمدرضا پهلوی]] لغو شد. | ||
==سیاست تغییر لباس== | ==سیاست تغییر لباس== | ||
یکی از سیاستهای فرهنگی رضاخان، تغییر لباس بوده است که بعد از تثبیت قدرت، به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون «اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت»، | یکی از سیاستهای فرهنگی رضاخان، تغییر لباس بوده است که بعد از تثبیت قدرت، به مرور و در طول چند سال دنبال شد. قانون «اتحاد شکل لباس اتباع ایرانی در داخلۀ مملکت»، [[۱۰ دی]] ۱۳۰۷ش در مجلس شورای ملّی وقت تصویب شد. بر اساس این مصوبه، «به جز برخی از روحانیان، کلیه اتباع ذکور ایران در داخلۀ مملکت مکلّف هستند که ملبّس به لباس متحدالشکل بشوند». در ادامه این مصوبه تصریح شده است که متخلفان از اجرای این قانون به جزای نقدی محکوم میشوند و اجرای آن از فروردین ۱۳۰۸ش آغاز خواهد شد.<ref>تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ۱۳۷۸، سند شماره ۲، ص۱۱-۱۰.</ref> | ||
قانون یکسانسازی لباس ابتدا در بین کارکنان ادارات دولتی به اجرا درآمد. آنان در غیر ساعات اداری هم باید از لباس متحدالشکل شامل لباس و کلاه استفاده میکردند. سرپیچی آنان از این دستور منجر به تعقیب قانونی و انفصال آنان از ادامه خدمت میشد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی، اسناد وزارت کشور، شماره پاکت ۲۹۰۰۰۰۸۵۴۱.</ref> دولت رضاخان، در راستای اجرایی کردن این قانون در بین روحانیون، پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به گذراندن امتحان کرد. برگزاری امتحان از طلاب، آنها را با مشکلاتی روبهرو کرد؛ چرا که این امتحان باید از سوی نهادهای حکومتی انجام میگرفت و روحانیون و طلاب با این کار موافقت نداشتند.<ref>سیاست و لباس (گزیده اسناد متحدالشکل شدن البسه ۱۳۰۷-۱۳۱۸)، صص ۸ و۹-.</ref> | قانون یکسانسازی لباس ابتدا در بین کارکنان ادارات دولتی به اجرا درآمد. آنان در غیر ساعات اداری هم باید از لباس متحدالشکل شامل لباس و کلاه استفاده میکردند. سرپیچی آنان از این دستور منجر به تعقیب قانونی و انفصال آنان از ادامه خدمت میشد.<ref>آرشیو سازمان اسناد ملی، اسناد وزارت کشور، شماره پاکت ۲۹۰۰۰۰۸۵۴۱.</ref> دولت رضاخان، در راستای اجرایی کردن این قانون در بین روحانیون، پوشیدن لباس روحانیت را مشروط به گذراندن امتحان کرد. برگزاری امتحان از طلاب، آنها را با مشکلاتی روبهرو کرد؛ چرا که این امتحان باید از سوی نهادهای حکومتی انجام میگرفت و روحانیون و طلاب با این کار موافقت نداشتند.<ref>سیاست و لباس (گزیده اسناد متحدالشکل شدن البسه ۱۳۰۷-۱۳۱۸)، صص ۸ و۹-.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==زمینهسازی== | ==زمینهسازی== | ||
در فاصله سالهای ۱۳۱۴ـ۱۳۱۳ش، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهرها برپا شد.<ref>جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ۱۲۰ص.</ref> کانون بانوان در اردیبهشت ۱۳۱۴ تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، اشخاصی نظیر صدیقه دولتآبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند. این کانون موظف بود که مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از اشخاص معروف دعوت نماید تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون [[حجاب]] برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان اداره گردد. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.<ref>ابراهیم صفایی، ۱۳۶۵، ص ۱۰۲.</ref> | در فاصله سالهای ۱۳۱۴ـ۱۳۱۳ش، اقدامات تبلیغاتی به منظور آماده ساختن افکار عمومی برای کشف حجاب انجام گرفت. جشنها و مجالس سخنرانی متعددی در این زمینه در تهران و دیگر شهرها برپا شد.<ref>جلالالدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلد اول، ۱۲۰ص.</ref> کانون بانوان در [[اردیبهشت]] ۱۳۱۴ تحت نظارت وزارت معارف و به ریاست شمس پهلوی تأسیس شد. در این کانون، اشخاصی نظیر صدیقه دولتآبادی، فاطمه سیاح، بدرالملوک بامداد، هاجر تربیت، فخرالزمان غفاری بایندر و پری حسام شهیدی فعالیت داشتند. این کانون موظف بود که مجالس مختلف سخنرانی برگزار کرده و از اشخاص معروف دعوت نماید تا برای حضار راجع به مقام زن و مرد سخنرانی کنند. در تعقیب این سیاست به وزارت معارف دستور داده شد که در مدارس کشور مجالس جشن و سرور و خطابه با روی باز و بدون [[حجاب]] برگزار شود و نیز تصمیم گرفته شد مدارس ابتدایی تا سال چهارم به صورت مختلط توسط زنان اداره گردد. در نشریات نیز مقالاتی در انتقاد از حجاب به چاپ رسید.<ref>ابراهیم صفایی، ۱۳۶۵، ص ۱۰۲.</ref> | ||
===قیام مسجد گوهرشاد=== | ===قیام مسجد گوهرشاد=== | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
===واکنش آیت الله حائری=== | ===واکنش آیت الله حائری=== | ||
در قم [[آیت الله حائری]] که بخاطر حفظ حوزه علمیه موضعی بیطرفانه در امور داشت از سوی روحانیون و دیگر طبقات سخت تحت فشار قرار گرفت به گونهای که [[میرزا مهدی بروجردی]] که عملاً مدیریت [[حوزه علمیه قم]] را بر عهده داشت، تهدید کرد که نامهای را با امضای وی علیه اقدامات دولت انتشار خواهد داد.<ref> خاطرات آیت الله گرامی، ۱۳۸۱، ص ۹۹.</ref> سرانجام آیت الله حائری تلگرافی در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۱۴ خطاب به رضاشاه نگاشت.<ref>طهرانی، حسین؛۱۴۱۰ق، ص۲۷ـ۳۱.</ref> بعد از این تلگراف رضا شاه به [[قم]] آمد و به منزل آیت الله حائری رفت، بدون سلام و جواب، با غضب و عصبانیت گفت: «رفتارتان را عوض کنید و گرنه حوزه قم را با خاک یکسان میکنم».<ref>حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷.</ref> در ادامه این ماجرا رژیم تعدادی از روحانیون را به جرم تحریک آیت الله حائری تبعید کرد.<ref>مجله یاد، شماره ۴، ص ۲۸-۲۷.</ref> | در [[قم]] [[آیت الله حائری]] که بخاطر حفظ حوزه علمیه موضعی بیطرفانه در امور داشت از سوی روحانیون و دیگر طبقات سخت تحت فشار قرار گرفت به گونهای که [[میرزا مهدی بروجردی]] که عملاً مدیریت [[حوزه علمیه قم]] را بر عهده داشت، تهدید کرد که نامهای را با امضای وی علیه اقدامات دولت انتشار خواهد داد.<ref> خاطرات آیت الله گرامی، ۱۳۸۱، ص ۹۹.</ref> سرانجام آیت الله حائری تلگرافی در تاریخ ۱۱ تیر ۱۳۱۴ خطاب به رضاشاه نگاشت.<ref>طهرانی، حسین؛۱۴۱۰ق، ص۲۷ـ۳۱.</ref> بعد از این تلگراف رضا شاه به [[قم]] آمد و به منزل آیت الله حائری رفت، بدون سلام و جواب، با غضب و عصبانیت گفت: «رفتارتان را عوض کنید و گرنه حوزه قم را با خاک یکسان میکنم».<ref>حضور - تابستان ۱۳۸۵، شماره ۵۷.</ref> در ادامه این ماجرا رژیم تعدادی از روحانیون را به جرم تحریک آیت الله حائری تبعید کرد.<ref>مجله یاد، شماره ۴، ص ۲۸-۲۷.</ref> | ||
==قانون کشف حجاب== | ==قانون کشف حجاب== | ||
فرمان کشف حجاب به صورت رسمی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ صادر شد. در این روز، جشنی از طرف علی اصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.<ref>علیاصغر حکمت، ۱۳۵۵، ص ۹۰.</ref> شاه طی نطقی همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمیآمدند؛ زیرا در پرده به سر میبردند.<ref>محمدعلی گرامی، تاریخ رضاشاه کبیر، ج۱، ص ۶۲.</ref> و ادامه داد که نجابت و [[عفت]] زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً میبایست عفیف باشد.<ref>حسین مکی، ۱۳۶۳، ص۲۶۳-۲۵۸.</ref> | فرمان کشف حجاب به صورت رسمی در [[۱۷ دی]] ۱۳۱۴ صادر شد. در این روز، جشنی از طرف علی اصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.<ref>علیاصغر حکمت، ۱۳۵۵، ص ۹۰.</ref> شاه طی نطقی همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمیآمدند؛ زیرا در پرده به سر میبردند.<ref>محمدعلی گرامی، تاریخ رضاشاه کبیر، ج۱، ص ۶۲.</ref> و ادامه داد که نجابت و [[عفت]] زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً میبایست عفیف باشد.<ref>حسین مکی، ۱۳۶۳، ص۲۶۳-۲۵۸.</ref> | ||
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند.<ref> پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص ۷۲.</ref> آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.<ref>محمدعلی کاتوزیان، ۱۳۶۶، ص ۱۷۶.</ref> | از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، به جز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابانها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند.<ref> پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ج۲، ص ۷۲.</ref> آنهایی که جرئت میکردند در مقابل این بیقانونی خشونتبار ایستادگی کنند، با حمله و بیحرمتی مأموران شهربانی مواجه میشدند.<ref>محمدعلی کاتوزیان، ۱۳۶۶، ص ۱۷۶.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
شدت تبلیغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود که بسیاری از زنان معتقد و مؤمن که با مشکل منع استفاده از چادر مواجه بودند، منزوی شدند و بخشی از زنان که فعالیتهای اجتماعی داشتند از این فعالیتها دور ماندند. عدهای نیز بنا به ذوق و سلیقهٔ خویش با پوشیدن پالتو و مانتو و سرکردن چارقد و شالگردن یا استفاده از کلاههای بزرگی که تمام موهای آنها را در بر میگرفت، سعی میکردند حجاب اسلامی را حفظ کنند. اما دولت برای مقابله با این قبیل اقدامات نیز متحدالمالی به شمارهٔ ۲۹۷۰ مورخ ۱۱/۳/۱۳۱۵ صادر کرد مبنی بر اینکه از استعمال چارقد بانوان جلوگیری به عمل میآید. | شدت تبلیغات بر ضد حجاب چنان گسترده بود که بسیاری از زنان معتقد و مؤمن که با مشکل منع استفاده از چادر مواجه بودند، منزوی شدند و بخشی از زنان که فعالیتهای اجتماعی داشتند از این فعالیتها دور ماندند. عدهای نیز بنا به ذوق و سلیقهٔ خویش با پوشیدن پالتو و مانتو و سرکردن چارقد و شالگردن یا استفاده از کلاههای بزرگی که تمام موهای آنها را در بر میگرفت، سعی میکردند حجاب اسلامی را حفظ کنند. اما دولت برای مقابله با این قبیل اقدامات نیز متحدالمالی به شمارهٔ ۲۹۷۰ مورخ ۱۱/۳/۱۳۱۵ صادر کرد مبنی بر اینکه از استعمال چارقد بانوان جلوگیری به عمل میآید. | ||
اعمال کشف حجاب در شهرهای مذهبی با مشکلات بیشتری همراه بود. در | اعمال کشف حجاب در شهرهای مذهبی با مشکلات بیشتری همراه بود. در [[قم]] بانوان معلم تهدید به استعفا کردند. همچنین بسیاری از اهالی شهر، حتی پیش از [[۱۷ دی]] که «روز آزادی زن و کشف حجاب» نام گرفت، به دلیل انتشار خبر برداشتن حجاب از رفتن دختران خود به مدرسه ممانعت به عمل میآوردند. اعلاناتی نیز از طرف مردم علیه حجابزدایی بر دیوارهای شهر نصب شده بود.<ref>مینا ظهیرنژاد ارشادی، مجله سیاست خارجی، سال نهم، ویژه مطالعات زنان.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
نخستین واکنش جدی روحانیت علیه طرح حجاب زدایی از [[شیراز]] آغاز شد. در جشنی که با حضور «حکمت» وزیر معارف در مدرسه شاهپور برگزار شده بود. در این جشن عدهای از دختران جوان بر روی صحنه ظاهر شده به ناگاه حجاب خود را برداشتند و به پایکوبی پرداختند. این حادثه حتی اعتراض عدهای از حاضرین جلسه را نیز برانگیخت. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی توسط [[سید حسامالدین فال اسیری]] برپا شد. وی در این سخنرانی به انتقاد از عملکرد رژیم پرداخته و مردم را هشدار داد که مواظب توطئهها باشند. به دنبال این سخنرانی او را بلافاصله دستگیر و زندانی کردند.<ref>صلاح، مهدی، ۱۳۸۴، چ۱، ص۱۰۳.</ref> | نخستین واکنش جدی روحانیت علیه طرح حجاب زدایی از [[شیراز]] آغاز شد. در جشنی که با حضور «حکمت» وزیر معارف در مدرسه شاهپور برگزار شده بود. در این جشن عدهای از دختران جوان بر روی صحنه ظاهر شده به ناگاه حجاب خود را برداشتند و به پایکوبی پرداختند. این حادثه حتی اعتراض عدهای از حاضرین جلسه را نیز برانگیخت. فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز اجتماعی توسط [[سید حسامالدین فال اسیری]] برپا شد. وی در این سخنرانی به انتقاد از عملکرد رژیم پرداخته و مردم را هشدار داد که مواظب توطئهها باشند. به دنبال این سخنرانی او را بلافاصله دستگیر و زندانی کردند.<ref>صلاح، مهدی، ۱۳۸۴، چ۱، ص۱۰۳.</ref> | ||
آیت الله [[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز از روحانیونی بود که با لحنی تند به رضاخان اعتراض میکند. از دیگر روحانیون صاحب نام این دوره امام جمعه تهران «حاج سیدمحمد» بود که در پی مخالفت با کشف حجاب محبوبیت خاصی در تهران و ایران پیدا کرد؛ زیرا که گفته بود اگر کشته شوم عیالم را بدون حجاب در مجلس جشن بی حجابی نخواهم برد.<ref>طهرانی، حسین؛۱۴۱۰ق، ص۲۷ـ۳۱.</ref> «سیدابوالحسن طالقانی» هم به علت اعتراض به اقدامات ضد اسلامی به ویژه کشف حجاب مکررا به زندان افتاد و یا تبعید گردید. [[سید محمود طالقانی]] فرزند او که در این ایام طلبهای پر شور بود، در سال ۱۳۱۸ در درگیری با پاسبانی که به اجبار قصد برداشتن چادر زنی را داشت به زندان افتاد.<ref>کمبریج، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روابت کمبریج، ۱۳۷۱، ص۴۱.</ref> با سرکوب [[قیام گوهرشاد]] روحانیون در تنگنای بیشتری قرار گرفتند، بعد از اعلام رسمی کشف حجاب آنان را مجبور به سکوت کردند و دیگر فرصتی برای بیان آشکار مخالفت های خود نیافتند. تنها مورد استثنا مخالفت های روحانیون ولایات بود که البته مخالفتهایشان بازتابی فراتر از همان ناحیه نداشت و از سوی ماموران ولایت نیز به شدت با آنان برخورد میشد.<ref>بوذرجمهری، مهستی ۱۳۸۴، ص۱۴-۱۵.</ref> سرکوب قیام مسجد گوهرشاد و برخورد تند رضاخان با ایت الله حائری پیش از قانون کشف حجاب توانست واکنشها را محدود کند. | [[آیت الله]] [[سیدابوالقاسم کاشانی]] نیز از روحانیونی بود که با لحنی تند به رضاخان اعتراض میکند. از دیگر روحانیون صاحب نام این دوره امام جمعه تهران «حاج سیدمحمد» بود که در پی مخالفت با کشف حجاب محبوبیت خاصی در تهران و ایران پیدا کرد؛ زیرا که گفته بود اگر کشته شوم عیالم را بدون حجاب در مجلس جشن بی حجابی نخواهم برد.<ref>طهرانی، حسین؛۱۴۱۰ق، ص۲۷ـ۳۱.</ref> «سیدابوالحسن طالقانی» هم به علت اعتراض به اقدامات ضد اسلامی به ویژه کشف حجاب مکررا به زندان افتاد و یا تبعید گردید. [[سید محمود طالقانی]] فرزند او که در این ایام طلبهای پر شور بود، در سال ۱۳۱۸ در درگیری با پاسبانی که به اجبار قصد برداشتن چادر زنی را داشت به زندان افتاد.<ref>کمبریج، سلسله پهلوی و نیروهای مذهبی به روابت کمبریج، ۱۳۷۱، ص۴۱.</ref> با سرکوب [[قیام گوهرشاد]] روحانیون در تنگنای بیشتری قرار گرفتند، بعد از اعلام رسمی کشف حجاب آنان را مجبور به سکوت کردند و دیگر فرصتی برای بیان آشکار مخالفت های خود نیافتند. تنها مورد استثنا مخالفت های روحانیون ولایات بود که البته مخالفتهایشان بازتابی فراتر از همان ناحیه نداشت و از سوی ماموران ولایت نیز به شدت با آنان برخورد میشد.<ref>بوذرجمهری، مهستی ۱۳۸۴، ص۱۴-۱۵.</ref> سرکوب قیام مسجد گوهرشاد و برخورد تند رضاخان با ایت الله حائری پیش از قانون کشف حجاب توانست واکنشها را محدود کند. | ||
==لغو قانون کشف حجاب== | ==لغو قانون کشف حجاب== |