پرش به محتوا

یزید بن معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (←‏واقعه حرّه: لینک)
خط ۳۴: خط ۳۴:
=== واقعه حرّه ===
=== واقعه حرّه ===
{{اصلی|واقعه حره}}
{{اصلی|واقعه حره}}
سال‎های پس از روی کار آمدن یزید، با نارضایتی روزافزون مردمان [[حجاز]] از حکومت مرکزی همراه بود که به برخی سیاست‎های یزید از جمله بی‌توجهی او به [[مکه]] و [[مدینه]] بازمی‌گشت. این وضعیت، آهسته آهسته به صورت بحران خود را نمایان ساخت. سرانجام، عثمان بن محمد بن ابی ­سفیان، حاکم جوان مدینه، هیئتی از بزرگان و سرشناسان مدینه را پس از مناسک حج عازم شام کرد تا شاید با انعام و دلجویی­ از آنان توسط یزید، اوضاع به هم ریخته­ مدینه سر و سامان یابد. بسیاری از بزرگان و اشراف مدینه از جمله [[غسیل الملائکه|عبدالله بن حنظله غسیل الملائکه]] و پسرانش و نیز [[عبدالله بن عمر]] و منذر بن زبیر در این هیئت بودند.<ref>مسکویه، ج۲، ص۸۵</ref> هیئت اعزامی مدینه در بدو ورود به دمشق، هدایای بسیاری از یزید دریافت کرد.<ref>ابن خیاط، ص۱۴۷-۱۴۸</ref> اما یزید در حضور این بزرگان بنا به عادت همیشگی به شراب‎خواری و لهو و لعب پرداخت. رفتار یزید در برابر اعضای هیئت مدینه، ناراحتی و نارضایتی شدید آنان را در پی ­داشت و آنان پس از بازگشت به مدینه، آشکارا به یزید دشنام داده، معایب او را باز می‌­گفتند. در پی التهاب در شهر مدینه، یزید نامه­ تندی خطاب به مردم مدینه نوشت؛ <ref>دینوری، ج۱، ص۲۲۹</ref> اما این نامه بر آتش این التهاب دامن زد و قیام مردم را منجر گردید. یزید لشکری دوازده هزار نفری به فرماندهی [[مسلم بن عقبه]] مری به مدینه فرستاد. آنان به دستور یزید سه روز به مردم مدینه مهلت دادند تا به بیعت مجدد با یزید گردن نهند؛<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۲۳؛ طبری، ج۵، ص۴۹۴.</ref> اما مردم مدینه نپذیرفتند. سرانجام جنگ آغاز شد که با شکست قیام کنندگان مدینه خاتمه یافت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مردم مدینه و نیز اباحه جان و مال و ناموس آنان بر لشکر شام به مدت سه روز گردید.<ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، ج۲، ص۲۴۳.</ref> این واقعه در سال ۶۳ق. رخ داد.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۲۹.</ref>
سال‎های پس از روی کار آمدن یزید، با نارضایتی روزافزون مردمان [[حجاز]] از حکومت مرکزی همراه بود که به برخی سیاست‎های یزید از جمله بی‌توجهی او به [[مکه]] و [[مدینه]] بازمی‌گشت. این وضعیت، آهسته آهسته به صورت بحران خود را نمایان ساخت. سرانجام، عثمان بن محمد بن ابی ­سفیان، حاکم جوان مدینه، هیئتی از بزرگان و سرشناسان مدینه را پس از مناسک حج عازم شام کرد تا شاید با انعام و دلجویی­ از آنان توسط یزید، اوضاع به هم ریخته­ مدینه سر و سامان یابد. بسیاری از بزرگان و اشراف مدینه از جمله [[عبدالله بن حنظله بن ابی‌عامر]] و پسرانش و نیز [[عبدالله بن عمر]] و منذر بن زبیر در این هیئت بودند.<ref>مسکویه، ج۲، ص۸۵</ref> هیئت اعزامی مدینه در بدو ورود به دمشق، هدایای بسیاری از یزید دریافت کرد.<ref>ابن خیاط، ص۱۴۷-۱۴۸</ref> اما یزید در حضور این بزرگان بنا به عادت همیشگی به شراب‎خواری و لهو و لعب پرداخت. رفتار یزید در برابر اعضای هیئت مدینه، ناراحتی و نارضایتی شدید آنان را در پی ­داشت و آنان پس از بازگشت به مدینه، آشکارا به یزید دشنام داده، معایب او را باز می‌­گفتند. در پی التهاب در شهر مدینه، یزید نامه­ تندی خطاب به مردم مدینه نوشت؛ <ref>دینوری، ج۱، ص۲۲۹</ref> اما این نامه بر آتش این التهاب دامن زد و قیام مردم را منجر گردید. یزید لشکری دوازده هزار نفری به فرماندهی [[مسلم بن عقبه]] مری به مدینه فرستاد. آنان به دستور یزید سه روز به مردم مدینه مهلت دادند تا به بیعت مجدد با یزید گردن نهند؛<ref>بلاذری، ج۵، ص۳۲۳؛ طبری، ج۵، ص۴۹۴.</ref> اما مردم مدینه نپذیرفتند. سرانجام جنگ آغاز شد که با شکست قیام کنندگان مدینه خاتمه یافت و باعث کشته شدن هزاران نفر از مردم مدینه و نیز اباحه جان و مال و ناموس آنان بر لشکر شام به مدت سه روز گردید.<ref>دینوری، ابوحنیفه احمد بن داوود، ج۲، ص۲۴۳.</ref> این واقعه در سال ۶۳ق. رخ داد.<ref>دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۲۲۹.</ref>
<ref>[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43125 سایت پژوهه]</ref>
<ref>[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=43125 سایت پژوهه]</ref>