بحث:تفویض غالیانه
- سلام و ادب وخدا قوت...در این بخش(تفویض قانونگذاری بر اساس اراده الهی اصل این مدعا که تشریع احکام در مواردی به پیامبر و امامان واگذار شده از سوی عالمان شیعه پذیرفته شده است. ولی درباره گستره اختیار تشریع معصومان با هم اختلاف دارند.) نقطه مشترک میان عالمان شیعه مشخص شده است ولی به نظر میرسد تقابل میان دو دسته از علما مبهم است یعنی برخی از آنها معتقدند خداوند اختیار تشریع را بهصورت مطلق، به هیچکس تفویض نکرده است و ولایت تشریعی پیامبر را تنها در مواردی میپذیرند که خدا به پیامبر اجازه تشریع داده است و در روایات به آنها اشاره شده است؛ و دسته دیگر چه کسانی هستند عبارت مدخل این است(در مقابلِ اینان، کسانی مثل غروی اصفهانی معروف به کمپانی جعفر، مرتضی عاملی، و حسینی طهرانی معتقدند پیامبر و امامان بر تمام امور دینی ولایت تشریعی دارند.) در مقابل اینان یعنی این گروه اخیر قید و شرطی برای ولایت تشریعی پیامبر و امامان قائل نیستند؟ ظاهراً نباید اینگونه باشد به عنوان مثال حسینی طهرانی در ذیل همین منبعی که معرفی کردید دو مورد را نقل کرده یکی ازدواج با زن پسر خوانده و دیگری حکم به حرمت ربا که هر دو موردش به امرالهی بوده ولی پیامبر نگران نبوده که مردم نپذیرند پس این گروه هم نظرشان همان است یعنی:ولایت تشریعی پیامبر را تنها در مواردی میپذیرند که خدا به پیامبر اجازه تشریع داده است عبارت حسینی طهرانی در مورد اول این است:(در اینجاست که پیغمبر به أمر خدا مأمور مىگردند تا حکم دوّم یعنى الغاء آثار پسر خواندگى را اجرا کنند، آنهم در اوّلین مرحله درباره خود، به اینکه: زینب را که زن پسر خوانده خود و در حکم عروس آن حضرت بود، به نکاح خویش درآوردند، تا عملا بر مردم روشن گردد، که عروس پسر خوانده، عروس انسان نیست، و نکاح او بدون اشکال است. و لیکن پیغمبر از مردم در خوف و هراس بودند، که این امر در نزد مردم بىسابقه است و اگر زینب را نکاح کنند، مردم مىگویند: با عروس خود نکاح کرده، و از دین برمىگردند، و اسلام چه بسا در این مراحل محتمل بود منقلب شود.)الامر الیکم. Mahdi1382 (بحث) ۱۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۱۵ (+0330)
چند نکته
با سلام و عرض ادب
- عنوان مدخل به نظر غریب و نامأنوس است و به نظر اصلا سرچخور نیست! توی جستجوی اولیه گوگل هم تنها یک مقاله با این عنوان نشان داده میشود.
- عنوان مدخل تفویض غالیانه است ولی مطالب هم غالیانه و غیرغالیانه را شامل میشوند و شاید مطالب غیرغالیانه بیشتر از غالیانه باشد. مطالب مدخل بیشتر با عنوان تفویض یا تفویض به ائمه(ع) سازگار است تا تفویض غالیانه! شاید تفویض به ائمه یا اهلبیت(ع) مناسبتر باشد
- در سرشناسه «بهمعنای واگذاری اداره جهان یا امور دینی به پیامبر(ص) و امامان شیعه، باور گروهی از شیعیان در سدههای نخستین بوده است» به نظر در سرشناسه باید قید استقلالی یا بالذات بودن هم اضافه شود والا همانطور که در مدخل هم آمده برخی از عالمان شیعه معتقدند پیامبر و امامان بر تمام امور دینی ولایت تشریعی و بر همه امور عالم ولایت تکوینی دارند و این را غلو نمیدانند و این نیز مربوط به سدههای نخستین نیست.
- درباره این عبارت «اصل این مدعا که تشریع احکام در مواردی به پیامبر و امامان واگذار شده، از سوی عالمان شیعه پذیرفته شده است.»، افزون بر نکته حاج آقای رضایی تهرانی، به نظر میرسد: در اصل این مدعا درباره امامان به هیچ وجه اتفاق نظر نیست و عالمانی همچون آیت الله سبحانی و صافی گلپایگانی تفویض امور جزئی در دین به امامان را هم نمیپذیرند. بماند که آیت الله سبحانی اصل تفویض امور دین به پیامبر را نیز نمیپذیرد و آن و روایات مرتبط را به درخواست پیامبر از خدا و امضای آن از سوی خداوند تأویل و تفسیر میکند.
آیت الله صافی ثبوت ولایت تشریعی ائمه(ع) را به جهت محذوراتی مانند ضرورت خاتميت دين اسلام و اكمال دين، پايان قانون گذارى و تغيير نيافتن احكام تا روز قيامت (روایت زراره) مشکل و محتاج تکلّف دانسته و اخبار مربوط به تفويض امر دين به ائمه(علیهمالسلام) را با فرض صحّت سند، بر معانی و احتمالات دیگر حمل میکند.(صافی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ص۱۳۰-۱۳۲)
- «نویسنده کتاب الولایة التکوینیة» کدام کتاب؟ کتابهای متعددی با این عنوان منتشر شده است
- جا داشت در بحث تفویض در امور تکوینی، به عالمانی مانند علامه فضل الله (ر.ک: فضل الله، نظرة اسلامیة حول الولایة التکوینیة، صص۳۸و۴۳-۴۹. وی در جای جای این کتاب به نفی و انکار ولایت تکوینی پرداخته است.) و محمد جواد مغنیه (مغنيه، الجوامع والفوارق بين السنة و الشيعة، صص۱۲۸و۱۲۹) که ولایت تکوینی اهل بیت را کلا نمیپذیرند، نیز اشاره میشد.رضا باذلی (بحث) ۲۷ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۴۵ (+0330)