Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
</ref> | </ref> | ||
== جایگاه و اهمیت== | ==جایگاه و اهمیت== | ||
تمسخر دیگران یکی از رذایل اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادة، اعلمی، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و از زشتترین گناهان برشمرده شده است<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۱ش، ص۵۵۶.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] مسخره کننده از ایمان، انسانیت و عقل بیبهره و در قیامت گرفتار انواع عذاب خواهد شد<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۱ش، ص۵۵۵. </ref>در آیات و روایات متعدد به مذمت تمسخر اشاره شده<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref> و چنین خصلتی زشتی صفت مجرمین،<ref>سوره مطففین، آیه ۲۹.</ref> صفت [[منافق|منافقین]]،<ref>سوره بقره، آیات ۱۴ ـ ۱۵.</ref> ظالمترین افراد<ref>سوره کهف، آیات ۵۶ ـ۵۷.</ref> و افراد بیخرد<ref>سوره مائده، آیه۵۸.</ref> معرفی شده است. همچنین در کتابهای حدیثی و اخلاقی، بابهای جداگانهای به تمسخر اختصاص داده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۰ ـ ۳۵۶؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹. </ref> برای نمونه در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] در باب الغمز و اللمز و السخریة و الاستهزاء، آیات و احادیثی در مذمت تمسخر نقل شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۹۲.</ref> براساس آیات قرآن مسخرهکنندگان، مورد استهزا خداوند قرار میگیرند.<ref>سورۀ بقره، آیۀ ۱۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۷۹. </ref> | تمسخر دیگران یکی از رذایل اخلاقی<ref>نراقی، جامع السعادة، اعلمی، ج۲، ص۲۹۷.</ref> و از زشتترین گناهان برشمرده شده است<ref>نراقی، معراج السعادة، ۱۳۸۱ش، ص۵۵۶.</ref> به گفته [[ملا احمد نراقی|ملااحمد نراقی]] مسخره کننده از ایمان، انسانیت و عقل بیبهره و در قیامت گرفتار انواع عذاب خواهد شد<ref>نراقی، معراج السعاده، ۱۳۸۱ش، ص۵۵۵. </ref>در آیات و روایات متعدد به مذمت تمسخر اشاره شده<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref> و چنین خصلتی زشتی صفت مجرمین،<ref>سوره مطففین، آیه ۲۹.</ref> صفت [[منافق|منافقین]]،<ref>سوره بقره، آیات ۱۴ ـ ۱۵.</ref> ظالمترین افراد<ref>سوره کهف، آیات ۵۶ ـ۵۷.</ref> و افراد بیخرد<ref>سوره مائده، آیه۵۸.</ref> معرفی شده است. همچنین در کتابهای حدیثی و اخلاقی، بابهای جداگانهای به تمسخر اختصاص داده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۵۰ ـ ۳۵۶؛ محمدی ریشهری، میزان الحکمه، ۱۳۸۹ش، ج۵، ص۲۴۸ ـ ۲۴۹. </ref> برای نمونه در کتاب [[بحار الانوار (کتاب)|بحار الانوار]] در باب الغمز و اللمز و السخریة و الاستهزاء، آیات و احادیثی در مذمت تمسخر نقل شده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۵، ص۲۹۲.</ref> براساس آیات قرآن مسخرهکنندگان، مورد استهزا خداوند قرار میگیرند.<ref>سورۀ بقره، آیۀ ۱۵؛ سورۀ توبه، آیۀ ۷۹. </ref> | ||
در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در مورد آیاتی{{یاد| سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ[آیه ۸ سوره توبه] وَ عَنْ قَوْلِهِ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ[ آیه ۱۵ سوره بقره] وَ عَنْ قَوْلِهِ وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ[ آیه ۵۴ سوره آل عمران] وَ عَنْ قَوْلِهِ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ[ آیه ۱۴۱ سوره نساء] }} که استهزا را به خداوند نسبت میدهند، سؤال شد که حضرت در پاسخ، مراد از آیات را کیفر و عذاب مسخرهکنندگان برشمردهاند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، جهان، ج۱، ص۱۲۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵. </ref>تمسخر در کتابهای اخلاقی نیز بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعاده، ناشر اعلمی بیروت، ج۲، ص۲۹۷ ـ۳۰۰.</ref> | در روایتی از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] در مورد آیاتی{{یاد| سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ[آیه ۸ سوره توبه] وَ عَنْ قَوْلِهِ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ[ آیه ۱۵ سوره بقره] وَ عَنْ قَوْلِهِ وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيْرُ الْماكِرِينَ[ آیه ۵۴ سوره آل عمران] وَ عَنْ قَوْلِهِ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ[ آیه ۱۴۱ سوره نساء] }} که استهزا را به خداوند نسبت میدهند، سؤال شد که حضرت در پاسخ، مراد از آیات را کیفر و عذاب مسخرهکنندگان برشمردهاند.<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، جهان، ج۱، ص۱۲۴؛ طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۵. </ref>تمسخر در کتابهای اخلاقی نیز بهعنوان یکی از رذایل اخلاقی مورد بحث قرار گرفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نراقی، جامع السعاده، ناشر اعلمی بیروت، ج۲، ص۲۹۷ ـ۳۰۰.</ref> | ||
=== آیا تمسخر گناه کبیره است؟ === | ===آیا تمسخر گناه کبیره است؟=== | ||
برخی مسخرهکردن و خندیدن به دیگران را [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] دانستهاند.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۳۰.</ref> بیانکردنِ گفتار، کردار، وصف یا خلقت کسی، بهطوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه در گناه کبیره بودنش شکی نیست<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۹۲.</ref> این کار هرگاه موجب آزار دیگران شود، حرام است<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۶.</ref> | برخی مسخرهکردن و خندیدن به دیگران را [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] دانستهاند.<ref>غزالی، إحیاء علوم الدین، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۳۰.</ref> بیانکردنِ گفتار، کردار، وصف یا خلقت کسی، بهطوری که سبب خندۀ دیگران شود، به گفتار باشد یا به عمل، به ایماء یا اشاره باشد یا به کنایه در گناه کبیره بودنش شکی نیست<ref>دستغیب، گناهان کبیره، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۹۲.</ref> این کار هرگاه موجب آزار دیگران شود، حرام است<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۶.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] درباره کیفر مسخره کننده در [[قیامت]]:{{سخ}}رسول الله صلى الله عليه و آله : إنّ المُستَهزِئينَ يُفتَحُ لأحَدِهِم بابُ الجَنَّةِ ، فيُقالُ : هَلُمَّ : فَيَجِيءُ بِكَرْبِهِ و غَمِّهِ ، فإذا جاءَ اُغلِقَ دُونَهُ ، ثُمّ يُفتَحُ لَهُ بابٌ آخَرُ... فما يَزالُ كذلكَ حتّى أنَّ الرَّجُلَ لَيُفتَحُ لَهُ البابُ فيقالُ لَهُ: هَلُمَّ هَلُمَّ ، فما يَأتِيهِ {{سخ}}پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دَرِ [[بهشت]] به روى يكى از مسخره كنندگان باز مىگردد و به او گفته مىشود : بيا. او با غم و اندوه جلو مىرود و چون نزدیک شد ، در به رویش بسته مىشود . سپس در ديگرى به رويش گشوده مىگردد... اين كار مرتّباً تكرار مىشود تا جايى كه در به رويش باز مىگردد و گفته مىشود : بيا ، بيا ؛ اما او ديگر جلو نمىرود .| منبع =* '''منبع''': ری شهری، میزان الحکمه، ج۵، ص۲۴۹| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =حدیثی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] درباره کیفر مسخره کننده در [[قیامت]]:{{سخ}}رسول الله صلى الله عليه و آله : إنّ المُستَهزِئينَ يُفتَحُ لأحَدِهِم بابُ الجَنَّةِ ، فيُقالُ : هَلُمَّ : فَيَجِيءُ بِكَرْبِهِ و غَمِّهِ ، فإذا جاءَ اُغلِقَ دُونَهُ ، ثُمّ يُفتَحُ لَهُ بابٌ آخَرُ... فما يَزالُ كذلكَ حتّى أنَّ الرَّجُلَ لَيُفتَحُ لَهُ البابُ فيقالُ لَهُ: هَلُمَّ هَلُمَّ ، فما يَأتِيهِ {{سخ}}پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : دَرِ [[بهشت]] به روى يكى از مسخره كنندگان باز مىگردد و به او گفته مىشود : بيا. او با غم و اندوه جلو مىرود و چون نزدیک شد ، در به رویش بسته مىشود . سپس در ديگرى به رويش گشوده مىگردد... اين كار مرتّباً تكرار مىشود تا جايى كه در به رويش باز مىگردد و گفته مىشود : بيا ، بيا ؛ اما او ديگر جلو نمىرود .| منبع =* '''منبع''': ری شهری، میزان الحکمه، ج۵، ص۲۴۹| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
== احکام فقهی == | ==احکام فقهی== | ||
ابو حامد محمدغزالی(۴۵۰ ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر اینصورت، استهزا است و آن چه در استهزا حرام است تحقیر و توهین در حق کسی است که مورد استهزا واقع میشود و باعث رنجش واذیتش میگردد.<ref>غزالی، احیاء العلوم، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۳۱.</ref> به گفته صاحب [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] جواب [[سلام]] کسی که از روی استهزا سلام میکند، [[واجب]] نیست<ref>طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۳۹۷ق، ج۳، ص۳۰۱.</ref> | ابو حامد محمدغزالی(۴۵۰ ـ ۵۰۵ق) میان استهزا و مزاح فرق گذاشته، به این صورت که اگر مخاطب، خود به بیان عیب و نقص خود، راضی باشد، چنین رفتاری مزاح است و در غیر اینصورت، استهزا است و آن چه در استهزا حرام است تحقیر و توهین در حق کسی است که مورد استهزا واقع میشود و باعث رنجش واذیتش میگردد.<ref>غزالی، احیاء العلوم، دارالکتاب العربی، ج۹، ص۳۱.</ref> به گفته صاحب [[العروة الوثقی (کتاب)|عروة الوثقی]] جواب [[سلام]] کسی که از روی استهزا سلام میکند، [[واجب]] نیست<ref>طباطبایی یزدی، عروة الوثقی، ۱۳۹۷ق، ج۳، ص۳۰۱.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = :{{سخ}} {{حدیث|یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَیٰ أَنْ یکونُوا خَیرًا مِنْهُمْ|ترجمه=ای اهل ایمان، هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید مسخرهشدهها از مسخرهکنندگان بهتر باشند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = :{{سخ}} {{حدیث|یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَیٰ أَنْ یکونُوا خَیرًا مِنْهُمْ|ترجمه=ای اهل ایمان، هرگز نباید قومی قوم دیگر را مسخره و استهزا کنند، شاید مسخرهشدهها از مسخرهکنندگان بهتر باشند.}}|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[سوره حجرات]]، آیه ۱۱.</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۲px|رنگ پسزمینه =#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
استهزا به دین،<ref>نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.</ref> شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است، ولی چون غالب افراد از روی جهالت این کار را میکنند، باید تأدیب شوند<ref>شیخ عباس قمی، الغایة القصوی، المکتبة المرتضویة، ج۲، ص۳۰۵.</ref> کسب درآمد نیز از راه تمسخر دیگران، از کسبهای حرام دانسته شده و در برخی کتب فقهی، از آن سخن به میان آمده است.<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref> | استهزا به دین،<ref>نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۶۰۰.</ref> شرع و خداوند، کفر و در حکم ارتداد است، ولی چون غالب افراد از روی جهالت این کار را میکنند، باید تأدیب شوند<ref>شیخ عباس قمی، الغایة القصوی، المکتبة المرتضویة، ج۲، ص۳۰۵.</ref> کسب درآمد نیز از راه تمسخر دیگران، از کسبهای حرام دانسته شده و در برخی کتب فقهی، از آن سخن به میان آمده است.<ref>کاشف الغطاء، أنوار الفقاهة، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۳۳.</ref> | ||
=== موارد جواز === | ===موارد جواز=== | ||
مسخره کردن ابتدا زشت و [[حرام]] است، اما اگر جنبه مجازات و مقابله به مثل و فایدهای عقلانی از قبیل «پیشبرد هدف و [[اتمام حجت]]» بر آن باشد، زشت و قبیح نیست<ref>دائرة المعارف طهور: اعلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۰۴۳.</ref> امّا کسی که خود را در معرض تمسخر قرار دهد و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب میآید و حرام نیست.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۳۳ش، ص۴۸۳؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۷.</ref> | مسخره کردن ابتدا زشت و [[حرام]] است، اما اگر جنبه مجازات و مقابله به مثل و فایدهای عقلانی از قبیل «پیشبرد هدف و [[اتمام حجت]]» بر آن باشد، زشت و قبیح نیست<ref>دائرة المعارف طهور: اعلام، ۱۳۹۵ش، ص۴۰۴۳.</ref> امّا کسی که خود را در معرض تمسخر قرار دهد و از آن خوشحال شود، مسخره کردن او شوخی به حساب میآید و حرام نیست.<ref>غزالی، کیمیای سعادت، ۱۳۳۳ش، ص۴۸۳؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۳۷.</ref> | ||
== انگیزهها== | ==انگیزهها== | ||
برای مسخره کردن علل و انگیزههای مختلفی ذکر کردند از جمله: | برای مسخره کردن علل و انگیزههای مختلفی ذکر کردند از جمله: | ||
{{ستون|۳}} | {{ستون|۳}} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
*عاقبت به شرّی استهزاء کننده آیات الهی<ref>سوره روم، آیه۱۰.</ref> | *عاقبت به شرّی استهزاء کننده آیات الهی<ref>سوره روم، آیه۱۰.</ref> | ||
*مقابله به مثل از جانب خداوند<ref>سوره هود، آیه ۳۸.</ref> | *مقابله به مثل از جانب خداوند<ref>سوره هود، آیه ۳۸.</ref> | ||
*از بین رفتن و بیثمر شدن تمام تلاش و کوششهایشان در دنیا<ref>سوره کهف، آیه ۱۰۴؛ سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref> | *آیات [[آیه ۱۰۴ سوره کهف|۱۰۴]] و ۱۰۶ سوره کهف؛ از بین رفتن و بیثمر شدن تمام تلاش و کوششهایشان در دنیا<ref>سوره کهف، آیه ۱۰۴؛ سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref> | ||
*فراموش شدن [[ذکر]] و یاد خدا با مشغول شدن به تمسخر [[ایمان|مؤمنین]] و خندیدن به آنان.<ref>سوره مؤمنون، آیه۱۱۰؛ صدوق، إعتقادات الإمامیة، ۱۴۱۴ق، ص۲۶.</ref> | *فراموش شدن [[ذکر]] و یاد خدا با مشغول شدن به تمسخر [[ایمان|مؤمنین]] و خندیدن به آنان.<ref>سوره مؤمنون، آیه۱۱۰؛ صدوق، إعتقادات الإمامیة، ۱۴۱۴ق، ص۲۶.</ref> | ||
* [[جهنم|آتش دوزخ]] جایگاهشان خواهد بود.<ref>سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref> | *[[جهنم|آتش دوزخ]] جایگاهشان خواهد بود.<ref>سوره کهف، آیه ۱۰۶.</ref> | ||
*در روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل شده است که دَرِ بهشت، بهروی مسخرهکنندگان باز میگردد و به او گفته میشود: «بیا». او با سختی به در [[بهشت]] میرسد و چون نزدیک میشود، در به رویش بسته میشود. سپس درِ دیگری به رویش باز میشود. این کار مرتّباً تکرار میشود.<ref>هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۶۵۰، ح۸۳۲۸.</ref>برخی گفتهاند این کار خداوند درآخرت نتیجه استهزایی است که آنها در دنیا در حق دیگران روا میداشتند تا به صورت ملموس و عینی همان کاری را که در دنیا کردهاند بیابند. <ref>السفارینی، غذاء الألباب في شرح منظومة الآداب،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۳۱.</ref> | *در روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل شده است که دَرِ بهشت، بهروی مسخرهکنندگان باز میگردد و به او گفته میشود: «بیا». او با سختی به در [[بهشت]] میرسد و چون نزدیک میشود، در به رویش بسته میشود. سپس درِ دیگری به رویش باز میشود. این کار مرتّباً تکرار میشود.<ref>هندی، کنزالعمال، ۱۴۰۱ق، ج۳، ص۶۵۰، ح۸۳۲۸.</ref>برخی گفتهاند این کار خداوند درآخرت نتیجه استهزایی است که آنها در دنیا در حق دیگران روا میداشتند تا به صورت ملموس و عینی همان کاری را که در دنیا کردهاند بیابند. <ref>السفارینی، غذاء الألباب في شرح منظومة الآداب،۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۳۱.</ref> | ||
==راهکارهای درمان == | ==راهکارهای درمان== | ||
ملااحمد نراقی معتقد است که برای درمان صفت تمسخر باید مراحلی را انجام داد؛ از جمله: | ملااحمد نراقی معتقد است که برای درمان صفت تمسخر باید مراحلی را انجام داد؛ از جمله: | ||
* توجه به آیات و روایاتی که در مذمت تمسخر وارد شده است<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸ ـ ۲۹۹.</ref> | *توجه به آیات و روایاتی که در مذمت تمسخر وارد شده است<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸ ـ ۲۹۹.</ref> | ||
* توجه به آثار اخروی تمسخر مانند: عذاب در [[آخرت]] و ذلت و خواری او در [[قیامت]]<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۳۰۰.</ref> | *توجه به آثار اخروی تمسخر مانند: عذاب در [[آخرت]] و ذلت و خواری او در [[قیامت]]<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۳۰۰.</ref> | ||
* اگر استهزا ناشی از عدوات و تکبر باشد باید آنها را از خود برطرف کند تا خصلت مسخره کردن او از بین برود<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | *اگر استهزا ناشی از عدوات و تکبر باشد باید آنها را از خود برطرف کند تا خصلت مسخره کردن او از بین برود<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | ||
*اگر هدف از انجام استهزا؛ به دست آوردن مال دنیاست، بداند که روزیرسان خدای متعال است و اگر دست از این عمل بردارد و [[تقوا| تقوای]] الهی پیشه کند، رزق و روزیاش چند برابر میشود.<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | *اگر هدف از انجام استهزا؛ به دست آوردن مال دنیاست، بداند که روزیرسان خدای متعال است و اگر دست از این عمل بردارد و [[تقوا| تقوای]] الهی پیشه کند، رزق و روزیاش چند برابر میشود.<ref>نراقی، جامع السعادات، اعلمی، ج۲، ص۲۹۸.</ref> | ||
*ترک همنشینی با مسخرهکنندگان<ref>سوره انعام، آیه ۶۸.</ref> | *ترک همنشینی با مسخرهکنندگان<ref>سوره انعام، آیه ۶۸.</ref> | ||
==یادداشت== | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||