Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
imported>Salvand جز (←زندگینامه: اصلاح غلط تایپی) |
(اصلاح) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه [[حمص]] شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند، یزید نیز تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> | یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه [[حمص]] شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند، یزید نیز تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ترجمه جودکی، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> | ||
{{تبارنامه بنیامیه}} | {{تبارنامه بنیامیه}} | ||
[[معاویه]] به همراه پدرش [[ابوسفیان]]، مادرش [[هند جگرخوار]] و عدهای دیگر، پس از [[فتح مکه]] اسلام آوردند و [[پیامبر(ص)]] آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (اسیران آزادشده) خطاب نمود و از مجازات، عفو کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> از آن پس، عنوان کنایهآمیزِ طلقاء همواره برای آنان بر جای ماند. [[حضرت زینب]] نیز پس از شهادت امام حسین(ع)، در خطبهای یزید را فرزند طلقاء خطاب کرد.<ref>سید ابن طاوس،اللهوف، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲.</ref> در [[زیارت عاشورا]] نیز با عبارت «وابنُ آکلةِ الاکباد» (فرزند زن جگرخوار) از یزید یاد شده است.<ref>میرخانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۴۴۶.</ref> | |||
یزید چندین فرزند از جمله خالد، [[معاویه بن یزید|معاویه]]، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳.</ref> یزید پس از سه سال و هشت ماه حکومت، در [[۱۴ ربیعالاول]] [[سال ۶۴ قمری|سال ۶۴ق]] در ۳۸ سالگی درگذشت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref> گروهی سبب [[مرگ]] او را مستی بیش از حد ذکر کردهاند.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ص۱۶۲.</ref> برخی دیگر گفتهاند که روزی در حالت مستی، میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود و در پی او میتاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و از دنیا رفت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۸۷.</ref> برخی نیز میگویند بر اثر بیماری ذات الجنب (عفونت ریه) از دنیا رفت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷.</ref> او را در [[دمشق]] [[دفن]] کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۹۳.</ref> نقل شده است وقتی [[عباسیان]] بر دمشق مسلط شدند، [[قبر]] وی را [[نبش قبر|نبش]] کردند.<ref>نویری، نهایة الأرب، ۱۴۲۴ق، ج۲۲، ص۳۳.</ref> | یزید چندین فرزند از جمله خالد، [[معاویه بن یزید|معاویه]]، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نامهای فاخته، امکلثوم و اممسکین داشته است.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳.</ref> یزید پس از سه سال و هشت ماه حکومت، در [[۱۴ ربیعالاول]] [[سال ۶۴ قمری|سال ۶۴ق]] در ۳۸ سالگی درگذشت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref> گروهی سبب [[مرگ]] او را مستی بیش از حد ذکر کردهاند.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ص۱۶۲.</ref> برخی دیگر گفتهاند که روزی در حالت مستی، میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود و در پی او میتاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و از دنیا رفت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۸۷.</ref> برخی نیز میگویند بر اثر بیماری ذات الجنب (عفونت ریه) از دنیا رفت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷.</ref> او را در [[دمشق]] [[دفن]] کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۹۳.</ref> نقل شده است وقتی [[عباسیان]] بر دمشق مسلط شدند، [[قبر]] وی را [[نبش قبر|نبش]] کردند.<ref>نویری، نهایة الأرب، ۱۴۲۴ق، ج۲۲، ص۳۳.</ref> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
بیشتر منابع تاریخی به شاعر بودن و جنبه خوشگذرانی و شرابخواری یزید اشاره کردهاند.<ref>برای نمونه ر.ک.ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۲۷؛ فقیهی، «بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> | بیشتر منابع تاریخی به شاعر بودن و جنبه خوشگذرانی و شرابخواری یزید اشاره کردهاند.<ref>برای نمونه ر.ک.ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۲۷؛ فقیهی، «بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> | ||
===خوشگذرانی=== | ===خوشگذرانی=== | ||
طبق نقل منابع، یزید خوشگذران و هوسباز بود.<ref>فقیهی، «بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> به صورت آشکار [[شراب]] مینوشید و در این کار زیادهروی میکرد.<ref>«فقیهی، بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز [[امام حسین(ع)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] | طبق نقل منابع، یزید خوشگذران و هوسباز بود.<ref>فقیهی، «بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> به صورت آشکار [[شراب]] مینوشید و در این کار زیادهروی میکرد.<ref>«فقیهی، بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز [[امام حسین(ع)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خواندهاند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ترجمه آیتی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> بلاذری او را نخستین خلیفهای میداند که آشکارا شراب مینوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه میداشت و برای لذت بردن، سگها و خروسها را به جنگ همدیگر وامیداشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۹۷.</ref> او میمونی داشت که او را «اباقیس» نامید و به او شراب مینوشاند و از حرکات وی میخندید.<ref>فقیهی، «بنیامیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> | ||
برخی معتقدند رشد و پرورش یزید، تحت تأثیر عقاید [[مسیحیان]] تازه مسلمان قبیله میسون، در تکوین شخصیت او مؤثر بوده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰۱، به نقل از ولوی و دیگران، «مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمی»، ص۱۳۸.</ref> آنان وجود مشاوران مسیحی همانند [[سرجون بن منصور رومی|سِرجون]] و اَخطَل نصرانی در دربار او و سازش با رومیان شرقی را گواه بر ادعای خود میدانند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰۱، به نقل از ولوی و دیگران، «مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمی»، ص۱۳۸.</ref> | برخی معتقدند رشد و پرورش یزید، تحت تأثیر عقاید [[مسیحیان]] تازه مسلمان قبیله میسون، در تکوین شخصیت او مؤثر بوده است.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰۱، به نقل از ولوی و دیگران، «مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمی»، ص۱۳۸.</ref> آنان وجود مشاوران مسیحی همانند [[سرجون بن منصور رومی|سِرجون]] و اَخطَل نصرانی در دربار او و سازش با رومیان شرقی را گواه بر ادعای خود میدانند.<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۷، ص۳۰۱، به نقل از ولوی و دیگران، «مناسبات خلفای اموی با مسیحیان ذمی»، ص۱۳۸.</ref> |