۱۶٬۶۶۰
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''علی بن موسی بن جعفر(ع)''' معروف به '''امام رضا''' ([[سال ۱۴۸ هجری قمری|۱۴۸]]–[[سال ۲۰۳ هجری قمری|۲۰۳ق]]) هشتمین امام مذهب [[امامیه|شیعهٔ دوازدهامامی]] است. او، از سال [[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]، بهمدت بیست سال، امامت شیعیان را برعهده داشت و دورهٔ امامتش با خلافت [[هارون عباسی]]، [[محمد امین عباسی|محمدِ امین]] و [[مأمون عباسی]] همزمان بود. | '''علی بن موسی بن جعفر(ع)''' معروف به '''امام رضا''' ([[سال ۱۴۸ هجری قمری|۱۴۸]]–[[سال ۲۰۳ هجری قمری|۲۰۳ق]]) هشتمین امام مذهب [[امامیه|شیعهٔ دوازدهامامی]] است. او، از سال [[سال ۱۸۳ هجری قمری|۱۸۳ق]]، بهمدت بیست سال، امامت شیعیان را برعهده داشت و دورهٔ امامتش با خلافت [[هارون عباسی]]، [[محمد امین عباسی|محمدِ امین]] و [[مأمون عباسی]] همزمان بود. | ||
امام رضا(ع) در سالهای واپسین، عمرش بهدستور مأمون، از [[مدینه]] به [[مدینه| | امام رضا(ع) در سالهای واپسین، عمرش بهدستور مأمون، از [[مدینه]] به [[مدینه|مَرْو]] در [[خراسان بزرگ|خراسان]] فراخوانده و ولیعهد مأمون شد. مورخان و عالمان شیعه [[ولایتعهدی امام رضا(ع)]] را مهمترین رویداد سیاسی زندگی او میدانند و میگویند امام بهاجبار مأمون، به این کار تن داده است. | ||
با وجود این، برخی از مورخان بر این باورند که ورود امام رضا(ع) به ایران تأثیر مهمی بر گسترش شیعه در آن داشته است؛ زیرا وی در ورود به ایران، در هر شهری، با مردم دیدار میکرد و به پاسخهای آنان، برمبنای احادیث امامان پاسخ میگفت. همچنین با شرکت در جلسات مناظره با عالمان و ادیان و مذاهب مختلف و برتری علمی بر آنان، جایگاه علمیاش بهعنوان امام شیعه برای مردم آشکار میشد. | با وجود این، برخی از مورخان بر این باورند که [[سفر امام رضا به مرو|ورود امام رضا(ع) به ایران]] تأثیر مهمی بر گسترش شیعه در آن داشته است؛ زیرا وی در ورود به ایران، در هر شهری، با مردم دیدار میکرد و به پاسخهای آنان، برمبنای احادیث امامان پاسخ میگفت. همچنین با شرکت در جلسات مناظره با عالمان و ادیان و مذاهب مختلف و برتری علمی بر آنان، جایگاه علمیاش بهعنوان [[امامت|امام شیعه]] برای مردم آشکار میشد. | ||
در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی چون مسجد | در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی چون [[مسجد]] و [[قدمگاه|قدمگاه]]، بهنام امام رضا نامگذاری شده که محل اسقرار او در مسیر حرکتش به مرو بوده و این را نشانهٔ تأثیر آمدن امام رضا(ع) به ایران بر گسترش شیعه در این کشور میدانند. | ||
حدیثی مشهور از امام رضا(ع) در سفر به ایران بیان شده که به نام [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلةُالذَّهَب]] (زنجیرهٔ زرین) شناخته میشود؛ زیرا سلسلهٔ راویانش همه [[عصمت|معصوماند]]. او این [[حدیث قدسی]] را در [[نیشابور]] برای جمعی از عالمان آنجا بیان کرده است. در این حدیث، توحید قلعهٔ خدا معرفی شده که هرکه وارد آن شود در امان است. سپس آمده البته این شروطی دارد که من از جملهٔ آنها هستم. | حدیثی مشهور از امام رضا(ع) در سفر به ایران بیان شده که به نام [[حدیث سلسلةالذهب|سِلسِلةُالذَّهَب]] (زنجیرهٔ زرین) شناخته میشود؛ زیرا سلسلهٔ راویانش همه [[عصمت|معصوماند]]. او این [[حدیث قدسی]] را در [[نیشابور]] برای جمعی از عالمان آنجا بیان کرده است. در این حدیث، [[توحید]] قلعهٔ خدا معرفی شده که هرکه وارد آن شود در امان است. سپس آمده البته این شروطی دارد که من از جملهٔ آنها هستم. | ||
براساس دیدگاه بیشتر عالمان شیعه، امام رضا(ع) در ۵۵سالگی در [[طوس]]، بهوسیلهٔ مأمون مسموم شد و به [[شهادت]] رسید و در [[بقعه هارونیه|بقعهٔ هارونیه]] در [[سناباد|روستای سَناباد]] دفن شد. او تنهاامام از میان امامان شیعه است که در ایران دفن شده است. [[حرم امام رضا(ع)|حرم امام رضا]] در [[مشهد]] از مهمترین زیارتگاههای شیعیان است. | براساس دیدگاه بیشتر عالمان شیعه، امام رضا(ع) در ۵۵سالگی در [[طوس]]، بهوسیلهٔ مأمون مسموم شد و به [[شهادت]] رسید و در [[بقعه هارونیه|بقعهٔ هارونیه]] در [[سناباد|روستای سَناباد]] دفن شد. او تنهاامام از میان [[امامان شیعه]] است که در ایران دفن شده است. [[حرم امام رضا(ع)|حرم امام رضا]] در [[مشهد]] از مهمترین زیارتگاههای شیعیان است. [[حرم حضرت معصومه(س)|حرم فاطمهٔ معصومه]]، خواهر او نیز در ایران واقع شده که مشهورترین آرامگاه این کشور، پس از حرم رضوی شمرده میشود. | ||
درباره امام رضا(ع)، کتابهای بسیار و آثار ادبی متعددی مثل، شعر، رمان و فیلم تولید شده است. برخی از آنها بدین شرح است: کتاب [[الحیاة السیاسیة للامام الرضا (کتاب)|اَلحیاةُ السّیاسیةُ لِلْامامِ الرّضا(ع)]]، نوشتهٔ [[سید جعفر مرتضی عاملی]]؛ | درباره امام رضا(ع)، کتابهای بسیار و آثار ادبی متعددی مثل، شعر، رمان و فیلم تولید شده است. برخی از آنها بدین شرح است: کتاب [[الحیاة السیاسیة للامام الرضا (کتاب)|اَلحیاةُ السّیاسیةُ لِلْامامِ الرّضا(ع)]]، نوشتهٔ [[سید جعفر مرتضی عاملی]]؛ کتاب [[الامام الرضا علیه السلام تاریخ و دراسة (کتاب)|اَلامامُ الرِّضا علیهالسلام؛ تاریخٌ و دراسةٌ]]، اثر [[سید محمدجواد فضلالله|سید محمدجواد فضل الله]]؛ کتاب ''حیاةُ الْامام علیِّ بنِ موسَی الرِّضا(ع)؛ دراسةٌ و تحلیلٌ''، اثر [[باقر شریف قرشی|باقر شریف قَرَشی]]؛ ''حکمتنامهٔ رضوی''، از [[محمد محمدی ریشهری]] و همکاران؛ شعر[[قطعهای از بهشت (تصنیف)|«قطعهای از بهشت]]»، اثر [[حبیبالله چایچیان]]؛ شعر «[[با آل علی هرکه درافتاد ورافتاد|با آلعلی هرکه در افتاد ورافتاد]]» اثر [[نسیم شمال]] و [[تابلو ضامن آهو|تابلوی ضامن آهو]]، اثر [[محمود فرشچیان]]. | ||
==مروری بر زندگینامه== | ==مروری بر زندگینامه== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
علی بن موسی، مشهور به امام رضا(ع)، هشتمین امام [[امامیه|شیعیان دوازدهامامی]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۹.</ref> پدرش [[امام موسی کاظم علیهالسلام|موسی بن جعفر(ع)]]، امام هفتم شیعیان بود و مادرش کنیزی بود که از او با نامهایی [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] یا تُکتَم یاد میشود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۴، ۱۶. طبرسی، اعلامالوری، ج۲، ص۴۰.</ref> | علی بن موسی، مشهور به امام رضا(ع)، هشتمین امام [[امامیه|شیعیان دوازدهامامی]] است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۹.</ref> پدرش [[امام موسی کاظم علیهالسلام|موسی بن جعفر(ع)]]، امام هفتم شیعیان بود و مادرش کنیزی بود که از او با نامهایی [[نجمه مادر امام رضا(ع)|نجمه]] یا تُکتَم یاد میشود.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۴، ۱۶. طبرسی، اعلامالوری، ج۲، ص۴۰.</ref> | ||
در خصوص زمان ولادت و وفات امام رضا(ع)، اختلافنظر | در خصوص زمان ولادت و وفات امام رضا(ع)، اختلافنظر است.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲-۱۳.</ref> از جملهٔ آنها این است که او در در [[۱۱ ذیالحجه|۱۱ ذوالحجه]] یا [[۱۱ ذیالقعده|ذوالقعده]] یا [[۱۱ ربیعالاول|ربیعالاول]] سال [[سال ۱۴۸ هجری قمری|۱۴۸]] یا [[سال ۱۵۳ هجری قمری|۱۵۳ق]] متولد شد و در [[۳۰ صفر|آخرین روز ماه صفر]] یا [[۱۷ رمضان|۱۷]] یا [[۲۱ رمضان|۲۱ ماه رمضان]] یا [[۱۸ جمادیالاول]] یا [[۲۳ ذیالقعده|۲۳]] یا [[۳۰ ذیالقعده|آخر ذوالقعدهٔ]] سال [[سال ۲۰۲ هجری قمری|۲۰۲]] یا [[سال ۲۰۳ هجری قمری|۲۰۳]] یا [[سال ۲۰۶ هجری قمری|۲۰۶ق]] به شهادت رسید.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.</ref> بهگزارش [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، بیشتر عالمان و مورخان معتقدند امام رضا در سال ۱۴۸ق در [[مدینه]] به دنیا آمد و در سال ۲۰۳ق به شهادت رسید.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا، ۱۴۰۳ق، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> | ||
امام رضا(ع)، پس از شهادت پدرش، امام شیعیان شد. مدت [[امامت]] وی، بیست سال (۱۸۳-۲۰۳ق) | امام رضا(ع)، پس از شهادت پدرش، امام شیعیان شد. مدت [[امامت]] وی، بیست سال (۱۸۳-۲۰۳ق) بود که با خلافت [[هارون عباسی]]، [[محمد امین عباسی|محمدِ امین]] و [[مأمون عباسی|مأمون]] همزمان شد.<ref>طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۴۱-۴۲.</ref> | ||
===القاب و کنیهها=== | ===القاب و کنیهها=== | ||
{{اصلی|فهرست کنیهها و لقبهای امام رضا(ع)}} | {{اصلی|فهرست کنیهها و لقبهای امام رضا(ع)}} | ||
برای علی بن موسی، القابی چون رضا، صابر، رضی، وفی و زکی ذکر کردهاند.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> برپایهٔ حدیثی از کتاب [[اعلام الوری باعلام الهدی (کتاب)|اِعلامالوری]]، نوشتهٔ [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طبْرسی]]، | برای علی بن موسی، القابی چون رضا، صابر، رضی، وفی و زکی ذکر کردهاند.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> برپایهٔ حدیثی از کتاب [[اعلام الوری باعلام الهدی (کتاب)|اِعلامالوری]]، نوشتهٔ [[فضل بن حسن طبرسی|فضل بن حسن طبْرسی]]، امام کاظم(ع) [[عالم آل محمد (لقب)|لقب عالم آلمحمد]] را هم دربارهٔ او به کار برده است.<ref>طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۴-۶۵.</ref> امام رضا را با القابی چون [[ضامن آهو]]،<ref>نگاه کنید به میرآقایی، «ضامن آهو و تجلی آن در شعر فارسی،» ص۱۱-۱۳.</ref> امام رئوف،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۵۵.</ref> [[غریب الغربا (لقب)|غریبُالغُرَبا]]،<ref>ناجی ادریس، «[https://burathanews.com/arabic/articles/414995 لماذا اشتهر الامام الرضا(ع) بغریب الغرباء]»، وبگاه خبرگزاری براثا.</ref> ثامنالحُجَج (هشتمین حجت)،<ref>امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۴، ص۱۰۰.</ref> ثامنُالائمة (هشتمین امام)<ref>دهخدا، لغتنامهٔ دهخدا، ذیل واژهٔ «ثامنالائمه».</ref> نیز میخوانند. | ||
مشهورترین لقب وی | مشهورترین لقب وی «[[رضا (لقب)|رضا]]» است.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> سیوطی (۸۴۹-۹۱۱ق)، از عالمان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] گفته این لقب را مأمون، [[بنیعباس|خلیفهٔ عباسی]] به او داد؛<ref>سیوطی، تاریخالخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۳.</ref> اما طبق حدیثی که [[شیخ صدوق]]، محدث شیعهٔ قرن چهارم قمری نقل کرده، [[امام جواد علیهالسلام|امام جواد(ع)]] این سخن را نادرست شمرده و ملقبشدن پدرش به «رضا» را به این دلیل دانسته که او به خداوندی خدا در آسمان و نبوت پیامبر و [[امامت امامان شیعه|امامت امامان]] در زمین راضی بود. در این حدیث، از امام جواد میپرسند دیگر امامان هم که اینگونه بودهاند. پس چرا از بینشان پدر شما به «رضا» ملقب شده است؟ امام جواد پاسخ میدهد چون دوست و دشمن از او راضی بودند و این در خصوص هیچیک از امامان دیگر صدق نمیکند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۳.</ref> | ||
کنیهٔ امام رضا ابوالحسن بوده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۹، ص۳.</ref> طبق حدیثی که شیخ صدوق نقل کرده، [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] این کنیه را که لقب خودش هم بوده، به او داده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۱.</ref> برای تمایز او از امام کاظم، به امام رضا ابوالحسن ثانی (دوم) نیز میگفتند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۵.</ref> امام رضا کنیههای دیگری چون ابوعلی<ref>ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۶.</ref> و ابومحمد<ref>طبری، دلائلالامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵۹.</ref> هم داشته است. | کنیهٔ امام رضا [[اباالحسن (کنیه)|ابوالحسن]] بوده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۹، ص۳.</ref> طبق حدیثی که شیخ صدوق نقل کرده، [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] این کنیه را که لقب خودش هم بوده، به او داده است.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۲۱.</ref> برای تمایز او از امام کاظم، به امام رضا ابوالحسن ثانی (دوم) نیز میگفتند.<ref>قرشی، حیاة الامام الرضا، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۵.</ref> امام رضا کنیههای دیگری چون ابوعلی<ref>ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۶.</ref> و ابومحمد<ref>طبری، دلائلالامامه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵۹.</ref> هم داشته است. | ||
==همسر و فرزندان== | ==همسر و فرزندان== | ||
همسر امام رضا [[سبیکه|سَبیکهٔ نوبیّه]] <ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳.</ref>یا خَیزُران<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲.</ref> نام داشت که مادر امام جواد(ع) بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳.</ref> در منابع تاریخی و حدیثی، از همسر دیگری هم برای امام رضا سخن آمده و گفته شده دختر مأمون بوده است.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۳؛ ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۷؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> به گزارش [[شیخ صدوق]]، پس از آنکه مأمون امام رضا را ولیعهد خود کرد، دخترش امحبیب را به عقد او درآورد.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> | همسر امام رضا [[سبیکه|سَبیکهٔ نوبیّه]] <ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳.</ref>یا خَیزُران<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲.</ref> نام داشت که مادر [[امام جواد علیهالسلام|امام جواد(ع)]] بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۹۲؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۳.</ref> در منابع تاریخی و حدیثی، از همسر دیگری هم برای امام رضا سخن آمده و گفته شده دختر مأمون بوده است.<ref>سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۱۷ق، ص۳۶۳؛ ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۷؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> به گزارش [[شیخ صدوق]]، پس از آنکه مأمون امام رضا را ولیعهد خود کرد، دخترش امحبیب را به عقد او درآورد.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> | ||
[[پرونده:بارگاه_امامزاده_حسین_در_قزوین.jpg|بندانگشتی|بارگاه [[امامزاده حسین قزوین|امامزاده حسین]] فرزند منسوب به امام رضا(ع) در [[قزوین]]]] | [[پرونده:بارگاه_امامزاده_حسین_در_قزوین.jpg|بندانگشتی|بارگاه [[امامزاده حسین قزوین|امامزاده حسین]] فرزند منسوب به امام رضا(ع) در [[قزوین]]]] | ||
شیخ صدوق، [[شیخ مفید]]، [[ | شیخ صدوق، [[شیخ مفید]]، [[ابنشهرآشوب]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نوشتهاند امام رضا تنها یک فرزند داشته که امام جواد بوده است؛<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۲۵۰؛ شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۱؛ ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۶۷؛ طبرسی، اعلامالوری، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۸۶.</ref> بااینحال، بهنوشتهٔ [[سید محسن امین]] نویسندهٔ [[اعیان الشیعة (کتاب)|اَعیانُالشیعه]]، در برخی از منابع، فرزندان دیگری هم برای او ذکر شده است.<ref>امین، اعیانالشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۳.</ref> | ||
در قزوین، آرمگاهی به نام [[امامزاده حسین قزوین|امامزاده حسین]] وجود دارد که مستوفی، مورخ قرن هشتم قمری، او را فرزند امام رضا(ع) دانسته است؛<ref>مستوفی، نزهةالقلوب، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۰.</ref> البته کِیاء گیلانی، نسبشناس، نسب او را به [[جعفر بن ابیطالب|جعفر طَیّار]] رسانده است.<ref>کیاء گیلانی، سراجالانساب، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۹.</ref> در برخی از منابع هم او برادر امام رضا(ع) خوانده شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، برگی از تاریخ قزوین، ۱۳۶۱ش، ص۱۲.</ref> | در قزوین، آرمگاهی به نام [[امامزاده حسین قزوین|امامزاده حسین]] وجود دارد که مستوفی، مورخ قرن هشتم قمری، او را فرزند امام رضا(ع) دانسته است؛<ref>مستوفی، نزهةالقلوب، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۰.</ref> البته کِیاء گیلانی، نسبشناس، نسب او را به [[جعفر بن ابیطالب|جعفر طَیّار]] رسانده است.<ref>کیاء گیلانی، سراجالانساب، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۹.</ref> در برخی از منابع هم او برادر امام رضا(ع) خوانده شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، برگی از تاریخ قزوین، ۱۳۶۱ش، ص۱۲.</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
از میان خواهران و برادران امام رضا(ع)، شناختهترینشان فاطمهٔ معصومه است که عالمان [[شیعه]] جایگاه والایی برای او قائلاند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت [[زیارت|زیارتش]] نقل میکنند. [[محمدباقر مجلسی|محمدباقر مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بِحارالانوار]]، حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل کرده که طبق آن، تمام شیعیان با [[شفاعت]] حضرت معصومه(س) به [[بهشت]] وارد میشوند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۶۷.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] او را پس از امام رضا(ع)، برترین فرزند [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] دانسته است.<ref>شوشتری، تواریخ النبی و الآل، ۱۳۹۱ق، ص۶۵.</ref> | از میان خواهران و برادران امام رضا(ع)، شناختهترینشان فاطمهٔ معصومه است که عالمان [[شیعه]] جایگاه والایی برای او قائلاند و روایاتی درخصوص منزلت او و اهمیت [[زیارت|زیارتش]] نقل میکنند. [[محمدباقر مجلسی|محمدباقر مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|بِحارالانوار]]، حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل کرده که طبق آن، تمام شیعیان با [[شفاعت]] حضرت معصومه(س) به [[بهشت]] وارد میشوند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۹، ص۲۶۷.</ref> [[محمدتقی شوشتری]] او را پس از امام رضا(ع)، برترین فرزند [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]] دانسته است.<ref>شوشتری، تواریخ النبی و الآل، ۱۳۹۱ق، ص۶۵.</ref> | ||
برپایهٔ کتاب [[تاریخ قم (حسن بن محمد قمی)|تاریخ قم]]، فاطمهٔ معصومه در [[سال ۲۰۱ هجری قمری|سال ۲۰۱ق]]، برای دیدار برادرش امام رضا(ع)، از [[مدینه]] به [[ایران]] رفت؛ اما در میانهٔ راه بیمار شد و او را در [[قم]] به خاک سپردند.<ref>قمی، تاریخ قم، توس، ص۲۱۳.</ref> [[حرم حضرت معصومه(س)|حرم حضرت معصومه]] در [[قم]] را باشکوهترین و مشهورترین آرامگاه [[ایران]]، پس از [[ | برپایهٔ کتاب [[تاریخ قم (حسن بن محمد قمی)|تاریخ قم]]، فاطمهٔ معصومه در [[سال ۲۰۱ هجری قمری|سال ۲۰۱ق]]، برای دیدار برادرش امام رضا(ع)، از [[مدینه]] به [[ایران]] رفت؛ اما در میانهٔ راه بیمار شد و او را در [[قم]] به خاک سپردند.<ref>قمی، تاریخ قم، توس، ص۲۱۳.</ref> [[حرم حضرت معصومه(س)|حرم حضرت معصومه]] در [[قم]] را باشکوهترین و مشهورترین آرامگاه [[ایران]]، پس از [[حرم امام رضا(ع)|حرم امام رضا]] می دانند.<ref>سجادی، «آستانهٔ حضرت معصومه»، ص۳۵۸.</ref> | ||
==رویدادهای مهم دوران امامت== | ==رویدادهای مهم دوران امامت== | ||
بهگفته [[رسول جعفریان]]، | بهگفته [[رسول جعفریان]]، تاریخپژوه، پس از شهادت [[امام موسی کاظم علیهالسلام|امام کاظم(ع)]]، بنا به عللی چون وجود [[تقیه]]، فرصتطلبی برخی که اموالی از امام کاظم(ع) نزدشان بود و وجود برخی روایات نادرست، میان شیعیان دربارهٔ جانشین وی اختلاف پیش آمد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۷-۴۲۸.</ref> در این میان، فرقهای در شیعه شکل گرفت که میگفت امام کاظم(ع) نمرده و [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|مهدی موعود]] است. این گروه به [[واقفیه]] شهرت یافت.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۹.</ref> البته بیشتر اصحاب امام کاظم امامتِ امام رضا را پذیرفتند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۷.</ref> این تاریخپژوه همچنین مینویسد بیشتر رویدادهای سیاسی دورهٔ امام رضا پس از ولایتعهدی وی صورت گرفته و قبل از آن برخوردهای سیاسی اندکی از امام رضا ثبت شده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۲۶.</ref> | ||
===ولایتعهدی امام رضا(ع)=== | ===ولایتعهدی امام رضا(ع)=== | ||
{{اصلی|ولایتعهدی امام رضا(ع)}} | {{اصلی|ولایتعهدی امام رضا(ع)}} | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
بهگفتهٔ [[شیخ مفید]]، [[متکلم]] و فقیه شیعه (درگذشت: [[سال ۴۱۳ هجری قمری|۴۱۳ق]])، مأمون، با تهدید امام رضا به قتل، او را به پذیرش ولایتعهدی مجبور کرد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> امام رضا(ع) هم، در مقابل، شرط کرد در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۸۹.</ref> بدین ترتیب، امام رضا از [[مدینه]] به [[مرو]] در [[خراسان بزرگ|خراسان]]، پایتخت حکومت مأمون انتقال داده شد.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۶۵.</ref> | بهگفتهٔ [[شیخ مفید]]، [[متکلم]] و فقیه شیعه (درگذشت: [[سال ۴۱۳ هجری قمری|۴۱۳ق]])، مأمون، با تهدید امام رضا به قتل، او را به پذیرش ولایتعهدی مجبور کرد.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۵۹.</ref> امام رضا(ع) هم، در مقابل، شرط کرد در امور حکومتی هیچ دخالتی نکند.<ref>شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۸۹.</ref> بدین ترتیب، امام رضا از [[مدینه]] به [[مرو]] در [[خراسان بزرگ|خراسان]]، پایتخت حکومت مأمون انتقال داده شد.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۶۵.</ref> | ||
عالمان شیعه میگویند مأمون برای زیر نظر گرفتن امام رضا،<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> خاموشکردن انقلاب [[علویان|علویها]]<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref> | عالمان شیعه میگویند مأمون برای زیر نظر گرفتن امام رضا،<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> خاموشکردن انقلاب [[علویان|علویها]]<ref>عاملی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع)، ۱۴۰۳ق، ص۲۲۶.</ref> و مشروعیتبخشیدن به [[خلافت]] خود<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> او را ولیعهد خود کرد. | ||
مأمون در [[۷ رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی را برگزار کرد و مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> از این پس، بهدستور مأمون، [[خطبه|خطبهها]] را به نام امام میخواندند و سکهها را به نامش ضرب میکردند.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> | مأمون در [[۷ رمضان]] سال [[سال ۲۰۱ هجری قمری|۲۰۱ق]]، مراسم ولایتعهدی را برگزار کرد و مردم و کارگزاران حکومت با امام بیعت کردند.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> از این پس، بهدستور مأمون، [[خطبه|خطبهها]] را به نام امام میخواندند و سکهها را به نامش ضرب میکردند.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۴۸.</ref> | ||
میگویند امام رضا(ع) از موقعیت پیشآمده بهنفع تشیع بهره برد و توانست بسیاری از معارف [[ | میگویند امام رضا(ع) از موقعیت پیشآمده بهنفع تشیع بهره برد و توانست بسیاری از معارف [[اهلبیت(ع)]] را برای عموم مردم بیان کند.<ref>رفیعی، زندگانی امام رضا(ع)، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref> | ||
===بیان حدیث سلسلة الذهب=== | ===بیان حدیث سلسلة الذهب=== | ||
{{اصلی|حدیث | {{اصلی|حدیث سلسلةالذهب}} | ||
بهنقل محدثانی چون شیخ صدوق و [[شیخ طوسی]]، [[سفر امام رضا به مرو|امام رضا در سفر به مرو]]، هنگام عبور از [[نیشابور]]، بهدرخواست عالمان این شهر، [[حدیث قدسی|حدیثی قدسی]] گفت<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۵؛ صدوق، معانیالاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵؛ طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۸۹.</ref> که به حدیث سلسلةالذهب (یعنی زنجیرهٔ طلایی) مشهور شده است.<ref>آملی، مصباحالهدی، ۱۳۸۰ق، ج۶، ص۲۲۱.</ref> احتمال دادهاند علت شهرت این حدیث به سلسلةالذهب این باشد که تمام سلسلهسندش تا خدا [[عصمت|معصوماند]] یا اینکه به این علت است که یکی از امیران سامانی حدیث را با طلا نوشته و امر کرده بود وقتی مرد، آن را با او دفن کنند.<ref>آملی، مصباحالهدی، ۱۳۸۰ق، ج۶، ص۲۲۱.</ref> حدیث سلسلةالذهب، برپایهٔ نقل شیخ صدوق، به این شرح است: | |||
{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی|نقلقول='''اللَّه َ عَزَّ وَ جَلّ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...خداوند عَزَّوَجَل میفرماید: «لا اله الا الله» دژ و حصار من است. هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. زمانی که مَرکب به راه افتاد، امام رضا(ع) گفت: البته با شرایطش، و من جزو شرایط آنم.<ref>صدوق، معانیالاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>|</small>|تراز=وسط|عرض=۷۵۰px|رنگ پسزمینه=#C9FFE5|گیومه نقلقول=|تراز منبع=چپ}} | {{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی|نقلقول='''اللَّه َ عَزَّ وَ جَلّ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...خداوند عَزَّوَجَل میفرماید: «لا اله الا الله» دژ و حصار من است. هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. زمانی که مَرکب به راه افتاد، امام رضا(ع) گفت: البته با شرایطش، و من جزو شرایط آنم.<ref>صدوق، معانیالاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref>|</small>|تراز=وسط|عرض=۷۵۰px|رنگ پسزمینه=#C9FFE5|گیومه نقلقول=|تراز منبع=چپ}} | ||
===نماز عید فطر=== | ===نماز عید فطر=== | ||
ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) در کتابهای حدیثیای چون [[الکافی (کتاب)|کافی]] و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عُیونُ اَخبارِ الرِّضا]] گزارش شده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۴۸۹-۴۹۰؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> طبق این گزراش، پس از ولایتعهدی امام رضا، [[مأمون عباسی|مأمون]] از او خواست [[نماز عید|نماز عید فطر]] را اقامه کند؛ اما او شرطش از پذیرش ولایتعهدی، مبنی بر دخالتنکردن در امور خلافت را به مأمون یاد آورد و آن را نپذیرفت؛ اما پس از اصرار مأمون، امام به او گفت پس من مانند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا]] و [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] به نماز خواهم رفت و مأمون پذیرفت.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۴۸۹؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | {{اصلی|ماجرای نماز عید فطر امام رضا}}ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) در کتابهای حدیثیای چون [[الکافی (کتاب)|کافی]] و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عُیونُ اَخبارِ الرِّضا]] گزارش شده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۴۸۹-۴۹۰؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱.</ref> طبق این گزراش، پس از ولایتعهدی امام رضا، [[مأمون عباسی|مأمون]] از او خواست [[نماز عید|نماز عید فطر]] را اقامه کند؛ اما او شرطش از پذیرش ولایتعهدی، مبنی بر دخالتنکردن در امور خلافت را به مأمون یاد آورد و آن را نپذیرفت؛ اما پس از اصرار مأمون، امام به او گفت پس من مانند [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا]] و [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین]] به نماز خواهم رفت و مأمون پذیرفت.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۴۸۹؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰.</ref> | ||
صبح روز عید، امام رضا غسل کرد، عمامهٔ سفید بر سر بست و همراه با یارانش، با پای برهنه بیرون آمد و شروع به تکبیرگفتن کرد. سپس راه افتاد و مردم با او همراه شدند. هر ده قدم که برمیداشت میایستاد و سه بار تکبیر میگفت. تمام شهر تحت تأثیر این رفتار امام، به گریه و ضجه افتاده بود. خبر به گوش مأمون رسید. فضل بن | صبح روز عید، امام رضا غسل کرد، عمامهٔ سفید بر سر بست و همراه با یارانش، با پای برهنه بیرون آمد و شروع به تکبیرگفتن کرد. سپس راه افتاد و مردم با او همراه شدند. هر ده قدم که برمیداشت میایستاد و سه بار تکبیر میگفت. تمام شهر تحت تأثیر این رفتار امام، به گریه و ضجه افتاده بود. خبر به گوش مأمون رسید. [[فضل بن سهل]]، وزیر مأمون، به او گفت اگر رضا با این حالت به محل نماز برسد، مردم شهر با او همراه میشوند و برضد تو میشورند. مصلحت آن است که از او بخواهی تا برگردد. بدین ترتیت، مأمون کسی را نزد امام فرستاد و از او خواست برگردد. امام هم کفشهایش را پوشید و به خانه برگشت.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۴۸۹-۴۹۰؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۵۰-۱۵۱. </ref> | ||
رسول | [[رسول جعفریان]]، تاریخپژوه، این داستان را یکی از دلایل تیرگی رابطهٔ مأمون با امام رضا(َع) دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۳.</ref> | ||
==تأثیر امام رضا بر گسترش شیعه در ایران== | ==تأثیر امام رضا بر گسترش شیعه در ایران== | ||
امام رضا تنهاامام از [[امامان شیعه]] است که در [[ایران]] دفن شده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱، ص۴۵۹.</ref> رسول جعفریان آمدن امام رضا به ایران را یکی از عوامل گسترش شیعه در این کشور میداند. او از شیخ صدوق نقل میکند که امام رضا در مسیر حرکتش از [[مدینه]] به [[مرو]]، در هر شهری از ایران که اقامت میگزید، مردم سراغش میآمدند و سؤالاتشان را از او میپرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را براساس احادیثی میداد که روایان سندشان امامان پیش از او تا امام علی(ع) و پیامبر(ص) بودند و همین ارجاع به امامان، از عوامل توسعهٔ تفکر شیعی بود.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹.</ref> | امام رضا تنهاامام از [[امامان شیعه]] است که در [[ایران]] دفن شده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱، ص۴۵۹.</ref> رسول جعفریان آمدن امام رضا به ایران را یکی از عوامل گسترش شیعه در این کشور میداند. او از شیخ صدوق نقل میکند که امام رضا در مسیر حرکتش از [[مدینه]] به [[مرو]]، در هر شهری از ایران که اقامت میگزید، مردم سراغش میآمدند و سؤالاتشان را از او میپرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را براساس احادیثی میداد که روایان سندشان امامان پیش از او تا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] بودند و همین ارجاع به امامان، از عوامل توسعهٔ تفکر شیعی بود.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹.</ref> | ||
بهگفته وی، وحود امام در [[خراسان]] باعث آشنایی بیشتر مردم با شخصیت او بهعنوان امام شیعیان شد و همین، علاقمندان شیعه را روزبهروز بیشتر کرد. او جایگاه علمی امام و علویبودن او را مهمترین عامل در توسعهٔ مذهب شیعه در ایران میشمارد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹.</ref> | بهگفته وی، وحود امام در [[خراسان بزرگ|خراسان]] باعث آشنایی بیشتر مردم با شخصیت او بهعنوان امام شیعیان شد و همین، علاقمندان شیعه را روزبهروز بیشتر کرد. او جایگاه علمی امام و علویبودن او را مهمترین عامل در توسعهٔ مذهب شیعه در ایران میشمارد.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹.</ref> | ||
همچنین شرکت امام در مناظراتی که مأمون میان امام و مخالفانش در زمینههای [[امامت]] و [[نبوت]] برپا میکرد و برتری امام در آنها شخصیت علمی امام را به مردم نشان میداد. یکی از شواهد در این زمینه حدیثی است که شیخ صدوق نقل کرده و طبق آن، به مأمون خبر دادند امام رضا جلسات کلامی برگزار میکند و مردم جذب او شدهاند و مأمون دستور داد مردم را از جلسه امام بیرون کنند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref> | همچنین شرکت امام در مناظراتی که مأمون میان امام و مخالفانش در زمینههای [[امامت]] و [[نبوت]] برپا میکرد و برتری امام در آنها شخصیت علمی امام را به مردم نشان میداد. یکی از شواهد در این زمینه حدیثی است که شیخ صدوق نقل کرده و طبق آن، به مأمون خبر دادند امام رضا جلسات کلامی برگزار میکند و مردم جذب او شدهاند و مأمون دستور داد مردم را از جلسه امام بیرون کنند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۹-۲۲۰.</ref> | ||
در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی همچون مسجد و حمام و | در شهرها و مناطق مختلف ایران، بناهایی همچون [[مسجد]] و حمام و [[قدمگاه]]، بهنام امام رضا نامگذاری شده که محل اسقرار او در مسیر حرکتش به مرو بوده و جعفریان این را از شواهد تأثیر آمدن امام رضا(ع) به ایران در گسترش شیعه در این کشور میداند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱، ص۴۶۳.</ref> از جملهٔ این بناها مسجد امام رضا در شهر اهواز، [[قدمگاه|قدمگاههای]] منسوب به او در شهرهای مختلف همچون شوشتر و دزفول و یزد و دامغان و [[نیشابور]] و نیز حمام رضا در نیشابور است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱، ص۴۶۳-۴۶۷.</ref> او مینویسد هرچند ارتباط برخی از این مکانها با امام رضا ممکن است درست نباشد، علاقهٔ شیعی مردم ایران را نشان میدهد.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۱، ص۴۶۳.</ref> | ||
==نحوهٔ شهادت== | ==نحوهٔ شهادت== | ||
{{نقل قول یک طبقه|اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمامِ التَّقِی النَّقِی وَحُجَّتِک عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کثِیرَةً تامَّةً زاکیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کأَفْضَلِ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیائِک{{سخ}} خدایا، درود فرست بر علی بن موسی الرّضا، امامِ پسندیدهٔ باتقوای بیعیب، و حجتت بر هرکه روی زمین و هرکه زیرِ آن است، آن راستگوی شهید؛ درودی بسیار و کامل و پاک و بههمپیوسته و پیاپی و درپیهم، مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادهای.|عنوان=صلوات خاصهٔ امام رضا(ع)|خط آخر=ابنقولویه، کاملالزّیارات، ۱۳۵۶ش، ص۳۰۹.|عرض=40|تراز=چپ|پس زمینه عنوان=|رنگ خط عنوان=|رنگ پس زمینه=|تراز عنوان=|شکل بندی عنوان=|شکل بندی متن=|شکل بندی خط آخر=}} | {{نقل قول یک طبقه|اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِی بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرْتَضَی الْإِمامِ التَّقِی النَّقِی وَحُجَّتِک عَلَی مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَی الصِّدِیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کثِیرَةً تامَّةً زاکیةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کأَفْضَلِ مَا صَلَّیتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیائِک{{سخ}} خدایا، درود فرست بر علی بن موسی الرّضا، امامِ پسندیدهٔ باتقوای بیعیب، و حجتت بر هرکه روی زمین و هرکه زیرِ آن است، آن راستگوی شهید؛ درودی بسیار و کامل و پاک و بههمپیوسته و پیاپی و درپیهم، مانند برترین درودی که بر یکی از اولیایت فرستادهای.|عنوان=صلوات خاصهٔ امام رضا(ع)|خط آخر=ابنقولویه، کاملالزّیارات، ۱۳۵۶ش، ص۳۰۹.|عرض=40|تراز=چپ|پس زمینه عنوان=|رنگ خط عنوان=|رنگ پس زمینه=|تراز عنوان=|شکل بندی عنوان=|شکل بندی متن=|شکل بندی خط آخر=}} | ||
گزراشهای متفاوتی در خصوص نحوهٔ درگذشت امام رضا در دست است. برپایهٔ کتاب تاریخ | گزراشهای متفاوتی در خصوص نحوهٔ درگذشت امام رضا در دست است. برپایهٔ [[تاریخ یعقوبی (کتاب)|کتاب تاریخ یعقوبی]] (تألیف: قرن۳ق)، مأمون از [[مرو]] به قصد رفتن به [[بغداد]] خارج شد و امام رضا را که ولیعهدش بود با خود همراه کرد.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۵۱.</ref> وقتی به [[طوس]] رسیدند، امام رضا بیمار شد و پس از سه روز، در قریهای به نام [[نوقان]] درگذشت. همو مینویسد گفته شده علی بن هشام سردار مأمون، با انار امام را مسموم کرد.<ref>یعقوبی، تاریخالیعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۴۵۳.</ref> در طبری، مورخ [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] هم در [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخش]] (تألیف: ۳۰۳ق) صرفاً گزارش کرده که امام در حال خوردن انگور بود که ناگهان جان باخت.<ref>طبری، تاریخالطبری، ۱۴۱۳ق، ج۷، ص۶۱۰. </ref> | ||
[[شیخ مفید]] [[متکلم]] و فقیه شیعه، در [[تصحیح الاعتقادات (کتاب)|تصحیحالاعتقاد]]، با تردید، از کشتهشدن امام رضا سخن گفته است؛ اما احتمال کشتهشدن او را قوی دانسته است؛<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۲.</ref> اما در کتاب دیگرش، [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]، روایتی نقل کرده که طبق آن، امام رضا، بهدستور | [[شیخ مفید]] [[متکلم]] و فقیه شیعه، در [[تصحیح الاعتقادات (کتاب)|تصحیحالاعتقاد]]، با تردید، از کشتهشدن امام رضا سخن گفته است؛ اما احتمال کشتهشدن او را قوی دانسته است؛<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۱۳۲.</ref> اما در کتاب دیگرش، [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|الارشاد]]، روایتی نقل کرده که طبق آن، امام رضا، بهدستور مأمون با آب انار مسموم شده است.<ref>مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۲۷۰. </ref> [[شیخ صدوق]] هم روایاتی نقل کرده که برپایهٔ آنها مأمون امام رضا را بهوسیلهٔ انگور<ref>صدوق،عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ص۲۴۳.</ref> یا انار<ref>صدوق،عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ص۲۴۰.</ref> یا با هردو<ref>صدوق،عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ص۲۴۶.</ref> مسموم کرده است. | ||
[[سید جعفر مرتضی عاملی]]، مورخ، نوشته است عالمان شیعه، بهجز اندکی، اتفاقنظر دارند که امام رضا بهدستور مأمون به شهادت رسیده است. همچنین بسیاری از عالمان و مورخان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] هم معتقدند یا بیشتر احتمال میدهند که او به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا، ۱۴۰۳ق، ص۴۲۲.</ref> | [[سید جعفر مرتضی عاملی]]، مورخ، نوشته است عالمان شیعه، بهجز اندکی، اتفاقنظر دارند که امام رضا بهدستور مأمون به شهادت رسیده است. همچنین بسیاری از عالمان و مورخان [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] هم معتقدند یا بیشتر احتمال میدهند که او به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است.<ref>عاملی، الحیاة السیاسیه للامام الرضا، ۱۴۰۳ق، ص۴۲۲.</ref> | ||
===حرم امام رضا(ع)=== | ===حرم امام رضا(ع)=== | ||
{{اصلی|حرم امام رضا}}[[پرونده:حرم_امام_رضا1.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|[[ایران]]، [[مشهد]]، [[حرم امام رضا(ع)]]]] | {{اصلی|حرم امام رضا(ع)}}[[پرونده:حرم_امام_رضا1.jpg|بندانگشتی|250x250پیکسل|[[ایران]]، [[مشهد]]، [[حرم امام رضا(ع)]]]] | ||
پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در باغ یا دارالامارهٔ [[حمید بن قحطبه طائی|حُمَید بن قَحطَبهٔ طائی]] از فرماندهان عباسی، نزدیک روستای [[سناباد]] دفن کرد. پیش از آن، [[هارون عباسی|هارونالرشید]] خلیفهٔ عباسی، پدر مأمون در آنجا دفن شده بود و ازاینرو به [[بقعه هارونیه|بقعهٔ هارونیه]] شهرت داشت.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷، ص۹۳.</ref> امام رضا تنهاامامی است که در ایران دفن شده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۹.</ref> | پس از شهادت امام رضا(ع)، مأمون، او را در باغ یا دارالامارهٔ [[حمید بن قحطبه طائی|حُمَید بن قَحطَبهٔ طائی]] از فرماندهان عباسی، نزدیک روستای [[سناباد]] دفن کرد. پیش از آن، [[هارون عباسی|هارونالرشید]] خلیفهٔ عباسی، پدر مأمون در آنجا دفن شده بود و ازاینرو به [[بقعه هارونیه|بقعهٔ هارونیه]] شهرت داشت.<ref>جعفریان، اطلس شیعه، ۱۳۸۷، ص۹۳.</ref> امام رضا تنهاامامی است که در ایران دفن شده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۹.</ref> | ||
نوشتهاند در طول قرنها، مزار امام رضا موردعلاقهٔ همه مسلمانان مناطق خراسان بوده و افزون بر شیعیان، [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز به زیارت او میرفتند. <ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸.</ref> | نوشتهاند در طول قرنها، مزار امام رضا موردعلاقهٔ همه مسلمانان مناطق خراسان بوده و افزون بر شیعیان، [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز به زیارت او میرفتند.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸.</ref> | ||
آرامگاه امام رضا بهتدریج به یکی از زیارتگاههای [[جهان اسلام]] و بهویژه شیعه تبدیل شد. زیارت امام رضا یکی از باورهای مهم در زندگی مردم است. محل دفن امام رضا به مَشهدُالرّضا شهرت یافت و امروزه [[مشهد|شهر مشهد]] نامیده میشود. میگویند بهعلت استقبال فراوان به زیارت امام رضا، شهر مشهد دومین شهر زیارتی جهان شناخته میشود.<ref>یاحقی، [https://www.cgie.org.ir/fa/article/246759/%D8%B1%D8%B6%D8%A7-(%D8%B9)%D8%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 «رضا(ع) امام»].</ref> | آرامگاه امام رضا بهتدریج به یکی از زیارتگاههای [[جهان اسلام]] و بهویژه شیعه تبدیل شد. زیارت امام رضا یکی از باورهای مهم در زندگی مردم است. محل دفن امام رضا به مَشهدُالرّضا شهرت یافت و امروزه [[مشهد|شهر مشهد]] نامیده میشود. میگویند بهعلت استقبال فراوان به زیارت امام رضا، شهر مشهد دومین شهر زیارتی جهان شناخته میشود.<ref>یاحقی، [https://www.cgie.org.ir/fa/article/246759/%D8%B1%D8%B6%D8%A7-(%D8%B9)%D8%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85 «رضا(ع) امام»].</ref> | ||
==اصحاب== | ==اصحاب== | ||
{{اصلی|فهرست اصحاب امام رضا(ع)}}[[شیخ طوسی]] در کتاب [[رجال الطوسی (کتاب)|رجالش]]، نام حدود ۳۲۰ نفر را بهعنوان اصحاب امام رضا(ع) ذکر کرده است.<ref>شیخ طوسی، رجالالطوسی، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۱-۳۷۰.</ref> در برخی دیگر از منابع، رقمهای دیگری در این زمینه ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عطاردی، مسند الامام الرضا، ۱۴۱۳ق، ص۵۰۹؛ قرشی، حیاة الامام علی بن موسی الرضا، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۸۶-۱۸۰.</ref> محمد مهدی نجف، | {{اصلی|فهرست اصحاب امام رضا(ع)}}[[شیخ طوسی]] در کتاب [[رجال الطوسی (کتاب)|رجالش]]، نام حدود ۳۲۰ نفر را بهعنوان اصحاب امام رضا(ع) ذکر کرده است.<ref>شیخ طوسی، رجالالطوسی، ۱۴۱۵ق، ص۳۵۱-۳۷۰.</ref> در برخی دیگر از منابع، رقمهای دیگری در این زمینه ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عطاردی، مسند الامام الرضا، ۱۴۱۳ق، ص۵۰۹؛ قرشی، حیاة الامام علی بن موسی الرضا، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۸۶-۱۸۰.</ref> محمد مهدی نجف، در کتاب [[الجامع لرواة اصحاب الامام الرضا|اَلجامعُ لِرُواةِ اَصحابِ الامامِ الرّضا]]، از منابع مختلف شیعه، نام ۸۳۱ نفر را بهعنوان راوی و اصحاب امام رضا گرد آورده است.<ref>نجف، الجامع لِرُواة اصحاب الامام الرضا، ۱۴۰۷ق. ص۵۷۱.</ref> برخی از اصحاب وی، بهنقل شیخ طوسی عبارتاند از:{{ستون-شروع|۳}} | ||
* [[یونس بن عبدالرحمن]] | * [[یونس بن عبدالرحمن]] | ||
* [[صفوان بن یحیی]] | * [[صفوان بن یحیی]] | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۷: | ||
#[[صحیفة الرضا (کتاب)|صَحیفةُالرّضا]]: این کتاب در زمینهٔ [[فقه]] است. بیشتر عالمان شیعه انتساب آن به امام رضا(ع) را تأیید نکردهاند.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> | #[[صحیفة الرضا (کتاب)|صَحیفةُالرّضا]]: این کتاب در زمینهٔ [[فقه]] است. بیشتر عالمان شیعه انتساب آن به امام رضا(ع) را تأیید نکردهاند.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۶-۱۹۷.</ref> | ||
#اَلفقهُ الرَّضوی: بهگفته [[سید محمدجواد فضلالله]]، بیشتر عالمان شیعه انتساب این کتاب به امام رضا(ع) را نپذیرفتهاند. البته در این میان، گروهی چون [[محمدباقر مجلسی]]، [[محمدتقی مجلسی]]، [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|یوسف بَحرانی]] معروف به صاحبْحَدائِق و [[میرزا حسین نوری|محدث نوری]] آن را نوشتهٔ امام رضا میدانند.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۷.</ref> | #اَلفقهُ الرَّضوی: بهگفته [[سید محمدجواد فضلالله]]، بیشتر عالمان شیعه انتساب این کتاب به امام رضا(ع) را نپذیرفتهاند. البته در این میان، گروهی چون [[محمدباقر مجلسی]]، [[محمدتقی مجلسی]]، [[سید محمدمهدی بحرالعلوم|بحرالعلوم]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|یوسف بَحرانی]] معروف به صاحبْحَدائِق و [[میرزا حسین نوری|محدث نوری]] آن را نوشتهٔ امام رضا میدانند.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۷.</ref> | ||
#مَحضُ الاسلام و شَرائِعُ الدّین: این کتاب را [[شیخ صدوق]] از [[فضل بن شاذان]] نقل کرده است؛ اما بهخاطر ثقهنبودن راویان سند آن و همچنین وجود مطالبی در آن که مخالف احکام مسلم فقهی است، میگویند اطمینانی به صدور این کتاب از امام رضا نیست.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | #مَحضُ الاسلام و شَرائِعُ الدّین: این کتاب را [[شیخ صدوق]] از [[فضل بن شاذان نیشابوری|فضل بن شاذان]] نقل کرده است؛ اما بهخاطر ثقهنبودن راویان سند آن و همچنین وجود مطالبی در آن که مخالف احکام مسلم فقهی است، میگویند اطمینانی به صدور این کتاب از امام رضا نیست.<ref>فضلالله، تحلیلی از زندگانی امام رضا(ع)، ۱۳۸۲ش، ص۱۹۷-۱۹۸.</ref> | ||
==مناظرات== | ==مناظرات== | ||
بهگفته [[رسول جعفریان]]، در دورهٔ امام رضا(ع) مباحث کلامی میان مسلمانان بسیار گسترش یافته بود و میان گروههای مختلف فکری اختلافنظر بسیار وجود داشت. | بهگفته [[رسول جعفریان]]، در دورهٔ امام رضا(ع) مباحث کلامی میان مسلمانان بسیار گسترش یافته بود و میان گروههای مختلف فکری اختلافنظر بسیار وجود داشت. [[بنیعباس|خلفای عباسی]] هم، بهویژه مأمون، وارد این مباحثات میشدند. به همین علت، بسیاری از روایاتی که از امام رضا(ع) نقل شده در زمینهٔ [[کلام اسلامی|کلام]] است که بهصورت پرسشوپاسخ و یا مناظره صورت گرفته است. مباحث مربوط به [[امامت]]، [[توحید]]، [[اسما و صفات|صفات خدا]]، و [[جبر و اختیار]] از جمله این مباحث بوده است.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۰.</ref> | ||
پس از آمدن امام رضا به مرو، مأمون جلسات علمی متعددی با حضور عالمان مختلف برگزار میکرد و از امام رضا میخواست که در آنها شرکت کند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۲.</ref> در این جلسات، امام رضا مناظراتی با عالمان ادیان و مذاهب مختلف انجام داده که متنشان در کتابهای حدیثی شیعه، همچون [[الکافی (کتاب)|کافی]] نوشتهٔ [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، [[التوحید (کتاب)|توحید]] و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عُیونُ اَخبارِ الرِّضا]] نوشتهٔ [[شیخ صدوق]] و [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|احتجاج]] نوشتهٔ [[احمد بن علی طبرسی|احمد بن علی طَبرسی]] آمده است. برخی از این مناظرات بدین شرحاند: | پس از آمدن امام رضا به مرو، مأمون جلسات علمی متعددی با حضور عالمان مختلف برگزار میکرد و از امام رضا میخواست که در آنها شرکت کند.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۲.</ref> در این جلسات، امام رضا مناظراتی با عالمان ادیان و مذاهب مختلف انجام داده که متنشان در کتابهای حدیثی شیعه، همچون [[الکافی (کتاب)|کافی]] نوشتهٔ [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]]، [[التوحید (کتاب)|توحید]] و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عُیونُ اَخبارِ الرِّضا]] نوشتهٔ [[شیخ صدوق]] و [[الاحتجاج علی اهل اللجاج (کتاب)|احتجاج]] نوشتهٔ [[احمد بن علی طبرسی|احمد بن علی طَبرسی]] آمده است. برخی از این مناظرات بدین شرحاند: | ||
*[[مناظره امام رضا | *[[مناظره امام رضا درباره توحید|مناظره دربارهٔ توحید]]؛<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۳۱-۱۳۳؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۲۵۰-۲۵۲؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸-۷۹؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۳۹۶-۳۹۷.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا با سلیمان مروزی|مناظره با سلیمان مَرْوزی]] دربارهٔ [[بداء|بِدا]] و [[اراده الهی|ارادهٔ خدا]]؛<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۴؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ۴۴۱-۴۵۴؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۷۹-۱۹۱.</ref> | *[[مناظره امام رضا با سلیمان مروزی|مناظره با سلیمان مَرْوزی]] دربارهٔ [[بداء|بِدا]] و [[اراده الهی|ارادهٔ خدا]]؛<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۱-۴۰۴؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ۴۴۱-۴۵۴؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۷۹-۱۹۱.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا با | *[[مناظره امام رضا با ابوقرة|مناظره با ابوقُرّه]] دربارهٔ جسمبودن یا نبودن خدا؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱؛ صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۱۱۰-۱۱۱؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۰۵-۴۰۸.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا با جاثلیق|مناظره با جاثَلیق نصرانی]] دربارهٔ نبوت پیامبر اسلام(ص) و بشربودن عیسای نبی؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۷-۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۱۵-۴۲۵.</ref> | *[[مناظره امام رضا با جاثلیق|مناظره با جاثَلیق نصرانی]] دربارهٔ نبوت پیامبر اسلام(ص) و بشربودن عیسای نبی؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۷-۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۱۵-۴۲۵.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا با رأس الجالوت|مناظره با رأسالجالوت]] دربارهٔ نبوت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۷-۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۱۵-۴۲۵.</ref> | *[[مناظره امام رضا با رأس الجالوت|مناظره با رأسالجالوت]] دربارهٔ نبوت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۷-۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۱۵-۴۲۵.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا با عالم زرتشتی|مناظره با عالم زرتشتی]] دربارهٔ اثبات نبوّت [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]]، حضرت عیسی و حضرت محمد(ص)؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۹؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۲۴.</ref> | *[[مناظره امام رضا با عالم زرتشتی|مناظره با عالم زرتشتی]] دربارهٔ اثبات نبوّت [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]]، حضرت عیسی و حضرت محمد(ص)؛<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۹؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۶۷-۱۶۸؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۲۴.</ref> | ||
*[[مناظره امام رضا | *[[مناظره امام رضا با عمران صابی|مناظره با عِمران صابی]] دربارهٔ وجود خدا و [[اسما و صفات|صفات او]].<ref>صدوق، توحید، ۱۳۹۸ق، ص۴۱۷-۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۱، ص۱۵۴-۱۷۵؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۱۵-۴۲۵.</ref> | ||
از شیخ صدوق نقل میکنند که هدف مأمون از برپایی این جلسات مناظره آن بود که امام رضا(ع) در تقابل با بزرگان فرقههای مختلف شکست بخورد و منزلت علمی و اجتماعیاش تضعیف شود؛ اما هرکه با امام رضا(ع) مناظره میکرد، در نهایت، به منزلت علمی وی اقرار مینمود و استدلال او را میپذیرفت.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۲.</ref> | از شیخ صدوق نقل میکنند که هدف مأمون از برپایی این جلسات مناظره آن بود که امام رضا(ع) در تقابل با بزرگان فرقههای مختلف شکست بخورد و منزلت علمی و اجتماعیاش تضعیف شود؛ اما هرکه با امام رضا(ع) مناظره میکرد، در نهایت، به منزلت علمی وی اقرار مینمود و استدلال او را میپذیرفت.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۴۴۲.</ref> | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۶: | ||
[[پرونده:خانه_مرو.jpg|بندانگشتی|مردم اهل سنتِ [[ترکمنستان]] در حال زیارت خانهٔ امام رضا در [[مرو]]]] | [[پرونده:خانه_مرو.jpg|بندانگشتی|مردم اهل سنتِ [[ترکمنستان]] در حال زیارت خانهٔ امام رضا در [[مرو]]]] | ||
ابنحجر عَسقَلانی (۷۷۳–۸۵۲ق) محدث و تاریخنگار اهلسنت نَسَب، علم و فضل امام رضا(ع) را ستوده<ref>نگاه کنید به عسقلانی، تهذیبالتهذیب، دارصادر، ج۷، ص۳۸۹.</ref> و گفته او درحالیکه بیست و چند سال بیشتر نداشت، در [[مسجدالنبی]] فتوا میداد<ref>نگاه کنید به عسقلانی، تهذیب التهذیب، دارصادر، ج۷، ص۳۸۷.</ref> یافعی از عالمان قرن هشتم قمری [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز از امام رضا(ع) با عنوان پیشوای «جلیل» و «مُعَظَّم» و یکی از امامان دوازدهگانه مذهب امامیه یاد کرده که مأمون میان خاندان بنیهاشم هیچکس را بهتر و سزاواتر به خلافت نیافت و با او [[بیعت]] کرد.<ref>یافعی، مرآةالجنان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰.</ref> | ابنحجر عَسقَلانی (۷۷۳–۸۵۲ق) محدث و تاریخنگار اهلسنت نَسَب، علم و فضل امام رضا(ع) را ستوده<ref>نگاه کنید به عسقلانی، تهذیبالتهذیب، دارصادر، ج۷، ص۳۸۹.</ref> و گفته او درحالیکه بیست و چند سال بیشتر نداشت، در [[مسجدالنبی]] فتوا میداد<ref>نگاه کنید به عسقلانی، تهذیب التهذیب، دارصادر، ج۷، ص۳۸۷.</ref> یافعی از عالمان قرن هشتم قمری [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز از امام رضا(ع) با عنوان پیشوای «جلیل» و «مُعَظَّم» و یکی از [[امامان شیعه|امامان دوازدهگانه مذهب امامیه]] یاد کرده که مأمون میان [[بنیهاشم|خاندان بنیهاشم]] هیچکس را بهتر و سزاواتر به خلافت نیافت و با او [[بیعت]] کرد.<ref>یافعی، مرآةالجنان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰.</ref> | ||
بهسخن رسول جعفریان، [[حاکم نیشابوری]]، محدث و فقیه [[مذهب شافعی|شافعیمذهب]] در قرن چهارم قمری، کتابی با عنوان «مَفاخِرُالرِّضا» دربارهٔ امام رضا(ع) نوشته که از بین رفته و فقط بخش اندکی از آن در کتاب [[الثاقب فی المناقب (کتاب)|اَلثّاقِب فِی الْمَناقِب]] اثر [[محمد بن علی بن حمزه طوسی|اِبنحمزهٔ طوسی]] باقی مانده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۰.</ref> | بهسخن رسول جعفریان، [[حاکم نیشابوری]]، محدث و فقیه [[مذهب شافعی|شافعیمذهب]] در قرن چهارم قمری، کتابی با عنوان «مَفاخِرُالرِّضا» دربارهٔ امام رضا(ع) نوشته که از بین رفته و فقط بخش اندکی از آن در کتاب [[الثاقب فی المناقب (کتاب)|اَلثّاقِب فِی الْمَناقِب]] اثر [[محمد بن علی بن حمزه طوسی|اِبنحمزهٔ طوسی]] باقی مانده است.<ref>جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۳۰.</ref> | ||
او چند تن از عالمان اهلسنت را که تا قرن ششم به زیارت امام هشتم رفتهاند، معرفی کرده است. از جملهٔ آنها ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، محدث مشهور اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، ابوعلی ثقفی، از عالمان [[نیشابور]]، ابوحاتم محمد بن حبان بستی (درگذشت: ۳۵۴)، محدث و رجالشناس، حاکم نیشابوری (۳۲۱-۴۰۵ق) محدث بنام، ابوالفضل بیهقی (۳۸۵-۴۷۰ق) مورخ برجستهٔ ایرانی و امام محمد غزالی | او چند تن از عالمان اهلسنت را که تا قرن ششم به زیارت امام هشتم رفتهاند، معرفی کرده است. از جملهٔ آنها ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، محدث مشهور اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، ابوعلی ثقفی، از عالمان [[نیشابور]]، ابوحاتم محمد بن حبان بستی (درگذشت: ۳۵۴)، محدث و رجالشناس، حاکم نیشابوری (۳۲۱-۴۰۵ق) محدث بنام، ابوالفضل بیهقی (۳۸۵-۴۷۰ق) مورخ برجستهٔ ایرانی و امام محمد غزالی عالم و عارف مشهور قرن پنجم.<ref>نگاه کنید به جعفریان، تاریخ تشیع در ایران، ۱۳۸۷ش، ص۲۲۸-۲۳۲.</ref> | ||
گزارشهایی هم از عالمان اهلسنت در زمینهٔ زیارت امام رضا در دست است. مثلاً ابنحِبّان، محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری گفته است که بارها به زیارت قبر علی بن موسی در [[مشهد]] میرفتم و با [[توسل]] به آن حضرت مشکلاتم برطرف میشد.<ref>ابنحبان، الثقات، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۴۵۷.</ref> ابنحجر عسقلانی هم گزارش کرده که ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، [[مجتهد|فقیه]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، و [[ابوعلی ثقفی]]، از عالمان [[نیشابور]]، همراه دیگرانی از اهلسنت به زیارت قبر امام رضا(ع) رفتهاند. راوی این حکایت به ابنحجر گفته است: «ابوبکر بن خزیمه چنان به بزرگداشت این بقعه و فروتنی و زاری نزد آن پرداخت که ما متحیر شدیم.»<ref>عسقلانی، تهذیبالتهذیب، دار صادر، ج۷، ص۳۸۸.</ref> | گزارشهایی هم از عالمان اهلسنت در زمینهٔ زیارت امام رضا در دست است. مثلاً ابنحِبّان، محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری گفته است که بارها به زیارت قبر علی بن موسی در [[مشهد]] میرفتم و با [[توسل]] به آن حضرت مشکلاتم برطرف میشد.<ref>ابنحبان، الثقات، ۱۴۰۲ق، ج۸، ص۴۵۷.</ref> ابنحجر عسقلانی هم گزارش کرده که ابوبکر محمد بن خُزَیْمه، [[مجتهد|فقیه]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و محدث اهلسنت در قرن سوم و چهارم هجری، و [[ابوعلی ثقفی]]، از عالمان [[نیشابور]]، همراه دیگرانی از اهلسنت به زیارت قبر امام رضا(ع) رفتهاند. راوی این حکایت به ابنحجر گفته است: «ابوبکر بن خزیمه چنان به بزرگداشت این بقعه و فروتنی و زاری نزد آن پرداخت که ما متحیر شدیم.»<ref>عسقلانی، تهذیبالتهذیب، دار صادر، ج۷، ص۳۸۸.</ref> |
ویرایش