اصحاب صفه: تفاوت میان نسخهها
imported>A.atashinsadaf |
imported>A.atashinsadaf |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==آیاتی درباره اهل صفه== | ==آیاتی درباره اهل صفه== | ||
ویژگی ها و ارزش های اسلامى اصحاب صفه زمینهای بوده است تا برخىمفسران، از نزول شماریاز | ویژگی ها و ارزش های اسلامى اصحاب صفه زمینهای بوده است تا برخىمفسران، از نزول شماریاز آیات قرآنى<ref>بقره:2، آیه273، انعام:6، آیه52، كهف:18، آیه28</ref> در شأن آنان سخن آورند و در تفاسیر خود به آن اشاره كنند.<ref>مثلاً نك: ابن سعد، ج1(2)، ص13؛ قمى، ج1، ص202؛ طبری، ج25، ص19؛ فخرالدین رازی، ج7، ص84؛ سیوطى، ج2، ص88، ج7، ص352</ref> | ||
==انتساب به اهل صفه== | ==انتساب به اهل صفه== | ||
در سدههای 4 و 5ق، گروه هایى زهد گرا و خصوصاً [[صوفیه]] خود را به نوعى به اصحاب صفه منتسب مىساختند <ref>نك: سراج، 27</ref>، تا آنجا كه حتى عنوان «صوفى» را مشتق از صفه دانسته، مىكوشیدند تا این پیوند را ریشهدار و قوی نمایانند؛ اشتقاقى كه بیشتر مفهومى معنایى دارد و از نظر صرفى نادرست است، <ref>نك: ابن جوزی، 162</ref> چنانكه از بزرگان اهل [[عرفان]] [[ابوالقاسم قشیری]] (د 465ق) و [[شهاب الدین سهروردی]] (د 632ق) به صراحت آن را اشتقاقى در معنا و نه در لغت دانستهاند. <ref>نك: خاوری، 1/33؛ نیز كلاباذی، 21</ref> | در سدههای 4 و 5ق، گروه هایى زهد گرا و خصوصاً [[صوفیه]] خود را به نوعى به اصحاب صفه منتسب مىساختند <ref>نك: سراج، 27</ref>، تا آنجا كه حتى عنوان «صوفى» را مشتق از صفه دانسته، مىكوشیدند تا این پیوند را ریشهدار و قوی نمایانند؛ اشتقاقى كه بیشتر مفهومى معنایى دارد و از نظر صرفى نادرست است، <ref>نك: ابن جوزی، 162</ref> چنانكه از بزرگان اهل [[عرفان]] [[ابوالقاسم قشیری]] (د 465ق) و [[شهاب الدین سهروردی]] (د 632ق) به صراحت آن را اشتقاقى در معنا و نه در لغت دانستهاند. <ref>نك: خاوری، 1/33؛ نیز كلاباذی، 21</ref> |
نسخهٔ ۹ مارس ۲۰۱۴، ساعت ۱۵:۲۴
اَصْحابِ صُفّه، گروهى از یاران پیامبر اسلام(ص) -از مهاجرین- كه پس از هجرت به مدینه در قسمت شمالى مسجدالنبی سکنی گزیدند و به سبب از دست دادن و یا رها كردن خانه و دارایى و جایگاه خود در قبایل، با پذیرش فقر و تنگدستى، به عبادت و تعلیم و تعلم و شركت در جهاد روی آوردند[۱] پیامبر اسلام(ص) ایشان را تحت حمایت خود قرار داد. برخى از مفسران، از نزول شماریاز آیات قرآنى در شأن آنان سخن آورده اند.
سکونت در جوار مسجد
اینان كه در مدینه، در قسمت شمالى مسجد پیامبر(ص)[۲] در محلى مسقف و بزرگ و خارج از مسجد، ولى متصل به آن به نام صُفّه به معنای سكو یا ایوان[۳]، زندگى مىكردند، به تدریج به نام اصحاب صفه، اهل صفه و گاه اصحاب الظله شهرت یافتند[۴] و به اسوههایى از پذیرش فقر و رها ساختن مظاهر دنیا برای روی آوری صرف به آخرت تبدیل شدند.
اصحاب صفه تحت حمایت پیامبر
پیامبر(ص) اصحاب صفه را تحت حمایت خود داشت و با انس گرفتن و همنشینی با آنان، و اضیاف الاسلام[۵] نامیدن ایشان، [۶] مسلمانان را به اكرام و در عین حال شناخت فضل و مراتب آنان تشویق مىكرد.[۷]
اوضاع اقتصادی
در روایات از چگونگى فقر و تنگدستى اصحاب صفه بسیار گفت و گو شده است؛ تا آنجا كه گفتهاند آنان از شدت فقر به خرمایى قانع بودند و از بىپوششى خود را گاه در ریگ ها پنهان مىكردند. اگر چه در پى مساعى پیامبر اسلام(ص) مشكلات مالى آنها به تدریج كاهش یافت و كسانى كه تمایل به خروج از صفه را داشتند، تمكن سكنى در جایى مناسبتر را یافته بودند، گروهى از آنان كه دنیا را به كلى رها كرده بودند، به رغم فراهم بودن تمكن نسبى، همچنان به عبادت و تعلیم و تعلم ادامه مىدادند.
همین امر سبب شده بود كه شكل نخستینِ اصحاب صفه، به عنوان گروهى مهاجر تنگدست، دگرگون شده، این عنوان از صورت خاص خود به عنوانى عام و كلى بدل شود و مورد استفاده كسانى قرار گیرد كه به علت تنگدستى و نداشتن خانه در صفه به سر مىبردهاند.[۸]
تعداد اهل صفه
تغییرات شكلى و دگرگونى معنایى عنوان اصحاب صفه، در روایات تاریخى نیز موجب بروز اختلاف نظرهایى درباره شماره آنان شد و هر یك از راویان در زمان حضور خود در مدینه و مشاهده این گروه، نظری متناسب با شرایط زمانى به دست دادند و گاه شماره آنها را تا 400 تن آوردهاند.[۹]
اهل صفه در آثار نویسندگان
ابونعیم اصفهانى [۱۰] هجویری[۱۱] و برخى نویسندگان دیگر كه به دیده اولیای الهى اصحاب صفه را مىنگریستهاند، در آثار خود نام شماری از آنان را یاد كردهاند كه در آن میان كسانى از صحابه پیامبر اسلام(ص)، همچون ابوذر غفاری، سلمان فارسى، بلال بن رباح، واثلة بن اسقع و نیز نام ابوهریره دیده مىشود[۱۲]، ولى انتخاب نامها و یاد كردن افرادی در شمار اصحاب صفه، گاه به دور از گرایش های نویسندگان نبوده است.[۱۳]
همچنین ابوعبدالرحمان سلمى (د 412ق) در كتابى با عنوان تاریخ اهل الصفه به فضایل و مناقب آنان پرداخته است.[۱۴]
آیاتی درباره اهل صفه
ویژگی ها و ارزش های اسلامى اصحاب صفه زمینهای بوده است تا برخىمفسران، از نزول شماریاز آیات قرآنى[۱۵] در شأن آنان سخن آورند و در تفاسیر خود به آن اشاره كنند.[۱۶]
انتساب به اهل صفه
در سدههای 4 و 5ق، گروه هایى زهد گرا و خصوصاً صوفیه خود را به نوعى به اصحاب صفه منتسب مىساختند [۱۷]، تا آنجا كه حتى عنوان «صوفى» را مشتق از صفه دانسته، مىكوشیدند تا این پیوند را ریشهدار و قوی نمایانند؛ اشتقاقى كه بیشتر مفهومى معنایى دارد و از نظر صرفى نادرست است، [۱۸] چنانكه از بزرگان اهل عرفان ابوالقاسم قشیری (د 465ق) و شهاب الدین سهروردی (د 632ق) به صراحت آن را اشتقاقى در معنا و نه در لغت دانستهاند. [۱۹]
پانویس
- ↑ بیضاوی، ج1، ص267
- ↑ ابن تیمیه، ج1، ص34
- ↑ ابن منظور، ج9، ص159
- ↑ نك: ابن سعد، ج1(2)، ص48، جاهای مختلف
- ↑ میهمانان اسلام
- ↑ نك: احمدبنحنبل، ج2، ص515
- ↑ سراج، ص132-133
- ↑ نك: ذهبى، ص400؛ سیوطى، ج2، ص89
- ↑ نك: راوندی، ص25؛ بیضاوی، ج1، ص267
- ↑ ، ج1، ص143، 374، جاهای مختلف
- ↑ ص 97-99
- ↑ نیز نك: احمد بن حنبل، ج3، ص490؛ ابن سعد، ج1(2)، ص14، 48، جاهای مختلف؛ هجویری، ص97، 98
- ↑ مثلاً نك: هجویری، ص99
- ↑ نك: هجویری، 99؛ ابن تیمیه، 1/36
- ↑ بقره:2، آیه273، انعام:6، آیه52، كهف:18، آیه28
- ↑ مثلاً نك: ابن سعد، ج1(2)، ص13؛ قمى، ج1، ص202؛ طبری، ج25، ص19؛ فخرالدین رازی، ج7، ص84؛ سیوطى، ج2، ص88، ج7، ص352
- ↑ نك: سراج، 27
- ↑ نك: ابن جوزی، 162
- ↑ نك: خاوری، 1/33؛ نیز كلاباذی، 21
مآخذ
- ابن تیمیه، احمد، مجموعه الرسائل و المسائل، بیروت، 1403ق/1983م؛
- ابن جوزی، عبدالرحمان، تلبیس ابلیس، به كوشش محمد منیر دمشقى، قاهره، 1928م؛
- ابن سعد، محمد، كتاب الطبقات الكبیر، به كوشش زاخاو و دیگران، لیدن، 1904- 1905م؛
- ابن منظور، لسان؛ ابونعیم اصفهانى، احمد، حلیه الاولیاء، قاهره، 1351ق/1932م؛
- احمد بن حنبل، مسند، قاهره، 1313ق؛
- بیضاوی، عبدالله، انوار التنزیل، بیروت، مؤسسه شعبان؛ خاوری، اسدالله، ذهبیه، تهران، 1362ش؛
- ذهبى، محمد، تاریخ الاسلام، بخش سیره نبوی، به كوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالكتاب العربى؛
- راوندی، فضلالله، النوادر ( نوادر الراوندی )، نجف، 1370ق/ 1951م؛
- سراج، عبدالله، اللمع، لیدن، 1914م؛
- سیوطى، الدر المنثور، بیروت، 1403ق؛
- طبری، تفسیر؛ فخرالدین رازی، محمد، التفسیر الكبیر، قاهره، المطبعه البهیه؛ قرآن كریم؛
- قمى، على، تفسیر، قم، 1387ق/1968م؛
- كلاباذی، محمد، التعرف لمذهب اهل التصوف، به كوشش عبدالحلیم محمود و طه عبدالباقى، قاهره، 1380ق/1960م؛
- هجویری، على، كشف المحجوب، به كوشش ژوكوفسكى، سن پترزبورگ، 1344ق/ 1926م.
پیوند به بیرون
منبع مقاله:دائرة المعارف بزرگ اسلامی با تلخیص.