۱۷٬۳۰۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اِسْتِخاره'''، بهمعنای طلب خیر و واگذاری انتخاب کاری به خدا هنگام شک و تردید است. استخاره به شکلهای مختلفی صورت میگیرد؛ ازجمله | '''اِسْتِخاره'''، بهمعنای طلب خیر و واگذاری انتخاب کاری به خدا هنگام شک و تردید است. استخاره به شکلهای مختلفی صورت میگیرد؛ ازجمله استخاره با نماز و دعا، استخاره با قرآن، استخاره ذاتالرِّقاع (استخاره با کاغذ) و استخاره با تسبیح. | ||
عالمان دینی برای مشروعیت استخاره به روایات استناد کردهاند. [[شیخ عباس قمی]] برخی شیوههای استخاره را در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] آورده است. برخی از آداب استخاره عبارتاست از: خواندن سورههایی از قرآن، فرستادن [[صلوات]] بر پیامبر(ص) و خاندانش و گفتن ذکرهایی خاص. | عالمان دینی برای مشروعیت استخاره به روایات استناد کردهاند. [[شیخ عباس قمی]] برخی شیوههای استخاره را در [[مفاتیح الجنان (کتاب)|مفاتیح الجنان]] آورده است. برخی از آداب استخاره عبارتاست از: خواندن سورههایی از قرآن، فرستادن [[صلوات]] بر پیامبر(ص) و خاندانش و گفتن ذکرهایی خاص. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==شیوههای استخاره== | ==شیوههای استخاره== | ||
در منابع حدیثی شیوههای مختلفی برای استخاره بیان شده است که از آن میان | در منابع حدیثی شیوههای مختلفی برای استخاره بیان شده است که از آن میان استخاره با نماز و دعا، استخاره با قرآن، استخاره ذاتالرِّقاع (استخاره با کاغذ) و استخاره با تسبیح است. هریک از این اقسام استخاره خود به چند روش میتواند انجام شود. در کتاب [[مفاتیح الجنان|مفاتیحالجنان]] نوشته [[شیخ عباس قمی]] برخی از روشهای استخاره آمده است.<ref>نگاه کنید به قمی، مفاتیحالجنان، ۱۳۷۶ش، ص۸۴۲تا۸۵۱، حاشیه کتاب.</ref> | ||
یکی از شیوههای استخاره با نماز این است که فرد دو رکعت نماز بهجا آورد و پس از نماز به [[سجده]] برود و صد بار بگویم:«اَستخیر اللّٰه فی جمیع اُموری خيرةً فی عافی» (از خدا در همه امور طلب عافیت میکنم). سپس هرچه را که خدا به قلبش انداخت، همان را انجام دهد.<ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۴.</ref> | یکی از شیوههای استخاره با نماز این است که فرد دو رکعت نماز بهجا آورد و پس از نماز به [[سجده]] برود و صد بار بگویم:«اَستخیر اللّٰه فی جمیع اُموری خيرةً فی عافی» (از خدا در همه امور طلب عافیت میکنم). سپس هرچه را که خدا به قلبش انداخت، همان را انجام دهد.<ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۱۴.</ref> |
ویرایش