آیه ۲۲ سوره نور دستوری است به مومنان و ثروتمندان که در کمک‌کردن به دیگران کوتاهی نکنند و همچنین خطای دیگران را ببخشند تا خداوند نیز آن‌ها را ببخشد. این آیه دستور می‌دهد به سه گروه کمک شود؛ خویشاوندان، نیازمندان و افرادی که در راه خداوند مهاجرت کرده‌اند. بنابر آیه ۲۲ سوره نور، خطای این افراد نباید سببِ قطعِ کمک به آن‌ها شود.

آیه ۲۲ سوره نور
مشخصات آیه
جزء۱۸
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمدینه
دربارهبخشیدن دیگران و حمایت از خویشان، نیازمندان و مهاجران در راه خدا.


خداوند در آیه ۲۲ نور دستور به بخشش و گذشت داده است: «باید عفو کنند و گذشت نمایند». خداوند پس از دستور به عفو و گذشت چنین می‌گوید: «مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید». براساس نظر مفسران، این تعبیر در بیان این نکته است که اگر می‌خواهید بخشش خداوند شامل شما شود، افرادی که در حق شما بدی کرده‌اند را ببخشید.

شأن نزول این آیه را پس از واقعه إفک دانسته‌اند. گروهی از صحابه پیامبر، قسم خوردند به افرادی که در واقعه افک تهمت زده‌اند، دیگر کمک نکنند. آیه ۲۲ نور نازل شد و آنان را از این کار منع کرد. فخر رازی مفسر اهل‌سنت اجماع مفسران را بر این دانسته که این آیه در شأن ابوبکر نازل شده است. وی این آیه را فضیلتی برای ابوبکر و نشان از برترین بودن ابوبکر پس از پیامبر دانسته است. این دیدگاه مورد نقد قرار گرفته است؛ از جمله اینکه تمام ضمیرهای این آیه به صورت جمع است و نشان می‌دهد گروهی از مسلمانان تصمیم به قطع کمک‌های خود از مجرمان گرفته بودند و آیه آنها را از این کار نهی کرد.

حمایت از خویشان، نیازمندان و مهاجران در راه خدا

آیه ۲۲ سوره نور دستور می‌دهد که نباید در انجام عمل خیر و کمک به دیگران کوتاهی کرد.[۱] این آیه در فضیلت صدقه نیز دانسته شده است.[۲] برخی مفسران از این آیه چنین استفاده کرده‌اند که افراد ثروتمند در برابر محرومان مسئول هستند.[۳] خداوند در آیه ۲۲ نور دستور می‌دهد به سه گروه کمک شود. تعبیر «أُولِی الْقُرْبی»‏ اشاره به کسانی دارد که فرد نسبت خویشاوندی با آن‌ها دارد. گروه دوم نیازمندان و فقراء هستند و گروه سوم افرادی هستند که در وطن خود زندگی خوب داشتند. با این حال برای رضایت خداوند مهاجرت کردند و در سرزمین جدید، وسائل زندگی برایشان فراهم نیست.[۴]

تعبیر «لا یَأْتَلِ» در ابتدای آیه را به معنای قَسَم دانسته‌اند.[۵] برخی این معنا را به مشهور مفسران نسبت داده‌اند.[۶] معانی دیگری نیز برای این کلمه ذکر شده است.[۷] علامه طباطبایی سه معنای ترک‌کردن، سوگندخوردن و تقصیر را برای این کلمه مناسب دانسته است.[۸] برخی تعبیر «أُولُوا الْفَضْل» را صاحبان فضل در دین و هدایت[۹] و مومنان[۱۰] بیان کرده‌اند. در مقابل برخی «ِأُولُوا الْفَضْلِ» را به معنای غنی دانسته‌اند.[۱۱]

﴿وَلَا يَأْتَلِ أُولُو الْفَضْلِ مِنْكُمْ وَالسَّعَةِ أَنْ يُؤْتُوا أُولِي الْقُرْبَى وَالْمَسَاكِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا أَلَا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ۝٢٢ [نور:22]|﴿سرمایه‌داران و فراخ‌دولتان شما نباید از دادن [مال] به خویشاوندان و تهیدستان و مهاجران راه خدا دریغ ورزند و باید عفو کنند و گذشت نمایند مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید و خدا آمرزنده مهربان است ۝٢٢

بخشش و گذشت

خداوند در آیه ۲۲ نور دستور به بخشش و گذشت داده است: «وَلْیَعْفُواْ وَلْیَصْفَحُوا؛ و باید عفو کنند و گذشت نمایند».[۱۲] محمدتقی مدرسی عالم و مفسر شیعه عفو را به معنای عدم مجازات بر چیزی که انجام شده دانسته و «صفح» را گذشتی دانسته که موجب برگشت ارتباط و خویشاوندی می‌گردد.[۱۳] برخی مفسران، عفو را به معنای بخشش از گناهان و صَفْح را به معنای چشم‌پوشی و روی برگرداندن از انتقام دانسته‌اند.[۱۴]

در این آیه پس از دستور به عفو و گذشت چنین گفته شده: ««أَلا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ؛ مگر دوست ندارید که خدا بر شما ببخشاید».[۱۵] براساس نظر مفسران خداوند با این تعبیر در مقام بیان این نکته است که اگر بخشیده شدن را برای خود دوست دارید برای دیگران نیز دوست بدارید.[۱۶] اگر می‌خواهید بخشش خداوند شامل شما شود پس افرادی که در حق شما بدی کردند را ببخشید.[۱۷] این بخشش، سبب بخشیده‌شدن می‌گردد.[۱۸] امام علی(ع) پس از ضربت خوردن و پیش از شهادت وصیتی دارد که در آن به عفو دستور داده و به بخش انتهایی آیه ۲۲ نور استناد می‌کند.[۱۹]

شأن نزول

پس از واقعه إفک، گروهی از صحابه پیامبر اسلام، قسم خوردند به افرادی که در تهمت به همسر پیامبر دخالت داشتند، دیگر کمک نکنند. آیه ۲۲ نور نازل شد و آنان را از این کار منع کرد و دستور داد آن‌ها را ببخشند.[۲۰]

منابع اهل‌سنت[۲۱] و برخی تفاسیر شیعه[۲۲] شأن نزول این آیه را در مورد ابوبکر دانسته‌اند. یکی از خویشاوندان ابوبکر به نام مُسَطّح بن اثاثه که فردی فقیر و از مهاجرین بود، از افرادی بود که در واقعه افک به همسر پیامبر تهمت زد. ابوبکر که پیش‌تر به وی کمک مالی می‌کرد، پس از این واقعه قسم خورد که دیگر به او کمکی نکند. آیه نازل شد و وی را از این کار بازداشت.

مفسران به این نکته تذکر داده‌اند که آیه اختصاص به شأن نزول خود ندارد.[۲۳] بنابر این، آیه نهی عامی است برای همه افراد[۲۴] که براساس احساسات نابجا تصمیم نگیرند[۲۵] و کمک‌های خود به خویشاوندان و فقراء را قطع نکنند.[۲۶] یکی از اهداف این آیه را چنین برشمرده‌اند که امت اسلامی را پس از واقعه افک و اختلافی که میان مسلمانان پیش آمده بود، به سمت وحدت و یکپارچگی پیش ببرد.[۲۷]

ابوبکر

فخر رازی، عالم و مفسر اهل‌سنت، اجماع مفسران را بر این دانسته که آیه ۲۲ نور پیرامون ابوبکر نازل شده است.[۲۸] وی این آیه را فضیلتی برای ابوبکر خوانده و معتقد است آیه نشان از این دارد که ابوبکر برترین مردم پس از پیامبر بوده و تعبیر «أُولُو الْفَضْلِ مِنْکُمْ؛» همین نکته را دلالت دارد.[۲۹]

این دیدگاه مورد نقد قرار گرفته است. از جمله نقدها این که تمام ضمیرهای آیه به صورت جمع است و نشان می‌‏دهد که گروهی از مسلمانان بعد از این ماجرا تصمیم به قطع کمک‌های خود گرفته بودند و آیه آنها را از این کار نهی کرد.[۳۰] همچنین نزول آیه برای ابوبکر امری نیست که از طرف پیامبر گفته شده باشد بلکه افرادی مانند کلبی و مقاتل و ضحاک چنین چیزی را نقل کرده‌اند و گفتار آن‌ها برای ما معتبر نیست.[۳۱] همچنین اگر این آیه در مورد ابوبکر نازل شده باشد نیز فضل ابوبکر را نمی‌رساند و این با عملکرد ابوبکر به‌خصوص پس از وفات پیامبر در تضاد است.[۳۲] اشکالات دیگری نیز بر این موضوع وارد شده است.[۳۳]

پانویس

  1. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۷۲.
  2. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۳، ص۱۱۱.
  3. قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ق، ج۸، ص۱۶۵.
  4. فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۷۲.
  5. بلخی، تفسیر مقاتل بن سلیمان، ۱۴۲۳ق، ج۳، ص۱۹۲.
  6. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۴۹.
  7. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۲۶.
  8. طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۹۴.
  9. مدرسی، من هدى القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۸۴.
  10. فضل‌الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۷۲.
  11. فیض کاشانی، تفسير الصافي، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۲۶.
  12. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۱۱.
  13. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۸۴.
  14. حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنا عشری، ۱۳۶۳ش، ج۹، ص۲۱۶.
  15. سوره نور، آیه ۲۲.
  16. مازندرانی، شرح الکافی۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۴۲.
  17. حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۳۶۴.
  18. مازندرانی، شرح الکافی۱۳۸۲ق، ج۶، ص۱۴۲.
  19. سید رضی، نهج البلاغة، ۱۴۱۴ق، ص۳۷۸.
  20. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۴۱۴.
  21. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۴۸؛ سید قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۰۴.
  22. مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج‏۵، ص۴۰۹.
  23. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۴۱۴.
  24. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۷، ص۴۲۱.
  25. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۴۱۵.
  26. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، ج۷، ص۴۲۱.
  27. مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۸۵.
  28. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۴۹.
  29. فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۳، ص۳۴۹.
  30. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۴۱۴.
  31. شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۶.
  32. شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۷.
  33. شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۷۵.

منابع

  • نهج البلاغة، تحقیق صبحی صالح، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • بلخی، مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، تحقیق: عبدالله محمود شحاته، بیروت، دارإحیاء التراث، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنی عشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • حسینی شیرازی، سید محمد، تبیین القرآن، بیروت، دارالعلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
  • سید قطب، ابراهیم حسین، فی ظلال القرآن، بیروت، قاهره، دارالشروق، چاپ هفدهم، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: احمد قصیرعاملی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
  • شیخ مفید، الإفصاح فی الإمامة، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: محمدجواد بلاغی‏، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • فخر رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فضل‌الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق: حسین اعلمی، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
  • مازندرانی، محمد صالح بن احمد، شرح الکافی (الاصول و الروضة)، تحقیق و تصحیح ابوالحسن شعرانی، تهران، المکتبة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۸۲ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدرسی، سید محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.