confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۴۴
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
* الف) روایات بسیاری از رویت ابلیس، توسط پیامبران وجود دارد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۲۰۲.</ref> هر چند [[محمد غزالی]] میان صورت اضافی و حقیقی ابلیس تمایز قائل شده و رویت صورت حقیقی را تنها در تمکّن پیامبران میداند. <ref>محمّد غزالی، احیاء علومالدین، دار الکتاب العربی، ج ۳، ص ۸۳.</ref> | * الف) روایات بسیاری از رویت ابلیس، توسط پیامبران وجود دارد.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۲۰۲.</ref> هر چند [[محمد غزالی]] میان صورت اضافی و حقیقی ابلیس تمایز قائل شده و رویت صورت حقیقی را تنها در تمکّن پیامبران میداند. <ref>محمّد غزالی، احیاء علومالدین، دار الکتاب العربی، ج ۳، ص ۸۳.</ref> | ||
* ب) قرآن کریم بر تمثّل ملَک، صحه گذاشته است.<ref>سوره مریم، آیه ۱۷ «فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا» پس فرستادیم بسوی مریم روح خود جبرئیل را پس مجسم شده در برابرش بصورت آدمی تمام عیار.</ref> در نتیجه به طریق اولی میتوان به امکان تمثّل شیطان که از جنس جنیان است، حکم نمود، چه اینکه ملائک موجوداتی به مراتب لطیفتر از جنیانند. | * ب) قرآن کریم بر تمثّل ملَک، صحه گذاشته است.<ref>سوره مریم، آیه ۱۷ «فَأَرْسَلْنا إِلَیها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِیا» پس فرستادیم بسوی مریم روح خود جبرئیل را پس مجسم شده در برابرش بصورت آدمی تمام عیار.</ref> در نتیجه به طریق اولی میتوان به امکان تمثّل شیطان که از جنس جنیان است، حکم نمود، چه اینکه ملائک موجوداتی به مراتب لطیفتر از جنیانند. | ||
* ج) از [[جابر بن عبدالله انصاری]] روایت شده که شیطان در چهار مورد متمثل شد: یکی در [[غزوه بدر|بدر کبری]] بصورت سراقه ابن مالک؛ دوّم، در [[یوم العقبه]] بصورت منیه ابن حجاج؛ سوّم، در [[دارالندوه]] بصورت شیخ نجدی و چهارم بعد از | * ج) از [[جابر بن عبدالله انصاری]] روایت شده که شیطان در چهار مورد متمثل شد: یکی در [[غزوه بدر|بدر کبری]] بصورت سراقه ابن مالک؛ دوّم، در [[یوم العقبه]] بصورت منیه ابن حجاج؛ سوّم، در [[دارالندوه]] بصورت شیخ نجدی و چهارم بعد از [[رحلت پیامبر(ص)]] بصورت [[مغیرة بن شعبة]]. <ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۶ ق، ج ۲، ص ۷۰۳.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، پس از بیان امکان تجسّم شیطان، آن را تنها در افکار آن هم به صورت موردی قبول داشته و بر این باور است که تجسم ابلیس، چیزی جز تصرف در فکر مخاطب نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۶، ص ۱۸۰</ref> [[حسن حسنزاده آملی]] نیز معتقد است که تجسم شیطان به معنای رویت او از راه خیال است که گاهی به صورت سگ یا قورباغه بر برخی ظاهر شدهاست.<ref>حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل به معقول، ۱۳۶۶ش، ص۴۴۴.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، پس از بیان امکان تجسّم شیطان، آن را تنها در افکار آن هم به صورت موردی قبول داشته و بر این باور است که تجسم ابلیس، چیزی جز تصرف در فکر مخاطب نیست.<ref>علامه طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج ۶، ص ۱۸۰</ref> [[حسن حسنزاده آملی]] نیز معتقد است که تجسم شیطان به معنای رویت او از راه خیال است که گاهی به صورت سگ یا قورباغه بر برخی ظاهر شدهاست.<ref>حسن زاده آملی، حسن، اتحاد عاقل به معقول، ۱۳۶۶ش، ص۴۴۴.</ref> |