Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار = الاحتجاج فی إمامة أمیرالمؤمنین(ع) • نظراتش بر رد خوارج • مناظرات با أبی حنیفة • الإمامة • المعرفة • الرد علی المعتزلة فی إمامة المفضول • الجمل فی أمر طلحة و الزبیر و عائشة • إثبات الوصیة • کتاب افعل لا تفعل | | آثار = الاحتجاج فی إمامة أمیرالمؤمنین(ع) • نظراتش بر رد خوارج • مناظرات با أبی حنیفة • الإمامة • المعرفة • الرد علی المعتزلة فی إمامة المفضول • الجمل فی أمر طلحة و الزبیر و عائشة • إثبات الوصیة • کتاب افعل لا تفعل | ||
}} | }} | ||
'''محمّد بن علی بن نعمان بیأبی طریفة بجلی کوفی'''(درگذشت ۱۶۰یا پس ۱۸۰ق) ملقب به '''مؤمن الطاق'''، از | '''محمّد بن علی بن نعمان بیأبی طریفة بجلی کوفی'''(درگذشت ۱۶۰یا پس ۱۸۰ق) ملقب به '''مؤمن الطاق'''، از اصحاب [[امام صادق(ع)]] و متکلمان شیعه در قرن دوم قمری. وی در [[کلام]] و [[فقه]] تبحر داشت و با مخالفان شیعه مانند [[ابوحنیفه]] مناظره میکرد. برخی مخالفان، عقائد غیر توحیدی و فرقه نعمانیه را به او نسبت دادهاند. علمای [[شیعه]] با رد این اتهامات وی را مدح و [[توثیق]] کردهاند. وی روایاتی را بیواسطه از امام صادق(ع) و با واسطه از [[امام سجاد]] و امام باقر علیهمالسلام نقل کرده است. | ||
== زندگینامه== | |||
از تاریخ تولد وی اطلاعی در دست نیست اما تاریخ درگذشتش را سال ۱۶۰ق یا پس از ۱۸۰ق دانستهاند.<ref> نک: شفیعی، مکتب حدیثی شیعه در کوفه، ص۱۷۹.</ref>نام پدرش علی است اما گاهی به اعتبار انتساب به جدش نعمان، او را محمد بن نعمان نیز میگفتند.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ص۱۶۳؛ حلی، رجال، ص۲۲۹.</ref> کنیه وی ابو جعفر است<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۵؛ ابن داود، رجال، ص۳۹۴.</ref> و القابش احول<ref>الکنی و الالقاب، ج۲، ص ۱۴.</ref> و طاقی و صاحب طاق<ref> نجاشی، ص۳۲۵؛ مرزبانی، شعراء الشیعه، ص۸۶. به نقل از اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۳، ص۶۴.</ref> و شاه طاق<ref>طوسی،رجال، ص۲۹۶.</ref> است. این لقب بدین خاطر بود که وی در طاق المحامل [[کوفه]] دکان صرافی داشت. البته از آن جهت که در کار صرافی خبرگی داشت و میتوانست پول اصل را از تقلبی تشخیص دهد به او شیطان طاق میگفتند.<ref>طوسی، الفهرست، ص۱۳۲؛ نجاشی، ص۳۲۵؛ کشی، ج۲، ص۴۲۲.</ref> گفته شده است چون در مناظرهای بر [[ابوحنیفه]] پیروز شد، ابوحنیفه نخستین کسی بود که او را شیطان طاق نامید. و چون [[هشام بن حکم]] این را شنید، نخستین کسی بود که او را مؤمن طاق نامید.<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۳، ص۶۳.</ref> | |||
== | == جایگاه علمی == | ||
{{گفت و گو | |||
| عرض=۴۰ | |||
|عنوان= مناظره مؤمن طاق با ابوحنیفه | |||
| ابوحنیفه: آیا به [[رجعت]] اعتقاد داری؟ | |||
| مؤمن طاق: بلی. | |||
| پس پانصد اشرفی به من قرض بده که در رجعت برگشتم به تو پس میدهم. | |||
|قبول دارم به شرط اینکه برای من ضامنی بیاور که وقتی به دنیا برمیگردی به شکل انسان برگردی. میترسم که رجعت تو به شکل غیر انسانی باشد و من تو را نشناسم و نتوانم وجهم را از تو دریافت کنم.»<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۶؛ طبرسی، احتجاج، ج۲، ص۳۸۱.</ref> | |||
}} | |||
===تبحر در کلام=== | |||
مومن الطاق متکلمی حاذق بود<ref>طوسی، الفهرست، ص۱۳۲.</ref> و از قدرت بالایی در مناظره برخوردار بود آنقدر که امام صادق او را برای انجام مناظرات کلامی به مناظرات میفرستاد. در متون کلامی مناظرات وی با [[ابوحنیفه]] <ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۶.</ref>، [[زید بن علی بن الحسین|زید بن علی بن حسین]]<ref>کشی، ص۱۸۶-۱۸۷؛ قمی، سفینة البحار، ج۳، ص۵۶۷، ج۸، ص۱۲.</ref>، [[ابن ابی خدره]]<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۳۸۶.</ref>، ضحاک شادی از [[خوارج]]<ref>کشی، ص۱۸۸.</ref> و [[ابن ابی العوجاء]] و...<ref>قمی، سفینة البحار، ج۲، ص۴۰۰.</ref> ثبت شده است.<ref>اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۳، ص۶۵-۶۸.</ref> | |||
=== جایگاه حدیثی=== | |||
مومن الطاق از اصحاب [[امام صادق]]<ref>طوسی، رجال، ص۲۹۶.</ref> و [[امام کاظم]]<ref>طوسی، رجال، ص۳۴۳.</ref> است. وی از [[امام صادق(ع)]] هم بدون واسطه<ref> حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۶، ص۲۱۱؛ کلینی، کافی، ج۳، ۳۸؛ ج۵، ص۴۵۷.</ref> و هم با واسطه، نقل روایت کرده است.<ref>کلینی، کافی، ج۳، ص۳۲۲؛ کلینی، کافی، ج۸، ص۲۹۶؛ کلینی، کافی، ج۲، ص۴۲۳، ج۷، ص۴۴۸، ج۸، ص۱۴۵، ج۸، ص۲۵۶.</ref>. او از امام سجاد(ع)<ref> قمی، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و امام باقر(ع)با واسطه <ref>قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۹۱؛ کلینی، کافی، ج۸، ص۲۵۶.</ref> حدیث نقل کرده است. | |||
مجموعه روایاتی که نام وی در سند آنهاست کمتر از ۳۰ روایت است.<ref>خوئی، ج۲۱، ص۹۱؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۰۲.</ref>. محتوای این روایات در زمینه [[اعتقادات]] ([[امامت]] و فضائل [[امام علی(ع)]])<ref> کلینی، کافی، ج۱، ۱۷۶، ج۸، ص۲۵۶؛ قمی، تفسیر قمی، ج۱، ص۱۹۱.</ref> [[فقه]]<ref> کلینی، کافی، ج۱، ص۴۰، ج۳، ص۱۳، ۳۸،۵۰۹، ج۵، ص۳۰۵، ۴۵۷، ص۴۹۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۶، ص۲۱۱، ج۱، ص۴۳۹.</ref> و [[اخلاق]]<ref> کلینی، کافی، ج۲، ص۴۲۳، ج۳، ۳۲۲.</ref> است. امام صادق در وصیتشان به وی، توصیههایی در زمینه [[تقیه]]<ref> قمی، سفینة البحار، ج۴، ۱۸۶.</ref> [[مودت اهل بیت علیهم السلام|محبت اهل بیت]]، پرهیز از مراء، جدال<ref>تحف العقول، ص۳۰۹</ref> و... به او نمودند. | |||
رجالیان شیعه مؤمن طاق را مدح و توثیق کردهاند. نجاشی او را مدح کرده است.<ref> نجاشی، ص۳۲۵</ref> و شیخ طوسی با عبارت ثقة از او یاد کرده است<ref>طوسی، رجال، ص۳۴۳.</ref> کشی دو روایت در نکوهش او نقل کرده است اما [[آیت الله خوئی]] معتقد است که آنها علاوه بر ضعف سندی، دلالتی بر ذم مؤمن طاق ندارند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۹-۴۰.</ref> | |||
بنابر برخی احادیث از محبوبترین اشخاص در نزد [[امام جعفر صادق(ع)]] به شمار میآمد.<ref> کشی، ص۱۸۵؛ابن داود، رجال، ص۳۹۴.</ref> | |||
== | === تواناییهای شعری=== | ||
مرزبانی در کتاب الشعرا قصیدهای را از مؤمنِ طاق نقل میکند که برخی از ابیات آن چنین است: | |||
{{شعر۲|عرض=۷۰| عن ذکر آل النبی اذ قهروا | للناس فی الملک دوننا طمع | |||
|قالت قریش منا الرسول فما | فقد اقرّوا ببعض ما صنعوا | |||
| فان یکونوا فی القول قد صدقوا | اولی بها منهمُ اذا اجتمعوا | |||
| لأن آل الرسول دونهمُ وانّهم بالکتاب أعلمهم | والقرب منه و السبق قد جمعوا<ref>مرزبانی، شعراء الشیعه، ص۸۶. به نقل از اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ج۳، ص۶۴.</ref>}} | |||
از سرودههای وی: | |||
{{شعر۲|عرض=۷۰| ولا تک فی حب الأخلاء مفرطاً| وإن أنت أبغضت البغیض فأجمل | |||
|فإنک لا تدری متی أنت مبغض| صدیقک أو تعذر عدوک فاعقل.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات ج ۴ص۷۸.</ref>}} | |||
=== آثار === | |||
== | |||
* کتاب الاحتجاج فی إمامة أمیرالمؤمنین(ع). | * کتاب الاحتجاج فی إمامة أمیرالمؤمنین(ع). | ||
* کتاب نظراتش بر رد خوارج. | * کتاب نظراتش بر رد خوارج. | ||
خط ۸۶: | خط ۷۵: | ||
* کتاب افعل لا تفعل<ref> نجاشی، رجال، ص۳۲۶؛ طوسی، الفهرست، ص۱۳۲؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۳؛ ابن غضائری، ص۱۲۴.</ref>؛ او در این کتاب به مهمترین فرق و مکاتب اسلامی زمان خویش اشاره نموده است؛ قدریة و خوارج و عامة (عموم اهل سنت) و شیعة. او تنها شیعه را فرقه نجات یافته و حق میداند. نجاشی آن را نزد [[احمد بن حسین غضائری|احمد بن حسین بن عبید الله غضایری]] دیده است و گفته است که برخی متأخران در آن دست برده و احادیثی دال بر تناقض اقوال [[صحابه]] و فساد آنها را در آن افزودهاند.<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref> | * کتاب افعل لا تفعل<ref> نجاشی، رجال، ص۳۲۶؛ طوسی، الفهرست، ص۱۳۲؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۷، ص۳۳؛ ابن غضائری، ص۱۲۴.</ref>؛ او در این کتاب به مهمترین فرق و مکاتب اسلامی زمان خویش اشاره نموده است؛ قدریة و خوارج و عامة (عموم اهل سنت) و شیعة. او تنها شیعه را فرقه نجات یافته و حق میداند. نجاشی آن را نزد [[احمد بن حسین غضائری|احمد بن حسین بن عبید الله غضایری]] دیده است و گفته است که برخی متأخران در آن دست برده و احادیثی دال بر تناقض اقوال [[صحابه]] و فساد آنها را در آن افزودهاند.<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۵-۳۲۶.</ref> | ||
== | == شایعات درباره وی== | ||
برخی او را سرسلسله فرقه نعمانیه یا شیطانیه دانستهاند و برخی عقاید غیرتوحیدی را به او نسبت دادهاند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۵۳؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref> از جمله: | برخی او را سرسلسله فرقه نعمانیه یا شیطانیه دانستهاند و برخی عقاید غیرتوحیدی را به او نسبت دادهاند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص۵۳؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹.</ref> از جمله: | ||
# خداوند قبل از خلقت اشیاء، عالم به اشیاء نیست.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۲۱۹؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۹۳.</ref> | # خداوند قبل از خلقت اشیاء، عالم به اشیاء نیست.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۲۱۹؛ اشعری، مقالات الاسلامیین، ص۴۹۳.</ref> | ||
خط ۹۵: | خط ۸۴: | ||
اما علمای شیعه این نسبتها را رد میکنند؛ نجاشی گفته است چیزهایی به وی نسبت میدهند که درست نیست.<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۵</ref> [[مامقانی]] نیز انتساب او به طبرستان و ارتباطش با شیطانیه را رد میکند. [[محسن امین]] گفته است ابن حزم که نام ایشان را نمیداند چگونه احوال او را میشناسد.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۱.</ref> او همچینن معتقد است که فرقه شیطانیه در زمان خود نویسنده هم وجود خارجی نداشته است. سپس میگوید: | اما علمای شیعه این نسبتها را رد میکنند؛ نجاشی گفته است چیزهایی به وی نسبت میدهند که درست نیست.<ref>نجاشی، رجال، ص۳۲۵</ref> [[مامقانی]] نیز انتساب او به طبرستان و ارتباطش با شیطانیه را رد میکند. [[محسن امین]] گفته است ابن حزم که نام ایشان را نمیداند چگونه احوال او را میشناسد.<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۴۱.</ref> او همچینن معتقد است که فرقه شیطانیه در زمان خود نویسنده هم وجود خارجی نداشته است. سپس میگوید: | ||
::«او از این تهمتها و نسبتها ناروا مبراست همانند گرگی که متهم به خوردن گوشت یوسف، مبرا بود»<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۰.</ref> | ::«او از این تهمتها و نسبتها ناروا مبراست همانند گرگی که متهم به خوردن گوشت یوسف، مبرا بود»<ref> امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۳۰.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر== | == مطالعه بیشتر== |