پرش به محتوا

ازدواج موقت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۸۶۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳
خط ۲۶: خط ۲۶:
در گفتاری از عمر بن خطاب نقل شده که دو متعه وجود دارد که در زمان پیامبر اسلام جایز بوده؛ ولی او از آنها نهی و انجام‌دهندگان را مجازات می‌کند: یکی ازدواج موقت و دیگری [[متعة الحج|مُتعهٔ حج]].<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۳۹۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۳.</ref>
در گفتاری از عمر بن خطاب نقل شده که دو متعه وجود دارد که در زمان پیامبر اسلام جایز بوده؛ ولی او از آنها نهی و انجام‌دهندگان را مجازات می‌کند: یکی ازدواج موقت و دیگری [[متعة الحج|مُتعهٔ حج]].<ref>قرطبی، تفسیر قرطبی، ۱۳۸۴ق، ج۲، ص۳۹۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۰، ص۴۳.</ref>


==احکام فقهی==
فقیهان شیعه چهار رکن برای ازدواج موقت در نظر گرفته و احکامی برای هر رکن بیان کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۲۹؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۹.</ref> این ارکان عبارتند از:
===صیغه عقد===
{{اصلی|صیغه ازدواج}}
صیغه یا [[ایجاب و قبول]] در ازدواج موقت، بنا به‌فتوای فقها باید صریح و روشن<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۲۹.</ref> و به زبان عربی باشد.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۹.</ref> همچنین به [[اجماع]] فقها، مدت زمان عقد و مقدار [[مهریه]] در آن باید معلوم باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۲ و ص۱۷۲.</ref> براین اساس اگر طرفین عقد بخواهند خودشان صیغه عقد را جاری کنند، پس از تعیین مقدار مهریه و مدت زمان عقد به‌طور واضح، ابتدا باید زن خطاب به مرد بگوید «زَوَّجْتُکَ نَفْسی عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ فی المُدَّةِ المَعْلُومَة؛ خودم را به ازدواج تو در آوردم، به مَهری که معیّن شده، در مدت معلوم.» و بلافاصله مرد بگوید «قَبِلْتُ التَّزْویجَ عَلَی المَهْرِ الْمَعْلُومِ فی المُدَّةِ المَعْلُومَة؛ قبول کردم ازدواج را با مهر معلوم، در مدت معلوم».<ref>[https://www.sistani.org/persian/book/26578/6087/ «عقد موقت»]، سایت رسمی دفتر مرجع عالیقدر آقای سیدعلی حسینی سیستانی.</ref>
به‌گفته فقها، زن می‌تواند به‌جای کلمه «زَوَّجتُک؛ به ازدواج تو درآوردم»، از کلمات «مَتَّعتُک؛ به متعه تو در آوردم» و «أنکَحْتُک؛ به نکاح تو در آوردم»، نیز استفاده کند و مرد می‌تواند با هر لفظی که نشان‌دهنده رضایت او باشد، مانند «قَبلتُ؛ قبول کردم» و «رضیتُ؛ رضایت دادم»، رضایتش را ابراز کند.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲۸.</ref>
بنا به دیدگاه برخی فقها در صورتی که طرفین عقد نتوانند صیغه را به عربی بخوانند، حتی اگر توانایی گرفتن وکیل برای جاری کردن صیغه را داشته باشند، اگر به زبان دیگری غیر از عربی آن را جاری کنند، عقد صحیح است.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> برخی دیگر گفته‌اند در هر حال می‌توان صیغه عقد را به هر زبانی جاری کرد.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۳۰ق، ص۷۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱۶، ص۲۱۵ و ج۲۴، ص۲۱۵؛ خویی، کتاب النکاح، دار العلم، ج۲، ص۱۶۴.</ref>
===طرفین عقد===
{{جعبه نقل قول
{{جعبه نقل قول
  |عنوان=
  |عنوان=
خط ۵۵: خط ۴۵:
  |شکل‌بندی منبع =
  |شکل‌بندی منبع =
}}
}}
بنا به دیدگاه فقها، ازدواج موقت بین مرد و زن مسلمان و همچنین میان مرد مسلمان و زن [[اهل کتاب|کتابی]] صحیح است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲۹؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۶ق، ج۲۴، ص۴.</ref> ازدواج موقت میان زن مسلمان و مرد کتابی صحیح نیست.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲۹.</ref> همچنین ازدواج مسلمان با [[کفر|غیر کتابی]]، به اجماع فقها جایز نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۲۷.</ref>


از نظر فقها ازدواج موقت با دختر [[بکارت|باکره]]، [[مکروه]] است و در صورت ازدواج، [[بکارت|ازاله بکارت]] او کراهت دارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۰.</ref> در جایز بودن ازدواج موقت با دختر باکره [[رشیده]]،{{یاد|رشید یا رشیده در فقه به کسی اطلاق می‌گردد که توانایی اصلاح امور مالی و قدرت تدبیر در این امور را دارد. (برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۶، ص۴۸.) ناصر مکارم شیرازی، در پاسخ به استفتائی، دختر رشیده را دختران با سن بالای سی سال معرفی کرده است. («منظور از دختر رشیده در امر ازدواج»، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی.)}} بدون اذن ولیّ (پدر و جد پدری) او، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> فقیهانی همچون [[شیخ صدوق]]، [[شیخ طوسی]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|صاحبْ‌حدائق]] و بیشتر فقهای معاصر بر این نظرند که دختر باکره برای ازدواج موقت یا دائم، نیاز به اجازه دارد.<ref>شیخ صدوق، الهدایة، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۳؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ۱۴۰۶ق، ج۲۳، ص۲۱۲-۲۱۴؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> عده‌ای دیگر مانند [[شیخ مفید]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[سید مرتضی]]، [[محقق حلی]]، بر این عقیده‌اند که دختر باکره‌ای که رشیده است، برای ازدواج، نیازی به اذن ولی‌اش ندارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref>
==احکام فقهی==
 
برخی از احکام ازدواج موقت، طبق فتواهای فقیهان شیعه، به شرح زیر است:
===مهریه===
{{اصلی|مهریه}}
به اجماع فقها، ذکر مهریه در عقد موقت، شرط صحت این عقد است و بدون آن، عقد صحیح نیست و همین یکی از وجوه تمایز ازدواج موقت از ازدواج دائم است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۲.</ref> به‌محض بستن عقد، زن، مالک مهریه می‌شود، اما استقرار ملکیت او نسبت به همه مهریه، پس از دخول و تمیکن از مرد در مدت تعیین‌شده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۴.</ref> در صورتی که مرد، مدت را پیش از دخول ببخشد، پرداخت نصف مهریه بر عهده‌اش لازم می‌آید.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۰.</ref>
 
===مدت===
به اجماع فقها،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۷۲.</ref> ذکر مدت در عقد موقت، شرط صحت آن است<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۰.</ref> و بنا به دیدگاه مشهور فقها اگر در عقد موقت، مدت ذکر نشود، به عقد دائم تبدیل می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۷۲.</ref> همچنین مشهور فقها بر این عقیده‌اند که تجدید کردن عقد موقت و یا تبدیل آن به عقد دائم، پیش از تمام شدن یا بخشیدن مدت عقد پیشین، صحیح نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۲۰۲.</ref>
 
==سایر احکام==
برخی دیگر از احکامی که فقها برای ازدواج موقت بیان کرده‌اند، به‌شرح زیر است:
===عده===
{{اصلی|عده}}
بنا به دیدگاه فقها پس از اتمام مدت معین‌شده در عقد موقت یا بخشیدن مدت از سوی مرد، اگر دخول صورت گرفته باشد و زن [[حیض]] نشود (چنان‌چه در سن حیض باشد و یائسه نباشد)، باید ۴۵ روز [[عده]] نگه دارد و در صورت حیض شدن، بنا به دیدگاه برخی فقیهان، عده او دو حیض است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲.</ref> اگر پیش از دخول، مدت عقد پایان یابد یا مرد آن را ببخشد، بر عهده زن نیست که عده نگه دارد.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۱.</ref> اگر مرد وفات کند، حتی اگر دخول صورت نگرفته باشد، زن باید عده وفات، یعنی چهار ماه و ده روز عده نگه دارد.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref>
===طلاق===
{{اصلی|طلاق}}
در ازدواج موقت، طلاق وجود ندارد، بلکه با پایان یافتن مدت عقد و همچنین بخشیدن مدت از سوی مرد، جدایی محقق می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۵.</ref> همچنین اموری مانند [[ایلاء]] و [[لعان]] در ازدواج موقت، واقع نمی‌شود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۱-۵۳۲؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> در وقوع [[ظهار]] اختلاف نظر است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲.</ref>
 
===ارث===
{{اصلی|ارث}}
بنا به دیدگاه مشهور فقها، در ازدواج موقت زن و مرد از یکدیگر ارث نمی‌برند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۹۰.</ref> برخی فقها بر این نظرند که اگر طرفین عقد، ارث بردن از یکدیگر یا یکی از دیگری را در عقد شرط کرده باشند، مطابق شرط باید عمل شود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲.</ref>


===نفقه===
* در ازدواج موقت، [[صیغه ازدواج|صیغه]] باید صریح و روشن<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۴۲۹.</ref> و به زبان عربی باشد.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۳، ص۹.</ref> همچنین مدت زمان عقد و مقدار [[مهریه]] در آن باید معلوم باشد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۲ و ص۱۷۲.</ref>
{{اصلی|نفقه}}
* بنا به دیدگاه برخی فقها، در صورتی که طرفین عقد نتوانند صیغه را به عربی بخوانند، حتی اگر توانایی گرفتن وکیل برای جاری کردن صیغه را داشته باشند، اگر به زبان دیگری غیر از عربی آن را جاری کنند، عقد صحیح است.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۶۴.</ref> برخی دیگر گفته‌اند در هر حال می‌توان صیغه عقد را به هر زبانی جاری کرد.<ref>شیخ انصاری، کتاب النکاح، ۱۴۳۰ق، ص۷۹؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱۶، ص۲۱۵ و ج۲۴، ص۲۱۵؛ خویی، کتاب النکاح، دار العلم، ج۲، ص۱۶۴.</ref>
بنا به اجماع فقها،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۳۰۳.</ref> نفقه زن در طول مدت معین‌شده در ازدواج موقت، بر عهده شوهر نیست.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۵.</ref> البته اگر شرط کرده باشند، نفقه ثابت می‌شود.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۵.</ref> همچنین گفته‌اند [[حق هم‌خوابی]] در ازدواج موقت واقع نمی‌شود؛ مگر آن که شرط کرده باشند.<ref>مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۸.</ref>
* ازدواج موقت بین مرد مسلمان و زن [[اهل کتاب|اهل‌کتاب]] صحیح است؛<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲۹؛ بحرانی، الحدائق الناضرة، ۱۴۰۶ق، ج۲۴، ص۴.</ref> اما میان زن مسلمان و مرد اهل‌کتاب صحیح نیست.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲۹.</ref> همچنین ازدواج مسلمان، چه مرد باشد چه زن، با غیرمسلمانی که اهل‌کتاب نیست، حرام است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۲۷.</ref>
* ازدواج موقت با دختر [[بکارت|باکره]]، [[مکروه]] است و در صورت ازدواج، [[بکارت|ازالهٔ بکارت]] او کراهت دارد.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۰.</ref>
* در جایز بودن ازدواج موقت با دختر باکره [[رشیده]]،{{یاد|رشید یا رشیده در فقه به کسی اطلاق می‌گردد که توانایی اصلاح امور مالی و قدرت تدبیر در این امور را دارد. (برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۶، ص۴۸.) ناصر مکارم شیرازی، در پاسخ به استفتائی، دختر رشیده را دختران با سن بالای سی سال معرفی کرده است. («منظور از دختر رشیده در امر ازدواج»، سایت پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی.)}} بدون اذن ولیّ (پدر و جد پدری) او، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۱۲۰-۱۲۱.</ref> فقیهانی همچون [[شیخ صدوق]]، [[شیخ طوسی]]، [[یوسف بن احمد بحرانی|صاحبْ‌حدائق]] و بیشتر فقهای معاصر بر این نظرند که دختر باکره برای ازدواج موقت یا دائم، نیاز به اجازه دارد.<ref>شیخ صدوق، الهدایة، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۰؛ شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۲۵۳؛ بحرانی، الحدائق الناظرة، ۱۴۰۶ق، ج۲۳، ص۲۱۲-۲۱۴؛ رساله توضیح المسائل مراجع، ۱۳۹۲ش، ج۲، ص۵۹۰.</ref> عده‌ای دیگر مانند [[شیخ مفید]]، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]، [[سید مرتضی]]، [[محقق حلی]]، بر این عقیده‌اند که دختر باکره‌ای که رشیده است، برای ازدواج، نیازی به اذن ولی‌اش ندارد.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۹۵ق، ج۲۹، ص۱۷۵؛ شیخ مفید، احکام النساء، قم، ص۳۶؛ سید مرتضی، رساله الشریف مرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۳۵؛ محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۰۹.</ref>
* کر مهریه در عقد موقت، شرط صحت این عقد است و بدون آن، عقد صحیح نیست و همین یکی از وجوه تمایز ازدواج موقت از ازدواج دائم است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۶۲.</ref>
* به اجماع فقها،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۷۲.</ref> ذکر مدت در عقد موقت، شرط صحت آن است<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۰.</ref> و بنا به دیدگاه مشهور فقها، اگر در عقد موقت، مدت ذکر نشود، به عقد دائم تبدیل می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۷۲.</ref>
* بنا بر فتوای مشهور فقها، تمدید عقد موقت یا تبدیل آن به عقد دائم، پیش از تمام شدن یا بخشیدن مدت عقد پیشین، صحیح نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۲۰۲.</ref>
* پس از اتمام مدت معین‌شده در عقد موقت یا بخشیدن مدت از سوی مرد، اگر دخول صورت گرفته باشد و زن [[حیض]] نشود (چنان‌چه در سن حیض باشد و یائسه نباشد)، باید ۴۵ روز [[عده]] نگه دارد و در صورت حیض شدن، بنا به دیدگاه برخی فقیهان، عده او دو حیض است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲.</ref>
* اگر پیش از دخول، مدت عقد پایان یابد یا مرد آن را ببخشد، بر عهده زن نیست که عده نگه دارد.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۱.</ref>
* اگر مرد وفات کند، حتی اگر دخول صورت نگرفته باشد، زن باید عده وفات، یعنی چهار ماه و ده روز عده نگه دارد.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲؛ شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۷.</ref>
* در ازدواج موقت، [[طلاق]] وجود ندارد؛ بلکه با پایان یافتن مدت عقد یا بخشیدن مدت از سوی مرد، جدایی محقق می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۱۰۵.</ref>
* بنا به دیدگاه مشهور فقها، در ازدواج موقت زن و مرد از یکدیگر ارث نمی‌برند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۰، ص۱۹۰.</ref> برخی فقها بر این نظرند که اگر طرفین عقد، ارث بردن از یکدیگر یا یکی از دیگری را در عقد شرط کرده باشند، مطابق شرط باید عمل شود.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۳۲.</ref>
* بنا به اجماع فقها،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۱، ص۳۰۳.</ref> در ازدواج موقت، [[نفقه]] زن برعهده شوهر نیست.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۵.</ref> البته اگر شرط کرده باشند، نفقه ثابت می‌شود.<ref>سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲۵، ص۱۰۵.</ref>


==ادله مشروعیت==
==ادله مشروعیت==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۳

ویرایش