آیه اکمال: تفاوت میان نسخهها
جز
اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح نویسههای عربی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
آیه اِکمال بخشی از آیه سوم [[سوره مائده]] است. | آیه اِکمال بخشی از آیه سوم [[سوره مائده]] است.<ref>علامه حلی، نهج الحقّ و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۱۹۲.</ref> این آیه از جمله دلایل [[شیعه]] برای اثبات [[امامت]] و [[خلافت امام علی(ع)|خلافت حضرت علی(ع)]] معرفی شده است.<ref>طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۴، ص۴۲۲</ref> در این آیه از روزی سخن به میان آمده که چهار امر مهم در آن رخ داده است، که آنها عبارتند از: مأیوس شدن [[کفار]]، کامل شدن دین، تکمیل نعمت الهی و پذیرش دین اسلام به عنوان آئین نهایی انسانها.<ref>نگاه کنید: تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳</ref> شیعیان بر اساس [[احادیث]] [[اهل بیت(ع)]] معتقدند، با اعلام [[ولایت]] و جانشینی حضرت علی(ع) برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] در این روز، این امور محقق گردید.<ref>نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.</ref> | ||
==زمان نزول== | ==زمان نزول== | ||
مسلمانان در اینکه آیه اکمال در [[حجة الوداع|حَجّة الوِداع]] نازل شده، اتفاقنظر دارند، اما درباره روز نزول آن، دیدگاههای متفاوتی ارائه نمودهاند. | مسلمانان در اینکه آیه اکمال در [[حجة الوداع|حَجّة الوِداع]] نازل شده، اتفاقنظر دارند، اما درباره روز نزول آن، دیدگاههای متفاوتی ارائه نمودهاند.<ref>جرجانی، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۳۲۵. </ref> بیشتر [[روایت|روایات]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۲۹۲تا۲۸۹؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ۴۳۴تا۴۴۷.</ref> اهلبیت و [[اجماع شیعه]] بر آن است که آیه اکمال در روز [[غدیر]] یا اندکی پس از آن نازل شده است.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۱۵.</ref> برخی از علمای [[اهلسنت]] نیز ضمن بیان روایت نزول این آیه در روز غدیر، آن را ضعیف دانستهاند،<ref>نگاه کنید به ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۸؛ سیوطی، الدر المنثور، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۱۹.</ref> اما [[علامه امینی]] با بررسی [[رجال|رجالی]] سند روایتهای اهل سنت معتقد است آنها براساس موازین اهل سنت موثق هستند.<ref>امینی، الغدیر، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۲۹۴تا۲۹۸.</ref> طبق برخی منابع [[اهل سنت]]، ازجمله دو کتاب تفسیری و تاریخی ابنکثیر، نزول [[آیه]] در [[روز عرفه]] بوده است.<ref>نگاه کنید به ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۲۶؛ابن کثیر، البدایة والنهایة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۱۵۵.</ref><br> | ||
در برابر این دو دیدگاه، برخی معتقدند آیه اکمال دو بار نازل شده است: بار نخست در [[روز عرفه]] که [[پیامبر(ص)]] به علتی از اعلام آن نگران بود. به همین علت [[آیه تبلیغ]] نازل شد و خداوند در آن به [[پیامبر(ص)]] ضمانت داد که مشکلی پیش نخواهد آمد. سپس در روز غدیر دوباره آیه اکمال نازل شد.<ref>عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۱،ص۳۱۰.</ref> | در برابر این دو دیدگاه، برخی معتقدند آیه اکمال دو بار نازل شده است: بار نخست در [[روز عرفه]] که [[پیامبر(ص)]] به علتی از اعلام آن نگران بود. به همین علت [[آیه تبلیغ]] نازل شد و خداوند در آن به [[پیامبر(ص)]] ضمانت داد که مشکلی پیش نخواهد آمد. سپس در روز غدیر دوباره آیه اکمال نازل شد.<ref>عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۳۸۵ش، ج۳۱،ص۳۱۰.</ref> | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==منظور از کاملشدن دین== | ==منظور از کاملشدن دین== | ||
کتابهای [[تفسیر|تفسیری]] درباره عبارت «أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ» (دینتان را برایتان کامل کردم)، مباحث بسیاری آمده است.{{یادداشت| تمام در جایی گفته | کتابهای [[تفسیر|تفسیری]] درباره عبارت «أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ» (دینتان را برایتان کامل کردم)، مباحث بسیاری آمده است.{{یادداشت| تمام در جایی گفته میشود که؛ یک ساختهای ناقص است یعنی بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مانند ساختمان قبل از آنکه همه کارهایش تمام بشود که بتوان از آن استفاده کرد به آن «ناتمام» میگویند. اما اکمال زمانی است که چیزی ممکن است پیکرهاش درست و تمام باشد اما از باب اینکه روح ندارد و آن آثاری که انتظار است بر آن مترتب نمیشود میگویند کامل نیست. مثل این که گفته شده کمال علم به عمل است معنایش این نیست که تا عمل نیامده است علم یک جزئش ناقص است، زیرا علم فقط با علم تمام میشود ولی علم با عمل کامل میشود. در آیه الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی. این دستور [یعنی نصب علی علیه السلام به امامت] به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء دین و یک دستور از دستورهای دین است پس نعمت ناتمام بود، تمام شد. باز همین دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این است زیرا روح دین ولایت و امامت است. اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا میکند.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۲۵، ص }}<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۲تا۲۴۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> | ||
مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] در این زمینه دیدگاههای متفاوتی دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۵و۲۴۶؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> مفسران اهل سنت به این دلیل که در آغاز و پایان [[آیه]]، [[احکام شرعی]] بیان شده است، میگویند مراد از کاملشدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام با نزول این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳و۲۶۴.</ref><br> | مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] در این زمینه دیدگاههای متفاوتی دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۵و۲۴۶؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> مفسران اهل سنت به این دلیل که در آغاز و پایان [[آیه]]، [[احکام شرعی]] بیان شده است، میگویند مراد از کاملشدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام با نزول این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳و۲۶۴.</ref><br> | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
* امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، طهران، بینا، ۱۳۶۶ش. | * امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب والسنة والادب، طهران، بینا، ۱۳۶۶ش. | ||
* بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثة، ۱۴۱۵ ق. | * بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه البعثة، ۱۴۱۵ ق. | ||
* جرجانی، حسین بن حسن، جلاء الأذهان و جلاء الأحزان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش. | |||
* حسینی میلانی، علی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، قم، مرکز تحقیق و ترجمه و نشر آلاء، ۱۴۲۳ق. | * حسینی میلانی، علی، نفحات الازهار فی خلاصة عبقات الانوار، قم، مرکز تحقیق و ترجمه و نشر آلاء، ۱۴۲۳ق. | ||
* خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة، قم، منشورات آیت الله العظمی خویی، ۱۴۰۳ق. | * خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواة، قم، منشورات آیت الله العظمی خویی، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۸: | ||
* طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق. | * طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق. | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش. | * طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش. | ||
*طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | * طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش. | ||
* عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش. | * عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، قم، دار الحدیث، ۱۳۸۵ش. | ||
* عیاشی، محمد، کتاب التفسیر، قم، تحقیق مؤسسة البعثة، ۱۴۲۱ق. | * عیاشی، محمد، کتاب التفسیر، قم، تحقیق مؤسسة البعثة، ۱۴۲۱ق. | ||
* علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، دار الکتاب بیروت، اللبنانی، چاپ اول، ۱۹۸۲م. | |||
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، طهران، دارالکتب الاسلامیة، ط الثالثة، ۱۳۸۸ق. | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی اکبر غفاری، طهران، دارالکتب الاسلامیة، ط الثالثة، ۱۳۸۸ق. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش. |