پرش به محتوا

داستان خضر و موسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۴۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''داستان خضر و موسی''' داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی [[موسی(ع)]] با [[حضرت خضر|خضر]]. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سوالی از او نپرسد، همراهی را قبول می‌کند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین، سبب جدایی این دو می‌شود. خضر در انتهاء علت کارهایی که انجام داد را می‌گوید. این داستان یکبار در [[قرآن]] نقل شده و میان [[مفسران]] و [[متکلمان]] گفتگوهای بسیاری در مورد این داستان وجود داشته و دارد.
'''داستان خضر و موسی''' داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی [[موسی(ع)]] با [[حضرت خضر|خضر]]. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سوالی از او نپرسد، همراهی را قبول می‌کند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر انجام شد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین، سبب جدایی این دو می‌شود. خضر در انتهاء علت کارهایی که انجام داد را می‌گوید. این داستان یکبار در [[قرآن]] نقل شده و میان [[مفسران]] و [[متکلمان]] گفتگوهای بسیاری در مورد این داستان وجود داشته و دارد.
==معرفی==
==معرفی==
داستان خضر و موسی(ع)، داستانی قرآنی است که در سوره کهف،‌آیات ۶۰-۸۲ بدان پرداخته شده است.
حضرت موسی(ع) از مکان این ملاقات آگاه نبود. او بوسیله نشانه زنده شدن ماهی، از مکان ملاقات اطلاع یافته و به آنجا رفت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۴.</ref> قرآن از مکان این ملاقات تنها تعبیر به مجمع البحرین دارد.<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> با این حال، روایات و گفتارهای مختلفی در تعیین این مکان، وجود دارد.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۴- ۳۵۵.</ref>
حضرت موسی(ع) از مکان این ملاقات آگاه نبود. او بوسیله نشانه زنده شدن ماهی، از مکان ملاقات اطلاع یافته و به آنجا رفت.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۴.</ref> قرآن از مکان این ملاقات تنها تعبیر به مجمع البحرین دارد.<ref>سوره کهف، آیه۶۰.</ref> با این حال، روایات و گفتارهای مختلفی در تعیین این مکان، وجود دارد.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۴- ۳۵۵.</ref>


==اصل داستان==
==اصل داستان==
در نهایت حضرت موسی(ع) توانست شخص مورد نظر خود را ملاقات کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۶.</ref> قرآن از این شخص با توصیف:‌ «بنده‌ای از بندگان که به او رحمت و علم از طرف پروردگار داده شده» یاد می‌کند.<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> مفسران براساس روایات آن شخص را حضرت خضر معرفی کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۰.</ref> البته برخی با این نظریه مخالف بوده و معتقدند این شخص خضر نبوده است.<ref>به نقل از: سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء،‌۱۳۷۷ش، ص۸۲.</ref>
در نهایت حضرت موسی(ع) توانست شخص مورد نظر خود را ملاقات کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۴۸۶.</ref>  
 
قرآن از این شخص با توصیف:‌ «بنده‌ای از بندگان که به او رحمت و علم از طرف پروردگار داده شده» یاد می‌کند.<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> مفسران براساس روایات آن شخص را حضرت خضر معرفی کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۰.</ref>
==ملاقات و همراهی==
حضرت موسی پس از دیدن حضرت خضر تقاضای همراهی و شاگردی می‌کند<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> اما خضر به جهت این‌که موسی صبر و تحمل با او بودن را ندارد، با این درخواست مخالفت می‌کند.<ref>سوره کهف، آیات۶۷- ۶۸.</ref> در نهایت با این شرط که موسی(ع) از هیچ چیزی سوال نکند، همراهی این دو اتفاق می‌افتد.<ref>سوره کهف، آیه۷۰.</ref>
حضرت موسی پس از دیدن حضرت خضر تقاضای همراهی و شاگردی می‌کند<ref>سوره کهف، آیه۶۶.</ref> اما خضر به جهت این‌که موسی صبر و تحمل با او بودن را ندارد، با این درخواست مخالفت می‌کند.<ref>سوره کهف، آیات۶۷- ۶۸.</ref> در نهایت با این شرط که موسی(ع) از هیچ چیزی سوال نکند، همراهی این دو اتفاق می‌افتد.<ref>سوره کهف، آیه۷۰.</ref>


خط ۱۶: خط ۱۶:
*  این دو وارد شهری شدند که اهل آن از پذیرایی آن‌ها خودداری کردند. خضر به دیوار نیمه خرابی رسید و آن را ترمیم و بازسازی کرد. موسی(ع) تصور کرد این عمل بخاطر این است که مزدی از اهالی بگیرد و این را به خضر(ع) گفت.<ref>سوره کهف آیه ۷۷.</ref>
*  این دو وارد شهری شدند که اهل آن از پذیرایی آن‌ها خودداری کردند. خضر به دیوار نیمه خرابی رسید و آن را ترمیم و بازسازی کرد. موسی(ع) تصور کرد این عمل بخاطر این است که مزدی از اهالی بگیرد و این را به خضر(ع) گفت.<ref>سوره کهف آیه ۷۷.</ref>


==جدایی و فلسفه کارهای خضر==
===جدایی و فلسفه کارهای خضر===
پس از اعتراض سوم حضرت موسی(ع)، خضر ادامه همراهی را امکان‌پذیر ندانسته<ref>سوره کهف، آیه۷۸.</ref> و علت کارهای قبل خود را ذکر کرد:
پس از اعتراض سوم حضرت موسی(ع)، خضر ادامه همراهی را امکان‌پذیر ندانسته<ref>سوره کهف، آیه۷۸.</ref> و علت کارهای قبل خود را ذکر کرد:
* سوراخ کردن کشتی به این جهت بود که حاکم ظالمی کشتی‌ها را مصادره می‌کرد و خضر با سوراخ کردن کشتی، آن‌را از مصادره نجات داد تا برای مالکان مستمند خود باقی بماند.<ref>سوره کهف، آیه۷۹.</ref>
* سوراخ کردن کشتی به این جهت بود که حاکم ظالمی کشتی‌ها را مصادره می‌کرد و خضر با سوراخ کردن کشتی، آن‌را از مصادره نجات داد تا برای مالکان مستمند خود باقی بماند.<ref>سوره کهف، آیه۷۹.</ref>
خط ۲۳: خط ۲۳:


== ابهامات داستان ==
== ابهامات داستان ==
قرآن از این شخص با توصیف:‌ «بنده‌ای از بندگان که به او رحمت و علم از طرف پروردگار داده شده» یاد می‌کند.<ref>سوره کهف، آیه۶۵.</ref> مفسران براساس روایات آن شخص را حضرت خضر معرفی کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۰.</ref> البته برخی با این نظریه مخالف بوده و معتقدند این شخص خضر نبوده است.<ref>به نقل از: سید مرتضی، تنزیه الأنبیاء،‌۱۳۷۷ش، ص۸۲.</ref>
براساس [[حدیث|روایات]]، پس از آن‌که خداوند با موسى(ع) سخن گفت، [[تورات]] را بر او نازل كرد و بسیاری از معجزات را به دست او جاری ساخت؛ موسی(ع) در دل خود گفت: گمان نمی‌كنم خداوند داناتر از من را خلق کرده باشد. در این هنگام [[خداوند]] به [[جبرئیل]] وحى كرد: بنده‏‌ام را قبل از آنكه (در اثر عُجب) هلاک گردد دریاب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است، باید او را پیروى كنى و از او یاد بگیرى».<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۰.</ref>
براساس [[حدیث|روایات]]، پس از آن‌که خداوند با موسى(ع) سخن گفت، [[تورات]] را بر او نازل كرد و بسیاری از معجزات را به دست او جاری ساخت؛ موسی(ع) در دل خود گفت: گمان نمی‌كنم خداوند داناتر از من را خلق کرده باشد. در این هنگام [[خداوند]] به [[جبرئیل]] وحى كرد: بنده‏‌ام را قبل از آنكه (در اثر عُجب) هلاک گردد دریاب و به او بگو كه در محل تلاقى دو دریا مرد عابدى است، باید او را پیروى كنى و از او یاد بگیرى».<ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۶۰.</ref>


Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۵۲

ویرایش