غسلین
غِسْلین بهعنوان غذای دوزخیان، به صورت چرکابه بدنهای کفار در جهنم معرفی شده است.[۱] این واژه تنها یکبار در قرآن و به معنای غذای دوزخیان به کار رفته و در آیات ۳۶ و ۳۷ سوره حاقه آمده است که گناهکاران در جهنم غذایی جز غسلین ندارند.
به نقل از پیامبر(ص)، اگر یک سطل از غسلین در شرق عالم ریخته شود، حرارت و اثر آن موجب به جوش آمدن جمجمه کسانی میشود که در غرب عالماند.[۲] همچنین در تفسیر علی بن ابراهیم، غاصبان حقوق آل محمد(ع) از جمله کسانی دانسته شدهاند که غذای آنان در جهنم غسلین است.[۳] در برخی زیارتنامهها، از جمله زیارت امام حسین(ع)، نیز به این معنا اشاره شده که غذای دشمنان پیامبر و اهلبیت در جهنم غسلین خواهد بود.[۴]
در قرآن، غذای دوزخیان در آیات مختلف با نامهای مشخصی ذکر شده است: در سوره غاشیه «ضریع»،[۵] در سوره حاقه «غسلین»[۶] و در سوره واقعه «زقوم».[۷] مفسران در تبیین این تفاوت دو رویکرد داشتهاند:
به گفته مکارم شیرازی[۸] و برخی مفسران دیگر،[۹] دوزخیان در طبقات مختلف هستند و هر طبقه غذای مخصوص خود را دارد. گروهی دیگر بر این باورند که همه دوزخیان غذای یکسان دارند و نامهای متفاوت تنها تعبیرات و تمثیلهایی برای بیان شدت عذاب و آثار آن است.[۱۰]
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات، ۱۴۱۲ق، ذیل واژه «غسل»؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۴، ص۴۷۱.
- ↑ شیخ طوسی، أمالی، ۱۴۱۴ق، ص۵۳۳، ح۱۱۶۲.
- ↑ قمی، تفسیر قمی، ۱۴۰۴ق، ج۲ ص۳۸۴.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۷.
- ↑ سوره غاشیه، آیه۶.
- ↑ طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۹۵.
- ↑ سوره واقعه، آیه۵۲.
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه، ۱۳۷۳ش، ج۲۴ ص۴۷۴.
- ↑ طیب، أطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱۴، ص۹۵؛ زحیلی، التفسیر المنیر، ۱۴۱۸ق، ج۳۰، ص۲۰۷.
- ↑ طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۱.
منابع
- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان الداودی، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ق.
- زحیلی، وهبة بن مصطفی، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، بیروت، دارالفکر المعاصر، دمشق، ۱۴۱۸ق.
- طالقانی، سید محمود، پرتوی از قرآن، شرکت سهامی انتشار، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.
- طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب، ۱۴۰۷ق.
- طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم دارالکتاب، ۱۴۰۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۳ش.