پرسش:آیا عمر بن خطاب تلاشی در خاتم‌بخشی داشت؟

از ویکی شیعه

امام علی(ع) در نماز، انگشتر خود را به فقیر بخشید[۱] و آیه ولایت(سوره مائده، آیه۵۵) در شأن او نازل شد،[۲] که آن‌را فضیلتی برای او دانسته اند.[۳] برخی صحابه همانند عمر بن خطاب، تلاش کردند تا در نماز انگشتر خود را ببخشند تا آیه‌ای در حقشان نازل شده یا از مصادیق آن باشند.[۴]

فخر رازی(درگذشت ۶۰۶ق) عالم و مفسر اهل‌سنت بر این باور است که افراد زیادی در وقت نماز به مستمندان انگشتر می‌بخشیدند.[۵]

روی عن عمر بن الخطاب أنه قال: «والله لقد تصدقت بأربعين خاتما و أنا راكع، لينزل في ما نزل في علي بن أبي طالب(عليه السلام) فما نزل»

شیخ صدوق، أمالی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۶.

شیخ صدوق(درگذشت ۳۸۱ق) در أمالی[۶]، ابن شهر آشوب(درگذشت ۵۸۸ق) در مناقب[۷] و دیگر عالمان شیعه[۸] آورده‌اند که خلیفه دوم چهل مرتبه در نماز انگشتر بخشید تا آنچه درباره امام علی(ع) نازل شده، برای او نیز نازل شود.

قاضی نعمان مغربی (درگذشت ۳۶۳ق) فقیه بزرگ اسماعیلیه، تلاش عمر بن خطاب را ۲۰ مرتبه[۹] و ابن طاووس (درگذشت ۶۶۴ق) ۲۴مرتبه[۱۰] دانسته‌اند.


کلینی(درگذشت ۳۲۹ق) محدث شیعه در کتاب کافی ماجرای خاتم بخشی امام علی(ع) را این‌گونه آورده که روزی فقیری تقاضای کمک کرد؛ امام علی(ع) که در حال رکوع بود، انگشترش را به فقیر بخشید و آیه «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ...(سوره مائده، آیه۵۵)» در حق او نازل شد.[۱۱]

امام صادق(ع) در تفسیر آیه می‌گوید، خداوند و پیامبرش و کسانی که ایمان آوردند که علی(ع) و فرزندان او باشند، به وسیله این آیه بر مردم ولایت دارند.[۱۲]

به اعتقاد علامه طباطبایی (۱۲۸۱-۱۳۶۰ش) مفسر معاصر شیعه، همه مفسران و راویان بزرگ اهل‌سنت همانند احمد بن حنبل، نسائی، طبرانی و ابن‌حبان، اتفاق نظر دارند که این آیه در مورد امام علی(ع) نازل شده است.[۱۳]

پانویس

  1. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹.
  2. طبری، تفسیر طبری، ۱۴۲۲ق، ج۸، ۵۳۰و۵۳۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ص۶۴۹و۶۵۰.
  3. ابن مغازلی، مناقب علی بن ابی طالب، ج۱، ص۳۷۷-۳۸۰.
  4. شیخ صدوق، امالی صدوق، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۶.
  5. فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۱۲، ص۳۸۶.
  6. شیخ صدوق، امالی صدوق، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۸۶.
  7. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، مکتبةالحیدریة، ج۲، ص۲۰۹.
  8. العروسی الحویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۶۴۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق. ج۳۵، ص۱۸۳؛ شیخ حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۵۸؛ فیض کاشانی، تفسیر صافی، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۴۷.
  9. قاضی نعمان المغربی، شرح الأخبار، نشر اسلامی، ج۲، ص۳۴۶.
  10. ابن طاووس، علی بن موسی، سعد السعود، دار الذخائر، ج۱، ص۹۷.
  11. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۹.
  12. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۸۸.
  13. علامه طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۱ش، ج۶، ص۲۵.

منابع

  • ابن‌المغازلی، مناقب أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب، به‌تحقیق أبو عبد الرحمن ترکی بن عبد الله الوادعی، صنعاء، دار الآثار، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، به‌تحقیق محمد رشاد سالم، ریاض، جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب، النجف الأشرف، مکتبةالحیدریة، بی‌تا.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی، سعد السعود للنفوس منضود، قم، دار الذخائر، بی‌تا.
  • العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، به‌تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • زمخشری، محمود بن عمرو، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت دار الکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۷ق.
  • شیخ حر عاملی، إثبات الهداة، بیروت مؤسسة الأعلمی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • شیخ صدوق، امالی صدوق، قم، موسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، به‌تحقیق عبد الله بن عبد المحسن الترکی، دار هجر، ۱۴۲۲ق.
  • علامه طباطبایی، المیزان، بیروت، موسسه الاعلمی، ۱۳۵۱ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • فخرالدین الرازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فیض کاشانی، تفسیر صافی، تهران، مکتبة الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار، به‌تحقیق سید محمد حسینی جلالی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، بی‌تا.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، به‌تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
آیا می‌دانستید که... جدیدترین پرسش‌ها
درگاه:پرسش/آیا می‌دانستید