۱۷٬۹۱۵
ویرایش
جز (←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
بنا بر نقلی هاجر دختر پادشاه [[مصر]] بوده که پس از شورش گروهی از مردم عینالشمس بر پادشاه مصر، او را به بردگی گرفتند و به پادشاه جدید مصر فروختند.<ref>تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۰۳.</ref> [[پیامبر(ص)]] از [[صحابه|اصحابش]] خواسته بود تا با مردم مصر به نرمی رفتار کنند چرا که هاجر از آنان بوده است.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> | بنا بر نقلی هاجر دختر پادشاه [[مصر]] بوده که پس از شورش گروهی از مردم عینالشمس بر پادشاه مصر، او را به بردگی گرفتند و به پادشاه جدید مصر فروختند.<ref>تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۵۰۳.</ref> [[پیامبر(ص)]] از [[صحابه|اصحابش]] خواسته بود تا با مردم مصر به نرمی رفتار کنند چرا که هاجر از آنان بوده است.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> | ||
هاجر در حجر اسماعیل دفن است.<ref>مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> بنا به برخی روایات به احترام قبر وی است که مسلمانان هنگام [[طواف]] کعبه نباید داخل حجر شوند.<ref> مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> | هاجر در حجر اسماعیل [[دفن]] است.<ref>مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> بنا به برخی روایات به احترام قبر وی است که مسلمانان هنگام [[طواف]] کعبه نباید داخل حجر شوند.<ref> مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج ۷، ص۲۲.</ref> | ||
[[پرونده:حجر اسماعیل..jpg|250px|بندانگشتی|تصویر [[حجر اسماعیل]] و محل دفن هاجر.]] | [[پرونده:حجر اسماعیل..jpg|250px|بندانگشتی|تصویر [[حجر اسماعیل]] و محل دفن هاجر.]] | ||
==هاجر، هدیه پادشاه مصر به ساره== | ==هاجر، هدیه پادشاه مصر به ساره== | ||
[[حضرت ابراهیم]] در حدود ۷۰ سالگی از سوی [[خداوند]] مأمور شد از [[بابل]] مهاجرت کند<ref>ابناثیر، الکامل،۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> از اینرو به همراه همسرش [[ساره]]، | [[حضرت ابراهیم]] در حدود ۷۰ سالگی از سوی [[خداوند]] مأمور شد از [[بابل]] مهاجرت کند<ref>ابناثیر، الکامل،۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۰.</ref> از اینرو به همراه همسرش [[ساره]]، برادرزادهاش[[حضرت لوط]] و برخی دیگر از پیروانش به [[مصر]] رفتند. پادشاه مصر به ساره نظر سوء کرد و ابراهیم از روی [[تقیه]] خود را برادر ساره معرفی نمود. بنا بر گزارش ابن اثیر، هر بار پادشاه قصد بدی نسبت به ساره داشت، دستش خشک میشد سه بار این حادثه تکرار شد تا اینکه پادشاه از ساره خواست دعا کند تا دست او به حالت اول برگردد. پس از دعای ساره پادشاه او را آزاد کرد و هاجر را که کنیزی قبطی بود به او هدیه داد.<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref> | ||
==ماجرای هجرت از شام== | ==ماجرای هجرت از شام== | ||
ابراهیم | ابراهیم از [[ساره]] فرزنددار نمیشد، از این رو ساره هاجر را به او بخشید تا شاید ابراهیم از او صاحب فرزند شود. مدتی بعد که هاجر [[اسماعیل]] را به دنیا آورد<ref>ابناثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۰۱.</ref>سبب ناراحتی ساره شد چرا که خود فرزندی نداشت.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۸.</ref> پس از تولد اسماعیل و ناراحتی [[ساره]] از فرزنددار شدن هاجر، خداوند به ابراهیم دستور داد تا اسماعیل و مادرش را از شام به سرزمین مکه منتقل کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۸.</ref> ابراهیم آن دو را به [[مکه]] که در آن روز بیابانی خشک و بدون سکنه بود، منتقل کرد و در محلی که بعدها خانه خدا در آنجا بازسازی شد، در نزدیکی [[چاه زمزم]] فعلی گذاشت.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۸.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = هاجر خطاب به حضرت ابراهیم:{{-}}'''«آیا ما را در سرزمینی که نه انیسی، نه آبی و نه غذایی در آن هست میگذاری.''' ابراهیم به او گفت: '''خدایی که مرا به این کار دستور داده، شما را کفایت میکند.»''' <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۸.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
بر پایه روایتی که از امام صادق نقل شده، زمانی که ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در سرزمین مکه گذاشت و برگشت، اسماعیل تشنه شد و هاجر برای یافتن آب، هفت بار فاصله میان دو کوه [[صفا و مروه]] رفت و برگشت ولی آب پیدا نکرد. هاجر، وقتی نزدیک اسماعیل آمد، دید او از تشنگی پا بر زمین کشیده و آب از زیر | بر پایه روایتی که از امام صادق نقل شده، زمانی که ابراهیم، هاجر و اسماعیل را در سرزمین مکه گذاشت و برگشت، اسماعیل تشنه شد و هاجر برای یافتن آب، هفت بار فاصله میان دو کوه [[صفا و مروه]] رفت و برگشت ولی آب پیدا نکرد. هاجر، وقتی نزدیک اسماعیل آمد، دید او از تشنگی پا بر زمین کشیده و آب از زیر پایش شروع به جوشیدن کرده است، این همان چاه زمزم است که در [[مسجدالحرام]] واقع است. این واقعه سبب شد خداوند سعی بین صفا و مروه را جزو اعمال [[حج]] قرار دهد.<ref> مجلسی، شرح فقیه، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۵.</ref> | ||
بنا بر آیات | بنا بر آیات قرآن، هجرت هاجر پیش از تولد اسحاق و به دلیل نارحتی ساره از فرزنددار شدن هاجر بوده<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۸۸.</ref> در حالیکه بنا به گزارش تورات، هاجر پس از تولد اسحاق نقل مکان کرده است<ref>پیدایش، ۲۱: ۹-۱۲.</ref> و دلیل دستور خدا به ابراهیم برای انتقال هاجر و اسماعیل از شام به [[مکه]] این بود که ساره گفت هاجر کنیز بوده و فرزند او نمیتواند در کنار فرزند من، [[اسحاق]]، قرار گیرد.<ref>پیدایش، ۲۱: ۹-۱۲.</ref> همچنین بنا به گزارش تورات، برخلاف نقل قرآن ابراهیم در این هجرت، هاجر و اسماعیل را همراهی نکرده است.<ref>پیدایش، ۲۱: ۹-۱۲.</ref> | ||
== جستارهای وابسته== | == جستارهای وابسته== |
ویرایش