پرش به محتوا

فرقه حسینیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Aghaie
Mkhaghanif (بحث | مشارکت‌ها)
جز Mkhaghanif صفحهٔ فرقه حسینه را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به فرقه حسینیه منتقل کرد
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۱ نوامبر ۲۰۱۴، ساعت ۱۴:۰۱

حسینیه، یکی از فرق زیدیه قائل به رجعت حسین بن قاسم عِیانی (یکی از امامان زیدیه یمن). در تاریخ زیدیه درباره مهدی موعود و ظهور مدعیان مهدویت، بحث‌های جدّی وجود دارد که یکی از مهم‌ترین این موارد، ادعای مهدویت حسین بن قاسم عیانی در آغاز قرن پنجم است که به پیدایی فرقه حسینیه انجامید.

حسین بن قاسم عیانی پس از مرگ پدرش، جانشین او و عهده دار امامت زیدیان یمن شد و در ۴۰۴ق در میدان نبرد به قتل رسید، ولی گروهی از پیروان او مرگش را نپذیرفتند و مدعی شدند که او همان مهدی موعودی است که پیامبر اسلام(ص) ظهورش را وعده فرموده و پس از یک دوره غیبت، برای اقامه عدالت بازخواهد گشت.

اعتقاد به علم غیب، دریافت وحی و انجام دادن کارهای خارق العاده در مورد حسین بن قاسم و باورهای شگفت‌انگیزی همچون برتری وی بر همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام(ص) و ترجیح سخن او بر همه کتاب‌های آسمانی و از جمله قرآن، از دیگر عقاید این فرقه است.

فرقه حسینیه از قرن پنجم تا هفتم، در کنار جریان سنتّی زیدیه در یمن، حضور داشته و اعتقاد آنان به مهدویتِ حسین بن قاسم و سایر باورها درباره او، در طول بیش از سه قرن، معرکه آرای موافقان و مخالفان زیدیه بوده است.

پیدایش

پیدایی فرقه حسینیه حاصل بخشی از تحولاتِ سیاسی یمن بوده است. قبایل یمن در ۲۸۰ق از سادات مستقر در مدینه برای اعزام برگزیده‌ای از خاندان پیامبر(ص) به منظور حل اختلافات داخلی و به دست گرفتن زعامت آن دیار ــ که بر اثر کشمکش‌های قبیله‌ای دستخوش آشوب گردیده بودــ دعوت کردند که در پی مهاجرت الهادی الی الحق یحیی بن حسین به آنجا، سرانجام دولت زیدیان یمن تشکیل شد.[۱] نتیجه تلاش علمی الهادی، پدید آمدن مکتبی فقهی و کلامی در میان زیدیه بود که، در انتساب به او، هادَویه نامیده شده است.

پس از وفات الهادی در سال ۲۹۸ق، دو فرزند او، محمد ملقب به مرتضی لدین اللّه و احمد ملقب به ناصرلدین اللّه، که هر دو از امامان بزرگ زیدیان یمن به شمار می‌روند، پایه‌های این فرقه را مستحکم کردند، ولی پس از وفات ناصر لدین اللّه، حکومت امامان زیدی در یمن، به سبب درگیری‌های داخلی و نزاع فرزندان ناصر بر سر حکومت، رو به ضعف نهاد و به منطقه کوچکی در اطراف شهر صَعْده، در شمال یمن، محدود شد.[۲]

در این دوره عالمان زیدی تعالیم فقهی و کلامی الهادی را همچنان به عنوان اصولِ مقبول، تبیین و تفسیر می‌کردند، ولی از اواسط قرن چهارم به بعد مجادلات کلامی در میان زیدیه بالا گرفت که به دسته بندی جدید پیروان الهادی در دو فرقه مُطَرِّفیه و مُختَرِعه[۳] و در پی آن، پیدایی فرقه سومی به نام حسینیه انجامید.

قاسم بن علی

در واقع، چون هیچ یک از جانشینان ناصر نتوانستند خود را به عنوان امامِ واجد شرایط و مقبول مردم و قبایل یمن مطرح کنند، عملا حاکمان زیدی در شمال یمن تا چند دهه نتوانستند اقتدار دوران الهادی و دو فرزندش را حفظ کنند، تا اینکه در ۳۸۸ق، که منازعه در میان نوادگان الهادی بر سر حکومت به اوج خود رسیده بود،[۴] برخی قبایل یمن بار دیگر به بیعت با سادات مستقر در خارج از یمن تمایل نشان دادند و این بار ابومحمد قاسم بن علی عیانی المنصور باللّه (۳۱۰ـ۳۹۳)، که شخصی عالم و فاضل بود، دعوت آنان را اجابت کرد و آنان به او امید بستند تا به عنوان امام، انسجام گذشته را بازگرداند.[۵]

زندگی قاسم

مُحَلِّی[۶] نسب کاملِ قاسم بن علی را، که از سادات حسنی مقیمِ حجاز بوده، چنین آورده است:

قاسم بن علی بن عبداللّه بن محمدبن قاسم رَسّی بن ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب(ع)؛

بنابراین، قاسم بن علی از نوادگان محمد بن قاسم رسّی، برادر حسین بن قاسم، بود و برخلاف دیگر مدعیان زعامت زیدیه در آن دوران، از نسل الهادی نبود، بلکه نسبش با دو واسطه به عموی الهادی، یعنی محمدبن قاسم رسّی، می‌رسید. این نکته، دست آویز برخی فرزندان الهادی برای مخالفت با او شد.[۷]

قاسم بن علی عیانی المنصورباللّه در بخش‌هایی از کتاب التنبیه و الدلائل[۸] به همین موضوع پرداخته و از شایستگی خود و حتی نیای اعلایش (محمدبن قاسم بن ابراهیم) برای امامت زیدیه، در مقابل دعاوی اشراف هادوی دفاع کرده است.

عیانی در پی بیماری شدیدی، در ۹ رمضان ۳۹۳ در عیان درگذشت. از میان شش پسر او، با نام‌های جعفر، یحیی، عبداللّه، علی، سلیمان و حسین،[۹] کوچک‌ترین آنها ابوعبداللّه حسین بن قاسم، ملقب به المهدی لدین اللّه، عهده دار امامت زیدیه پس از او شد.

سر سلسله حسینیه

حسین بن قاسم عیانی در ۳۷۶[۱۰] یا ۳۷۸ق[۱۱] متولد شد و نزد پدر و برادران بزرگ‌تر خود، در حجاز پرورش یافت. در دوران امامت پدرش، در ۳۹۱ق به همراه دیگر اعضای خانواده، به شمال یمن رفت[۱۲] و بنابر اغلب گزارش‌ها بلافاصله پس از وفات پدرش در سال ۳۹۳ق، امام زیدیه و جانشین پدر شناخته شد.[۱۳]

امامت بر زیدیان

از فعالیت‌های حسین بن قاسم در فاصله سال‌های ۳۹۳ تا ۴۰۱ ق اطلاع روشنی در دست نیست و بیشتر اطلاعاتی که از دوران امامت او به ما رسیده، مربوط به سال‌های ۴۰۱ تا ۴۰۴ق است؛ هر چند که براساس گفته رَبَعی[۱۴] می‌دانیم که طبق سنّت زیدیه، کتابی در شرح حال حسین بن قاسم تألیف شده است. وی در این مدت، درگیر منازعات و جنگ‌های متعدد، عمدتآ با رقبای داخلی، بود.[۱۵]

رقبا

از جمله رقبای داخلی او این اشخاص بودند:[۱۶]

  • یوسف بن یحیی بن ناصر لدین اللّه، که از سال ۳۶۸ مدعی امامت زیدیه بود و در دوران زمامداری قاسم عیانی، به رغم بیعت با وی، و پس از آن در دوران امامت حسین بن قاسم تا سال ۴۰۴ که او در صعده کشته شد، رقیب و مخالف جدّی او بود؛
  • محسِّن بن محمدبن مختاربن ناصر لدین اللّه؛
  • محمدبن قاسم بن حسین زیدی، از نوادگان زید شهید، که در سال ۴۰۳ حسین بن قاسم او را به قتل رساند؛
  • زید فرزند محمدبن قاسم.

افول حسین

به تدریج و در طول دوران زمامداری حسین بن قاسم، به سبب خشونت و شیوه سخت گیرانه وی در امر حکومت، قبایل یمن از او رویگردان شدند و چندین بار با وی جنگیدند یا به حمایت از رقبای او برخاستند[۱۷] تا اینکه در ۴۰۴ق در ناحیه بَون، در نبردی سخت، وی را از پای درآوردند.[۱۸] جسد او در شهر رِیده به خاک سپرده شد.[۱۹]

پانویس

  1. رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ص۲۳۱ـ ۲۳۵؛ عارف، ص۱۶۵ـ۱۷۵.
  2. رجوع کنید به ایمن فؤاد سید، ص۲۳۷.
  3. رجوع کنید به همان، ص۲۴۲.
  4. رجوع کنید به ابن فند، ج۲، ص۶۵۸ـ ۶۶۳.
  5. رجوع کنید به ابن قاسم، قسم ۱، ص۲۲۷ـ ۲۲۸؛ مادلونگ، ۱۹۶۵، ص۱۹۴ـ۱۹۷.
  6. مُحَلِّی، ۱۴۲۳، ج۲، ص۱۱۴.
  7. رجوع کنید به ربعی، مقدمه رضوان سید، ص۳۴.
  8. التنبیه و الدلائل، ج ۱، ص۸۶ـ۹۷.
  9. محلّی، ۱۴۲۳، ج۲، ص۱۲۰.
  10. حسنی مؤیدی، ص۲۰۲.
  11. نشوان بن سعید حمیری، ص۱۵۷.
  12. رجوع کنید به حسین بن احمدبن یعقوب، ص۲۰۷.
  13. رجوع کنید به محلّی، ۱۴۲۳، ج۲، ص۱۲۱؛ حسنی مؤیدی، همانجا؛ قس ابن قاسم، قسم ۱، ص۲۳۵، که سال امامت او را ۴۰۱ دانسته است.
  14. ربعی، ص ۷۱.
  15. رجوع کنید به ابن ابی الرجال، ج۲، ص۱۸۸ـ۱۹۱؛ ابن قاسم، قسم ۱، ص۲۳۴ـ۲۳۸؛ ابن فند، ج۲، ص۷۱۵.
  16. رجوع کنید به ابن ابی الرجال، ج۴، ص۷۸ـ۸۵.
  17. رجوع کنید به ربعی، همان مقدمه، ص۴۰ـ۴۱.
  18. محلّی، همانجا؛ ابن فند، ج۲، ص۷۱۰.
  19. محلّی، همانجا.