confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
به باور [[شیخ مفید]] (درگذشت ۴۱۳ق)<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۳.</ref> و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] (درگذشت ۱۳۶۰ش)، اراده خدا نسبت به اعمال خودش، همان افعال اوست ([[اراده تکوینی]])،و نسبت به افعال دیگر موجودات، امر او به آن افعال است([[اراده تشریعی]])،.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بر این اساس، «خدا اراده کرد که انسان را خلق کند»، به این معناست که «خدا انسان را خلق کرد».<ref>سبحانی، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۷.</ref> بهباور این دو، اراده از [[صفات ذات و صفات فعل|صفات فعلی خداوند]] است.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۲ و۳۶۴؛ حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> شیخ مفید این دیدگاه را هماهنگ با نظر [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و نظر غالب علمای [[امامیه]] شمرده است.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۳.</ref> در این باره به [[حدیث|روایاتی]] نیز استناد شده است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۵، ۱۳۶.</ref> ازجمله روایتی از [[امام صادق(ع)]] که مشیت خداوند را حادث و غیرازلی خوانده،<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> روایتی از [[امام کاظم(ع)]] که اراده خداوند را همان فعل او معرفی کرده<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> و تعبیری از [[امام رضا(ع)|امام رضا]] که در آن مشیت و اراده از صفات فعلی خداوند دانسته شده است.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۸.</ref> | به باور [[شیخ مفید]] (درگذشت ۴۱۳ق)<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۳.</ref> و [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] (درگذشت ۱۳۶۰ش)، اراده خدا نسبت به اعمال خودش، همان افعال اوست ([[اراده تکوینی]])،و نسبت به افعال دیگر موجودات، امر او به آن افعال است([[اراده تشریعی]])،.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بر این اساس، «خدا اراده کرد که انسان را خلق کند»، به این معناست که «خدا انسان را خلق کرد».<ref>سبحانی، عقاید اسلامی در پرتو قرآن، حدیث و عقل، ۱۳۷۹ش، ص۲۱۷.</ref> بهباور این دو، اراده از [[صفات ذات و صفات فعل|صفات فعلی خداوند]] است.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۲ و۳۶۴؛ حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> شیخ مفید این دیدگاه را هماهنگ با نظر [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] و نظر غالب علمای [[امامیه]] شمرده است.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۳ق، ص۵۳.</ref> در این باره به [[حدیث|روایاتی]] نیز استناد شده است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۵، ۱۳۶.</ref> ازجمله روایتی از [[امام صادق(ع)]] که مشیت خداوند را حادث و غیرازلی خوانده،<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> روایتی از [[امام کاظم(ع)]] که اراده خداوند را همان فعل او معرفی کرده<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۴۷.</ref> و تعبیری از [[امام رضا(ع)|امام رضا]] که در آن مشیت و اراده از صفات فعلی خداوند دانسته شده است.<ref>شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۳۳۸.</ref> | ||
به گفته علامه طباطبایی، مشهور فلاسفه همچون [[ملاصدرا]]، اراده را از صفات ذاتی و عین ذات الهی شمردهاند.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۷۱.</ref> براساس دیدگاه مشهور میان [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]]، اراده تکوینی همان [[علم خدا|علم خداوند]] به افعال مناسب با نظام احسن (بهترین جهان ممکن)<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۰.</ref> است.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۱و۳۶۲؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> از نظر علامه طباطبایی، تعریف اراده به علم به نظام احسن صحیح نیست و دلیلی بر صحت آن نیز وجود ندارد.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۲ و ۳۶۳.</ref> [[معتزله]] و بسیاری از متکلمان [[شیعه]] معتقدند که اراده تکوینی خدا علم او به افعالی است که مصلحت انسان و دیگر موجودات را در پی دارند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بنابراین این گروه اراده را از [[صفات ذات]] او میشمرند.<ref>حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> | به گفته علامه طباطبایی، مشهور فلاسفه همچون [[ملاصدرا]]، اراده را از صفات ذاتی و عین ذات الهی شمردهاند.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۷۱.</ref> براساس دیدگاه مشهور میان [[فلسفه اسلامی|فیلسوفان مسلمان]]، اراده تکوینی همان [[علم خدا|علم خداوند]] به افعال مناسب با [[نظام احسن]] (بهترین جهان ممکن)<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۰.</ref> است.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۱و۳۶۲؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> از نظر علامه طباطبایی، تعریف اراده به علم به نظام احسن صحیح نیست و دلیلی بر صحت آن نیز وجود ندارد.<ref>طباطبایی، نهایةالحکمة، دفتر انتشارات اسلامی، ص۳۶۲ و ۳۶۳.</ref> [[معتزله]] و بسیاری از متکلمان [[شیعه]] معتقدند که اراده تکوینی خدا علم او به افعالی است که مصلحت انسان و دیگر موجودات را در پی دارند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> بنابراین این گروه اراده را از [[صفات ذات]] او میشمرند.<ref>حسنبیگی، «اراده الهی»، ص۱۰۷.</ref> | ||
[[اشاعره]] بر این باورند که اراده غیر از علم و [[قدرت الهی|قدرت]] و دیگر صفات ذات خداوند است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> اما آن را صفتی ذاتی یا زائد بر ذات، اما [[قدیم]] و ازلی<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> میدانند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> | [[اشاعره]] بر این باورند که اراده غیر از علم و [[قدرت الهی|قدرت]] و دیگر صفات ذات خداوند است؛<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> اما آن را صفتی ذاتی یا زائد بر ذات، اما [[قدیم]] و ازلی<ref>سعیدیمهر، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۵۱.</ref> میدانند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی، ۱۳۹۲ش، ص۱۳۲.</ref> |