۱۷٬۱۳۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویراستاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سوره||نام = جن|کتابت = ۷۲|جزء = ۲۹|آیه = ۲۸|مکی/مدنی = مکی|شماره نزول = ۴۰|بعدی = [[سوره مزمل|مزمل]] |قبلی = [[سوره نوح|نوح]] |کلمه = ۲۸۶ |حرف =۱۱۰۹|تصویر=سوره جن.jpg}} | {{سوره||نام = جن|کتابت = ۷۲|جزء = ۲۹|آیه = ۲۸|مکی/مدنی = مکی|شماره نزول = ۴۰|بعدی = [[سوره مزمل|مزمل]] |قبلی = [[سوره نوح|نوح]] |کلمه = ۲۸۶ |حرف =۱۱۰۹|تصویر=سوره جن.jpg}} | ||
'''سوره جن''' هفتاد و دومین سوره و از [[سورههای مکی|سورههای مکی قرآن]] است که در [[جزء]] ۲۹ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «جن» به دلیل وجود | '''سوره جن''' هفتاد و دومین سوره و از [[سورههای مکی|سورههای مکی قرآن]] است که در [[جزء]] ۲۹ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «جن» به دلیل وجود واژه جن در نخستین [[آیه]] و وجود مطالبی درباره [[جن]]، در این سوره است. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد و بر اساس آیات آن دعوت [[پیامبر اسلام(ص)]] برای جن و انس عمومیت دارد. آیه ۱۸ با نام المساجد لله و آیات ٢٦ و ٢٧ درباره [[عصمت|عصمت پیامبران]] از آیات مشهور و نامدار این سوره است. | ||
در فضیلت [[تلاوت]] | در فضیلت [[تلاوت]] سوره جن آمده است هر كس سوره جنّ را قرائت كند، خداوند به عدد هر جنّ و [[شیطان|شيطانى]] كه پیامبر اسلام را تصديق و يا تكذيب كرده [[ثواب]] بنده آزاد كردن عطا میکند. | ||
==معرفی سوره== | ==معرفی سوره== | ||
'''نامگذاری''' | '''نامگذاری''' | ||
این سوره را به دلیل وجود مطالبی درباره [[جن]] (موجود نامرئی معروف) و وجود این واژه در نخستین [[آیه]]، «جن» نامیدهاند.<ref>صفوی، «سوره جن»، ص۷۱۷.</ref> برخی نیز با توجه به سرآغاز نخستین | این سوره را به دلیل وجود مطالبی درباره [[جن]] (موجود نامرئی معروف) و وجود این واژه در نخستین [[آیه]]، «جن» نامیدهاند.<ref>صفوی، «سوره جن»، ص۷۱۷.</ref> برخی نیز با توجه به سرآغاز نخستین آیه آن، این [[سوره]] را به نام «قل اوحی» نامگذاری کردهاند.<ref>ابن عاشور، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۲۹، ص۲۱۶.</ref> | ||
'''ترتیب و محل نزول''' | '''ترتیب و محل نزول''' | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
'''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | '''تعداد آیات و دیگر ویژگیها''' | ||
سوره جن دارای ۲۸ آیه، ۲۸۶ کلمه و ۱۱۰۹ حرف است و از نظر حجم از [[مفصلات|سورههای مفصلات]] یعنی از سورههای | سوره جن دارای ۲۸ آیه، ۲۸۶ کلمه و ۱۱۰۹ حرف است و از نظر حجم از [[مفصلات|سورههای مفصلات]] یعنی از سورههای نسبتاْ کوچک قرآن است که بخش اول حزب سوم جزء ۲۹ را تشکیل میدهد.<ref>خرمشاهی، «سوره جن»، ص۱۲۵۹.</ref> سوره جن اولین سوره از [[سورههای مقولات|سورههای پنجگانه مقولات]] است که با کلمه «قُل» آغاز میشود. این سوره را در شمار [[سورههای ممتحنات]] نیز آوردهاند؛ <ref>رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰و۵۹۶.</ref> چراکه با [[سوره ممتحنه]] تناسب محتوایی دارد.<ref>[http://lib.eshia.ir/26683/1/2612 فرهنگنامه علوم قرآن، ج۱، ص۲۶۱۲.]</ref> | ||
{{یادداشت|ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سورهها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)}} | {{یادداشت|ممتحنات ۱۶ سوره قرآن است که گفته شده سیوطی آنها را به نام ممتحنات ذکر کرده است.رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۵۹۶ این سورهها عبارتند از: فتح، حشر، سجده، طلاق، قلم، حجرات، تبارک، تغابن، منافقون، جمعه، صف، جن، نوح، مجادله، ممتحنه و تحریم (رامیار، تاریخ قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۳۶۰.)}} | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
بخش اول سوره جن، شرح داستان طایفهای از [[جن]] است که با شنیدن تلاوت [[قرآن]]، از فصاحت آن شگفت زده شده و با اذعان به شگرف بودن و نیز راهنما بودن قرآن، به [[پیامبر اسلام(ص)]] [[ایمان]] آورده، در برابر قرآن اظهار خضوع کرده و به معاد معتقد میشوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۹۷.</ref> در این سوره به وجود دو گروه [[ایمان|مؤمن]] و [[کفر|کافر]] در طایفه جن اشاره میکند که مانند انسانها برخی صالح و برخی فسادانگیزند. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح و به آنها پاسخ میدهد و این نکته را متذکر میشود که دعوت [[پیامبر اسلام]] (ص) برای طایفه جن و انس عمومیت دارد.<ref>خرمشاهی، «جن» ص۵۹۰.</ref> | بخش اول سوره جن، شرح داستان طایفهای از [[جن]] است که با شنیدن تلاوت [[قرآن]]، از فصاحت آن شگفت زده شده و با اذعان به شگرف بودن و نیز راهنما بودن قرآن، به [[پیامبر اسلام(ص)]] [[ایمان]] آورده، در برابر قرآن اظهار خضوع کرده و به [[معاد]] معتقد میشوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۹۷.</ref> در این سوره به وجود دو گروه [[ایمان|مؤمن]] و [[کفر|کافر]] در طایفه جن اشاره میکند که مانند انسانها برخی صالح و برخی فسادانگیزند. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح و به آنها پاسخ میدهد و این نکته را متذکر میشود که دعوت [[پیامبر اسلام]] (ص) برای طایفه جن و انس عمومیت دارد.<ref>خرمشاهی، «جن» ص۵۹۰.</ref> | ||
در بخش دیگری از سوره جن | در بخش دیگری از سوره جن به [[توحید]] و [[معاد]] اشاره شده و در آخرین بخش سخن از [[علم غیب]] است كه هیچکس غیر از آنچه خداوند اراده کرده، از آن آگاهی ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۹۷.</ref> | ||
{{سوره جن}} | {{سوره جن}} | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
[[مفسر|مفسران]] ماجرای حضور گروهی از جنّیان و گوش فرا دادن آنان به تلاوت [[پیامبر (ص)]] را که در [[سوره احقاف]] (آیات ۲۹-۳۲) آمده است را سبب نزول این سوره ذکر کردهاند.<ref>سیوطی، الدّر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> | [[مفسر|مفسران]] ماجرای حضور گروهی از جنّیان و گوش فرا دادن آنان به تلاوت [[پیامبر (ص)]] را که در [[سوره احقاف]] (آیات ۲۹-۳۲) آمده است را [[سبب نزول|سبب نزول]] این سوره ذکر کردهاند.<ref>سیوطی، الدّر المنثور، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> | ||
درباره سوره جن چند [[شأن نزول]] دیگر نیز گفته شده است: | درباره سوره جن چند [[شأن نزول]] دیگر نیز گفته شده است: | ||
* در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی]] آمده است [[پیامبر اسلام(ص)]] برای دعوت مردم به [[اسلام]] از [[مکه]] به سمت بازار عکاظ در [[طائف]] رفت ولی پاسخ مثبت نگرفت. در راه بازگشت در به محلی به نام وای جن مشغول [[تلاوت]] قرآن شد که گروهی از جنیان صدای او را شنیدند و [[ایمان]] آوردند و برای [[تبلیغ]] به | * در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی]] آمده است [[پیامبر اسلام(ص)]] برای دعوت مردم به [[اسلام]] از [[مکه]] به سمت بازار عکاظ در [[طائف]] رفت ولی پاسخ مثبت نگرفت. در راه بازگشت در به محلی به نام وای جن مشغول [[تلاوت]] قرآن شد که گروهی از جنیان صدای او را شنیدند و [[ایمان]] آوردند و برای [[تبلیغ]] به سوی قوم خود بازگشتند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۲۹۹.</ref> | ||
* از [[ابن عباس]] نیز [[روایت]] است پیامبر(ص) در [[نماز صبح]] به تلاوت [[قرآن]] | * از [[ابن عباس]] نیز [[روایت]] است پیامبر(ص) در [[نماز صبح]] به تلاوت [[قرآن]] مشغول بود که گروهی از جن برای تحقیق از علت قطع اخبار آسمان از خود، صدای قرآن خواندن پیامبر را شنیدند و گفتند علت قطع اخبار آسمان از ما همین است و به سوی قوم خود بازگشته و آنها را به [[اسلام]] دعوت کردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۱۰۱.</ref> | ||
* از [[عبدالله بن مسعود]] نیز نقل شده شبی در مکه | * از [[عبدالله بن مسعود]] نیز نقل شده شبی در مکه پیامبر را نیافتیم و نگران حال او شدیم، بعد از جستجوی زیاد او را که از سوی [[کوه حراء]] میآمد، یافتیم و فرمودند دعوتکننده جن به سراغ من آمد و من برای خواندن قرآن، نزد آنها رفتم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۵۴.</ref> | ||
==حقیقت جن== | ==حقیقت جن== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
</noinclude> | </noinclude> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
[[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] به نقل از خلیل میگوید: تقدیر این آیه «و لأنّ المساجد للَّه فلا تدعوا مع اللَّه احدا سوى اللَّه» بوده است؛ بنابراین در مساجد و اماکنی که برای [[عبادت]] خدا بنا نهاده شده است هیچ کسی را در عبادت خدا شریک | [[طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]] به نقل از خلیل میگوید: تقدیر این آیه «و لأنّ المساجد للَّه فلا تدعوا مع اللَّه احدا سوى اللَّه» بوده است؛ بنابراین در مساجد و اماکنی که برای [[عبادت]] خدا بنا نهاده شده است هیچ کسی را در عبادت خدا شریک نکنید، همانطور که نصارا در معابد خود و [[مشرکان]] در [[کعبه]] چنین میکنند. طبرسی همچنین به نقل از [[سعید بن جبیر]] و زجاج و فراء مساجد را به مواضع سجده که در [[نماز]] در [[سجده]] بر زمین گذارده میشود تفسیر کرده است که شایسته نیست با آنها برای غیر خدا سجده شود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۶۰.</ref> | ||
===آیات عصمت پیامبران (۲۶ و۲۷)=== | ===آیات عصمت پیامبران (۲۶ و۲۷)=== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
این آیات یک قاعده را در مورد [[علم غیب]] بیان کرده که خدا كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند و سپس «پیامبر برگزیده» را از این قاعده استثناء میکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۵، ص۱۴۰-۱۴۱.</ref> همچنین این آیات یکی از دلایل [[عصمت]] پیامبران است که با نیروی غیبی و امداد الهی و مراقبت [[فرشتگان]]، از لغزشها و خطاها و از شر شیاطین [[جن]] و انس و وسوسهها و آنچه اصالت [[وحی]] را خدشه دار میسازد، مصون و محفوظند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۴.</ref> | |||
این آیات یکی از دلایل [[عصمت]] پیامبران است که با نیروی غیبی و امداد الهی و مراقبت [[فرشتگان]]، از لغزشها و خطاها و از شر شیاطین [[جن]] و انس و وسوسهها و آنچه اصالت [[وحی]] را خدشه دار میسازد، مصون و محفوظند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۵۴.</ref> | |||
==فضیلت و خواص== | ==فضیلت و خواص== | ||
در فضیلت قرائت سوره جن از [[پیامبر(ص)]] روايت شده، [[خداوند]] به عدد هر جنّ و [[شيطان|شيطانى]] كه پیامبر اسلام را تصديق و يا تكذيب كرده، به قاری آن [[ثواب]] بنده آزاد كردن عطا | در فضیلت قرائت سوره جن از [[پیامبر(ص)]] روايت شده، [[خداوند]] به عدد هر جنّ و [[شيطان|شيطانى]] كه پیامبر اسلام را تصديق و يا تكذيب كرده، به قاری آن [[ثواب]] بنده آزاد كردن عطا میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۱۴۰.</ref> از [[امام صادق(ع)]] نیز [[روایت]] است كسى كه زياد سوره « قل اوحى» را تلاوت كند در دنيا چيزى از [[چشم زخم]]، [[جادو]]، مكر و آزار جنیان به او نرسد و با پیامبر خواهد بود.<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۲۰.</ref> | ||
در برخی روایات برای قرائت این سوره خواصی چون ملاقات پیامبر در خواب،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۳.</ref> افزایش فهم و درک و هوش،<ref>کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.</ref> ادای قرض،<ref>کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.</ref> و دور شدن جن<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰۵.</ref> ذکر شده است. | در برخی روایات برای قرائت این سوره خواصی چون ملاقات پیامبر در خواب،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۳.</ref> افزایش فهم و درک و هوش،<ref>کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.</ref> ادای قرض،<ref>کفعمی، مصباح، ۱۴۲۳ق، ص۴۵۹.</ref> و دور شدن جن<ref>بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰۵.</ref> ذکر شده است. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۱: | ||
==متن سوره== | ==متن سوره== | ||
{{نقل قول دوقلو تاشو| تیتر= سوره الرحمن| بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ{{سخ}}قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّـهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ ۖ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَـٰئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾ وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿١٦﴾ لِّنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿١٧﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا ﴿١٨﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّـهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا ﴿١٩﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿٢٠﴾ قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿٢١﴾ قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّـهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿٢٢﴾ إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِسَالَاتِهِ ۚ وَمَن يَعْصِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿٢٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿٢٤﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا ﴿٢٥﴾ عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧﴾ لِّيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَىٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴿٢٨﴾| به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}}بگو: «به من وحى شده است كه تنى چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفتآور شنيديم. (۱) [كه] به راه راست هدايت مىكند. پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد. (۲) و اينكه او، پروردگار والاى ما، همسر و فرزندى اختيار نكرده است. (۳) و [شگفت] آنكه كم خرد ما، در باره خدا سخنانى ياوه مىسرايد. (۴) و ما پنداشته بوديم كه انس و جن هرگز به خدا دروغ نمىبندند. (۵) و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند. (۶) و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشتهايد، گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد. (۷) و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم. (۸) و در [آسمان] براى شنيدن، به كمين مىنشستيم، [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد، تير شهابى در كمين خود مىيابد. (۹) و ما [درست] نمىدانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت خواسته است؟ (۱۰) و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقههايى گوناگونيم. (۱۱) و ما مىدانيم كه هرگز نمىتوانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم، و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد (۱۲) و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم؛ پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد، از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد. (۱۳) و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند، (۱۴) ولى منحرفان، هيزم جهنم خواهند بود.» (۱۵) و اگر [مردم] در راه درست، پايدارى ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم. (۱۶) تا در اين باره آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد. (۱۷) و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد. (۱۸) و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند. (۱۹) بگو: «من تنها پروردگار خود را مىخوانم و كسى را با او شريك نمىگردانم.» (۲۰) بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.» (۲۱) بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمىدهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمىيابم. (۲۲) [وظيفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پيامهاى اوست.» و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۳) [باش] تا آنچه را وعده داده مىشوند ببينند، آنگاه دريابند كه ياور چه كسى ضعيفتر و كدام يك شمارهاش كمتر است. (۲۴) بگو: «نمىدانم آنچه را كه وعده داده شدهايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟» (۲۵) داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند، (۲۶) جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت، (۲۷) تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيدهاند؛ و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است. (۲۸)}} | {{نقل قول دوقلو تاشو| تیتر= سوره الرحمن| بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ{{سخ}}قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَن نُّشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن يَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَن فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّـهَ فِي الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَن يُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ ۖ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَـٰئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾ وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿١٦﴾ لِّنَفْتِنَهُمْ فِيهِ ۚ وَمَن يُعْرِضْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿١٧﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا ﴿١٨﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّـهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا ﴿١٩﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿٢٠﴾ قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿٢١﴾ قُلْ إِنِّي لَن يُجِيرَنِي مِنَ اللَّـهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿٢٢﴾ إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِسَالَاتِهِ ۚ وَمَن يَعْصِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿٢٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿٢٤﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا ﴿٢٥﴾ عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَىٰ غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧﴾ لِّيَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَىٰ كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴿٢٨﴾| به نام خداوند رحمتگر مهربان{{سخ}}بگو: «به من وحى شده است كه تنى چند از جنّيان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفتآور شنيديم. (۱) [كه] به راه راست هدايت مىكند. پس به آن ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان قرار نخواهيم داد. (۲) و اينكه او، پروردگار والاى ما، همسر و فرزندى اختيار نكرده است. (۳) و [شگفت] آنكه كم خرد ما، در باره خدا سخنانى ياوه مىسرايد. (۴) و ما پنداشته بوديم كه انس و جن هرگز به خدا دروغ نمىبندند. (۵) و مردانى از آدميان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سركشى آنها مىافزودند. (۶) و آنها [نيز] آن گونه كه [شما] پنداشتهايد، گمان بردند كه خدا هرگز كسى را زنده نخواهد گردانيد. (۷) و ما بر آسمان دست يافتيم و آن را پر از نگهبانان توانا و تيرهاى شهاب يافتيم. (۸) و در [آسمان] براى شنيدن، به كمين مىنشستيم، [اما] اكنون هر كه بخواهد به گوش باشد، تير شهابى در كمين خود مىيابد. (۹) و ما [درست] نمىدانيم كه آيا براى كسانى كه در زمينند بدى خواسته شده يا پروردگارشان برايشان هدايت خواسته است؟ (۱۰) و از ميان ما برخى درستكارند و برخى غير آن، و ما فرقههايى گوناگونيم. (۱۱) و ما مىدانيم كه هرگز نمىتوانيم در زمين خداى را به ستوه آوريم، و هرگز او را با گريز [خود] درمانده نتوانيم كرد (۱۲) و ما چون هدايت را شنيديم بدان گرويديم؛ پس كسى كه به پروردگار خود ايمان آورد، از كمى [پاداش] و سختى بيم ندارد. (۱۳) و از ميان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس كسانى كه به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند، (۱۴) ولى منحرفان، هيزم جهنم خواهند بود.» (۱۵) و اگر [مردم] در راه درست، پايدارى ورزند، قطعاً آب گوارايى بديشان نوشانيم. (۱۶) تا در اين باره آنان را بيازماييم، و هر كس از ياد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قيد عذابى [روز]افزون درآورد. (۱۷) و مساجد ويژه خداست، پس هيچ كس را با خدا مخوانيد. (۱۸) و همين كه «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چيزى نمانده بود كه بر سر وى فرو افتند. (۱۹) بگو: «من تنها پروردگار خود را مىخوانم و كسى را با او شريك نمىگردانم.» (۲۰) بگو: «من براى شما اختيار زيان و هدايتى را ندارم.» (۲۱) بگو: «هرگز كسى مرا در برابر خدا پناه نمىدهد و هرگز پناهگاهى غير از او نمىيابم. (۲۲) [وظيفه من] تنها ابلاغى از خدا و [رساندن] پيامهاى اوست.» و هر كس خدا و پيامبرش را نافرمانى كند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۳) [باش] تا آنچه را وعده داده مىشوند ببينند، آنگاه دريابند كه ياور چه كسى ضعيفتر و كدام يك شمارهاش كمتر است. (۲۴) بگو: «نمىدانم آنچه را كه وعده داده شدهايد نزديك است يا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟» (۲۵) داناى نهان است، و كسى را بر غيب خود آگاه نمىكند، (۲۶) جز پيامبرى را كه از او خشنود باشد، كه [در اين صورت] براى او از پيش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت، (۲۷) تا معلوم بدارد كه پيامهاى پروردگار خود را رسانيدهاند؛ و [خدا] بدانچه نزد ايشان است احاطه دارد و هر چيزى را به عدد شماره كرده است. (۲۸)}} | ||
{{سورههای قرآن|۷۲|[[سوره نوح]]|[[سوره مزمل]]}} | {{سورههای قرآن|۷۲|[[سوره نوح]]|[[سوره مزمل]]}} | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
خط ۹۰: | خط ۸۵: | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2138 مقاله سوره جن در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | * [https://www.cgie.org.ir/fa/publication/entryview/2138 مقاله سوره جن در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details/9944 مقاله سوره جن در دانشنامه جهان اسلام] | * [http://rch.ac.ir/article/Details/9944 مقاله سوره جن در دانشنامه جهان اسلام] | ||
* [http://tanzil.net/?locale=fa_IR#72:1 قرائت سوره جن] | * [http://tanzil.net/?locale=fa_IR#72:1 قرائت سوره جن] | ||
{{سورههای مفصلات}} | {{سورههای مفصلات}} | ||
[[ar:سورة الجن]] | [[ar:سورة الجن]] | ||
[[ur:سورہ جن]] | [[ur:سورہ جن]] |
ویرایش