۱۷٬۸۲۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←عوامفریبی فرعون) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
غالب اهل لغت فرعون را لغتی غیرعربی<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۴، ص۳۷۵؛ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ ق، ج۱، ص۶۳۲؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> و اکثراً آن را قبطی و به معنی تمساح دانستهاند.<ref>زمخشری، أساس البلاغة، ۱۹۷۹ م، ص۴۷۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ ق، ج۳، ص۲۳۴</ref> اما برخی محققان گفتهاند فرعون در شکل مصریاش «بر- عا» یا «بر- عو»، در آغاز به معنی خانه بلند یا بزرگ بوده و به قصر شاهی اطلاق میشده است اما به مرور، نام احترامآمیزی برای خود شاه گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱</ref> | غالب اهل لغت فرعون را لغتی غیرعربی<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۴، ص۳۷۵؛ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ ق، ج۱، ص۶۳۲؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> و اکثراً آن را قبطی و به معنی تمساح دانستهاند.<ref>زمخشری، أساس البلاغة، ۱۹۷۹ م، ص۴۷۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ ق، ج۳، ص۲۳۴</ref> اما برخی محققان گفتهاند فرعون در شکل مصریاش «بر- عا» یا «بر- عو»، در آغاز به معنی خانه بلند یا بزرگ بوده و به قصر شاهی اطلاق میشده است اما به مرور، نام احترامآمیزی برای خود شاه گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱</ref> | ||
برخی فرعون را صرفاً لقب پادشاه مصر در زمان موسی(ع) دانستهاند<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۷۶ق، ج۶، ص۲۱۷۷</ref> اما دیدگاه غالب آن است که فرعون لقبی عمومی برای سلاطین مصر بود<ref>موسی و الصعیدی، الإفصاح، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۵؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۹، ص۶۵؛ بغدادی، لباب التأویل، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۳؛ طیب، أطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۸۰.</ref> و گفته شده اطلاق آن بر سلاطین مصر، از سلسله هجدهم به بعد از سلسلههای ۲۹گانه مصر باستان رایج گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> عدهای نیز فرعون را لقبی برای ملوک | برخی فرعون را صرفاً لقب پادشاه مصر در زمان موسی(ع) دانستهاند<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۷۶ق، ج۶، ص۲۱۷۷</ref> اما دیدگاه غالب آن است که فرعون لقبی عمومی برای سلاطین مصر بود<ref>موسی و الصعیدی، الإفصاح، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۵؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۹، ص۶۵؛ بغدادی، لباب التأویل، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۳؛ طیب، أطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۸۰.</ref> و گفته شده اطلاق آن بر سلاطین مصر، از سلسله هجدهم به بعد از سلسلههای ۲۹گانه مصر باستان رایج گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> عدهای نیز فرعون را لقبی برای ملوک عمالقه<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ ش، ج۱، ص۱۸۲؛ طبرسی،، مجمع البیان، ۱۳۷۲ ش، ج۱، ص۲۲</ref> یا ملوک عمالقه در مصر<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۱۳.</ref> دانستهاند. | ||
کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref> | کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref> | ||
==شیوه حکومتی | ==شیوه حکومتی== | ||
فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را میپرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل میکند برمیآید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر میپنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref> | فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را میپرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل میکند برمیآید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر میپنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
برخی از آیات قرآن نشان میدهد که فرعون برای قوم خود در قیافه خیرخواهی ظاهر میشد. چنانکه در دفاع از تصمیم خود مبنی بر به لزوم به قتل رساندن موسی میگوید: من جز آنچه را درست میبینم به شما ارائه نمیکنم، و شما را جز به راه رشد هدایت نمیکنم.<ref>سوره غافر، آیه ۲۹.</ref> [[علامه طباطبائی]] از آیه «وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری؛ و فرعون گفت:ای مهتران قوم! من برای شما به معبودی جز خود علم پیدا ننمودهام»<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> استنباط میکند که در واقع او با این کلام سعی داشت خود را فردی منصف نشان بدهد و چنین اظهار میکرد که از آیات و معجزات موسی و دعوت او برایش روشن نشده که معبودی در عالم هست، که رب همه عالمیان باشد، و خدایی جز خودش برای مردم مصر در نزد او ثابت نشده است. و اینکه پس از آن به هامان وزیر خود دستور داد کهای هامان! برجی بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم! نیز در راستای همین عوام فریبی بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref> | برخی از آیات قرآن نشان میدهد که فرعون برای قوم خود در قیافه خیرخواهی ظاهر میشد. چنانکه در دفاع از تصمیم خود مبنی بر به لزوم به قتل رساندن موسی میگوید: من جز آنچه را درست میبینم به شما ارائه نمیکنم، و شما را جز به راه رشد هدایت نمیکنم.<ref>سوره غافر، آیه ۲۹.</ref> [[علامه طباطبائی]] از آیه «وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری؛ و فرعون گفت:ای مهتران قوم! من برای شما به معبودی جز خود علم پیدا ننمودهام»<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> استنباط میکند که در واقع او با این کلام سعی داشت خود را فردی منصف نشان بدهد و چنین اظهار میکرد که از آیات و معجزات موسی و دعوت او برایش روشن نشده که معبودی در عالم هست، که رب همه عالمیان باشد، و خدایی جز خودش برای مردم مصر در نزد او ثابت نشده است. و اینکه پس از آن به هامان وزیر خود دستور داد کهای هامان! برجی بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم! نیز در راستای همین عوام فریبی بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref> | ||
==رفتار | ==رفتار با بنیاسرائیل== | ||
قرآن ضمن داستانهای بنیاسرائیل و حضرت موسی از فرعون نیز سخن به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنیاسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند که در زمانی که [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref> | قرآن ضمن داستانهای بنیاسرائیل و حضرت موسی از فرعون نیز سخن به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنیاسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند که در زمانی که [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref> | ||
مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنیاسرائیل]] مسلط گشته، پسران آنها را میکشت و زنانشان را به خدمت میگرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنیاسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد [[تابعین]] داستانی نقل نمودهاند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنیاسرائیل تعبیر نمودند که او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنیاسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، [[بنیاسرائیل]] بر اساس وعدهای که حضرت یوسف به بنیاسرائیل داده بود، آنان در انتظار ولادت موسی و کشتهشدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار به او گفتند که امسال فرزندی از بنیاسرائیل متولد میشود که هلاکت دین تو و قومت به دست او خواهد بود، از این رو فرعون دستور داد به محض ولادت پسری در بنیاسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> | مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنیاسرائیل]] مسلط گشته، پسران آنها را میکشت و زنانشان را به خدمت میگرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنیاسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد [[تابعین]] داستانی نقل نمودهاند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنیاسرائیل تعبیر نمودند که او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنیاسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، [[بنیاسرائیل]] بر اساس وعدهای که حضرت یوسف به بنیاسرائیل داده بود، آنان در انتظار ولادت موسی و کشتهشدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار به او گفتند که امسال فرزندی از بنیاسرائیل متولد میشود که هلاکت دین تو و قومت به دست او خواهد بود، از این رو فرعون دستور داد به محض ولادت پسری در بنیاسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> | ||
==پرورش | ==پرورش موسی در قصر== | ||
پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی کرد که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن از همسر فرعون نقل میکند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم" | پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی کرد که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن از همسر فرعون نقل میکند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم" | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
هنگامی که موسی به سن جوانی رسید روزی مشاهده کرد که بین فردی از بنیاسرائیل که از طرفداران بود او با مردی قبطی زد و خورد رخ داده است. موسی به طرفداری از پیرو خود برخواست و مشتی به مرد قبطی زد و او بر اثر این ضربه کشته شد. پس از این واقعه موسی از ترس قصاص فرعونیان از مصر به سوی مدین فرار نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۱۸ تا ۲۲.</ref> | هنگامی که موسی به سن جوانی رسید روزی مشاهده کرد که بین فردی از بنیاسرائیل که از طرفداران بود او با مردی قبطی زد و خورد رخ داده است. موسی به طرفداری از پیرو خود برخواست و مشتی به مرد قبطی زد و او بر اثر این ضربه کشته شد. پس از این واقعه موسی از ترس قصاص فرعونیان از مصر به سوی مدین فرار نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۱۸ تا ۲۲.</ref> | ||
==واکنش | ==واکنش به رسالت موسی== | ||
حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان، ملخ، کنه، قورباغهها و خونآلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳.</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل میشدند، هر بار فرعونیان را به ستوه میآوردند تا جایی که از موسی طلب دعا مینمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنیاسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی دعا مینمود و عذاب برداشته میشد، نقض عهد میکردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> | خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان، ملخ، کنه، قورباغهها و خونآلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳.</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل میشدند، هر بار فرعونیان را به ستوه میآوردند تا جایی که از موسی طلب دعا مینمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنیاسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی دعا مینمود و عذاب برداشته میشد، نقض عهد میکردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> | ||
== | ==درگذشت== | ||
از آنجا که فرعون و پیروانش حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنیاسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که شبانه همراه با ایمانآورندگان از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود هنگامی که به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> | از آنجا که فرعون و پیروانش حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنیاسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که شبانه همراه با ایمانآورندگان از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود هنگامی که به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> | ||
قرآن میگوید هنگامی که فرعون در حال غرق شدن بود به خدا اقرار نمود اما خطاب رسید که اکنون ایمان میآوری؟! در حالی که پیش از این عصیان میورزیدی و از تبهکاران بودی پس امروز بدن تو را نجات میدهم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و یقیناً بسیاری از مردم از نشانههای ما بیخبرند.<ref>سوره یونس، آیات ۹۰ تا ۹۲.</ref> | قرآن میگوید هنگامی که فرعون در حال غرق شدن بود به خدا اقرار نمود اما خطاب رسید که اکنون ایمان میآوری؟! در حالی که پیش از این عصیان میورزیدی و از تبهکاران بودی پس امروز بدن تو را نجات میدهم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و یقیناً بسیاری از مردم از نشانههای ما بیخبرند.<ref>سوره یونس، آیات ۹۰ تا ۹۲.</ref> | ||
== | ==گزارش تورات== | ||
در تورات داستان نسلکشی بنیاسرائیل، جریان ولادت حضرت موسی و رها نمودن او بر روی آب توسط [[مادر موسی|مادرش]] و جریان مقهور شدن ساحران البته بدون اشاره به ایمان آوردن آنها آمده است.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۷۳ و ۸۲.</ref> همچنین تورات جریان بلاهای نازل شده بر قبطیان را نقل نموده است.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۸۲.</ref> | در تورات داستان نسلکشی بنیاسرائیل، جریان ولادت حضرت موسی و رها نمودن او بر روی آب توسط [[مادر موسی|مادرش]] و جریان مقهور شدن ساحران البته بدون اشاره به ایمان آوردن آنها آمده است.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۷۳ و ۸۲.</ref> همچنین تورات جریان بلاهای نازل شده بر قبطیان را نقل نموده است.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۸۲.</ref> | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
در تورات داستان غرق شدن فرعون و سپاهیانش شبیه به آنچه قرآن گفته آمده است اما سخنی از ایمان آوردن فرعون در حال غرق شدن و نجات یافتن جسد او توسط خدا ندارد.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۸۴ و ۸۵.</ref> | در تورات داستان غرق شدن فرعون و سپاهیانش شبیه به آنچه قرآن گفته آمده است اما سخنی از ایمان آوردن فرعون در حال غرق شدن و نجات یافتن جسد او توسط خدا ندارد.<ref>قنبری، «بررسی تطبیقی جایگاه موسی (ع) در قرآن و تورات»، ص۸۴ و ۸۵.</ref> | ||
==شخصیت تاریخی | ==شخصیت تاریخی== | ||
در مورد اینکه کدام فرعون مصر معاصر حضرت موسی بوده، بین محققان اختلاف بسیاری وجود دارد. برخی از محققان، به پیروی از تورات، دو فرعون را به عنوان فرعون زمان حضرت موسی تعیین نمودهاند. افرادی که پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان به عنوان فرعون -یا دو فرعون- معاصر موسی معین نمودهاند به ترتیب تاریخی عبارتند از: | در مورد اینکه کدام فرعون مصر معاصر حضرت موسی بوده، بین محققان اختلاف بسیاری وجود دارد. برخی از محققان، به پیروی از تورات، دو فرعون را به عنوان فرعون زمان حضرت موسی تعیین نمودهاند. افرادی که پژوهشگران مسلمان و غیرمسلمان به عنوان فرعون -یا دو فرعون- معاصر موسی معین نمودهاند به ترتیب تاریخی عبارتند از: | ||
ویرایش