۱۷٬۸۲۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تغییر عنوان فرعون در قرآن) |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref> | کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref> | ||
==شیوه حکومتی فرعون== | |||
فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را میپرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل میکند برمیآید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر میپنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref> | فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را میپرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل میکند برمیآید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر میپنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۱: | ||
فرعون خود را اختیاردار اعتقادات افراد میدانست{{یادداشت|به عنوان نمونه او خطاب به ساحرانی که به حضرت موسی ایمان آوردند میگوید: «آیا به او ایمان میآورید قبل از اینکه من به شما اذن دهم»(سوره اعراف، آیه ۱۲۳)}} و افرادی که مخالف خواسته او اعتقادی پیدا مینمودند را زندان مینمود<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> یا به سختترین وجهی شکنجه مینمود چنانچه قرآن از او با صفت "ذو الاوتاد" یاد میکند.<ref>سوره ص، آیه۱۲.</ref> مطابق با روایات این وصف به این لحاظ برای او آمده که مخالفانِ خود را با میخها (اوتاد) به زمین میکوبید و بر همان حال باقی میگذاشت تا بمیرند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۴۵۸</ref> | فرعون خود را اختیاردار اعتقادات افراد میدانست{{یادداشت|به عنوان نمونه او خطاب به ساحرانی که به حضرت موسی ایمان آوردند میگوید: «آیا به او ایمان میآورید قبل از اینکه من به شما اذن دهم»(سوره اعراف، آیه ۱۲۳)}} و افرادی که مخالف خواسته او اعتقادی پیدا مینمودند را زندان مینمود<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> یا به سختترین وجهی شکنجه مینمود چنانچه قرآن از او با صفت "ذو الاوتاد" یاد میکند.<ref>سوره ص، آیه۱۲.</ref> مطابق با روایات این وصف به این لحاظ برای او آمده که مخالفانِ خود را با میخها (اوتاد) به زمین میکوبید و بر همان حال باقی میگذاشت تا بمیرند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۴۵۸</ref> | ||
===رفتار فرعون با | ===عوامفریبی فرعون=== | ||
برخی از آیات قرآن نشان میدهد که فرعون برای قوم خود در قیافه خیرخواهی ظاهر میشد. چنانکه در دفاع از تصمیم خود مبنی بر به لزوم به قتل رساندن موسی میگوید: من جز آنچه را درست میبینم به شما ارائه نمیکنم، و شما را جز به راه رشد هدایت نمیکنم.<ref>سوره غافر، آیه ۲۹.</ref> [[علامه طباطبائی]] از آیه «وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری؛ و فرعون گفت:ای مهتران قوم! من برای شما به معبودی جز خود علم پیدا ننمودهام»<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> استنباط میکند که در واقع او با این کلام سعی داشت خود را فردی منصف نشان بدهد و چنین اظهار میکرد که از آیات و معجزات موسی و دعوت او برایش روشن نشده که معبودی در عالم هست، که رب همه عالمیان باشد، و خدایی جز خودش برای مردم مصر در نزد او ثابت نشده است. و اینکه پس از آن به هامان وزیر خود دستور داد کهای هامان! برجی بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم! نیز در راستای همین عوام فریبی بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref> | |||
==رفتار فرعون با بنیاسرائیل== | |||
قرآن ضمن داستانهای بنیاسرائیل و حضرت موسی از فرعون نیز سخن به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنیاسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند که در زمانی که [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref> | قرآن ضمن داستانهای بنیاسرائیل و حضرت موسی از فرعون نیز سخن به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنیاسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند که در زمانی که [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref> | ||
مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنیاسرائیل]] مسلط گشته، پسران آنها را میکشت و زنانشان را به خدمت میگرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنیاسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد [[تابعین]] داستانی نقل نمودهاند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنیاسرائیل تعبیر نمودند که او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنیاسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، [[بنیاسرائیل]] بر اساس وعدهای که حضرت یوسف به بنیاسرائیل داده بود، آنان در انتظار ولادت موسی و کشتهشدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار به او گفتند که امسال فرزندی از بنیاسرائیل متولد میشود که هلاکت دین تو و قومت به دست او خواهد بود، از این رو فرعون دستور داد به محض ولادت پسری در بنیاسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> | مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنیاسرائیل]] مسلط گشته، پسران آنها را میکشت و زنانشان را به خدمت میگرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنیاسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد [[تابعین]] داستانی نقل نمودهاند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنیاسرائیل تعبیر نمودند که او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنیاسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]]، [[بنیاسرائیل]] بر اساس وعدهای که حضرت یوسف به بنیاسرائیل داده بود، آنان در انتظار ولادت موسی و کشتهشدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار به او گفتند که امسال فرزندی از بنیاسرائیل متولد میشود که هلاکت دین تو و قومت به دست او خواهد بود، از این رو فرعون دستور داد به محض ولادت پسری در بنیاسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref> | ||
==پرورش موسی(ع) در قصر فرعون== | |||
پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی کرد که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن از همسر فرعون نقل میکند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم" | پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی کرد که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن از همسر فرعون نقل میکند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم" | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
هنگامی که موسی به سن جوانی رسید روزی مشاهده کرد که بین فردی از بنیاسرائیل که از طرفداران بود او با مردی قبطی زد و خورد رخ داده است. موسی به طرفداری از پیرو خود برخواست و مشتی به مرد قبطی زد و او بر اثر این ضربه کشته شد. پس از این واقعه موسی از ترس قصاص فرعونیان از مصر به سوی مدین فرار نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۱۸ تا ۲۲.</ref> | هنگامی که موسی به سن جوانی رسید روزی مشاهده کرد که بین فردی از بنیاسرائیل که از طرفداران بود او با مردی قبطی زد و خورد رخ داده است. موسی به طرفداری از پیرو خود برخواست و مشتی به مرد قبطی زد و او بر اثر این ضربه کشته شد. پس از این واقعه موسی از ترس قصاص فرعونیان از مصر به سوی مدین فرار نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۱۸ تا ۲۲.</ref> | ||
==واکنش فرعون به رسالت موسی(ع)== | |||
حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
فرعون برای کسانی که به موسی ایمان میآوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت اقدامی که از آیات قران برمیآید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن آل فرعون|مومن آل فرعون]] است که ایمان خود را تا پیش از این پنهان نگه میداشت و چون جان موسی را در خطر دید به دفاع از او پرداخت.<ref>سوره غافر، آیات ۲۸ و ۲۹.</ref> | فرعون برای کسانی که به موسی ایمان میآوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت اقدامی که از آیات قران برمیآید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن آل فرعون|مومن آل فرعون]] است که ایمان خود را تا پیش از این پنهان نگه میداشت و چون جان موسی را در خطر دید به دفاع از او پرداخت.<ref>سوره غافر، آیات ۲۸ و ۲۹.</ref> | ||
==عذابهای آل فرعون== | |||
مطابق با آنچه در قرآن آمده، چون قبطیان و پیروان فرعون که قرآن، آنها را آل فرعون میخواند به خدا ایمان نیاوردند خدا آنان را چند سال مبتلا به قحطی نمود تا شاید به یاد خدا بیفتند و دست از اعمال ناشایسته خودشان بردارند اما آنها هنگامی که از برکت و نعمتی برخوردار میشدند آن را به خود نسبت میدادند و هر وقت آفت و بلا و محنتی به آنها روی میآورد، میگفتند این از نحوست و شومی موسی و پیروان اوست.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref> | مطابق با آنچه در قرآن آمده، چون قبطیان و پیروان فرعون که قرآن، آنها را آل فرعون میخواند به خدا ایمان نیاوردند خدا آنان را چند سال مبتلا به قحطی نمود تا شاید به یاد خدا بیفتند و دست از اعمال ناشایسته خودشان بردارند اما آنها هنگامی که از برکت و نعمتی برخوردار میشدند آن را به خود نسبت میدادند و هر وقت آفت و بلا و محنتی به آنها روی میآورد، میگفتند این از نحوست و شومی موسی و پیروان اوست.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref> | ||
خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان، ملخ، کنه، قورباغهها و خونآلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳.</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل میشدند، هر بار فرعونیان را به ستوه میآوردند تا جایی که از موسی طلب دعا مینمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنیاسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی دعا مینمود و عذاب برداشته میشد، نقض عهد میکردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> | خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان، ملخ، کنه، قورباغهها و خونآلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳.</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل میشدند، هر بار فرعونیان را به ستوه میآوردند تا جایی که از موسی طلب دعا مینمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنیاسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی دعا مینمود و عذاب برداشته میشد، نقض عهد میکردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> | ||
==مرگ فرعون== | |||
از آنجا که فرعون و پیروانش حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنیاسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که شبانه همراه با ایمانآورندگان از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود هنگامی که به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> | از آنجا که فرعون و پیروانش حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنیاسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که شبانه همراه با ایمانآورندگان از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود هنگامی که به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref> | ||
ویرایش