نَسناس موجوداتی شبیه انسان که بنابر برخی روایات، قبل از حضرت آدم(ع) می‌زیسته‌اند اما بعد از مدتی نسلشان منقرض شد و پس از آنها، خداوند آدم(ع) را آفرید. این واژه در قرآن ذکر نشده، اما در روایات به کار رفته است. برخی از محققان، نسناس در روایات اسلامی را اشاره به نئاندرتال‌ها و کرومانیون‌ها می‌دانند.

چیستی

علامه مجلسی، نسناس را به معنای حیوانی شبیه به انسان دانسته است.[۱] بنابر فرهنگ معین، نسناس میمونی است که شباهت بسیاری به انسان دارد و به تعبیری، «میمونِ انسان‌نما» است.[۲]

از ابن جزری نقل شده که گروهی از مردم، نسناس را یأجوج و مأجوج می‌دانند و گروهی آن را انسان‌هایی از قوم عاد می‌دانند که خداوند آنها را به واسطه گناهانشان به شکل خاصی مسخ کرده است. گروهی دیگر آنها را موجوداتی با صورت انسانی می‌دانند که از نسل آدم نیستند و از جهاتی شبیه انسان هستند و از جهاتی متفاوت از او.[۳]

واژه نسناس در قرآن ذکر نشده، اما ذیل آیه سی‌ سوره بقره[۴] روایاتی نقل شده که نشان می‌دهد اعتراض ملائکه به خداوند در باب خلق آدم، ناشی از مشاهده خونریزی موجوداتی به نام جنّ و نسناس بوده که قبل از آدم در زمین موجود بوده‌اند.[۵]

رابطه انسان و نسناس

بنا بر روایات نقل‌شده از امامان شیعه، نسناس‌ها قبل از انسان‌ها (نسل آدم) هزاران سال در زمین می‌زیسته‌اند و از جهاتی شبیه به انسان‌ها بوده‌اند، اما به واسطه فساد و خونریزی، از بین رفته‌اند.[۶]

بر پایه روایتی از امام علی(ع)، آفرینش آدم(ع) هزاران سال پس از انقراض نسناس‌ها صورت گرفته است.[۷] بر پایه روایت دیگری خداوند آدم(ع) را مستقل از خلقت جن و نسناس آفرید و فرشتگان را از تفاوت‌های انسان و نسناس آگاه کرد.[۸] همچنین از امام علی(ع) نقل شده که نسناس، موجوداتی زمینی دارای بدن و روح بوده‌اند که می‌خوردند و می‌آشامیدند، اما بعد از مدتی سرکشی کرده و کافر شدند و به واسطه ظلم و فساد منقرض شده‌اند.[۹]

شباهت نسناس و نئاندرتال‌

برخی از محققان علوم زیستی، نسناس‌ها را بر نئاندرتال‌ها و کرومانیون‌ها تطبیق می‌دهند که قبل از انسان‌ها در زمین می‌زیسته‌اند و به علل مختلف از جمله جنگ و شرایط نامساعد محیطی، منقرض شده‌اند.[۱۰] این گروه بر این باورند که محدوده زمانی انقراض نئاندرتال‌ها و كرومانیون‌ها، بر محدوده زمانی انقراض نسناس‌ها منطبق است، زیرا بر اساس روایات، نسناس‌ها هزاران سال قبل از پیدایش آدم(ع) منقرض شده‌اند و استخوان‌های كشف‌شده از نئاندرتال‌ها و کرومانیون‌ها نیز حاكی از این است كه آنها در محدوده زمانی بیش از بیست هزار سال قبل از بین رفته‌اند.[۱۱]

به باور علی افضلی، از پژوهشگران فلسفه، روایات در باب «نسناس» مکمل آموزه‌های قرآنی در باب خلقت آدم(ع) است؛ چرا که بر اساس روایات، قبل از خلقت آدم موجودات شبه‌انسانی به نام نسناس بوده‌اند که منقرض شده و خداوند سپس آدم(ع) را آفرید تا نسل انسان از او متولد شوند. بر این اساس، این دیدگاه در تقابل با نظریه فرگشت دانسته شده است که انسان را تکامل‌یافته موجودات شبه‌انسانی سابق می‌داند، نه خلق نوعی جدید.[۱۲]

جستارهای وابسته


پانویس

  1. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۰۶.
  2. معین، ۱۳۶۴، ذیل نسناس.
  3. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۴، ص۹۶.
  4. (به خاطر بیاور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمین، جانشینى‏[ نماینده‏‌اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آیا كسى را در آن قرار مى‏‌دهى كه فساد و خونریزى كند؟! (زیرا موجودات زمینى دیگر، كه قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا مى‌‏آوریم، و تو را تقدیس مى‌‏كنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقى را مى‌‏دانم كه شما نمى‌‏دانید.
  5. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۰۳؛ راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳۹-۴۰.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۱۰۳.
  7. قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۷، ج۱، ص۳۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۷۳.
  8. راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳۹-۴۰.
  9. راوندی، قصص الانبیاء، ۱۴۰۹ق، ص۳۵-۴۰.
  10. افضلی، «آفرینش انسان در آموزه‌های اسلامی و نسبت آن با نظریه تکامل»، ص۱۳۰.
  11. دولت، «بررسی تطبیقی تاریخ پیدایش انسان در زمین از نظر علم و آموزه‌های قرآنی و حدیثی»، ص۲۳-۲۴.
  12. برای مطالعه بیشتر، نگاه کنید به: افضلی، «آفرینش انسان در آموزه‌های اسلامی و نسبت آن با نظریه تکامل».

منابع

  • قرآن کریم.
  • افضلی، علی، «آفرینش انسان در آموزه‌های اسلامی و نسبت آن با نظریه تکامل»، پژوهش‌نامه فلسفه دین(نامه حکمت)، سال دهم، شماره دوم، پاییز و زمستان۱۳۹۱ش.
  • دولت، محمدعلی و علی افضلی، «بررسی تطبیقی تاریخ پیدایش انسان در زمین از نظر علم و آموزه‌های قرآنی و حدیثی»، مجله پژوهش‌های علم و دین، سال ششم، پاییز و زمستان۱۳۹۴ش.
  • راوندى، قطب‌الدین، قصص الأنبیاء، مشهد،‌ بنیاد پژوهش‌های اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۴۰۹ق.
  • قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، انتشارات دار الكتاب، ۱۳۶۷ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ق.
  • معین، محمد، فرهنگ، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۴ش.