Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۴۴
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش مختصر در شناسه) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جز (←مفهومشناسی: ویرایش صوری مدخل) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
اراده و [[مشیت]] از صفات خداوند است و بر این اساس خداوند، مُرید (ارادهکننده) خوانده شده است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی،۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> [[قرآن]] در آیات بسیاری مشیت و اراده را به خداوند نسبت داده است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> از جمله «یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یرْحَمُ مَنْ یشاءُ؛ | اراده و [[مشیت]] از صفات خداوند است و بر این اساس خداوند، مُرید (ارادهکننده) خوانده شده است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی،۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> [[قرآن]] در آیات بسیاری مشیت و اراده را به خداوند نسبت داده است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> از جمله «یعَذِّبُ مَنْ یشاءُ وَ یرْحَمُ مَنْ یشاءُ؛ هرکه را بخواهد عذاب و هرکه را بخواهد رحمت میکند؛<ref>سوره عنکبوت، آیه ۲۱، ترجمه فولادوند.</ref> و «إِنَّ رَبَّک فَعَّالٌ لِما یریدُ»؛ پروردگار تو همان کند که خواهد.<ref>سوره هود، آیه ۱۰۷، ترجمه فولادوند.</ref> | ||
===تفاوت مشیت و اراده=== | ===تفاوت مشیت و اراده=== | ||
{{نوشتار اصلی|مشیت}} | {{نوشتار اصلی|مشیت}} | ||
برخی از [[کلام|متکلمان]] معتقدند که مشیت و اراده، هر دو یک صفتاند؛ اما گروهی نیز با توجه به اینکه در [[قرآن]] مشیت تنها در امور تکوینی بهکار رفته است، مشیت و اراده را دو صفت | برخی از [[کلام|متکلمان]] معتقدند که مشیت و اراده، هر دو یک صفتاند؛ اما گروهی نیز با توجه به اینکه در [[قرآن]] مشیت تنها در امور تکوینی بهکار رفته است، مشیت و اراده را دو صفت متفاوتِ خداوند دانستهاند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۱.</ref> | ||
==چیستی اراده خداوند== | ==چیستی اراده خداوند== | ||
[[کلام|متکلمان مسلمان]] درباره اصل وجود اراده برای خداوند همنظرند، اما درباره جزئیات و ویژگیهای آن اختلافاتی دارند؛<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۷.</ref> از جمله: چیستی اراده خدا، ذاتی یا | [[کلام|متکلمان مسلمان]] درباره اصل وجود اراده برای خداوند همنظرند، اما درباره جزئیات و ویژگیهای آن اختلافاتی دارند؛<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۷.</ref> از جمله: چیستی اراده خدا، ذاتی یا فعلیبودن اراده خداوند، و همچنین قدیم یا حادثبودن اراده خداوند.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۴۷.</ref> | ||
به باور [[شیخ مفید]] (درگذشته ۴۱۳ق) و [[علامه طباطبایی]] (درگذشته ۱۳۶۰ش)، اراده تکوینی خدا نسبت به اعمال | به باور [[شیخ مفید]] (درگذشته ۴۱۳ق) و [[علامه طباطبایی]] (درگذشته ۱۳۶۰ش)، اراده تکوینی خدا نسبت به اعمال خودش، همان افعال اوست و نسبت به افعال دیگر موجودات، امر او به آن افعال است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بر این اساس، «خدا اراده کرد که انسان را خلق کند»، به این معناست که «خدا انسان را خلق کرد».<ref>سبحانی، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۷.</ref> بهباور این دو، اراده از صفات فعلی خداوند است.<ref>حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> برخی محققان معاصر معتقدند نظر شیخ مفید و علامه طباطبایی، هماهنگ با نظر ائمه است<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> و در این باره به روایاتی استناد کردهاند؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۵، ۱۳۶.</ref> ازجمله روایتی از امام صادق که مشیت خداوند را حادث و غیرازلی خوانده،<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> روایتی از امام کاظم که اراده خداوند را همان فعل او معرفی کرده<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> و تعبیری از امام رضا که در آن مشیت و اراده از صفات فعلی خداوند دانسته شده است.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۸.</ref> | ||
براساس دیدگاه مشهور میان [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]]، اراده تکوینی همان علم خداوند به افعال مناسب با نظام احسن (بهترین وضعیت ممکن جهان)<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۰.</ref> است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> [[معتزله]] و بسیاری از متکلمان شیعه معتقدند که اراده تکوینی خدا علم او به افعالی است که مصلحت انسان و دیگر موجودات را در پی دارند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بنابراین این گروه اراده را از صفات ذات او میشمرند.<ref>حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> | |||
[[اشاعره]] بر این باورند که اراده غیر از علم و قدرت و دیگر صفات ذات خداوند است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> اما آن را صفتی ذاتی یا زائد بر ذات، اما قدیم و ازلی<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> میدانند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | [[اشاعره]] بر این باورند که اراده غیر از علم و قدرت و دیگر صفات ذات خداوند است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> اما آن را صفتی ذاتی یا زائد بر ذات، اما قدیم و ازلی<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> میدانند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
اراده خداوند نسبت به وجود موجودات، اراده تکوینی خوانده میشود و در مقابل، اراده خداوند به افعال [[واجب]]، [[مستحب]]، [[حرام]] یا [[مکروه]]، اراده تشریعی نامیده میشود. بر این اساس وقتی خداوند تکلیفی [[وجوب|وجوبی]] را برای انسان وضع میکند، اراده تشریعی کرده است که عملی انجام شود و زمانی که تکلیفی حرام را وضع میکند، اراده تشریعی کرده است که آن عمل انجام نشود. از اراده تشریعی خداوند، [[وجوب]]، [[استحباب]]، [[حرمت]] و [[کراهت]] شکل میگیرد.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳.</ref> | اراده خداوند نسبت به وجود موجودات، اراده تکوینی خوانده میشود و در مقابل، اراده خداوند به افعال [[واجب]]، [[مستحب]]، [[حرام]] یا [[مکروه]]، اراده تشریعی نامیده میشود. بر این اساس وقتی خداوند تکلیفی [[وجوب|وجوبی]] را برای انسان وضع میکند، اراده تشریعی کرده است که عملی انجام شود و زمانی که تکلیفی حرام را وضع میکند، اراده تشریعی کرده است که آن عمل انجام نشود. از اراده تشریعی خداوند، [[وجوب]]، [[استحباب]]، [[حرمت]] و [[کراهت]] شکل میگیرد.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳.</ref> | ||
اراده تکوینی از رابطه خداوند با مخلوقات انتزاع میشود و در آن | اراده تکوینی از رابطه خداوند با مخلوقات انتزاع میشود و در آن هرچه خدا اراده کند، لزوماً محقق میشود، اما اراده تشریعی اولاً از رابطه میان خدا و برخی از افعال اختیاری انسان انتزاع میشود و ثانیاً امکان دارد که آنچه خدا اراده کرده است، اتفاق نیفتد.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳.</ref> | ||
برخی از آیات [[قرآن]] از اراده تکوینی خداوند و برخی دیگر از اراده تشریعی او حکایت میکنند.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳، ۲۵۴.</ref> | برخی از آیات [[قرآن]] از اراده تکوینی خداوند و برخی دیگر از اراده تشریعی او حکایت میکنند.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳، ۲۵۴.</ref> براساس [[آیه|آیات]] درباره اراده تکوینی، هرگاه اراده خدا به فعلی تعلق گیرد، آن فعل بلافاصله و بیقیدوشرط محقق میشود.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳.</ref> از جمله آنها آیه ۴ [[سوره نحل]] است:<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۳.</ref> «إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ کن فَیکونُ؛ ما وقتی چیزی را اراده کنیم، به آن میگوییم باش، بیدرنگ موجود میشود.»<ref>سوره نحل، آیه ۴، ترجمه فولادوند.</ref> آیه ۱۸۵ [[سوره بقره]]، از آیاتی است که به اراده تشریعی خداوند اشاره دارد:<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۴.</ref> «یرِیدُ اللَّهُ بِکمُ الْیسْرَ وَلَا یرِیدُ بِکمُ الْعُسْرَ؛ خدا برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد.»<ref>سوره بقره، آیه ۱۸۵، ترجمه فولادوند.</ref> برپایه این آیه که احکام [[روزه]] را بیان میکند، اراده تشریعی خداوند بر آن است که [[احکام|احکامی]] وضع شود که انسان به سختی نیفتد.<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۴.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |