پرش به محتوا

فرعون: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۶۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ دسامبر ۲۰۱۸
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۴۴: خط ۴۴:
| پانویس            =
| پانویس            =
}}
}}
'''فِرعون''' فرمانروای [[مصر]] در زمان [[حضرت موسی(ع)]] است. [[قرآن]]، فرعون را پادشاهی جبار معرفی می‌کند که مدعی بود پرودگار مردم مصر است. او قوم [[بنی‌اسرائیل]] را که پیش از این در زمان پیامبری [[حضرت یوسف]] در مصر ساکن شده بودند، به خدمت گرفته بود و با انگیزه پیشگیری از ولادت حضرت موسی دستور داد فرزندان پسر بنی‌اسرائیل را به محض ولادت به قتل برسانند.  
'''فِرعون''' فرمانروای [[مصر]] در زمان [[حضرت موسی(ع)]] است. [[قرآن]]، فرعون را پادشاهی جبار معرفی می‌کند که مدعی بود پروردگار مردم مصر است. او قوم [[بنی‌اسرائیل]] را که پیش از این در زمان پیامبری [[حضرت یوسف]] در مصر ساکن شده بودند، به خدمت گرفته بود و با انگیزه پیشگیری از ولادت حضرت موسی دستور داد فرزندان پسر بنی‌اسرائیل را به محض ولادت به قتل برسانند.  


موسی پس از رسیدن به پیامبری مأمور شد که با فرعون سخن بگوید تا [[ایمان]] آورد و بنی‌اسرائیل را رها سازد اما فرعون علی‌رغم ظهور [[معجزه|معجزات]] و نشانه‌ها به دست حضرت موسی(ع)، حاضر به پذیرفتن به دعوت [[توحید|توحیدی]] او نشد و به او نسبت ساحری داده به مقابله با او پرداخت. به دنبال این رفتار فرعون، خداوند بلاهای متعددی را متوجه مصر نمود اما فرعون و هم‌کیشان او باز ایمان نیاورده به رفتار خود ادامه دادند.
موسی پس از رسیدن به پیامبری مأمور شد که با فرعون سخن بگوید تا [[ایمان]] آورد و بنی‌اسرائیل را رها سازد اما فرعون علی‌رغم ظهور [[معجزه|معجزات]] و نشانه‌ها به دست حضرت موسی(ع)، حاضر به پذیرفتن دعوت [[توحید|توحیدی]] او نشد و به موسی نسبت ساحری داد. به دنبال نافرمانی فرعون، خداوند بلاهای متعددی را متوجه مصر نمود اما فرعون و هم‌کیشان او باز ایمان نیاوردند تا اینکه موسی به فرمان خدا، قوم خود را از مصر خارج نمود و فرعون و سپاهیانش آنها را دنبال نموده و در پی شکافته‌‌شدن آب دریا و عبور حضرت موسی(ع) و پیروان او به [[معجزه|معجزه الهی]]، در دریا غرق شدند.
 
در نهایت موسی به فرمان خدا، قوم خود را از مصر خارج نمود و فرعون و سپاهیانش آنها را دنبال نموده و در پی شکافته‌‌شدن آب دریا و عبور حضرت موسی(ع) و پیروان او به معجزه الهی، در دریا غرق شدند.


==واژه فرعون==
==واژه فرعون==
اهل لغت غالباً معتقدند فرعون لغتی غیر عربی است<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۴، ص۳۷۵؛ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ ق، ج۱، ص۶۳۲؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> و اکثراً آن را لغتی قبطی دانسته و در مورد معنای آن به نقل قولی اکتفا نموده‌اند که می‌گوید فرعون در [[زبان قبطی]] به معنی تمساح بوده است.<ref>زمخشری، أساس البلاغة، ۱۹۷۹ م، ص۴۷۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ ق، ج۳، ص۲۳۴</ref> اما برخی محققان گفته‌اند فرعون در شکل مصری‌اش «بر- عا» یا «بر- عو»، در آغاز به معنی خانه بلند یا بزرگ بوده است و به قصر شاهی اطلاق می‌شده است اما به مرور، نام احترام‌آمیزی برای خود شاه می‌گردد.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱</ref>  
غالب اهل لغت فرعون را لغتی غیرعربی<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ ش، ج۴، ص۳۷۵؛ راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ ق، ج۱، ص۶۳۲؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ابن سیده، المحکم و المحیط الأعظم، ۱۴۲۱ق، ج۲، ص۴۶۸.</ref> و اکثراً آن را قبطی و به معنی تمساح دانسته‌اند.<ref>زمخشری، أساس البلاغة، ۱۹۷۹ م، ص۴۷۱؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۳؛ ازهری، تهذیب اللغة، ۱۴۲۱ ق، ج۳، ص۲۳۴</ref> اما برخی محققان گفته‌اند فرعون در شکل مصری‌اش «بر- عا» یا «بر- عو»، در آغاز به معنی خانه بلند یا بزرگ بوده و به قصر شاهی اطلاق می‌شده است اما به مرور، نام احترام‌آمیزی برای خود شاه گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱</ref>  


برخی فرعون را صرفاً لقب پادشاه مصر در زمان موسی(ع) دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۷۶ق، ج۶، ص۲۱۷۷</ref> اما دیدگاه غالب آن است که فرعون لقبی عمومی برای سلاطین مصر بود<ref>موسی و الصعیدی، الإفصاح، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۵؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۹، ص۶۵؛ بغدادی، لباب التأویل، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۳؛ طیب، أطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۸۰.</ref> و گفته شده اطلاق آن بر سلاطین مصر، از سلسله هجدهم به بعد از سلسله‌های ۲۹گانه مصر باستان رایج گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> عده‌ای نیز فرعون را لقبی برای ملوک [[عمالقه]]<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ ش، ج۱، ص۱۸۲؛ طبرسی،، مجمع البیان، ۱۳۷۲ ش، ج۱، ص۲۲</ref> یا ملوک عمالقه در مصر<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۱۳.</ref> دانسته‌اند.
برخی فرعون را صرفاً لقب پادشاه مصر در زمان موسی(ع) دانسته‌اند<ref>جوهری، الصحاح، ۱۳۷۶ق، ج۶، ص۲۱۷۷</ref> اما دیدگاه غالب آن است که فرعون لقبی عمومی برای سلاطین مصر بود<ref>موسی و الصعیدی، الإفصاح، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۵؛ مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۰ش، ج۹، ص۶۵؛ بغدادی، لباب التأویل، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۳؛ طیب، أطیب البیان، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۲۲۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۸۰.</ref> و گفته شده اطلاق آن بر سلاطین مصر، از سلسله هجدهم به بعد از سلسله‌های ۲۹گانه مصر باستان رایج گردیده است.<ref>بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۱۲۱.</ref> عده‌ای نیز فرعون را لقبی برای ملوک [[عمالقه]]<ref>اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶؛ کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ ش، ج۱، ص۱۸۲؛ طبرسی،، مجمع البیان، ۱۳۷۲ ش، ج۱، ص۲۲</ref> یا ملوک عمالقه در مصر<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۱۳.</ref> دانسته‌اند.


کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده است<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref>
کلمه فرعون ۷۴ بار در قرآن ذکر شده<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> که همه موارد به فرعون زمان موسی اشاره دارد.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۳.</ref>


==فرعون در قرآن==
==فرعون در قرآن==
خط ۶۱: خط ۵۹:
فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را می‌پرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل می‌کند بر‌می‌آید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر می‌پنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref>  
فرعون در قرآن، پادشاهی مستبد معرفی شده که خدایانی جز خدای واحد را می‌پرستیده<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷</ref> و خود نیز ادعای خدائی داشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۲</ref> البته از عبارت «أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی»<ref> سوره نازعات، آیه ۲</ref> که قرآن از زبان او خطاب به مصریان نقل می‌کند بر‌می‌آید که او خود را رب و پروردگار مردم مصر می‌پنداشت نه خدای مطلق.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۳</ref>  


بنا بر آیات قرآن، فرعون فردی مستکبر و سلطه‌گر بود و برای تقویت سلطه خود، مردم را گروه گروه نموده بین آنها اختلاف می‌انداخت.<ref>سوره قصص، آیه۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> او همچنین وزیرى به نام [[هامان]]، مشاورانى در دربار و  سپاهى نیرومند داشت<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، ۱۳۸۲ش، ج۶، ص۴۷۰.</ref> و در استکبار و سلطه خود به آنها تکیه داشت.<ref>سوره شعراء، آیه ۵۷؛ سوره قصص، آیه ۳۹</ref>
بنا بر آیات قرآن، فرعون فردی مستکبر و سلطه‌گر بود و برای تقویت سلطه خود، بین مردم اختلاف می‌انداخت.<ref>سوره قصص، آیه۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> او همچنین وزیرى به نام [[هامان]]، مشاورانى در دربار و  سپاهى نیرومند داشت<ref>مركز فرهنگ و معارف قرآن، دايرة المعارف قرآن كريم، ۱۳۸۲ش، ج۶، ص۴۷۰.</ref> و در استکبار و سلطه خود به آنها تکیه می‌کرد.<ref>سوره شعراء، آیه ۵۷؛ سوره قصص، آیه ۳۹</ref>


فرعون خود را اختیار‌دار اعتقادات افراد می‌دانست{{یادداشت|به عنوان نمونه او خطاب به ساحرانی که به حضرت موسی ایمان آوردند می‌گوید: «آیا به او ایمان می‌آورید قبل از اینکه من به شما اذن دهم»(سوره اعراف، آیه ۱۲۳)}} و افرادی که مخالف خواسته او اعتقادی پیدا می‌نمودند را زندان می‌نمود<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> یا به سخت‌ترین وجهی شکنجه می‌نمود چنانچه قرآن از او با صفت "ذو الاوتاد" یاد می‌کند.<ref>سوره ص، آیه۱۲.</ref> مطابق با روایات این وصف به این لحاظ برای او آمده است که مخالفانِ خود را با میخ‌ها (اوتاد) به زمین می‌کوبید و بر همان حال باقی می‌گذاشت تا بمیرند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۴۵۸</ref>
فرعون خود را اختیار‌دار اعتقادات افراد می‌دانست{{یادداشت|به عنوان نمونه او خطاب به ساحرانی که به حضرت موسی ایمان آوردند می‌گوید: «آیا به او ایمان می‌آورید قبل از اینکه من به شما اذن دهم»(سوره اعراف، آیه ۱۲۳)}} و افرادی که مخالف خواسته او اعتقادی پیدا می‌نمودند را زندان می‌نمود<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۸، ص۲۲۹.</ref> یا به سخت‌ترین وجهی شکنجه می‌نمود چنانچه قرآن از او با صفت "ذو الاوتاد" یاد می‌کند.<ref>سوره ص، آیه۱۲.</ref> مطابق با روایات این وصف به این لحاظ برای او آمده که مخالفانِ خود را با میخ‌ها (اوتاد) به زمین می‌کوبید و بر همان حال باقی می‌گذاشت تا بمیرند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ ق، ص۴۵۸</ref>


===رفتار فرعون با بنی اسرائیل===
===رفتار فرعون با بنی اسرائیل===
قرآن ضمن داستان‌های بنی اسرائیل و حضرت موسی سخن از فرعون به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنی‌اسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند و در زمانی که [[حضرت یوسف علیه‌السلام|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند و تا زمان ظهور حضرت موسی، نسل آنها در آنجا بسیار شده بود<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref>  
قرآن ضمن داستان‌های بنی‌اسرائیل و حضرت موسی از فرعون نیز سخن به میان آورده است.<ref>حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۳</ref> بنی‌اسرائیل اولاد [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب نبی]] بودند که در زمانی که [[یوسف (پیامبر)|حضرت یوسف]] عزیز مصر شد به سبب قحطی از کنعان به مصر کوچیده بودند.<ref>شعرانی و قریب، نثر طوبی، ۱۳۸۶ش، ص۲۱.</ref>  


مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنی‌اسرائیل]] مسلط گشته، پسران آن‌ها را می‌کشت و زنانشان را به خدمت می‌گرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنی‌اسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد تابعین داستانی نقل نموده‌اند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنی‌اسرائیل تعبیر نمودند که عاقبت، او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنی اسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]]، [[بنی‌اسرائیل]] بر اساس وعده‌ای که حضرت یوسف به آن‌ها داده بود، در انتظار ولادت موسی و کشته‌شدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار نیز به او گفتند که امسال فرزندی از بنی‌اسرائیل متولد می‌شود که هلاکت دین تو و قومت به دست اوست، از این رو دستور داد به محض ولادت پسری در بنی‌اسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref>
مطابق با توصیف قرآن فرعون بر طایفه [[بنی‌اسرائیل]] مسلط گشته، پسران آن‌ها را می‌کشت و زنانشان را به خدمت می‌گرفت.<ref> سوره قصص، آیه ۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۸.</ref> در مورد انگیزه فرعون از کشتن پسران بنی‌اسرائیل منابع بسیاری، از [[سدی کبیر|سُدّی]] از مفسران عهد [[تابعین]] داستانی نقل نموده‌اند که بر اساس آن فرعون خواب عجیبی دید و کاهنان آن را به ولادت پسری در بین بنی‌اسرائیل تعبیر نمودند که او را خواهد کشت. فرعون برای پیشگیری از این اتفاق، دستور به کشتن فرزندان پسر بنی‌اسرائیل داد.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ ق، ج۲۰، ص۱۹؛ ثعلبی، عرائس المجالس، ۱۲۹۳ ق، ص۲۲۹؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۴ ق، ج۵، ص۱۱؛ اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۹۶.</ref> اما مطابق با روایات نقل شده از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] و [[امام محمدباقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]]، [[بنی‌اسرائیل]] بر اساس وعده‌ای که حضرت یوسف به بنی‌اسرائیل داده بود، آنان در انتظار ولادت موسی و کشته‌شدن فرعون به دست او بودند. خبر اعتقاد آنان به فرعون رسیده بود تا اینکه زمانی کاهنان و ساحران دربار به او گفتند که امسال فرزندی از بنی‌اسرائیل متولد می‌شود که هلاکت دین تو و قومت به دست او خواهد بود، از این رو فرعون دستور داد به محض ولادت پسری در بنی‌اسرائیل او را به قتل برسانند.<ref>قمی، تفسیر قمی، ۱۳۶۷ ش، ج۲، ص۱۳۵؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ۱۳۹۵ ق، ج۱، ص۱۴۷.</ref>


===پرورش موسی‌(ع) در قصر فرعون===
===پرورش موسی‌(ع) در قصر فرعون===
پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی نمود که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن در این خصوص از همسر فرعون نقل می‌کند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم"  
پس از آنکه حضرت موسی متولد شد، خدا به مادرش وحی کرد که او را بر روی آب دریا رها کند. فرعونیان موسی را از دریا گرفتند و به نزد فرعون آوردند، [[آسیه همسر فرعون|همسر فرعون]] از کشتن او ممانعت نمود و فرعون را راضی به نگه داشتن او در نزد خودشان نمود.<ref>سوره قصص، آیات ۷ تا ۹.</ref> قرآن از همسر فرعون نقل می‌کند که برای ترغیب فرعون گفت: " لَا تَقْتُلُوهُ عَسی أَن ینفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا<ref>سوره قصص، آیه ۹.</ref>؛ او را نکشید شاید به ما نفعی برساند یا او را فرزند خود قرار دهیم"  


برخی این سخن همسر فرعون را دلالت‌کننده بر این می‌دانند که فرعون و همسرش فرزندی نداشته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۱۲.</ref>
برخی این سخن همسر فرعون را دلالت‌کننده بر این می‌دانند که فرعون و همسرش فرزندی نداشته‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۱۲.</ref>
خط ۷۸: خط ۷۶:


===واکنش فرعون به رسالت موسی‌(ع)===
===واکنش فرعون به رسالت موسی‌(ع)===
حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و رسالت خود را تبلیغ کند و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref>
حضرت موسی در بازگشت از [[مدین (شهر)|مدین]] از طرف خدا به [[رسالت]] مبعوث گشته، مأمور شد با معجزاتی که خدا به او داده بود نزد فرعون برود و او را که به تعبیر قرآن طغیان نموده بود با لحنی نرم هدایت نماید.<ref>سوره قصص، آیات ۲۹ تا ۳۲؛ سوره طه، آیه ۲۴ و ۴۳؛ سوره نازعات، آیه ۱۷؛ سوره طه، آیات ۴۲ تا ۴۸.</ref>


موسی به همراه برادرش [[هارون]] که از طرف خدا سِمَت وزیری او را داشت به نزد فرعون رفته و خود را به عنوان رسول پروردگار معرفی نمودند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۴؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۶.</ref> و او را به تقوای الهی فراخوانده<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref>، از او خواستند که بنی‌اسرائیل را رها کند تا به همراه آنها [به کنعان سرزمین اجدادشان] روانه شوند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۵؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۷</ref> اما فرعون موسی را به تمسخر گرفته، در صورت باز نگشتن از عقیده‌اش تهدید به زندان کرد.<ref>سوره شعراء، آیات ۲۵ تا ۲۹</ref>
موسی به همراه برادرش [[هارون]] که از طرف خدا سِمَت وزیری او را داشت به نزد فرعون رفته و خود را به عنوان رسول پروردگار معرفی نمودند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۴؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۶.</ref> و او را به تقوای الهی فراخوانده<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref>، از او خواستند که بنی‌اسرائیل را رها کند تا به همراه آنها [به کنعان سرزمین اجدادشان] روانه شوند<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۵؛ سوره طه، آیه ۴۷؛ سوره شعراء، آیه ۱۷</ref> اما فرعون موسی را به تمسخر گرفته، در صورت باز نگشتن از عقیده‌اش تهدید به زندان کرد.<ref>سوره شعراء، آیات ۲۵ تا ۲۹</ref>


موسی برای اثبات مدعایش معجزات [[پیامبری]] خود را ارائه نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۶ و سوره شعراء، آیه ۳۱.</ref> که یکی از آنها اژدها شدن [[عصای موسی(ع)|عصا]] بود.<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۰ تا ۳۳</ref> اما فرعون و اطرافیان او پس از دیدن این معجزات همچنان موسی را تکذیب نمودند و به او نسبت ساحری دادند.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۹؛ سوره یونس، آیه ۷۶؛ سوره طه، آیات ۵۶ و۵۷؛ سوره مومنون، آیه ۴۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۴ و ۳۵؛ سوره قصص، آیه ۳۶؛ سوره نازعات، آیه ۲۱.</ref> و ساحران ماهر مصر را فراخواندند.<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۹ تا ۱۱۲؛ سوره طه، آیات ۵۸ تا ۶۰.</ref> تا با او در روز زینت که روز عید مصریان بود<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ ق، ج۱۳، ص۱۵۹.</ref>، مقابله نمایند.<ref>سوره طه، آیه ۵۹.</ref>  
موسی برای اثبات مدعایش معجزات [[پیامبری]] خود را ارائه نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۶؛ سوره شعراء، آیه ۳۱.</ref> که یکی از آنها اژدها شدن [[عصای موسی(ع)|عصا]] بود.<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۰ تا ۳۳</ref> اما فرعون و اطرافیان او پس از دیدن این معجزات همچنان موسی را تکذیب نمودند و به او نسبت ساحری دادند.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۰۹؛ سوره یونس، آیه ۷۶؛ سوره طه، آیات ۵۶ و۵۷؛ سوره مومنون، آیه ۴۸؛ سوره شعراء، آیات ۳۴ و ۳۵؛ سوره قصص، آیه ۳۶؛ سوره نازعات، آیه ۲۱.</ref>  


در روز موعود ساحران با مشاهده معجزه حضرت موسی به درستی آن واقف شده و به خدا ایمان آوردند. لیکن فرعون همچنان بر عقیده خود باقی ماند و با مشاهده این صحنه ساحران را شاگردان موسی خواند که بر علیه او توطئه نموده‌اند و به شدت بر آنان غضب‌ناک شده آنها را به بریدن دست و پا و مصلوب کردنشان تهدید نمود. ساحران دست از ایمان خود برنداشتند<ref>سوره اعراف، آیات ۱۱۳ تا ۱۲۲؛ سوره شعراء، آیات ۴۳ تا ۵۰؛ سوره طه، آیات ۷۰ تا ۷۶</ref> و به او گفتند: «ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که به سوی ما آمده و بر آنکه ما را آفرید، ترجیح نمی‌دهیم پس هر حکمی را که می‌توانی صادر کن! تو فقط در مورد زندگی دنیا می‌توانی حکم کنی.»<ref>سوره طه، آیه ۷۲.</ref>
اطرافیان فرعون ساحران ماهر مصر را فراخواندند<ref> سوره اعراف، آیات ۱۰۹ تا ۱۱۲؛ سوره طه، آیات ۵۸ تا ۶۰.</ref> تا با او در روز زینت که روز عید مصریان بود<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ ق، ج۱۳، ص۱۵۹.</ref>، مقابله نمایند.<ref>سوره طه، آیه ۵۹.</ref> در روز موعود ساحران با مشاهده معجزه حضرت موسی، به خدا ایمان آوردند. لیکن فرعون همچنان بر عقیده خود باقی ماند و با مشاهده این صحنه ساحران را شاگردان موسی خواند که بر علیه او توطئه نموده‌اند و به شدت بر آنان غضب‌ناک شده آنها را به بریدن دست و پا و مصلوب کردنشان تهدید نمود اما ساحران دست از ایمان خود برنداشتند<ref>سوره اعراف، آیات ۱۱۳ تا ۱۲۲؛ سوره شعراء، آیات ۴۳ تا ۵۰؛ سوره طه، آیات ۷۰ تا ۷۶</ref> و به او گفتند: «ما هرگز تو را بر دلایل روشنی که به سوی ما آمده و بر آنکه ما را آفرید، ترجیح نمی‌دهیم پس هر حکمی را که می‌توانی صادر کن! تو فقط در مورد زندگی دنیا می‌توانی حکم کنی.»<ref>سوره طه، آیه ۷۲.</ref>


فرعون برای کسانی که به موسی ایمان می‌آوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت. اقدامی که از آیات قران برمی‌آید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن آل فرعون|مومن آل فرعون]] است که ایمان خود را تا پیش از این پنهان نگه می‌داشت و چون جان موسی را در خطر دید به دفاع از او پرداخت.<ref>سوره غافر، آیات ۲۸ و ۲۹.</ref>
فرعون برای کسانی که به موسی ایمان می‌آوردند بار دیگر رویه کشتن فرزندان پسر و به خدمت گرفتن زنان را از سر گرفت.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۲۷.</ref> و حتی تصمیم به قتل موسی نیز گرفت اقدامی که از آیات قران برمی‌آید که مخالفانی در دربار فرعون داشته است، چرا که در قرآن آمده است: «وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِی أَقْتُلْ مُوسی وَ لْیدْعُ رَبَّه؛ فرعون گفت: مرا رها کنید تا موسی را بکشم و او پروردگارش را [برای نجات خود] بخواند»<ref>سوره غافر، آیه ۲۶</ref> شخصیتی که مانع از اجرای این تصمیم شد [[مؤمن آل فرعون|مومن آل فرعون]] است که ایمان خود را تا پیش از این پنهان نگه می‌داشت و چون جان موسی را در خطر دید به دفاع از او پرداخت.<ref>سوره غافر، آیات ۲۸ و ۲۹.</ref>


===عوام‌فریبی فرعون===
===عوام‌فریبی فرعون===
برخی از آیات قرآن نشان می‌دهد که فرعون برای قوم خود در قیافه خیرخواهی ظاهر می‌شد. چنانکه در دفاع از تصمیم خود مبنی بر به لزوم به قتل رساندن موسی می‌گوید: من جز آنچه را درست می‌بینم به شما ارائه نمی‌کنم، و شما را جز به راه رشد هدایت نمی‌کنم.<ref>سوره غافر، آیه ۲۹</ref> [[علامه طباطبائی]] از آیه «وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref>؛ و فرعون گفت:‌ای مهتران قوم! من برای شما به معبودی جز خود علم پیدا ننموده ام» استنباط می‌کند که در واقع او با این کلام سعی داشت خود را فردی منصف نشان بدهد و چنین اظهار می‌کرد که از آیات و معجزات موسی و دعوت او برایش روشن نشده که معبودی در عالم هست، که رب همه عالمیان باشد، و خدایی جز خودش برای مردم مصر در نزد او ثابت نشده است. و اینکه پس از آن به هامان وزیر خود دستور داد که‌ای هامان! برجی بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم! نیز در راستای همین عوام فریبی بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref>
برخی از آیات قرآن نشان می‌دهد که فرعون برای قوم خود در قیافه خیرخواهی ظاهر می‌شد. چنانکه در دفاع از تصمیم خود مبنی بر به لزوم به قتل رساندن موسی می‌گوید: من جز آنچه را درست می‌بینم به شما ارائه نمی‌کنم، و شما را جز به راه رشد هدایت نمی‌کنم.<ref>سوره غافر، آیه ۲۹.</ref> [[علامه طباطبائی]] از آیه «وَ قالَ فِرْعَوْنُ یا أَیهَا الْمَلَأُ ما عَلِمْتُ لَکمْ مِنْ إِلهٍ غَیری؛ و فرعون گفت:‌ای مهتران قوم! من برای شما به معبودی جز خود علم پیدا ننموده‌ام»<ref>سوره قصص، آیه۳۸.</ref> استنباط می‌کند که در واقع او با این کلام سعی داشت خود را فردی منصف نشان بدهد و چنین اظهار می‌کرد که از آیات و معجزات موسی و دعوت او برایش روشن نشده که معبودی در عالم هست، که رب همه عالمیان باشد، و خدایی جز خودش برای مردم مصر در نزد او ثابت نشده است. و اینکه پس از آن به هامان وزیر خود دستور داد که‌ای هامان! برجی بساز شاید بر معبود موسی آگاهی و اطلاع یابم! نیز در راستای همین عوام فریبی بود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ ق، ج۱۶، ص۳۷.</ref>


===عذاب‌های آل فرعون===
===عذاب‌های آل فرعون===
مطابق با آنچه در قرآن آمده، چون قبطیان و پیروان فرعون که قرآن، آن‌ها را آل فرعون می‌خواند به خدا ایمان نیاوردند خدا آنان را چند سال مبتلا به قحطی نمود تا شاید به یاد خدا بیفتند و دست از اعمال ناشایسته خودشان بردارند اما آن‌ها هنگامی که از برکت و نعمتی برخوردار می‌شدند آن را به خود نسبت می‌دادند و هر وقت آفت و بلا و محنتی به آنها روی می‌آورد، می‌گفتند این از نحوست و شومی موسی و پیروان اوست.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۰ و ۱۳۱</ref>  
مطابق با آنچه در قرآن آمده، چون قبطیان و پیروان فرعون که قرآن، آن‌ها را آل فرعون می‌خواند به خدا ایمان نیاوردند خدا آنان را چند سال مبتلا به قحطی نمود تا شاید به یاد خدا بیفتند و دست از اعمال ناشایسته خودشان بردارند اما آن‌ها هنگامی که از برکت و نعمتی برخوردار می‌شدند آن را به خود نسبت می‌دادند و هر وقت آفت و بلا و محنتی به آنها روی می‌آورد، می‌گفتند این از نحوست و شومی موسی و پیروان اوست.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۰ و ۱۳۱.</ref>  


خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان و ملخ و کنه و قورباغه‌ها و خون‌آلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل می‌شدند، هر بار فرعونیان را به ستوه می‌آوردند تا جایی که از موسی طلب دعا می‌نمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنی‌اسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی به درخواست آنان دعا می‌نمود و عذاب برداشته می‌شد، نقض عهد می‌کردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref>  
خدا قوم موسی را به بلاهای متعددی همچون طوفان، ملخ، کنه، قورباغه‌ها و خون‌آلود شدن آب نیل دچار نمود.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۳.</ref> این بلاها که به تعبیر قرآن مفصلات بودند یعنی یکی یکی و با فاصله نازل می‌شدند، هر بار فرعونیان را به ستوه می‌آوردند تا جایی که از موسی طلب دعا می‌نمودند تا عذاب از آنها برداشته شود و در عوض آنها به او ایمان آورند و بنی‌اسرائیل را بدو واگذار کنند اما چون موسی دعا می‌نمود و عذاب برداشته می‌شد، نقض عهد می‌کردند.<ref>سوره اعراف، آیات ۱۳۴ و ۱۳۵.</ref>  


===مرگ فرعون===
===مرگ فرعون===
از آنجا که فرعون و پیروانش سرانجام حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنی‌اسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که ایمان آورندگان را شبانه با خود بردارد و از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود و هنگامی که در مسیر به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref>  
از آنجا که فرعون و پیروانش حاضر به قبول دعوت موسی یا تسلیم بنی‌اسرائیل به او نشدند، خداوند به موسی دستور داد که شبانه همراه با ایمان‌آورندگان از مصر خارج شود گرچه فرعونیان او را دنبال خواهند نمود و به او وعده داد که آنها در دریا غرق خواهند شد<ref>سوره دخان، آیات ۲۳ و ۲۴.</ref> موسی فرمان خدا را اجرا نمود هنگامی که به دریا رسید به فرمان الهی با [[عصای موسی(ع)|عصا]] به آب دریا زد و آب دریا برای او و قومش شکافته شد تا از آن عبور کنند چون قوم فرعون به دنبال آنها به میانه دریا آمدند آب آنها را فرا گرفته و غرق کرد.<ref>سوره اعراف، آیه ۱۳۶.</ref>  


قرآن می‌گوید هنگامی که فرعون در حال غرق شدن بود به خدا اقرار نمود اما خطاب رسید که اکنون ایمان می‌آوری؟! در حالی که پیش از این عصیان می‌ورزیدی و از تبهکاران بودی پس امروز بدن تو را نجات می‌دهم تا برای آیندگانت نشانه‌ای باشی و یقیناً بسیاری از مردم از نشانه‌های ما بی‌خبرند.<ref>سوره یونس، آیات ۹۰ تا ۹۲.</ref>
قرآن می‌گوید هنگامی که فرعون در حال غرق شدن بود به خدا اقرار نمود اما خطاب رسید که اکنون ایمان می‌آوری؟! در حالی که پیش از این عصیان می‌ورزیدی و از تبهکاران بودی پس امروز بدن تو را نجات می‌دهم تا برای آیندگانت نشانه‌ای باشی و یقیناً بسیاری از مردم از نشانه‌های ما بی‌خبرند.<ref>سوره یونس، آیات ۹۰ تا ۹۲.</ref>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۳:
* «تحوتمس» سوم (۱۴۹۰- ۱۴۳۶ ق. م) و پسرش، آمنهوتپ دوم (۱۴۳۶- ۱۴۱۳ ق. م)<ref>E.Unger, Unger's Bible Dictionary, 1970 ,p.332-333. به نقل از بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۲۷۷.</ref>
* «تحوتمس» سوم (۱۴۹۰- ۱۴۳۶ ق. م) و پسرش، آمنهوتپ دوم (۱۴۳۶- ۱۴۱۳ ق. م)<ref>E.Unger, Unger's Bible Dictionary, 1970 ,p.332-333. به نقل از بیومی مهران، دراسات تاریخیة من القرآن الکریم، ۱۹۸۸م، ج۲، ص۲۷۷.</ref>
* اخناتون و توت عنخ آمون (۱۳۴۸-۱۳۲۷ ق.م)<ref>فروید، موسی و یکتاپرستی، ۱۳۴۸ ش، ص۱۸ - فروید موسی را پیرو دین اخناتون (پادشاه یگانه‌پرست از دودمان هجدهم) دانسته و خروج او را مربوط به زمان توت عنخ آمون می‌داند که به شدت سعی در حذف اثار اخناتون و بازگشت به آیین گذشته سلاطین مصر (آمون پرستی) بود.</ref>
* اخناتون و توت عنخ آمون (۱۳۴۸-۱۳۲۷ ق.م)<ref>فروید، موسی و یکتاپرستی، ۱۳۴۸ ش، ص۱۸ - فروید موسی را پیرو دین اخناتون (پادشاه یگانه‌پرست از دودمان هجدهم) دانسته و خروج او را مربوط به زمان توت عنخ آمون می‌داند که به شدت سعی در حذف اثار اخناتون و بازگشت به آیین گذشته سلاطین مصر (آمون پرستی) بود.</ref>
* رامسس دوم (۱۲۹۰- ۱۲۲۴ ق. م) و مرنپتاه یا مفنتاح (۱۲۲۴- ۱۲۱۴ ق. م): این دیدگاه را که دیدگاه قاموس کتاب مقدس نوشته هاکس است<ref>دهخدا، لغت نامه دهخدا، واژه فرعون موسی، [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D9%81%D8%B1%D8%B9%D9%88%D9%86+%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C سایت واژه یاب]، تاریخ بازدید: ۶ دی ۱۳۹۷ش.</ref>
* رامسس دوم (۱۲۹۰- ۱۲۲۴ ق. م) و مرنپتاه یا مفنتاح (۱۲۲۴- ۱۲۱۴ ق. م): این دیدگاه را که دیدگاه قاموس کتاب مقدس نوشته هاکس است<ref>دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، واژه فرعون موسی، [http://www.vajehyab.com/dehkhoda/%D9%81%D8%B1%D8%B9%D9%88%D9%86+%D9%85%D9%88%D8%B3%DB%8C سایت واژه یاب]، تاریخ بازدید: ۶ دی ۱۳۹۷ش.</ref> برخی از نویسندگان مسلمان نیز پذیرفته‌اند.<ref>نک:قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۴؛ بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۰۸؛ حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۴؛بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ ق، جلد اول مقدمه، ص۲۸۲و۲۸۳.</ref>
لغت‌نامه دهخدا، بسیاری از نویسندگان مسلمان قبول نموده‌اند.<ref>نک:قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۵، ص۱۶۴؛ بی‌آزار شیرازی، باستان‌شناسی و جغرافیای تاریخی قصص قرآن، ص۲۰۸؛ حریری، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، ۱۳۸۴ ش، ص۲۸۴؛بلاغی، حجة التفاسیر، ۱۳۸۶ ق، جلد اول مقدمه، ص۲۸۲و۲۸۳.</ref>


==پانویس==
==پانویس==