۱۷٬۰۴۰
ویرایش
جز (removed Category:مقالههای جدید using HotCat) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حلالزادگی''' به تولد از راه مشروع و [[حلال]] گفته میشود. حلالزاده کسی است که از راه [[ازدواج|ازدواج شرعی]] یا راهی که در حکم ازدواج است متولد شده باشد. | '''حلالزادگی''' به تولد از راه مشروع و [[حلال]] گفته میشود. حلالزاده کسی است که از راه [[ازدواج|ازدواج شرعی]] یا راهی که در حکم ازدواج است متولد شده باشد. | ||
در [[فقه]] با عنوان | در [[فقه]] با عنوان طهارت مَولِد از حلالزادگی سخن گفته شده و در برخی [[ابواب فقه]] به عنوان شرط بهکار رفته است. فقیهان، حلالزادگی و [[ولد الزنا|زنازاده]] نبودن را از شرطهای [[مجتهد|مجتهدی]] که از او میتوان [[تقلید (فقه)|تقلید]] کرد و نیز شرط [[امام جماعت]]، [[امام جمعه]]، [[قضاوت|قاضی]] و [[بینه شرعی|شاهد]] میدانند. | ||
در روایات متعددی در منابع شیعه و اهلسنت، [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]] و [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نشانه و علامت حلالزادگی و بغض و دشمنی آنان نشانه حرامزادگی بیان شده است. | در روایات متعددی در منابع شیعه و اهلسنت، [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]] و [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نشانه و علامت حلالزادگی و بغض و دشمنی آنان نشانه حرامزادگی بیان شده است. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
حلالزاده کسی است که از طریق [[ | حلالزاده کسی است که از طریق [[ازدواج|ازدواج شرعی]] متولد شده است و [[ولد الزنا|زنازاده]] نباشد.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱.</ref> طبق آموزههای فقه شیعه افراد زیر نیز حلالزاده شمرده میشوند: | ||
*فردی که از طریق [[وطی به شبهه]] به دنیا آمده باشد | *فردی که از طریق [[وطی به شبهه]] به دنیا آمده باشد به شرط اینکه شبهه از دو طرف (پدر و مادر) باشد.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> اگر یکی از زن و مرد موضوع برایش مشتبه نبود و عمداً مرتکب این عمل شد، فرزند نسبت به وی [[ولد الزنا]] شمرده میشود.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع في شرح مفاتيح الشرائع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۰.</ref> | ||
*فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که آمیزش زن و شوهر در آن زمان حرام باشد.<ref>جمعى از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۶۷. | *فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که [[آمیزش|آمیزش زن و شوهر]] در آن زمان حرام باشد.<ref>جمعى از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت عليهم السلام، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۶۷. | ||
</ref> مانند | </ref> مانند آمیزش در حالتی که زن [[حیض]] است یا در هنگام روزه واجب معین و یا در حال [[احرام]].<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۱۱. | ||
</ref> | </ref> | ||
*فرزندی که طبق ازدواج مرسوم اقوام دیگر حتی [[شرک| | *فرزندی که طبق ازدواج مرسوم اقوام دیگر حتی [[شرک|مشرکان]] به دنیا آمده باشد.<ref>پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> به عنوان نمونه [[مجتهد|فقیهان شیعه]] فرزند حاصل از [[ازدواج با محارم|نکاح با محارم]] طبق فرهنگ [[مجوس|مجوسیان]] را حلالزاده میدانند.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲۶، ص۳۸۰؛ عاملی، وسائل، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۱۹۹.</ref> برخی محققان مستند فقیهان را روایاتی دانستهاند که رسم ازدواج سایر فرق حتی مشرکان را به رسمیت شناخته است.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۸۷؛ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۲۰۰؛ پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> و برخی دیگر با ضمیمه کردن [[قاعده جب|قاعده جَب]] حکم میکنند گرچه ازدواج فرد مجوسی با مادرش در شریعت اسلام حرام است اما بعد از مسلمان شدن اعمال سابق نادیده گرفته میشود.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref> [[ناصر مکارم شیرازی]] با استناد به [[سیره عقلاء|سیره عقلا]] این فرزند را حلالزاده میداند.<ref>مکارم شیرازی، انوار الفقاهه (کتاب حدود و تعزیرات)، ۱۴۱۸ق، ص۴۸.</ref> براساس [[حدیث|روایات]] در هر قومی رسم ازدواجی میان مردم وجود دارد که آن را متفاوت از زنا میدانند.<ref>عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۲۰۰.</ref> | ||
*کسی که حلالزادگیاش مشکوک است؛ ولی پدر و مادر مشخصی دارد؛ همچنین کسی که پدر و مادر مشخصی نداشته باشد مانند کودکی که پیدا | *کسی که حلالزادگیاش مشکوک است؛ ولی پدر و مادر مشخصی دارد؛ همچنین کسی که پدر و مادر مشخصی نداشته باشد مانند کودکی که پیدا شده را بیشتر [[مجتهد|فقیهان]] حلالزاده دانستهاند؛ هرچند برخی اشکالاتی به آن وارد کردهاند.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۷.</ref> | ||
از حلالزادگی با عنوان «طَهارت مَوْلِد»<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۷ و ۱۱۴، ج۴، ص۵۹ و۱۲۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸؛ عاملی، الاصطلاحات الفقهیة فی الرسائل العملیة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۳.</ref> در ابواب مختلف فقهی مانند اجتهاد و تقلید، [[نماز جماعت]]، نکاح، [[قضاوت]] و [[بینه شرعی|شهادت]] سخن گفته شده است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۶.</ref> | از حلالزادگی با عنوان «طَهارت مَوْلِد»<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۷ و ۱۱۴، ج۴، ص۵۹ و۱۲۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸؛ عاملی، الاصطلاحات الفقهیة فی الرسائل العملیة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۳.</ref> در ابواب مختلف فقهی مانند اجتهاد و تقلید، [[نماز جماعت]]، نکاح، [[قضاوت]] و [[بینه شرعی|شهادت]] سخن گفته شده است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۶.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
اهمیت حلالزادگی در تشیع به جهت امتیازاتی نظیر برخورداری از [[ارث]]<ref>فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۴۷۰؛ نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.</ref> و امکان تصدی مناصبی چون [[قضاوت]]<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۵، ص۲۱.</ref> و [[امام جماعت|امام جماعت شدن]]<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> است که برای مسلمان حلالزاده برشمرده شده است و فرد زنازاده از آن بیبهره است.<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴ و ج۴۰، ص۱۲-۱۳؛ یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۹۷؛ شکریان امیری، «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»، ص۱۲۰.</ref> برخی پژوهشگران سبب این محرومیت را موارد زیر میدانند: | اهمیت حلالزادگی در تشیع به جهت امتیازاتی نظیر برخورداری از [[ارث]]<ref>فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۴۷۰؛ نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.</ref> و امکان تصدی مناصبی چون [[قضاوت]]<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۵، ص۲۱.</ref> و [[امام جماعت|امام جماعت شدن]]<ref>نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴؛ روحانی، فقه الصادق عليه السلام، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> است که برای مسلمان حلالزاده برشمرده شده است و فرد زنازاده از آن بیبهره است.<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴ و ج۴۰، ص۱۲-۱۳؛ یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۹۷؛ شکریان امیری، «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»، ص۱۲۰.</ref> برخی پژوهشگران سبب این محرومیت را موارد زیر میدانند: | ||
*انتقال برخی صفات رذیله از طریق وراثت به افرادی که حلالزاده نیستند. اینان معتقدند همانطور که ویژگیهای ظاهری افراد از طریق | *انتقال برخی صفات رذیله از طریق وراثت به افرادی که حلالزاده نیستند. اینان معتقدند همانطور که ویژگیهای ظاهری افراد از طریق ژِن انتقال مییابد ویژگیهای باطنی نیز منتقل میشود و در فرزندان نامشروع غالبا زمینه ارتکاب جرم بیشتر است.<ref>بصیری، گوهری، «نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث»، ص۱۲۱.</ref> | ||
*نداشتن مقبولیت اجتماعی<ref>کیخا، فتوحی، «تحلیل و بررسی ارزش اثباتی شهادت ولد الزنا در مذاهب اسلامی»، ص۲۳۹.</ref> | *نداشتن مقبولیت اجتماعی<ref>کیخا، فتوحی، «تحلیل و بررسی ارزش اثباتی شهادت ولد الزنا در مذاهب اسلامی»، ص۲۳۹.</ref> | ||
*کافر بودن کسی که حلالزاده نیست.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> | *[[کفر|کافر بودن]] کسی که حلالزاده نیست.<ref>حلی، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> | ||
* | *نجابت نداشتن؛ به گفته [[سید مرتضی]]، خداوند میداند که فرد متولد از زنا خیر و صلح را اختیار نمیکند فلذا از تصدی اموری چون [[بینه شرعی|شهادت در دادگاه]] محروم است.<ref>سید مرتضی، الانتصار في انفرادات الإمامية، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۲.</ref> | ||
==حلالزادگی؛ شرط برخی مناصب== | ==حلالزادگی؛ شرط برخی مناصب== | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
[[حسینعلی منتظری]]، از مراجع تقلید شیعه، در [[دراسات فی ولایة الفقیه (کتاب)|کتاب دراسات فی ولایة الفقیه]]، حلالزادگی را یکی از شرایط حاکم جامعه اسلامی دانسته و از او بهعنوان [[فقیه جامعالشرائط|فقیه جامع الشرایط]] نام برده است.<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref> | [[حسینعلی منتظری]]، از مراجع تقلید شیعه، در [[دراسات فی ولایة الفقیه (کتاب)|کتاب دراسات فی ولایة الفقیه]]، حلالزادگی را یکی از شرایط حاکم جامعه اسلامی دانسته و از او بهعنوان [[فقیه جامعالشرائط|فقیه جامع الشرایط]] نام برده است.<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref> | ||
*'''امامت جماعت و جمعه''': برپایه اجماع فقهای امامیه،<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> حلالزادگی یکی از شرایط [[امام جماعت]] در [[نماز]] به شمار میرود و امامت شخص [[ولد الزنا|وَلَدُالزِنا]] جایز نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> مستند این حکم را روایات دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> گفته شده مراد از این شرط، این است که ولدالزنا بودن امام جماعت احراز و معلوم نشده باشد.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، الموسوعة الفقهیه، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۲۰.</ref> ازاینرو، امامتِ جماعتِ کسی که در حلالزادگی او تردید است و زنازادگیاش اثبات نشده، به اتفاقنظر فقها، صحیح و جایز شمرده شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۵.</ref> حلالزادگی را در [[امام جمعه|امامت جمعه]] نیز شرط | *'''امامت جماعت و جمعه''': برپایه اجماع فقهای امامیه،<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> حلالزادگی یکی از شرایط [[امام جماعت]] در [[نماز]] به شمار میرود و امامت شخص [[ولد الزنا|وَلَدُالزِنا]] جایز نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> مستند این حکم را روایات دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> گفته شده مراد از این شرط، این است که ولدالزنا بودن امام جماعت احراز و معلوم نشده باشد.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، الموسوعة الفقهیه، ۱۴۲۳ق، ج۱۷، ص۲۰.</ref> ازاینرو، امامتِ جماعتِ کسی که در حلالزادگی او تردید است و زنازادگیاش اثبات نشده، به اتفاقنظر فقها، صحیح و جایز شمرده شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۵.</ref> حلالزادگی را در [[امام جمعه|امامت جمعه]] نیز شرط میدانند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۹۶.</ref> | ||
*'''قضاوت''': حلالزادگی از شرایط قاضی و [[قضاوت]] شمرده شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۵۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲.</ref> براساس این شرط، قضاوت زنازاده صحیح نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۳.</ref> | *'''قضاوت''': حلالزادگی از شرایط قاضی و [[قضاوت]] شمرده شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۵۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲.</ref> براساس این شرط، قضاوت زنازاده صحیح نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==آیا محبت امام علی(ع) نشانه حلالزادگی است؟== | ==آیا محبت امام علی(ع) نشانه حلالزادگی است؟== | ||
در تعدادی از روایات که هم در منابع شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۶؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۳؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.</ref> و هم در منابع روایی اهلسنت آمده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنعساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۲۸۷؛ ابنجزری، اسنی المطالب، اصفهان، ص۵۷ -۵۹؛ ابنمردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۷۶و۷۷؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۵و۲۶۶، ج۱۷، ص۲۵۰ و ج۲۱، ص۳۶۳-۳۶۹.</ref> [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]] بهویژه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نشانه حلالزادگی و بغض و دشمنی نسبت به آنان نشانه [[حرامزادگی]] دانسته شده است. بهعنوان مثال در منابع اهلسنت از [[عبادت بن صامت]] و [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدْری]]، هر دو از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]]، نقل شده که ما فرزندانمان را با محبت علی بن ابیطالب میآزمودیم؛ اگر آنان به | در تعدادی از روایات که هم در منابع شیعه<ref>برای نمونه نگاه کنید به: کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۱۶؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۱۴۳؛ برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹؛ شیخ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۴۱-۱۴۵.</ref> و هم در منابع روایی اهلسنت آمده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنعساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۲۸۷؛ ابنجزری، اسنی المطالب، اصفهان، ص۵۷ -۵۹؛ ابنمردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۷۶و۷۷؛ شوشتری، احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۷، ص۲۶۵و۲۶۶، ج۱۷، ص۲۵۰ و ج۲۱، ص۳۶۳-۳۶۹.</ref> [[مودت اهلبیت(ع)|محبت اهلبیت(ع)]] بهویژه [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نشانه حلالزادگی و بغض و دشمنی نسبت به آنان نشانه [[حرامزادگی]] دانسته شده است. بهعنوان مثال در منابع اهلسنت از [[عبادت بن صامت]] و [[ابوسعید خدری|ابوسعید خُدْری]]، هر دو از [[صحابه|صحابه پیامبر(ص)]]، نقل شده که ما فرزندانمان را با محبت علی بن ابیطالب میآزمودیم؛ اگر آنان به او محبت نداشتند، میدانستیم که آنها از ما نیستند و حرامزادهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: ابنعساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۲۸۷؛ ابنجزری، اسنی المطالب، اصفهان، ص۵۷ -۵۹؛ ابنمردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابیطالب، ۱۴۲۴ق، ص۷۶و۷۷.</ref> ابنجَزَری (۷۵۱- ۸۳۳ق) محدث و فقیه شافعیمذهب، گفته است از قدیم تا زمان او مشهور بود که کسی غیر از ولدالزنا نسبت به علی(ع) دشمنی نمیکرد.<ref>ابنجزری، اسنی المطالب، اصفهان، ص۵۷.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در [[بحار الانوار (کتاب)|کتاب بحار الانوار]] در بابی با عنوان «اَن حبهم علیهم السلام علامة طیب الولادة و بغضهم علامة خبث الولادة؛ ۳۱ حدیث گردآورده<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۷، ص۱۴۵-۱۵۶.</ref> و در [[مرآة العقول (کتاب)|مرآة العقول]] آنها را [[تواتر|متواتر]] شمرده است.<ref>مجلسی، مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۴۲۰.</ref> | ||
در مقابل نظر علامه مجلسی مبنی بر [[تواتر]] احادیث حلالزاده بودن محبان ائمه(ع) و حرامزاده بودن دشمنان آنان، برخی از پژوهشگران دینی، سند تعدادی از این روایات را مخدوش دانستهاند و معتقدند روایان آن یا ناشناختهاند و یا اینکه از [[غالیان|غُلات]] بهشمار میروند.<ref>قزوینی، «آیا شیعیان، مخالفان خود را «حرامزاده» میدانند؟»، مندرج در سایت موسسه تحقیقاتی ولی عصر.</ref> همچنین در مورد این روایات گفته شده حرامزاده بودن باعث سلب اختیار انسان نمیشود و علّت تامّه [[گناه|ارتکاب گناه]] و دوری از محبت و دوستی اهلبیت(ع) نیست و ممکن است فرزند زنا به واسطه در اختیارگرفتن سرنوشت خود مانند دیگر افراد، مُحب ائمه(ع) شود، کما اینکه دلیلی وجود ندارد هر حلالزادهای محب ائمه(ع) باشد. طبق این نظر، روایات دشمنی ولدالزنا با اهلبیت(ع)، ناظر به یک حکم کلی نیست؛ بلکه اشاره به وضعیت تکوینی افراد حرامزاده دارد که بیشتر از افراد حلالزاده در معرض دشمنی با ائمه(ع) قرار میگیرند؛ نه اینکه همیشه چنین باشد.{{مدرک}} | در مقابل نظر علامه مجلسی مبنی بر [[تواتر]] احادیث حلالزاده بودن محبان ائمه(ع) و حرامزاده بودن دشمنان آنان، برخی از پژوهشگران دینی، سند تعدادی از این روایات را مخدوش دانستهاند و معتقدند روایان آن یا ناشناختهاند و یا اینکه از [[غالیان|غُلات]] بهشمار میروند.<ref>قزوینی، «آیا شیعیان، مخالفان خود را «حرامزاده» میدانند؟»، مندرج در سایت موسسه تحقیقاتی ولی عصر.</ref> همچنین در مورد این روایات گفته شده حرامزاده بودن باعث سلب اختیار انسان نمیشود و علّت تامّه [[گناه|ارتکاب گناه]] و دوری از محبت و دوستی اهلبیت(ع) نیست و ممکن است فرزند زنا به واسطه در اختیارگرفتن سرنوشت خود مانند دیگر افراد، مُحب ائمه(ع) شود، کما اینکه دلیلی وجود ندارد هر حلالزادهای محب ائمه(ع) باشد. طبق این نظر، روایات دشمنی ولدالزنا با اهلبیت(ع)، ناظر به یک حکم کلی نیست؛ بلکه اشاره به وضعیت تکوینی افراد حرامزاده دارد که بیشتر از افراد حلالزاده در معرض دشمنی با ائمه(ع) قرار میگیرند؛ نه اینکه همیشه چنین باشد.{{مدرک}} |
ویرایش