کاربر:E.ahmadi/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

چگونگی تاسیس

پیش از تأسیس دارالتقریب، اندیشه‌های دیگری در زمینه وحدت اسلامی و وحدت امت وجود داشت؛ از جمله آنها ایده مرکز دینی و گفتمانی سید جمال‌الدین اسدآبادی(۱۲۵۴-۱۳۱۴ق) است که در نیمه دوم قرن نوزدهم به آن دعوت می‌کرد. در این طرح عالمان دینی نهضت اصلاحی او نیز به این ایده شناخته می‌شد. زیرا او می‌خواست بر این حقیقت تأکید کند که سرنوشت، آینده و پیشرفت جهان اسلام تنها از طریق مفهوم دانشگاه اسلامی محقق می‌شود.

ایده دانشگاه اسلامی پس از سیدجمال الدین و متلاشی شدن دولت خلافت عثمانی که که با شکل‌گیری آن ارتباط تنگاتنگی داشت، فراموش شد و اندیشه‌های دیگری جایگزین شد که برجسته‌ترین آن، «تقریب مذاهب اسلامی» بود. فضای جهان اسلام در دهه سی و چهل قرن بیستم بین اهل‌سنت و شیعیان بسیار پرتنش بود. دشمنان اسلام موفق شده بودند موانع بزرگی بین مذاهب ایجاد کنند بطوریکه اتهاماتی را به هم رد و بدل می کردند.[۱] بدون اینکه به این فکر کنند که بر سر یک میز بنشینند و صحبت‌های یکدیگر را بدون تنش بشنوند. در همین برهه خبر اعدام یک فرد ایرانی بنام سید ابوطالب یزدی به اتهام توهین به کعبه و قصد نجس کردن آن، در موسم حج منتشر شد. تحقیقات حاکی از وجود فضای بی اعتمادی، سوء ظن و اتهام در میان مسلمانان بیان می‌کرد. زیرا آن سید به‌هنگام طواف به حالت تهوع افتاد و نتوانست خود را کنترل کند. برای جلوگیری از آلوده شدن محوطه، لباسهایش را جمع نموده و در لباسش استفراغ می‌کند. پلیس جلوی او را می گیرد و از علت حمل آن لباسها می‌پرسد، چون از توضیحات فارسی سید ابوطالب چیزی نمی‌فهمد، او را به قوه قضائیه می‌سپارد. در آنجا نیز زبان او را نمی‌فهمند، با شهادت دادن چند سلفی مصری، قاضیان حجاز او را به قصد اهانت و نجس کردن خانه خدا به اعدام محکوم می‌کنند و گردنش را می‌زنند.

این حادثه محمد تقی قمی(۱۲۸۹-۱۳۶۹ش) روحانی وحدت‌گرای شیعه، را به واکنش وادار کرد و باعث حرکت دادن او برای شکستن حصارهای انزوا میان اهل‌سنت و شیعه کرد. او اعتقاد داشت که این حرکت فرهنگی[۲] باید در مکانی صورت گیرد که بر کل جهان اسلام تأثیر گذارد. از اینرو کشور مصر و دانشگاه الازهر را انتخاب کرد.

سفر به مصر جهت تأسیس مرکز تقریب

محمد تقی قمی که پروژه خود را مستلزم تسلط بر زبان عربی می‌دانست، به لبنان رفت و به مدت هفت یا هشت ماه با نویسندگان و بزرگان، معاشرت کرد. سپس لبنان را به مقصد مصر ترک کرد و با شیخ محمد مراغی که در آن زمان استاد دانشگاه الازهر بود، ارتباط گرفت. ایده ارتباط بین مذاهب اسلامی و آشنایی بیشتر با آنها با یکدیگر را به او مطرح کرد. مراغی ضمن پاسخ مثبت، پیشنهاد می‌کند که آقای قمی کار خود را از تدریس فلسفه در الازهر شروع کند. اینچنین شیخ قمی علاوه بر تدریس، بخشی از وقت خود را در کتابخانه دانشگاه سپری می‌کرد. او خانه‌ای ساده برای سکونت و فعالیت علمی خود اجاره نمود که بعدها، مرکز دارالتقریب قاهره شد.

با فراهم شدن زمینه ارتباط با جمع زیادی از عالمان، ادیبان و فرهیختگان، شیخ قمی ارتباط گسترده‌ای با آنان برقرار کرد. جلساتی با موضوع بررسی نگرانی‌های مسلمانان، مشکلات فرقه‌ها و شبهه‌های مذاهب بصورت پی در پی در راهرو های دانشگاه و یا در منزل شیخ قمی برگزار می‌شد. به وسیله این جلسات ایده تقریب بین مذاهب به بلوغ رسید و به تعداد همفکران شیخ قمی افزوده می‌شد. او از میان آنان، اولین گروه تقریب برگزید که عبارت‌ از: حسن البنا، عبدالعزیز عیسی، علی المؤید از یمن و آلوسی فرزند صاحب تفسیر روح المعانی و... بودند. آنان مؤسسه‌ای به نام دارالتقریب تشکیل دادند و منزلش را محل فعالیت خود انتخاب کردند.

اولین هیئت مدیره دارالتقریب در سال ۱۹۴۷ میلادی تشکیل یافت که شامل بیست عضو و تعدادی از عالمان شیعه امامیه و زیدی مذهب در آن حضور داشتند.

ریاست در ابتدا بر عهده محمدعلی علوبه پاشا، مصلح مصری بود که در چندین دوره وزیر اوقاف و اولین سفیر آن کشور در پاکستان بشمار می‌رفت. عبدالمجید سلیم، رئیس کمیته فتوای الازهر، احمد حسین، مفتی وزارت اوقاف، محمود شلتوت، محمد عبداللطیف دراز نماینده الازهر، شیخ عیسی ممنون، عضو شورای علما و حسن البنا، رئیس اخوان المسلمین، عبدالوهاب خلاف و علی الخفیف از اساتید فقه و تشریع الازهر و محمد المدنی، از جمله اعضا بودند. همچنین حاج امین الحسینی، مفتی فلسطین، محمد تقی قمی به نمایندگی از شیعیان امامیه، علی بن اسماعیل المؤید و قاضی محمد بن عبدالله العمری به نمایندگی از زیدیه حضور داشتند.

اساسنامه گروه نشان می‌داد که می‌خواهند فراتر از نهادی جهت جمع‌آوری سخنان مسلمانان، فرقه‌ها و مذاهب مختلف باشند، بلکه به عنوان اتحادیه یا دانشگاهی برای تمام کشورهای اسلامی فراتر از مرزهای مصر تبدیل شود. طبق اساسنامه یکی از اهداف، رفع هرگونه اختلاف بین دو قوم یا دو فرقه مسلمان است.[۳] همچنین برگزاری کنفرانس‌های عمومی در باب مسائل دینی با حضور رهبران اسلامی از جمله برنامه‌های مورد اشاره در اساسنامه بود.[۴] گروه می‌خواست از طریق نشر اصول اسلامی به زبان‌های مختلف و روشن ساختن نیاز جامعه به آن‌، در دعوت به اسلام نقش آفرینی کند.[۵]

دستاوردهای دارالتقریب

چاپ مجله رساله الاسلام

مجله رساله الاسلام در سال ۱۳۶۸ شمسی آغاز به کار کرد. تا سال ۱۳۹۲ شمسی با چهار شماره در سال، جمعا در شصت شماره منتشر شد. این مجله صرفا بازتاب کننده فعالیتهای دارالتقریب نبود، بلکه اندیشه‌های سایر شخصیت‌های اسلامی که در چارچوب اصول کلی اسلام بود، به صراحت نظر آنان را بیان می‌کرد. این مجله به سرعت در سرتاسر جهان اسلام جا باز کرد و اعتماد بسیاری از علمای مذاهب را به خود جلب کرد و مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفت. علمای مذاهب برای اعلام حمایت از خط تقریب به او نامه می‌نوشتند یا با صداقت و اشتیاق از او انتقاد می‌کردند. علمای مذاهب اسلامی برای اولین بار پس از قرن‌ها بیگانگی از همدیگر در صفحات آن مجله در کنار هم نظرات و عقاید خود را بیان می‌کردند و به تمامی نظرات، ایده ها و سوالات به همراه پاسخ مناسب ارائه می‌شد.


نویسندگان مجله

نویسندگان مشهوری از عالمان و مراجع شیعه، نجف و قم، بزرگان و عالمان الازهر مصر و اساتید دانشگاه‌های اسلامی، با این مجله همکاری می‌کردند.

از شیعیان عبارت‌اند از: سید حسین بروجردی، محمد تقی قمی، محمد حسین کاشف الغطاء، سید هبه الدین شهرستانی، سید عبدالحسین شرف الدین عاملی، محمد صالح مازندرانی، محمدجواد مغنیه، عبدالحسین الرشتی و سید محمدتقی خوانساری و عبدالحسین بن الدین، سید صدرالدین صدر.

از اهل سنت: عبدالمجید سلیم، محمود شلتوت، محمد ابوزهره، محمد المدنی (مدیر مسئول مجله)، عبدالعزیز عیسی (مدیر اداره مجله) و بسیاری دیگران.

همچنین احمد امین، عباس محمود العقاد، محمد فرید وجدی از جمله نویسندگان مشهور آن زمان این تحریریه بودند.

مکاتبات آقای بروجردی با شیخ عبدالمجید سلام

عبدالمجید سلیم در دار التقریب نقش برجسته‌ای ایفا می‌کرد. محبت و علاقه او به اهل بیت(ع) در گفتار و نوشتارش روشن بود. سعی در برطرف کردن ظلم تاریخی از مکتب اهل بیت و پیروان آنان داشت. علاقه او به رفع موانع انزوا میان اهل سنت و شیعه، باعث شد حتی پس از پیوستن به مقامات الازهر، ضمن حفظ پیوند خود با سایر مقامات، به عنوان نماینده گروه تقریب، خود را معرفی می‌کرد.

عبدالمجید سلیم اولین کسی بود که به قم و به شخص آیت الله بروجردی نامه نوشت. این تعامل بسیار مهمی بین دو شخصیت بزرگ اهل سنت و شیعه در آن زمان به حساب می‌آمد که از طریق شیخ قمی یا مسافران بین مصر و ایران ادامه داشت. آقای بروجردی هم با کمال احترام به پیام‌های ایشان پاسخ می‌داد.

سید بروجردی کتاب المبسوط شیخ طوسی که یک دوره کامل فقه شیعه است، برای عبدالمجید سلیم فرستاد. او از این کتاب شگفت زده شد و قبل از شرکت در جلسات استفتاء به این کتاب مراجعه می‌کرد. او بدلیل آشنایی بر فقه شیعه به وسیله این کتاب، روح تقریب در فتواهایش متجلی شد.

فتوای جایز بودن پیروری از فقه شیعه

عبدالمجید سلیم که از گستردگی فقه شیعه و نزدیکی آن به شریعت شناخت بیشتری پیدا کرده بود، این مساله در جهت گیری فعالیت‌های او تأثیر گذار بود. او ده سال قبل از صدور فتوای معروف شلتوت، زمینه‌ای برای فقه تطبیقی بین مذاهب در دانشگاه الازهر، آماده کرد. هنگامی که فضا را برای انجام این کار آماده دید، جلسه‌ای را برای بررسی آن مشخص کرد. قبل از جلسه، اعضای گروه تقریب، بسته‌هایی از چند کشور اروپایی دریافت کردند.[۶] در آن بسته‌ها کتابی منسوب به یکی از عالمان شیعه بود که این دیدگاه «صدور فتوای جواز عبادت بر طبق فقه شیعه» را تضعیف می‌کرد. این حرکت در زمان دقیقی صورت گرفت تا مانع یک گام مهم تقریبی باشد.

از آنجایی که آن کتاب شامل مطالبی علیه خلیفه اول و دوم بود، در جلسه مقرر، آن کتاب را سندی دانستند که ماهیت اصلی شیعیان را معرفی می‌کند.[۷]

شیخ قمی که در آن فضا، مضطرب شده بود و سخنی نمی‌گفت، در مورد واکنش عبدالمجید سلیم می‌نویسد که او در کمال آرامش با آنان نگاه می‌کرد و به حرفهایشان گوش می‌داد، وقتی فضا نسبتاً آرام شد، از آنان پرسید که این بسته‌ها از کجا آمده است؟ و هدف از ارسال کنندگان آنها چیست؟ و چرا در این زمان ارسال شده است؟ اگر شیعه و سنی فرقی نداشتند، نیازی به گروه تقریب، دارالتقریب و مجله رساله الاسلام نداشتیم. پس از آنکه وجود تفاوت را دانستیم، این طرح را شروع کردیم تا بر مشترکات تمرکز کنیم، اختلافات را کاهش دهیم و شبهات را برطرف کنیم. آیا دستانی که با چاپ کتابی در اروپا حساسیت‌های اهل سنت را نسبت به شیعیان تحریک می‌کند و در این زمان حساس برای شما می‌فرستد. آیا این از باب محبت به اهل سنت و به مصلحت مسلمانان است؟ آیا از خود درباره صحت انتساب این کتاب به نویسنده‌اش پرسیده‌اید؟ اگر فرض بر این باشد که این صحیح است، آیا آنچه که در آن آمده، مسلمان را از دایره اسلام دور نمی‌کند و او را از پیوند برادری اسلامی باز نمی‌دارد؟ [۸] پس از صحبتهای او، فضا آرام شد اما صدور فتوا ده سال تأخیر افتاد و شیخ محمود شلتوت این پروژه را تکمیل کرد.

معرفی تفسیر مجمع البیان توسط عبدالمجید

یکی از طرحهای تقریبی عبدالمجید سلیم، معرفی تفسیر مجمع البیان به عرصه جهان اسلام بود. وقتی این تفسیر را مطالعه کرد، گمشده خود را در آن یافت. آنرا تفسیری دارای عمق علمی، گستردگی مطالب، جامع و دارای صراحت بیان دید. از همه مهمتر به دور از تعصب آراء اهل سنت و شیعه را در کنار هم آورده است. پس نامه‌ای به دارالتقریب نوشت و این تفسیر را ستود و گروه را به چاپ آن دعوت کرد. و در مقدمه بر کتاب آن را کتابی گرانسنگ، سرشار از دانش و معرفت، مملوّ از فواید و معانی با ترتیبی نیکو و شایسته معرفی کرد. همچنین این تفسیر را سرآمد تمام تفاسیر قرآن و مرجع تمام دانش‌ها و مباحث قرآنی دانست.[۹] این نصیحت، محمود شلتوت را بر آن داشت تا این تفسیر را با دقت بررسی کند و مقدمه‌ای بر آن بنویسد که حاکی از شیفتگی او به تفسیر و نویسنده آن است. [۱۰] سرانجام تفسیر مجمع البیان با نامه شیخ سلیم و مقدمه شیخ شلتوت چاپ شد.

اقدام شلتوت به جمع آوری احادیث مشترک

شیخ شلتوت مفسر و ادیبی بود که قسمتی از مجله رساله الاسلام را به تفسیرش اختصاص داده بودند. که در آن وضوح، عمق، اصالت و مدرنیته را در هم آمیخته بود.

از بارزترین فعالیت تقریبی او، همراهی با مراجع شیعه در زمان ریاست بر دانشگاه الازهر است. نامه‌هایی به سید بروجردی در قم [۱۱] و به سید محسن حکیم در نجف می‌نوشت.[۱۲] در زمان ریاست بر دانشگاه الازهر، طرحی بنام «شلتوت - قمی» آغاز شد که در آن احادیث اهل سنت و شیعه در موضوعات مختلف گردآوری می‌شد. این کار تقریبی بسیار مهم، راه‌های تحقیق را در اختیار محققان قرار می‌داد و تقریب بین دو گروه در سنت را پس از توافق کامل آنها بر کتاب خداوند متعال را به ارمغان می‌گذاشت.[۱۳] ناظر اجرای طرح، شیخ محمد محمد المدنی بود، سپس تعدادی از شاگردان شیخ شلتوت برای ادامه این طرح گرد هم آمدند.

فتوی شیخ شلتوت

فتوای معروف شیخ محمود شلتوت از برجسته ترین رفتار تقریبی او بود. پس از سال‌ها توطئه علیه این طرح، فرصت صدور فتوا فرا رسید، زمانی که قانون اساسی لبنان تقسیم فرقه‌ای بین مسلمانان را به طرز مشکوکی تصویب کرد که عملا مردم لبنان به مسیحی، مسلمان سنی و مسلمان شیعه تقسیم می‌شدند. قانون اساسی مسیحیان همه فرقه‌های خود را یک ملت، ولی مسلمانان را دو ملت می‌دانست. برنامه این بود که این شکاف فرقه‌ای را در میان مسلمانان با تقویت هر یک از آنها در مخالفت با دیگری متمرکز کند. سپس تصمیم گرفت که رئیس جمهور لبنان مسیحی باشد زیرا تعداد مسیحیان در آن زمان بیشتر از تعداد مسلمانان سنی و تعداد مسلمانان شیعه به صورت جداگانه بود. در مواجهه با این تمرکز فرقه‌ای، شیخ شلتوت برای رسیدگی به این وضعیت برخاست و فتوای خود را صادر کرد.

تلاش شاه ایران

وقتی فتوا صادر شد، رژیم شاه می خواست آن را به نفع خود مصادره کند، زیرا شاه همیشه خود را طرفدار شیعه و شیعیان جهان نشان می‌داد. شیخ قمی در زمانی که در ایران بود متوجه شد که قرار است صدا و سیما به طور ناگهانی پخش اخبار را قطع کنند و خبر فتوا را با تکریم و تمجید پخش کنند. با مسئولان رسانه تماس می‌گیرد و از آنها می‌خواهد که این کار را انجام ندهند. آنان جواب دادند: دستور شاه است، در این هنگام شیخ به ملاقات شاه رفت و اصرار کرد که چنین نشود. شاه به او گفت: این کار را برای تقریب انجام دادم. اما با اصرار شیخ قمی مواجه شد، بنابراین شاه مجبور شد دستورات خود را به صدا و سیما پس بگیرد.

اعلان فتوا در ایران

شیخ قمی یک مجمع علمی را انتخاب کرد که در آن فتوا را در ایران اعلان کند، از این رو مشهد مقدس را به عنوان آرامگاه امام رضا(ع) برگزید. این مجمع شامل گروهی از علمان بزرگ به ریاست سید محمد هادی المیلانی بود. ضمناً سید علی خامنه‌ای و شیخ واعظ زاده خراسانی دبیرکل سابق مجمع جهانی تقریب اسلامی از جمله حاضران بودند.

اثربخشی فتوا پس از وفات شیخ شلتوت

علیرغم حمایت‌های فراوانی که از فتوای شیخ شلتوت انجام گرفت، به اتهامات فراوانی متهم شد. تلاش‌های بازدارندگان از این فتوای تقریب حتی پس از مرگ شیخ شلتوت نیز ادامه یافت، به همین دلیل با جانشینان او در الازهر تماس گرفته و سعی کردند فتوای برای لغو فتوای شلتوت را صادر کنند. دکتر شیخ فحّام از جمله کسانی بود که با او تماس گرفته‌اند اما ضمن رد درخواست آنان گفت: فتوای شیخ محمود فتوای من است و او استاد من است.

نقش حسن البنا در نامگذاری دار التقریب

شیخ البنا بر اساس هدف خود به موضوع گرد هم آوردن فرقه‌های مسلمین علاقه مند بود. بر همین اساس به بازگشت ملت مسلمان به جایگاه خود در صحنه تاریخی معتقد بود و به موضوع تقریب بین فرقه‌های مسلمان علاقه مند داشت. این روحیه تقریب به بسیاری از مسئولان اخوان المسلمین که او تأسیس کرد، منتقل شد و آثار آن هنوز در میان گروه‌های از اخوان المسلمین وجود دارد. اینان تعصب فرقه ای را رد می‌کنند و روابط خود را تنها بر اساس اسلام و نه اعتقادات مذهب پایه گذاری می‌کنند و به اختلافات فرقه‌ای اهمیت نمی‌دهند.

شیخ البناء کسی است که دارالتقریب را به این اسم، نام گزاری کرد و جز اولین گروه جماعت التقریب و از علاقه مندان به پیشبرد اهداف آن بود. در اوایل تشکیل گروه، صحبت بر سر نام مؤسسه ای بود که شیخ قمی به تأسیس آن علاقه مند بود. شیخ حسن البنا نام تقریب را پیشنهاد کرد زیرا به بیان اهداف گروه نزدیکتر بود. از اینرو به گروه التقریب و دارالتقریب تغییر نام دادند.

انعکاس مساله تقریب در روزنامه حسن البنا

حسن البنا علاقه داشت آنچه را که شیعه و اهل‌سنت را به هم نزدیک کند در روزنامه خود بنویسد. او با دارالتقریب همکاری می‌کرد تا مساله تقریب که در حجاز ممنوع بود، شنیده شود. شیخ قمی در این باره می گوید: پس از واقعه اعدام سید ابوطالب یزدی در حجاز سال‌ها سفر ایرانیان به حج قطع شد. زمانی که حج بر ایرانیان از سرگرفته شد، دارالتقریب کتابچه‌هایی در باب مناسک حج بر طبق مذاهب پنجگانه یعنی عقاید چهارگانه اهل‌سنت و عقیده شیعیان امامیه منتشر کرد تا آنچه را که به دلیل آشفتگی اذهان آنان از کشته شدن سید یزدی و تعطیلی چند ساله حج از شیعیان باقی مانده بود، حذف کند. روشن است که آن کتابچه‌ها بدون هیچ شکی نشان می‌داد که شیعه و اهل سنت در اکثر مناسک حج، اتفاق نظر دارند. اما واردکردن این نوشته‌ها به حجاز برای توزیع در موسم حج امکان پذیر نبود، زیرا دستورالعمل‌های آنجا در آن زمان این اجازه را نمی‌داد. ولی شیخ حسن البناء راه ورود به آن را یافت، همه مناسک را در روزنامه خود چاپ کرد و در موسم حج وارد حجاز کرد و بین حجاج تقسیم شد و این بیشترین تأثیر در میان مسلمانان داشت. در آن سال شیخ حسن البنا به حج رفت و در ایام حج با آیت الله کاشانی رهبر مذهبی جنبش ملی شدن صنعت نفت ایران، ملاقات کرد.

ممنوعیت پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران

با شروع انقلاب اسلامی در ایران، فعالیت این گروه متوقف شد و مجله «رساله الاسلام» که توسط این گروه منتشر می شد، متوقف شد. نکته عجیب این است که الازهر که با دعوت به همگرایی و همدلی با شیعیان متحد شده بود، پس از انقلاب در ایران به یکباره در راستای سیاست ضد ایرانی دولت مصر، علیه آنها روی آورد.

علاوه بر این، تلاش گروه بزرگی از فقیهان مصری تحت حمایت مقامات سعودی بیش از سهم خود دولت مصر در ریشه کنی این گروه کمک کرد. این فقیهان از منظر جذابی حرکت می کردند که همان دیدگاه عقیده و حفظ آن از موج شیعه است. دولت هم از منظر کاملا امنیتی حرکت می کرد.

علیرغم محاصره امنیتی و فکری که پس از انقلاب اسلامی در مصر پیش آمده بود و آغاز جنگ تحمیلی بر ایران، همچنان در میان علمان و مبلغان، صداهایی مبنی بر تقریب و تلاش برای اجرای عدالت در مورد شیعیان شنیده می‌شد. شیخ محمد غزالی از جمله آنان بود که می‌گفت: من از کسانی بودم که به تقریب مذاهب اسلامی مشغول بودند و در دارالتقریب قاهره کار مجدانه و مستمری داشتم و با محمد تقی قمی دوست شدم همانطور که با محمد جواد مغنیه دوست شده بودم. همچنین دوستانی از عالمان و بزرگان شیعه دارم. می‌خواهم از تلخی یا نفاق تلخی که در میان مسلمانان شیوع یافته، به ویژه در روزهای زوال واقعی آنها، دور شویم.

همانطوری که خانم زینب غزالی در پاسخ به این سوال که نظر ایشان در مورد مشکل افتراق فرقه های اسلامی چیست، گفت: شکی نیست که این توطئه صهیونیستی است و شیعیان جعفری و زیدی همانند مذاهب چهارگانه نزد اهل سنت هستند. عالمان و رهبران شیعه و اهل سنت باید در یک مکانی جمع شوند و در پیوند دادن فرقه‌های چهارگانه و شیعه با یکدیگر به توافق برسند و با هم همکاری کنند. همچنین فرقه ظاهریه برای ابن حزم از اهل سنت. من برای مقابله با این توطئه صهیونیستی خواستار تجمع علمای اسلام از همه فرقه ها هستم.

من شخصاً در این مورد تجربه داشتم، قبل از سال ۱۹۵۲ میلادی گروهی برای تقریب فرقه‌ها وجود داشت که زیر نظر شیخ محمود شلتوت و شیخ قمی بودند، من در کار این گروه و به برکت امام حسن البنا شرکت کردم که معتقد بودند مسلمانان سنی و شیعه یک امت هستند و اختلافات مذهبی مانع وحدت امت نمی‌تواند باشد. اخوان المسلمین بر این اساس با این گروه همکاری می‌کرد که اسلام یک دست، خدای واحد، یک کتاب، یک رسول، یک حلال، یک حرام، یک نظام سیاسی، یک اقتصاد، یک نظام اجتماعی، یک دولت، تا دنیا را از ظلم و دروغ و فریب توطئه دو قدرت بزرگ پاک کند، پس شیعه و اهل سنت باید یک دل باشند.

جایگاه امروزی

مقامات الازهر تصمیم به بازگشایی دار التقریب گرفتند که پس از انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ش، فعالیت‌های آن متوقف شده بود. محمود عاشور معاون سابق الازهر به عنوان رئیس دارالتقریب انتخاب شد و عبدالله قمی که از طرف شیعه به عنوان دبیرکل معرفی کردند. و تصمیم گرفته شد که اعضایی از سراسر جهان اسلام در آن حضور داشته باشند. شیخ عاشور به روزنامه الشرق الاوسط گفت: مأموریت این مجلس پر کردن شکاف‌ها و نزدیکتر کردن افراد این ملت واحده است. زیرا اختلاف بین سنی ها و شیعیان در فقه است و این اختلافات باعث اختلال در روابط نمی‌شود. ما در بعضی از مسائل اختلاف داریم، اما نه در امور ثابت. ما خدایمان یکی است و قرآن و قبله ما یکی است و به رسالت پیامبر(ص) اعتقاد داریم. یقیناً گفت‌وگو بین اهل سنت و شیعه چیزی است که نمی‌توان آن را به تعویق انداخت و خاطرنشان کرد: اگر معتقدیم گفت وگوی اسلامی و مسیحی یک ضرورت است، پس چرا باید گفتگو با برادران شیعه خود را متوقف کنیم؟ وی تصریح کرد: الازهر پیروی از مذهبی که از نظر مکتب اسلام، دارایی اصول ثابت، منابع معلوم و مومنان دنبال رو او هستند، را مباح دانسته است. از جمله اینها مذهب شیعه امامیه است که فقه آنان در الازهر به طلاب تدریس داده می‌شود.

پانویس

  1. عبدالکریم بی آزار شیرازی، اسلام آیین همبستگی، ص90 و مسلم تهوری، همان.
  2. ساعدی، موسوعة أعلام الدعوة و الوحدة و الأصلاح، ج‏2، ص158.
  3. مجموعه مجلات رسالة الإسلام، ۱۳۶۹ ق، ج۲، ص۱۱۱.
  4. مجموعه مجلات رسالة الإسلام، ۱۳۶۸ ق، ج۱، ص۳۹.
  5. مجموعه مجلات رسالة الإسلام، ۱۳۶۹ ق، ج۲، ص۱۱۱.
  6. رستمی نجف آبادی، شیخ عبدالمجید سلیم، 1392ش، ص۱۹۴.
  7. رستمی نجف آبادی، شیخ عبدالمجید سلیم، 1392ش، ص۱۹۵.
  8. رستمی نجف آبادی، شیخ عبدالمجید سلیم، 1392ش، ص۱۹۵.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۷ق، مقدمه.
  10. جمعی از نویسندگان، مجموعه مجلات رسالة الإسلام، ج۱۰، ص۲۲۹.
  11. عبدالحسینی، شیخ محمود شلتوت آیت شجاعت، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۴ و بی آزار شیرازی، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶ و مکتب اسلام، ۱۳۴۰ش، ص۶۰.
  12. عبدالحسینی، شیخ محمود شلتوت آیت شجاعت، ۱۳۸۳ش، ص۱۲۸.
  13. جمعی از نویسندگان، مجموعه مجلات رسالة الإسلام، ج۱۳، ص۲۱۸.

یادداشت

منابع

  • بی‌آزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی (مقالات دارالتقریب)، تهران، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیة، «اساسنامه جمعیت تقریب بین مذاهب اسلامی»، در مجموعه مقالات همبستگی مذاهب اسلامی، ترجمه و نگارش عبدالکریم بی‌آزار شیرازی، تهران: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، ۱۳۷۷ش.
  • جمعی از نویسندگان، مجموعه مجلات رسالة الإسلام، قاهره، ۱۳۷۲ ق.
  • رستمی نجف آبادی، حامد، «شیخ عبدالمجید سلیم» در مجله حبل المتین، تهران، سال دوم، شماره پنج، ۱۳۹۲ش.
  • ساعدی، محمد، موسوعة أعلام الدعوة و الوحدة و الأصلاح، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب، ۱۴۳۱ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، تهران، ۱۴۱۷ق.
  • عبدالحسینی، رحیم، «شیخ محمود شلتوت آیت شجاعت» در مجله اندیشه تقریب، تهران، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، سال دوم، شماره پنج، ۱۳۸۴ش.