۱۷٬۸۲۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| کشور تولد = | | کشور تولد = | ||
| محل زندگی = [[کوفه]] | | محل زندگی = [[کوفه]] | ||
| تاریخ وفات/شهادت = [[سال ۸۲ هجری قمری| | | تاریخ وفات/شهادت = [[سال ۸۲ هجری قمری|۸۲ق]] | ||
| شهر وفات/شهادت = کوفه | | شهر وفات/شهادت = کوفه | ||
| نحوه وفات/شهادت = به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] | | نحوه وفات/شهادت = به دست [[حجاج بن یوسف ثقفی]] | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
| آثار =}} | | آثار =}} | ||
'''کُمَیل بن زِیاد بن نَهِیک نَخَعی''' ([[سال ۱۲ هجری قمری|۱۲]]- | '''کُمَیل بن زِیاد بن نَهِیک نَخَعی''' ([[سال ۱۲ هجری قمری|۱۲]]-[[سال ۸۲ هجری قمری|۸۲ق]]) از [[تابعین]] و یاران برجسته [[امام علی(ع)]] و [[امام حسن مجتبی(ع)]]. وی از نخستین کسانی بود که پیشنهاد خلع [[عثمان بن عفان|عثمان]] و [[خلافت علی(ع)]] را مطرح کرد. در دوران حکومت امام علی(ع)، مدتی فرماندار منطقه [[هیت]] بود. هنگامی که سپاه [[معاویه بن ابوسفیان|معاویه]]، هیت را تصرف کرد، امام علی(ع) او را به سبب کوتاهی در دفاع از شهر سرزنش کرد. در منابع [[شیعه]]، روایات بسیاری از او نقل شده که [[دعای کمیل]] مشهورترین آنها است، اما در منابع [[اهلسنت]] قلیلالحدیث شمرده و بعضاً از وی بدگویی شده است. از او در زمره زُهاد و عُباد [[کوفه]] یاد کردهاند. | ||
==نسب و خاندان== | ==نسب و خاندان== | ||
کمیل پسر زیاد بن نَهِیک و از [[قبیله نخع|قبیله نَخَع]] است. | کمیل پسر زیاد بن نَهِیک و از [[قبیله نخع|قبیله نَخَع]] است.<ref>ابن اثیر الجزری، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۶۱.</ref> [[محمد دشتی]] از حارث بن زیاد، قاتل [[طفلان مسلم]] و از یاران [[عبیدالله بن زیاد]] به عنوان برادر کمیل یاد میکند؛<ref> دشتی، ص۵۹۹، پانویس ذیل نامه۶۱.</ref> البته در منابع تاریخی قاتل طفلان مسلم مردی عبدالله بن قطبه از قبیله طیّ معرفی شده است.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۷۸؛طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> | ||
در منابع تاریخی از تاریخ ولادت کمیل یاد نشده است، اما زِرِکْلی تاریخ ولادت او را ۱۲ق ثبت کرده است.<ref> زرکلی، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال، ۱۹۸۹ق، ج۵، ص۲۳۴</ref> | در منابع تاریخی از تاریخ ولادت کمیل یاد نشده است، اما زِرِکْلی تاریخ ولادت او را ۱۲ق ثبت کرده است.<ref> زرکلی، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال، ۱۹۸۹ق، ج۵، ص۲۳۴.</ref> | ||
==دوران امام علی(ع)== | ==دوران امام علی(ع)== | ||
کمیل از [[تابعین]] و از یاران خاص [[امام علی(ع)]] و [[امام حسن(ع)]] است.<ref> قطب راوندی، منهاج البراعه، ج۲۱، ص۲۱۹؛ مفید، اختصاص، ص۷.</ref> او از جمله شیعیانی بود که در روزهای اول [[خلافت]] حضرت علی(ع) با او [[بیعت]] کرد و در جنگهای آن حضرت، از جمله [[جنگ صفین|صفین]] حضور داشت.<ref>ابن حجر العسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۶؛ طبقات ابن سعد، ج۶، ص۲۱۷؛ مفید، اختصاص، ص۱۰۸.</ref> او [[صاحب سر|صاحب سِرّ]] امام علی(ع) نیز بوده است.<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۶۶۸.</ref> | کمیل از [[تابعین]] و از یاران خاص [[امام علی(ع)]] و [[امام حسن مجتبی(ع)]] است.<ref> قطب راوندی، منهاج البراعه، ج۲۱، ص۲۱۹؛ مفید، اختصاص، ص۷.</ref> او از جمله شیعیانی بود که در روزهای اول [[خلافت]] حضرت علی(ع) با او [[بیعت]] کرد و در جنگهای آن حضرت، از جمله [[جنگ صفین|صفین]] حضور داشت.<ref>ابن حجر العسقلانی، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۴۸۶؛ طبقات ابن سعد، ج۶، ص۲۱۷؛ مفید، اختصاص، ص۱۰۸.</ref> او [[صاحب سر|صاحب سِرّ]] امام علی(ع) نیز بوده است.<ref>مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۵، ص۶۶۸.</ref> | ||
او و [[عمرو بن زراره]] فرزند [[قیس نخعی]] جزو نخستین کسانی بودند که پیشنهاد خلع عثمان و خلافت امام علی(ع) را مطرح کردند.<ref> بلاذری، أنساب الأشراف، ج۵، ص۵۱۷</ref> کمیل از کسانی بود که در زمان عثمان از کوفه به [[شام]] تبعید | او و [[عمرو بن زراره]] فرزند [[قیس نخعی]] جزو نخستین کسانی بودند که پیشنهاد خلع عثمان و خلافت امام علی(ع) را مطرح کردند.<ref> بلاذری، أنساب الأشراف، ج۵، ص۵۱۷.</ref> کمیل از کسانی بود که در زمان عثمان از کوفه به [[شام]] تبعید شده بود.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۶۵.</ref> | ||
*'''کارگزار حضرت علی(ع)''' | *'''کارگزار حضرت علی(ع)''' | ||
وی در حکومت حضرت علی(ع) فرماندار [[هیت]]{{یادداشت|هِیت، | وی در حکومت حضرت علی(ع) فرماندار [[هیت]]{{یادداشت|هِیت، از شهرهای مرزی میان [[عراق]] و شام است که امروزه جزو ایالت رَمادی است که کاروانها از آنجا به [[حلب]] میرفتند. هیت شهری آباد و دارای حصاری محکم بوده است.}} از نواحی [[بغداد]] بود.<ref> دشتی، ص۵۹۱.</ref> | ||
هنگامی که کمیل خبردار شد که یاران [[معاویه]] به فرماندهی سفیان بن عوف قصد یورش به هیت را دارند، به خیال اینکه آنها در قرقیسا هستند، بدون اجازه امام علی(ع) ۵۰ نیروی مسلح را برای دفاع در شهر گذاشت و خود و یارانش به طرف آنجا حرکت کرد، سپاهیان معاویه از فرصت استفاده کرده به هیت حمله کردند. امام علی(ع) طی نامهای، او را بهخاطر این کار | هنگامی که کمیل خبردار شد که یاران [[معاویه]] به فرماندهی سفیان بن عوف قصد یورش به هیت را دارند، به خیال اینکه آنها در قرقیسا هستند، بدون اجازه امام علی(ع) ۵۰ نیروی مسلح را برای دفاع در شهر گذاشت و خود و یارانش به طرف آنجا حرکت کرد، سپاهیان معاویه از فرصت استفاده کرده به هیت حمله کردند. امام علی(ع) طی نامهای، او را بهخاطر این کار سرزنش کرد.<ref> بلاذری، أنساب الأشراف، ج۲، ص۴۷۳.</ref> این نامه در [[نهج البلاغه]] آمده است.<ref> دشتی، ص۵۹۹، نامه۶۱.</ref> | ||
او پس از شهادت امام علی(ع) در زمره یاران امام حسن مجتبی(ع) قرار گرفت.<ref> شیخ طوسی، الرجال، ص۹۷.</ref> | او پس از شهادت امام علی(ع) در زمره یاران امام حسن مجتبی(ع) قرار گرفت.<ref> شیخ طوسی، الرجال، ص۹۷.</ref> | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
'''دعای کمیل''' | '''دعای کمیل''' | ||
{{اصلی|دعای کمیل}} | {{اصلی|دعای کمیل}} | ||
دعای خضر را | کمیل دعای خضر را از حضرت علی(ع) آموخت و روایت کرده است از این رو به [[دعای کمیل]] مشهور گردید. | ||
در برخی منابع شیعه وصیتهایی از امام علی(ع) به او نقل شده<ref> وسایل الشیعه، ج۵، ص۱۱۹، ج۱۶، ص۳۵۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۷، ۱۸۹؛ ص۲۲۳، ۲۵۸، ج۲، ص۲۹۸، ج۲۳، ص۴۴، ۴۸-۴۷؛ ج۳۳، ص۳۹۹، ج۵۸، ص۸۴، ج۶۳، ص۴۲۴، ۴۲۵؛ ج۷۱، ص۳۱۴-۳۱۹؛ ج۷۴، ص۲۷۱،۲۷۶، ۲۷۸، ج۷۴، ص۷۱۴، ج۷۴، ص۴۱۴، ج۷۵، ص۷۵، ج۸۰، ص۲۸۴؛ ج۸۱، ص۲۲۹ و...</ref> خلاصه آنها در [[تحف العقول (کتاب)|کتاب تحف العقول]] آمده است.<ref> تخف العقول، ص۱۷۱-۱۷۶.</ref> | در برخی منابع شیعه وصیتهایی از امام علی(ع) به او نقل شده<ref> وسایل الشیعه، ج۵، ص۱۱۹، ج۱۶، ص۳۵۴؛ بحارالانوار، ج۱، ص۱۸۷، ۱۸۹؛ ص۲۲۳، ۲۵۸، ج۲، ص۲۹۸، ج۲۳، ص۴۴، ۴۸-۴۷؛ ج۳۳، ص۳۹۹، ج۵۸، ص۸۴، ج۶۳، ص۴۲۴، ۴۲۵؛ ج۷۱، ص۳۱۴-۳۱۹؛ ج۷۴، ص۲۷۱،۲۷۶، ۲۷۸، ج۷۴، ص۷۱۴، ج۷۴، ص۴۱۴، ج۷۵، ص۷۵، ج۸۰، ص۲۸۴؛ ج۸۱، ص۲۲۹ و...</ref> خلاصه آنها در [[تحف العقول (کتاب)|کتاب تحف العقول]] آمده است.<ref> تخف العقول، ص۱۷۱-۱۷۶.</ref> |
ویرایش