بحث:بلوغ
مقاله نسبتا خوب و جامعی است البته از دانشنامه جهان اسلام کپی شده و تغییر و تحولی چندانی نکرده.(کپی اما نسبتا جامع است) با این حال برخی از ایرادات جزیی آن عبارتند از:
- زیادهنویسی؛ مثلا در بخش نشانههای بلوغ ذیل نشانه یک آمده است:
- احتلام (خروج مَنی): با توجه به تعابیر آیات و احادیث تمامی فقها احتلام (یا اِنزال) را، چه در خواب چه در بیداری، نشانۀ (اَماره) بلوغ شمردهاند.. پس از احتلام، غُسل جِنابَت واجب میشود. در حالی که در یک جمله کوتاه می توان گفت:
- فقها با استناد به آیات و روایات خروج منی را نشانه بلوغ میدانند.
- عبارات تخصصی: مانند رفع تعارض، شهرت فتوایی، مذاهب عامه، استحقاق ثواب و اشتغال ذمه
- در مواردی داوری شده: برای نمونه:
- با توجه به احادیث متواتر و شهرت فتوایی و ضعیف بودن روایات معارض، نمیتوان فتوای بلوغ دختر در نه سالگی را نادیده گرفت.
- شناسه باید به عبارت بهتری آغاز شود ویکیپدیا این گونه شروع کرده: مرحلهای از رشد انسان است که باعث گذار از کودکی و رسیدن به بزرگسالی میشود.
- شناسه ناقص است؛ فقط به نشانههای مشترک بلوغ اشاره شده و به نشانههای اختصاصی و حتی اختلاف در سن پسران و دختران نیامده.
- در شناسه ادعاهایی است که در متن نیست. برای نمونه:
- در دوران بلوغ تحولات عمیقی در ظاهر و روح نوجوان اتفاق میافتد که غریزه جنسی و ناسازگاری با خانواده و بازآفرینی باورها بخشی از این بحرانها هستند.
- شیوهنامه در ارجاع به منابع رعایت نشده است-Shamsoddin (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۲۶ (UTC)
پیشنهاد و انتقادات
- در سطر نخست شناسه آمده که بلوغ رسیدن به سنی است که مشمول تکلیف میشود ... در سطر پایین میگوید که سن یکی از علائم بلوغ است.
- شناسه بسیار ناقص است .
- معنای بلوغ در لغت و اصطلاح و... نیاز نیست و عبارت معنا شناسی کافی است.
- نیاز به تطویل عبارات درباره معنای لغوی بلوغ نیست.
- به نظر میآید باید به بلوغ اجتماعی و بلوغ در حقوق و فرق بلوغ با رشد نیز پرداخته شود.
- در بخش بلوغ زود رس، کاملا از حالت گزارشی خارج شده و گویی تبیین و تحلیل نویسنده است.
- شیوه ارجاع در پانویسها و منابع صحیح نیست.--Movahhed (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۳۱ (UTC)
نقد و نظر
- مقاله کپی است؛ خوب است که از نو نوشته شود.
- ادبیات مقاله، تخصصی است و در آن واژههای تخصصی فقهی فراوانی به کار رفته است؛ مثال: «بلوغ شرط صحّت نیست»؛ «کودکِ ممیز» و «استحقاق ثواب برای او یا ولی»، «ضَمان اتلاف» «خیانت»، «شُفعه» و «ولایت بر قصاص».
- مقالات دانشنامه، برای مخاطب عام، سنگین است.
- «اقسام بلوغ در قرآن»، بحثی تخصصی است و بهتر است که حذف شود.
- «نشانههای بلوغ» بهتر است با ادبیات گزارشی نوشته شود، واژهای تخصصی فقهی چون احتلام، انزال، انبات، زهار و شرمگاه، در آن نباشد و به صورت کاملا خلاصه نوشته شود.P.motahari (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)
نکات اصلاحی
- اقسام بلوغ در قرآن/ بیشتر مفسران مراد از بلوغ نکاح را رسیدن کودک به سنی میدانند/ واژه کودک بهتر است به نوجوان تبدیل شود.
- شیوه ارحاع در برخی پانویس ها و منابع مشکل دارد.
- واژههای تخصصی بلوغ اَشُدّ. بلوغ حُلُم و غیره نیاز به تغییر دارد
- ادبیات تخصصی است و مقاله کپی از دانشنامه نیازمند به بازنویسی است.
--Alipour (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۷:۳۱ (UTC)
نکات
- در مباحث اختلافی مثل سن تکلیف دختران، اگر نتیجه گیری تنها مستند به قول یکی از فقها باشد درست نیست. (پاورقی ۲۸) به نظرم مباحث اختلافی این چنینی نیازی به نتیجه گیری ندارند.
- شیوه ارجاع در پاورقی و منابع نادرست است. --محمدرضا سیفی (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۲ (UTC)
--محمدرضا سیفی (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۸:۲۹ (UTC)
نقدها
- نظر اهل سنت به صورت تخصصی و بسیار آمده است. باید پرداختن به نظر آنان بسیار اندک و به صورت اشاره باشد.
- از اصلاحات فنی و غیرقابل فهم برای عموم، خیلی استفاده شده و مقاله نیازمند بازنویسی است.
- مباحث بلوغ زودرس و بلوغ در قرآن اصلا ارتباطی به مدخل ما ندارند.
- تناقضگویی میان این مدخل و مدخل احتلام: در اینجا احتلام یکی از نشانههای مشترک بلوغ معرفی شده و در مدخل احتلام گفته شده یکی از نشانههای بلوغ مردان است.
- بخش «سن تکلیف یا بلوغ» غلطانداز است. گویی بلوغ جدای از نشانههایش سن خاصی دارد. پس باید همانجا که از نشانههای بلوغ سخن میگوییم در بخش سن، به این بپردازیم که نظرها درباره این نشانه متفاوت است.
- بخش «آثار فقهی و حقوقی بلوغ» چند کاستی دارد: اول از همه اینکه گزارههای حقوقی باید به منابع حقوقی امروزی ارجاع داده شوند. دوم اینکه مطالب این بخش اصلا در شناسه نیامده است. سوم تیتر آن باید بهتر شود.
- باید گزارش شود که بحث از بلوغ در کجای فقه و رساله توضیح المسائل است.
- این مدخل نیازمند این ردههاست: تکلیف یا شروط تکلیف، شروط امام جماعت.
--علیرضا سالوند (بحث) ۱۵ مهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC)
نقدهایی که در جلسه مطرح شد
نقدهای حاضران در جلسه:
- اقسام بلوغ ربطی به این مدخل ندارد. بنابر نظر برخی دوستان: به ذیل مفهومشناسی یا موضوعشناسی برود.
- تکالیف نابالغان نیازمند تیتر بهتری است.
- مدخل کپی محض است.
- شروع شناسه ضعیف است.
- شیوهنامه ارجاع رعایت نشده است.
- در تعریف بلوغ بهتر است به جای «سن» از واژه «مرحله» یا «دوره» استفاده شود؛ زیرا سن یکی از شروط تحقق بلوغ است.
- به این اشاره شود که بالغ باید تقلید کند.
- به جشن تکلیف اشاره شود و برای آن عکس گذاشته شود.
- در مفهومشناسی بلوغ گفته شود که منظور از بلوغ در اینجا، بلوغ شرعی است و آن متفاوت از بلوغ جنسی، بلوغ عقلی و غیره است.
- به سن رشد، کودک ممیز و رابطه آنها با بلوغ اشاره شود.
- درباره این تصمیمگیری شود که واژه «بالغ» باید به «تکلیف» تغییرمسیر یابد یا به «بلوغ».
- در مدخل تکلیف اصلا از بلوغ صحبت نشده است.
- لینک نشدن واژه احتلام در این مدخل؛ در حالی که یکی از واژگان کلیدی بحث بلوغ است.
- به شرط بودن بلوغ برای برخی کارها اشاره شود، مثل تصرف در اموال خود
- به مباحث اخلاقی و تربیتی بلوغ اشاره شود.
آثار فقهی وحقوقی بلوغ
در این بخش نوشته شده " برای حضانت و سرپرستی کودکان و محجورین نیز شرط بلوغ لازم است." از این عبارت فهمیده می شود که کسی که حضانت کودک را به عهده میگیرد باید بالغ باشد و آدرس به روضه ی شهید ثانی داده شده که چنین چیزی در آن جا پیدا نشد آن چه در روضه ی شهید ثانی نوشته شده این است که بعد از بالغ شدن کودک دیگر ولایتی بر او نیست نه این که سرپرست باید بالغ باشد. ضمن این که در جواهر الکلام هم چنین حکمی پیدا نشد. الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشى - كلانتر)، ج5، ص: 458 و للمولى إجبار أمته على الإرضاع لولدها و غيره «1» لأن منافعها مملوكة له فله التصرف فيها كيف شاء، بخلاف الزوجة حرة كانت أم مملوكة لغيره، معتادة لإرضاع أولادها أم غير معتادة، لأنه لا يستحق بالزوجية منافعها و إنما استحق الاستمتاع. [الحضانة] " و منها «2» الحضانة" بالفتح و هي: ولاية على الطفل و المجنون لفائدة «3» تربيته و ما يتعلق بها «4» من مصلحته من حفظه، و جعله في سريره، و رفعه، و كحله، و دهنه، و تنظيفه، و غسل خرقه، و ثيابه، و نحوه، و هي بأنثى أليق منها بالرجل فالأم أحق بالولد مدة الرضاع و إن كان الولد ذكرا إذا كانت الأم حرة مسلمة عاقلة أو كانا أي الأبوان معا رقيقين أو كافرين فإنه يسقط اعتبار الحرية في الأول «5» و الإسلام في الثاني «6» لعدم الترجيح، و لو كانت الأم خاصة حرة مسلمة فهي أحق بالولد مطلقا من الأب الرق أو الكافر إلى أن يبلغ و إن تزوجت «7». فإن فصل عن الرضاع فالأم أحق بالأنثى إلى سبع سنين ______________________________ (1) أي غير الولد. (2) أي و من أحكام الأولاد. (3) أي لغرض تربية الولد. (4) أي بالتربية. و من في [حفظه] بيانية لقوله: من مصلحة أي المصلحة عبارة عن حفظه. (5) أي كونهما رقيقين. (6) أي كونهما كافرين. (7) أي الأم. الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية (المحشى - كلانتر)، ج5، ص: 463 و لو تزوجت الأم بغير الأب مع وجوده «1» كاملا «2» سقطت حضانتها للنص «3» و الإجماع فإن طلقت «4» عادت الحضانة على المشهور لزوال المانع منها، و هو تزويجها و اشتغالها بحقوق الزوج «5» التي هي أقوى من حق الحضانة. و قيل: لا تعود لخروجها عن الاستحقاق بالنكاح فيستصحب «6» و يحتاج عوده إليها «7» إلى دليل آخر. و هو مفقود، و له «8» وجه وجيه لكن الأشهر الأول، و إنما تعود بمجرد الطلاق إذا كان بائنا، و إلا فبعد العدة إن بقي لها شيء من العدة «9»، و لو لم يكن الأب موجودا لم تسقط حضانتها بالتزويج مطلقا «10» كما مر «11». و إذا بلغ الولد رشيدا سقطت الحضانة عنه، لأنها ولاية، و البالغ الرشيد لا ولاية عليه لأحد، سواء في ذلك الذكر و الأنثى، البكر و الثيب ______________________________ (1) أي وجود الأب. بأن طلقها فتزوجت بغيره. (2) من حيث العقل، و الحرية و الإسلام. (3) الوسائل كتاب النكاح باب 81 حديث 4. (4) أي من الزوج الثاني. (5) أي الثاني. (6) أي يستصحب عدم استحقاقها و يستمر حتى بعد طلاقها من الزوج الثاني. (7) أي عود حق الحضانة إلى الأم. (8) أي لهذا القول. (9) أي مدة الحضانة. (10) سواء كان العقد دواما أم متعة، استمرت أم طلقت. (11) في قول المصنف ص 459: [و الأم أحق من الوصي] .. و إن تزوجت