۱۷٬۲۶۸
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲۷: | خط ۳۲۷: | ||
==سیره نبوی و شخصیت پیامبر== | ==سیره نبوی و شخصیت پیامبر== | ||
{{اصلی|سیره نبوی}} | {{اصلی|سیره نبوی}} | ||
با توجه به این که در قرآن پیامبر را به عنوان الگو معرفی شده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ|ترجمه=قطعا براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكوست|سوره=[[سوره احزاب|احزاب]]|آیه= ۲۱}} مسلمانان شناخت رفتار پیامبر(ص) در جنبههای مختلف زندگی را مورد توجه قرار دادهاند<ref>حسن، «تاریخ تدوین سیره نبوی (ص)»، ص۴۹.</ref> که برخی از آنها عبارتند از: | |||
=== | === نیکنامی === | ||
پیامبر(ص) قبل از بعثت، ۴۰ سال در میان مردم زندگی کرده بود. زندگی او خالی از دورویی و صفات زشت و حالات ناپسند بود. او نزد دیگران فردی صادق و امین به حساب میآمد. پیامبر بعدها وقتی رسالت خود را ابلاغ میکرد، مشرکان شخص او را تکذیب نمیکردند بلکه آیات را منکر میشدند. این مطلب در قرآن هم آمده است: «آنان تو را به دروغگویی متهم نمیکنند بلکه [این] ستمگران آیات الاهی را انکار میکنند.»<ref>انعام، آیه ۳۳</ref> از [[ابوجهل]] نیز نقل شده است که میگفت: ما تو را تکذیب نمیکنیم بلکه این آیات را قبول نداریم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳، | پیامبر(ص) قبل از بعثت، ۴۰ سال در میان مردم زندگی کرده بود. زندگی او خالی از دورویی و صفات زشت و حالات ناپسند بود. او نزد دیگران فردی صادق و امین به حساب میآمد. پیامبر بعدها وقتی رسالت خود را ابلاغ میکرد، مشرکان شخص او را تکذیب نمیکردند بلکه آیات را منکر میشدند. این مطلب در قرآن هم آمده است: «آنان تو را به دروغگویی متهم نمیکنند بلکه [این] ستمگران آیات الاهی را انکار میکنند.»<ref>انعام، آیه ۳۳.</ref> از [[ابوجهل]] نیز نقل شده است که میگفت: ما تو را تکذیب نمیکنیم بلکه این آیات را قبول نداریم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۲۹۴.</ref> پیامبر(ص) در آغاز اعلام رسالت خود به قریش، به آنها گفت: «آیا اگر به شما خبر دهم که در ورای این کوه سپاهی گرد آمده است سخن مرا میپذیرید؟» همه گفتند: آری، ما هرگز از تو دروغی نشنیدهایم. آنگاه پیامبر گفت که از طرف خدا برای انذار مردم مبعوث شده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار احیاءالتراث العربی، ج۱، ص....</ref> | ||
=== اخلاق === | === اخلاق === | ||
عالیترین و بارزترین خصوصیت پیامبر(ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. قرآن در این باره میگوید که «تو بر اخلاقی بزرگ و گرانمایه تکیه داری».<ref>قلم، آیه ۴</ref> | عالیترین و بارزترین خصوصیت پیامبر(ص) بعد اخلاقی ایشان بوده است. قرآن در این باره میگوید که «تو بر اخلاقی بزرگ و گرانمایه تکیه داری».<ref>قلم، آیه ۴.</ref> | ||
در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفتهاند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمیگفت. هرگز تمام دهان را نمیگشود، بیشتر تبسم داشت و هیچگاه به صدای بلند نمیخندید، چون به کسی میخواست روی کند، با تمام تن خویش برمیگشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقهمند بود، چندانکه چون از جایی گذر میکرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمییافتند. در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد و در بسیاری موارد، بهویژه آنگاه که تازه به [[مدینه]] درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با اینهمه، چون راهبان نمیزیست و خود میفرمود که از نعمتهای دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است. رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیرت و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئیترین گوشههای آن را سینهبهسینه نقل میکردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار میدهند.<ref>مقاله «اسلام» در "دائرهالمعارف بزرگ اسلامی"</ref> | در وصف رفتار و صفات پیامبر(ص) گفتهاند که اغلب خاموش بود و جز در حد نیاز سخن نمیگفت. هرگز تمام دهان را نمیگشود، بیشتر تبسم داشت و هیچگاه به صدای بلند نمیخندید، چون به کسی میخواست روی کند، با تمام تن خویش برمیگشت. به پاکیزگی و خوشبویی بسیار علاقهمند بود، چندانکه چون از جایی گذر میکرد، رهگذران پس از او، از اثر بوی خوش، حضورش را درمییافتند. در کمال سادگی میزیست، بر زمین مینشست و بر زمین خوراک میخورد و هرگز تکبر نداشت. هیچگاه تا حد سیری غذا نمیخورد و در بسیاری موارد، بهویژه آنگاه که تازه به [[مدینه]] درآمده بود، گرسنگی را پذیرا بود. با اینهمه، چون راهبان نمیزیست و خود میفرمود که از نعمتهای دنیا به حد، بهره گرفته، هم روزه داشته و هم عبادت کرده است. رفتار او با مسلمانان و حتی با متدینان به دیگر ادیان، روشی مبتنی بر شفقت و بزرگواری و گذشت و مهربانی بود. سیرت و زندگی او چنان مطبوعِ دلِ مسلمانان بود که تا جزئیترین گوشههای آن را سینهبهسینه نقل میکردند و آن را امروز هم سرمشق زندگی و دین خود قرار میدهند.<ref>مقاله «اسلام» در "دائرهالمعارف بزرگ اسلامی"</ref> | ||
تواضعش چنان بود که مانند بندگان غذا | تواضعش چنان بود که مانند بندگان غذا میخورد وبر زمین می نشست و به تعبیر امام صادق(ع) از زمانی که مبعوث شده هیچگاه در حالتی که تکیه داده بود غذا نخورد.<ref>طباطبایی، سنن النبی، ج۱، ص۲۱۴. | ||
</ref> | </ref> | ||
[[ | [[امام علی(ع)]] در توصیف سیمای پیامبر(ص) میفرماید: «هر کس بدون آشنایی قبلی او را میدید هیبتش او را فرامیگرفت. هر کس با او معاشرت میکرد و با او آشنا میشد دوستدار او میگردید».<ref>الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، ج۱، ص ۱۵۰؛ المعرفه و التاریخ، ج ۳، ص ۲۸۳؛ المصنف لابن ابیشیبه، ج ۱۱، ص ۵۱۲</ref> «پیامبر نگاهش را میان یارانش تقسیم میکرد و به هر کس بهاندازه مساوی نظر میافکند.»<ref>بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۶۰؛ المیزان، ج ۶، ص ۳۳۲</ref> «هرگز رسول خدا با کسی دست نداد که دستش را از دست او بردارد جز آنکه آن طرف ابتدا دستش را بکشد.»<ref>بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۷؛ البدایه و النهایه، ج۶، ص ۳۹.</ref> | ||
پیامبر(ص) با هر کسی بهاندازه ظرفیت و عقلش گفتگو میکرد.<ref>بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۸۷</ref> عفو و بخشش او به هر کس که ظلمی نسبت به او مرتکب شده بود نزد همه شهرت داشت،<ref>حیاة الصحابه، ج ۲، ص ۵۲۶</ref> به طوری که حتی وحشی (قاتل [[حمزه بن عبدالمطلب|حمزه]] عموی خود را) و [[ابوسفیان]] دشمن دیرینه اسلام را نیز بخشید. پیامبر (ص) پس از اسلام آوردن وحشی و گزارش او در باره چگونگی کشتن حمزه او رابخشید و به او فرمود: «غيّبْ وجهك عني» خودت را از نظرم دور بدار (در جلو چشمانم ظاهر مشو )<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص ۲۵۱. | پیامبر(ص) با هر کسی بهاندازه ظرفیت و عقلش گفتگو میکرد.<ref>بحار الانوار، ج ۱۶، ص ۲۸۷</ref> عفو و بخشش او به هر کس که ظلمی نسبت به او مرتکب شده بود نزد همه شهرت داشت،<ref>حیاة الصحابه، ج ۲، ص ۵۲۶</ref> به طوری که حتی وحشی (قاتل [[حمزه بن عبدالمطلب|حمزه]] عموی خود را) و [[ابوسفیان]] دشمن دیرینه اسلام را نیز بخشید. پیامبر (ص) پس از اسلام آوردن وحشی و گزارش او در باره چگونگی کشتن حمزه او رابخشید و به او فرمود: «غيّبْ وجهك عني» خودت را از نظرم دور بدار (در جلو چشمانم ظاهر مشو )<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص ۲۵۱. | ||
</ref> | </ref> | ||
[[مرتضی مطهری|مطهری]] اسلام پژوه | [[مرتضی مطهری|مطهری]] اسلام پژوه شیعه بر این باور است که منظور از جمله «[[انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق|بُعِثْتُ لِاتَمِّمَ مَکارِمَ الْاخْلاقِ]] این است که من مبعوث شدم که اخلاقی را تکمیل کنم که در آن روح مکرمت هست؛ یعنی اخلاق بزرگواری، اخلاق آقایی (اما نه آقایی به معنای آن سیادتی که بر دیگری مسلط بشوم)، بلکه آقاییای که روح من آقا باشد و از پستی، دنائت، دروغ، غیبت، از تمام صفات رذیله احتراز داشته باشد، خودش را برتر و بالاتر از اینها بداند.<ref>https://lms.motahari.ir/book-page/4/آزادی%20معنوی?page=202؛ مطهری، آزادی معنوی، ص۲۰۲.</ref> | ||
=== زهد === | === زهد === | ||
پیامبر(ص) زاهدانه میزیست. در همه عمر گوشهای خاص خود نداشت و آن اطاقهای حقیر گلین که در جوار مسجد خاص همسرانش بود، طاقهایی از چوب نخل داشت و به جای در، پردهها از موی بز یا پشم شتر بر آن آویخته بود. بالشی زیر سر میگذاشت که آن را از برگ خرما پر کرده بودند. تشکی از چرم، پر از برگ خرما داشت که همه عمر بر روی آن میخفت. زیرپوش وی از پارچهای خشن بود که تن را میخورد و ردایی از پشم شتر داشت. این در حالی بود که پس از [[جنگ حنین]]، چهار هزار شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و مقدار فراوانی طلا و نقره را به این و آن بخشید. | پیامبر(ص) زاهدانه میزیست. در همه عمر گوشهای خاص خود نداشت و آن اطاقهای حقیر گلین که در جوار مسجد خاص همسرانش بود، طاقهایی از چوب نخل داشت و به جای در، پردهها از موی بز یا پشم شتر بر آن آویخته بود. بالشی زیر سر میگذاشت که آن را از برگ خرما پر کرده بودند. تشکی از چرم، پر از برگ خرما داشت که همه عمر بر روی آن میخفت. زیرپوش وی از پارچهای خشن بود که تن را میخورد و ردایی از پشم شتر داشت. این در حالی بود که پس از [[جنگ حنین]]، چهار هزار شتر، بیش از چهل هزار گوسفند و مقدار فراوانی طلا و نقره را به این و آن بخشید.{{مدرک}} | ||
خوراک وی از منزل و اثاث و لباس نیز زاهدانه بود. | خوراک وی از منزل و اثاث و لباس نیز زاهدانه بود. ای بسا ماهها میگذشت که در خانه وی برای طبخ، آتش نمیافروختند، غذایش همه خرما و نان جو بود. هیچ وقت دو روز پیاپی غذای سیر نخورد. وی یک روز دو بار سیر از سفره برنخاست. مکرر میشد که او و کسانش شبهای پیاپی گرسنه میخفتند. روزی [[فاطمه(س)]] نانی جوین برای وی آورد و گفت: نانی پختم و دلم رضا نداد برای شما نیاورم. آن را بخورد و گفت: «این تنها غذایی است که پدرت از سه روز پیش میخورد». روزی که در نخلستان یکی از انصار خرما میخورد، فرمود: «روز چهارم است که چیزی نخوردهام». گاهی از شدت گرسنگی سنگ به شکم میبست (تا گرسنگی تسکین یابد). هنگام مرگ زره وی در قبال سی پیمانه جو، پیش یک یهودی به گرو بود.<ref>پاینده، نهجالفصاحه، ص ۳۵-۳۶</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =[[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] درباره زهد پیامبر(ص):{{سخ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول =[[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] درباره زهد پیامبر(ص):{{سخ}} | ||
رسول الله ( | رسول الله(ص) بر روى زمين غذا مىخورد و چون بندگان مىنشست و پارگى كفشش را، خود، به دست خود مىدوخت و جامهاش را، خود، به دست خود وصله مىزد. بر الاغ بىپالان سوار مىشد و بسا كسى را هم بر تَرک خود مىنشاند. پردهاى بر در خانهاش آویخته بودند و بر آن نقشونگارى چند، به یکى از زنانش گفت: اى زن، اين پرده را از جلو چشمم دور كن. زيرا، هرگاه، بدان مىنگرم به یاد دنیا و زیورها و زینتهايش مىافتم. | ||
رسول الله ( | رسول الله(ص) به دل از دنيا اعراض كرده بود و یاد دنیا را در وجود خود میرانده بود و دوست داشت که زینت دنیا را از برابر چشم خود دور کند تا مبادا چیزى از آن برگیرد. و دنیا را پایدار نمىدانست و در آن امید درنگ نداشت. پس علاقه به دنیا را از خاطر دور ساخت و از دل براند و از نظر انداخت. زیرا کسی كه چیزى را ناخوش دارد نگریستن به آن را نیز ناخوش شمارد و نخواهد که در نزدش از آن سخن گویند. *| منبع = نهج البلاغه، خطبه ۱۰۶، ترجمه آیتی| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
=== نظم و آراستگی === | === نظم و آراستگی === | ||
پیامبر(ص) در زندگی بسیار منظم بود. ایشان پس از بنای [[مسجد النبی | پیامبر(ص) در زندگی بسیار منظم بود. ایشان پس از بنای [[مسجد النبی]]، برای هر ستون نامی گذاشت که مشخص شود در کنار ستونها چه کارهایی صورت میگیرد؛ ستون وفود (جایگاه هیئتها)، ستون تهجد (جایگاه [[شبزندهداری]]).<ref>دلشاد تهرانی، سیره نبوی«منطق عملی»، ج۳، ص۳۵۲</ref> صفهای نماز را چنان مرتب و منظم میکرد که گویی چوبهای تیر را جفتوجور میکند و میفرمود: «بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید و گرنه میان دلهایتان اختلاف خواهد افتاد».<ref>النیسابوری، صحیح مسلم، ج۲، ص۳۱؛ البیهقی، السنن الکبری، ج۲، ص۲۱</ref> | ||
در امور زندگی خود نیز منظم بود. اوقات خویش را سه قسمت میکرد؛ بخشی را برای عبادت خدا، بخشی برای خانواده خود و بخشی را به خود اختصاص میداد و سپس بخش مربوط به خود را میان خود و مردم تقسیم میکرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۳؛ الثعالبی، جواهر | در امور زندگی خود نیز منظم بود. اوقات خویش را سه قسمت میکرد؛ بخشی را برای عبادت خدا، بخشی برای خانواده خود و بخشی را به خود اختصاص میداد و سپس بخش مربوط به خود را میان خود و مردم تقسیم میکرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۳؛ الثعالبی، جواهر الحسان، ج۴، ص۳۰۶</ref> | ||
پیامبر(ص) در آینه مینگریست، موی سر را صاف میکرد و شانه میزد و نه تنها برای خانواده خود بلکه برای یارانش نیز خود را میآراست.<ref>طبرسی، مکارم اخلاق، قم: شریف رضی، چاپ ششم، ۱۳۹۲، صص۳۵-۳۴</ref> ایشان در مسافرت هم به نظم ظاهری خود توجه داشتند و پیوسته پنج چیز را با خود همراه داشت؛ آیینه، سرمه دان، شانه، مسواک و قیچی.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، | پیامبر(ص) در آینه مینگریست، موی سر را صاف میکرد و شانه میزد و نه تنها برای خانواده خود بلکه برای یارانش نیز خود را میآراست.<ref>طبرسی، مکارم اخلاق، قم: شریف رضی، چاپ ششم، ۱۳۹۲، صص۳۵-۳۴</ref> ایشان در مسافرت هم به نظم ظاهری خود توجه داشتند و پیوسته پنج چیز را با خود همراه داشت؛ آیینه، سرمه دان، شانه، مسواک و قیچی.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۴۰۰، ج۳، ص۳۵۲</ref> | ||
=== شجاعت و قوت روحی === | === شجاعت و قوت روحی === | ||
[[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] درباره شجاعت پیامبرخدا(ص) گفته است.هرگاه آتش جنگ سخت شعلهور مىشد، ما به رسول خدا پناه مىبرديم. و در آن ساعت هيچ يك از ما به دشمن از او نزديكتر نبود. سید رضى در تفسیر این سخن گفته: جمله «اذَا احْمَرَّ الْبَأسُ» كنايه از شدّت كارزار است و منظور این است كه وقتى ترس از دشمن بزرگ مىنمود و جنگ به گونهاى مىشد كه گويا جنگجويان را مىخواهد در كام خود فرو برد؛ مسلمانان به پيامبر پناهنده مىشدند تا رسول خدا شخصاً به نبرد بپردازد و خداوند به وسيله او نصرت و پيروزى را بر آنان نازل فرمايد و در سايه آن حضرت ايمن گردند.<ref>مکارم شیرازی، ترجمه نهج البلاغه، ج۱، ص۸۰۱. | |||
[[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] درباره شجاعت پیامبرخدا(ص) گفته است.هرگاه آتش جنگ سخت | |||
سید رضى در تفسیر این سخن گفته: جمله «اذَا احْمَرَّ الْبَأسُ» كنايه از شدّت كارزار است و منظور این است | |||
</ref> | </ref> | ||
=== امّیبودن === | === امّیبودن === | ||
{{اصلی|پیامبر امی}} | {{اصلی|پیامبر امی}} | ||
پیامبرِ اُمّی توصیفی [[قرآن|قرآنی]] برای پیامبر و به معنای پیامبری که درس نخوانده و ناآشنا به نوشتن بوده است.<ref>قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۱۹.</ref> قرآن اُمی بودن را از صفاتی میداند که پیامبر اسلام در [[تورات]] و [[انجیل]] به آنها معرفی شده است.<ref>قرشی، تفسیر أحسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۱۷</ref> | |||
قرآن اُمی بودن را از صفاتی میداند که پیامبر اسلام در [[تورات]] و [[انجیل]] به آنها معرفی شده است.<ref>قرشی، تفسیر أحسن الحدیث، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۱۷</ref> | |||
اُمی بودن را [[فضائل پیامبر|فضیلتی]] برای پیامبر اسلام | اُمی بودن را [[فضائل پیامبر|فضیلتی]] برای پیامبر اسلام میدانند؛ زیرا پیامبر با اینکه سوادی برای خواندن و نوشتن نداشت تا علم بیاموزد، اما دارای علم آسمانی بود و عوامل [[هدایت]] و [[رستگاری]] را برای انسانها فراهم کرد.<ref>مغنیه، تفسیر الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۴۰۴.</ref> محققان معتقدند آوردن قرآنی که مشتمل بر علوم و حکمتهای مختلف است توسط فردی که نوشتن و خواندن را فرانگرفته، از [[معجزات الهی]] به حساب میآید.<ref>ربیعنیا، «امی»، ص۴۰۰.</ref> | ||
== گزیده سخنان == | ==سخنان پیامبر== | ||
در بین منابع شیعه، کتابهایی وجود دارد که مجموعه احادیث پیامبر را جمعآوری کرده یا باب جداگانهای را به احادیث نبوی اختصاص دادهاند. از جمله این منابع میتوان به این موارد اشاره کرد: | |||
* ''[[تحف العقول|تحف العقول عن آل الرسول(ص)]]'' نوشته [[ابنشعبه حرانی]] از علما و فقهای بزرگ شیعه در قرن چهارم هجری. این کتاب مجموعه ای ارزشمند از سخنان و نصایح حضرت رسول خدا(ص) و [[اهلبیت(ع)]] است که باب جداگانهای برای سخنان پیامبر(ص) اختصاص داده است. | |||
* ''[[المجازات النبویه|المَجازات النبویة]]'' نوشته [[سید رضی]]. این اثرِ حدیثی به جنبه ادبی، بیان اشارات، تنبیهات، کنایات و تشبیهات سخنان پیامبر(ص) پرداخته است. | |||
* ''[[مکاتیب الرسول]]''، اثر [[علی احمدی میانجی]] است. این کتاب، حاوی نامههای پیامبر(ص) خطاب به پادشاهان، مسئولان، کارگزاران و نوشتارهایی در ارتباط با عهدنامهها، قراردادها و برخی موضوعات متفرقه دیگر است. | |||
* ''[[سنن النبی]]'' نوشته [[علامه طباطبایی]]. این کتاب به منظور آشنایی با کلیات [[اخلاق]] و طرز سیر و سلوک و رفتار و آنچه که مجموعاً «سنّت پیامبر» نامیده میشود تألیف شده است. | |||
* ''[[نهج الفصاحه]]''، گردآوری [[ابوالقاسم پاینده]]. این کتاب که در دو قسمت احادیث و خطبه ها، تنظیم شده، مشتمل بر روایات و کلمات حضرت پیامبر اکرم(ص) است. | |||
=== گزیده سخنان === | |||
{{ستون-شروع}} | {{ستون-شروع}} | ||
* مؤمن نباید بدون همسایه خود سیر شود.<ref>«لایشبع المؤمن دون جاره». پاینده، نهج الفصاحه، | * مؤمن نباید بدون همسایه خود سیر شود.<ref>«لایشبع المؤمن دون جاره». پاینده، نهج الفصاحه، ص۶۸۳، شماره ۲۵۴۵.</ref> | ||
* مؤمن به | * مؤمن به کمین، خون کسی نریزد.<ref>«لایفتک مؤمن». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۶۸۳، شماره ۲۵۵۰.</ref> | ||
* ایمان بیعمل و عمل بیایمان پذیرفته نیست.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۶۸۴، شماره ۲۵۵۳.</ref> | * ایمان بیعمل و عمل بیایمان پذیرفته نیست.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۶۸۴، شماره ۲۵۵۳.</ref> | ||
* سه چیز است که در هرکه نیست کارش سرانجام نگیرد: تقوائی که وی را از گناه باز دارد و اخلاقی که با مردم مدارا کند و حلمی که با آن سبکی سبکسران دفع کند.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۴۲۴، شماره ۱۲۸۸.</ref> | * سه چیز است که در هرکه نیست کارش سرانجام نگیرد: تقوائی که وی را از گناه باز دارد و اخلاقی که با مردم مدارا کند و حلمی که با آن سبکی سبکسران دفع کند.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۴۲۴، شماره ۱۲۸۸.</ref> | ||
* با | * با دیگران آسان بگیر تا با تو آسان بگیرند.<ref>«اسمح یسمح لک». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۲۱۱، شماره ۲۹۳.</ref> | ||
* پاداش نیکوکاری و پیوند خویشاوندان از | * پاداش نیکوکاری و پیوند خویشاوندان از نیکیهای دیگر زودتر میرسد و کیفر ستمکاری و بریدن از خویشاوندان از بدهای دیگر سریعتر میرسد.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۲۱۱، شماره ۲۹۱.</ref> | ||
* آفت دین سه چیز است: دانای بدکار، پیشوای ستمکار، و تلاشگر نادان.<ref>«آفة الدین ثلاثة: فقیه فاجر و امام جائر و مجتهد جاهل». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۵۶، شماره ۴.</ref> | * آفت دین سه چیز است: دانای بدکار، پیشوای ستمکار، و تلاشگر نادان.<ref>«آفة الدین ثلاثة: فقیه فاجر و امام جائر و مجتهد جاهل». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۵۶، شماره ۴.</ref> | ||
* منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است.<ref>«ابغض الحلال الی الله الطلاق». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۵۷، شماره ۱۶.</ref> | * منفورترین چیزهای حلال در پیش خدا طلاق است.<ref>«ابغض الحلال الی الله الطلاق». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۵۷، شماره ۱۶.</ref> | ||
خط ۳۹۰: | خط ۳۹۲: | ||
* محبوبترین بندگان خدا نزد خدا کسی است که برای بندگان خدا سودمندتر است.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۶۳، شماره ۸۶.</ref> | * محبوبترین بندگان خدا نزد خدا کسی است که برای بندگان خدا سودمندتر است.<ref>پاینده، نهج الفصاحه، ص ۱۶۳، شماره ۸۶.</ref> | ||
* بهترین شما کسانی هستند که برای زنان خود بهتر باشند.<ref>«خیارکم خیارکم لنسائهم». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۴۶۵، شماره ۱۴۷۷.</ref> | * بهترین شما کسانی هستند که برای زنان خود بهتر باشند.<ref>«خیارکم خیارکم لنسائهم». پاینده، نهج الفصاحه، ص ۴۶۵، شماره ۱۴۷۷.</ref> | ||
* دو گروه از امّت من هستند كه اگر آنها درست شوند امّتم درست شود و اگر آنها فاسد گردند امّتم فاسد گردد. عرض شد: اى رسول خدا! آن دو گروه كدامند؟ فرمود: فقيهان و | * دو گروه از امّت من هستند كه اگر آنها درست شوند امّتم درست شود و اگر آنها فاسد گردند امّتم فاسد گردد. عرض شد: اى رسول خدا! آن دو گروه كدامند؟ فرمود: فقيهان و زمامداران.<ref>شیخ صدوق، خصال،۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۷.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* '''تاریخ پیامبر اسلام'''، [[محمدابراهیم آیتی|محمد ابراهیم آیتی]]، تجدید نظر و اضافات و کوشش: [[ابوالقاسم گرجی]]، [[تهران]]: [[دانشگاه تهران]]، ۱۳۷۸ش. | * '''تاریخ پیامبر اسلام'''، [[محمدابراهیم آیتی|محمد ابراهیم آیتی]]، تجدید نظر و اضافات و کوشش: [[ابوالقاسم گرجی]]، [[تهران]]: [[دانشگاه تهران]]، ۱۳۷۸ش. | ||
خط ۴۱۴: | خط ۴۰۲: | ||
*[[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم(ص)، [[جعفر سبحانی]]، دفتر تبلیغات اسلامی، بوستان کتاب قم، چاپ ۲۶، ۱۰۲۲صفحه. | *[[فروغ ابدیت (کتاب)|فروغ ابدیت]]، تجزیه و تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم(ص)، [[جعفر سبحانی]]، دفتر تبلیغات اسلامی، بوستان کتاب قم، چاپ ۲۶، ۱۰۲۲صفحه. | ||
* [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم]]، تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم در ۳۵ جلد نوشته سید جعفر مرتضی عاملی، قم، دارالحدیث،۱۴۱۲ق. | * [[الصحیح من سیرة النبی الاعظم (کتاب)|الصحیح من سیرة النبیّ الأعظم]]، تحلیل کاملی از زندگی پیامبر اکرم در ۳۵ جلد نوشته سید جعفر مرتضی عاملی، قم، دارالحدیث،۱۴۱۲ق. | ||
*همنام گلهای بهاری: نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی(ص)، حسین سیدی ساروی، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۷ش، ۲۹۶ صفحه. | *همنام گلهای بهاری: نگاهی نو به زندگی و شخصیت پیامبر گرامی(ص)، حسین سیدی ساروی، دفتر نشر معارف، ۱۳۹۷ش، ۲۹۶ صفحه. | ||
*زیستن با پیامبر، محوریابی سخنان حضرت رسول(ص)، مهدی رضایی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا وسیما، چاپ اول ۱۳۸۳ش، ۲۰۸صفحه. | *زیستن با پیامبر، محوریابی سخنان حضرت رسول(ص)، مهدی رضایی، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا وسیما، چاپ اول ۱۳۸۳ش، ۲۰۸صفحه. | ||
ویرایش