تحریف کتاب‌های آسمانی

مقاله قابل قبول
رده ناقص
بدون ناوبری
عدم رعایت شیوه‌نامه ارجاع
کپی‌کاری از منابع خوب
استناد ناقص
شناسه ناقص
از ویکی شیعه

تحریف کتاب‌های آسمانی به معنای تغییر الفاظ و سوء تعبیرهایی است که در برخی کتاب‌های آسمانی روی داده است. این بحث ریشه در قرآن کریم دارد. قرآن بیان می‌کند که این کتاب‌ها توسط یهودیان و مسیحیان تحریف شده است. در احادیث نیز به این مطلب اشاره شده است. در اثبات وقوع تحریف لفظی تورات و انجیل، مسلمانان به خصوص بر اختلافات نسخه‌های مختلف این کتاب‌ها تأکید می‌کردند. حذف اشاره به پیامبر اسلام در تورات و انجیل، حذف جزای زنای محصنه از جمله تحریف‌های کتاب‌های آسمانی است. یافتن تناقضات و تعارضات در متن این دو کتاب و غیر عقلانی بودن برخی از محتواهای آن مانند تثلیث نشانه دیگری بر تحریف آنها دانسته شده است.

جایگاه و اهمیت

تحریف در لغت به معنای «گردانیدن سخن»[۱] و «تغییر دادن سخن» است[۲] و خصوصاً در مورد تغییر دادن کتاب به کار می‌رود.[۳] تحریف گاه صرفاً به معنای تغییر لفظ[۴] و گاه صرفاً به معنای تغییر معنا و سوء تأویل دانسته شده است.[۵]

بحث درباره تحریف کتاب‌های آسمانی یهودیان و مسیحیان، ریشه در قرآن کریم دارد که هر چند در آن تورات و انجیل به عنوان کتاب‌هایی که خداوند بر پیامبرانش نازل کرده است، تأیید شده‌اند[۶] ولی آیاتی نیز وجود دارد که به‌نوعی نشان‌دهنده تحریف این کتاب‌ها است. در آیه ۷۵ سوره بقره درباره یهودیان آمده است که گروهی از آنان کلام خدا را می‌شنوند و به رغم آنکه آن را می‌فهمند، تحریفش می‌کنند. آیه ۷۹ همین سوره و آیه ۷۸ سوره آل عمران، ناظر به این معناست که کسانی چیزی به دست خود می‌نویسند و می‌گویند از جانب خداست. آیه ۴۶ سوره نساء و آیه ۱۳ سوره مائده نیز به مسئله تحریف کلام از جانب اهل کتاب (یُحَرِّفونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه) اشاره دارد. در آیه ۴۱ سوره مائده نیز همین نکته با تعبیری دیگر (یُحَرِّفونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه) بیان شده است. در کتب حدیثی این موضوع مکرراً ذکر شده است.[۷]

تحریف لفظی و معنوی

پاره‌ای از عالمان مسلمان تحریف مورد اشاره در قرآن را صرفاً به تأویل نادرست تفسیر کرده‌اند بی آنکه تغییر لفظی روی داده باشد. ابوحاتم رازی متکلم اسماعیلی قرن چهارم اختلاف میان نسخه‌های سه‌گانه تورات و اختلاف اناجیل اربعه را با یکدیگر، همانند اختلاف قرائات قرآن دانسته[۸] و احتمالاً به‌همین سبب در مناظره با محمد بن زکریا رازی خود را موظف به دفاع از این کتاب‌ها دیده است.[۹] فخر رازی بر این مبنا که نسخه‌های تورات و انجیل در شرق و غرب عالم پراکنده و متواتر است، قول به تحریف معنایی و تأویل نادرست را ترجیح داده،[۱۰]

در نقطه مقابل اکثر علمای اسلام نظر این گروه را نپذیرفته و تحریف به معنای تغییر لفظ را نیز بخشی از تحریف این کتاب‌ها دانسته‌اند.[۱۱] فخر رازی با وجود ترجیح تحریف معنوی مواردی را برشمرده که از مقوله تغییر لفظی است. به‌علاوه، وی با قائل شدن به تفاوتی ظریف میان تعبیر «یُحرِّفونَ الکَلِمَ عَنْ مَواضِعِه» و «یُحَرِّفونَ الْکَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِه»، اولی را ناظر به تغییر معنایی و دومی را ناظر به تغییر لفظ و معنا، با هم دانسته است.[۱۲]

ابن قیّم جوزی در یک تقسیم‌بندی کلی پنج صورت برای تحریف ذکر کرده است:

  • درآمیختن حق و باطل به‌گونه‌ای که قابل تمیز نباشند.
  • کتمان حق.
  • مخفی داشتن حق.
  • تحریف کلام از مواضع آن که خود به دو صورت لفظی و معنایی تقسیم می‌شود.
  • مبهم خواندن متن به‌گونه‌ای که امر بر شنونده مشتبه شود.[۱۳][یادداشت ۱]

زمان تحریف

برخی از نویسندگان سابقه تحریف تورات را به هفتاد نفری رسانده‌اند که با موسی(ع) همراه بودند و پیام خدا را از موسی دریافت کردند. گروهی نیز آیات مرتبط با تحریف را ناظر به اهل کتابِ معاصرِ پیامبر اکرم دانسته‌اند.[۱۴] قسم اخیر به این معنا نیست که همه الفاظ تورات به همه زبان‌هایش، پس از بعثت تحریف شده است.[۱۵]

نقد به معنای نفی نیست

با توجه به اینکه قرآن و حدیث دلالت بر آن دارد که تورات و انجیل در زمان پیامبر اسلام مطالبی از جانب خدا داشته،[۱۶] این نقدها هیچ‌گاه به نفی کلی تورات و انجیل نینجامیده است و حتی گاهی بدون توجه به موضوع تغییر الفاظ، به آن‌ها استناد شده است.[۱۷] و از آنجا که کتب پیشین نمی‌تواند خالی از اِخبار بر پیامبریِ پیامبر اسلام باشد[۱۸] در تورات و انجیل فعلی نیز بشارت به پیامبر اسلام، سراغ گرفته شده است.[۱۹] حتی در برخی منابع آمده است که در تورات، به جانشین ایشان، امام علی(ع) و برخی از ویژگی‌های ظاهری‌اش، نیز اشاره شده است.[۲۰]

اثبات وقوع تحریف لفظی

در اثبات وقوع تحریف لفظی تورات و انجیل، مسلمانان به خصوص بر اختلافات نسخه‌های مختلف، تناقضات درونی و اطلاعات ناصحیح داخل این کتاب‌ها تأکید می‌کرده‌اند.

در مورد تورات به اختلافات نسخه‌های سه‌گانه عبری، سریانی و یونانی ـ که به ترتیب، متن مورد استناد یهودیان، سامریان و مسیحیان بوده‌اند ــ اشاره می‌کرده‌اند و این اختلافات را در کنار توجه به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن و اینکه تورات فعلی نوشته عزرای ورّاق است، دلیلی بر عدم وثاقت آن می‌شمرده‌اند.[۲۱]

در مورد انجیل، اثبات تحریف لفظی ساده‌تر بوده است، چراکه مسلمانان بر مبنای قرآن[۲۲] انجیل را کتابی نازل شده از جانب خداوند بر حضرت عیسی(ع) می‌دانند، حال آنکه چهار نسخه از آن به قلم چهار تن (مَرْقُس، مَتّی، لُوقا و یوحَنّا) موجود است. اختلافات این چهار نسخه، عدم وثاقت آن را آشکار می‌کند.[۲۳]

تناقضات درونی عهدین

مضامین تورات و انجیل، تناقضات و تعارضات درونی این متون، و نامعقول‌بودن و توجیه‌ناپذیر بودن بعضی مطالب آن‌ها مثل تثلیث از نشانه‌های تحریف این کتاب‌ها دانسته شده است. زیرا چنین مطالبی نمی‌تواند از جانب خدا باشد، بدین ترتیب بر تحریف لفظی انجیل تأکید شد.[۲۴]

مصادیق تحریف لفظی

درباره مصادیق این تحریف به موضوعات مختلفی اشاره شده است، اما در روایات و به پیروی از آن در آثار عالمان اسلام، غالباً دو موضوع ذکر گردیده است:

  1. اینکه وصف پیامبر اسلام و بشارت به پیامبری ایشان ـ چنانکه در قرآن کریم هم بیان شده[۲۵] ـ در تورات و انجیل آمده بوده و یهود و نصارا آن را تحریف کرده‌اند.[۲۶]
  2. طبق تورات جزای زنای محصنه رجم بوده، ولی در آن تحریف رخ داده است. بنا بر منابع اسلامی، یهودیان مدینه نسبت به اجرای حکم رجم در مورد زن و مردی از اشراف که مرتکب زنای محصنه شده بودند، اکراه داشتند، نزد پیامبر اسلام رفتند تا ایشان در این‌باره حکم کنند. پیامبر نیز حکم به رجم دادند، اما آنان از این کار ابا کردند. رسول اکرم مشخصات ابن صوریا را ـ که به اذعان یهودیان آشناترین فرد زمان به مضامین تورات بود ـ بیان کردند و او را فراخواندند، سپس در این‌باره نظر او را پرسیدند. ابن صوریا توضیح داد که در تورات همین حکم آمده بود، ولی علمای یهود ابتدا بین افراد ثروتمند و فقیر فرق گذاشتند و سپس چون فقیران به این تبعیض اعتراض کردند و آن را نپذیرفتند و زنا هم در میان ثروتمندان یهود رواج یافته بود، علمای آنان با یکدیگر رایزنی کردند و به جای رجم، احکام دیگری وضع نمودند.[۲۷]

تاریخچه

بحث تحریف در طول تاریخ با فراز و فرودهایی همراه بوده است و در زمان‌ها و مکان‌هایی که مسلمانان با یهودیان و مسیحیان برخورد بیشتری داشته‌اند، مثلاً در صدر اسلام و زمان پیامبر یا در نواحی مرزی و نزدیک به مراکز سکونت یهودیان و مسیحیان مانند اندلس، اقبال به این بحث جدّی بوده است.

ابن حزم (د.۴۵۶ق.) که آشنایی وسیعی با مضامین تورات و انجیل موجود داشت در این راه قدم مؤثری برداشته است.[۲۸] وی به تاریخ تدوین تورات و عدم تواتر آن به تفصیل پرداخته است. [۲۹] روش‌های ابن حزم برای اثبات تحریف، در مجادلات میان مسلمانان و اهل کتاب ادامه یافت. نویسندگان متأخر برای اثبات تحریف، از همه این روش‌ها استفاده کرده‌اند.[۳۰] سَمَوئَل مغربی (د.۵۷۰ ق.)، نویسنده اِفحام الیهود، نیز از عالمانی است که در نقد تورات موجود و مطرح کردن بحث تحریف کوشید. وی را -که از یهودیت به اسلام گرویده بود- از معدود کسانی دانسته‌اند که پس از ابن حزم بحث تحریف را پیش برد.[۳۱]

ابن کمونه در تنقیح الابحاث، به رد بعضی مطالب افحام الیهود پرداخته است.[۳۲] در مقابل، بر کتاب ابن کمونه نیز نقدهای فراوانی نوشته شده است.[۳۳] بجز ابن کمونه که منظری یهودی داشت، عمار بصری مؤلف کتاب البرهان نیز از موضع فردی مسیحی از وثاقت کتاب مقدّس دفاع کرده است. روش‌های ابن حزم برای اثبات تحریف، در مجادلات میان مسلمانان و اهل کتاب ادامه یافت. نویسندگان متأخر برای اثبات تحریف، از همه این روش‌ها استفاده کرده‌اند.[۳۰]

در دوره متأخر، هنگام فعالیت‌های هیئت‌های تبشیری مسیحی اروپایی یا امریکایی در ایران و سایر کشورهای اسلامی، به این مبحث توجه دوباره شد. در دوره اخیر که محققان غیرمسلمان با نقد تاریخی کتاب مقدس، عدم وثاقت آن را نشان داده‌اند،[۳۴] در مطالعات اسلامی نیز برای اثبات تحریف تورات و انجیل به آن مطالب استناد می‌شود.[۳۵]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. زوزنی، ص ۵۷۴؛ غیاث الدین رامپوری، ذیل واژه
  2. ابن منظور؛ شرتونی، ذیل «حرف»
  3. داعی الاسلام، ذیل واژه
  4. ر.ک: جرجانی، ص ۵۵
  5. ر.ک: ابن منظور، ذیل «حرف»
  6. ر.ک: آل عمران: ۳؛ مائده: ۴۶-۴۸
  7. ر.ک: بخاری جعفی، ج ۴، ص ۱۸۶، ج ۵، ص ۱۵۰، ۱۷۰، ج ۸، ص ۲۲، ۳۰، ۱۶۰؛ ابوداود، ج ۲، ص ۱۷۰، ۳۵۰؛ ابن تیمیه، ج ۱، ص ۳۷۲-۳۷۴
  8. الاصلاح، ص ۲۵۰-۲۵۲
  9. ر.ک: رازی، اعلام النبوة، ص ۱۱۷-۱۲۷
  10. ر.ک: ذیل مائده: ۱۳
  11. طبرسی، ذیل مائده: ۵؛ ابن تیمیه، ج ۱، ص ۳۶۷، ج ۲، ص ۵-۷
  12. ر.ک: ذیل نساء: ۴۶
  13. ابن قیّم جوزیه، هدایة الحیاری، ۱۴۱۵ق، ص۶۰.
  14. ر.ک: الزمخشری، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج۱، ص۳۷۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۲۹.
  15. ر.ک: ابن تیمیه، الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح، ج۱، ص۳۶۲.
  16. ابن تیمیّه، ج ۱، ص ۳۷۹-۳۸۰.
  17. ر.ک: یزدی، منقول الرضائی
  18. ابن قیّم جوزیّه، ص۶۱.
  19. ر.ک: ابن تیمیّه، ج۴، ص۶۱۲؛ ابن قیّم جوزیّه، ص ۶۲۱۰۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۱۷۷-۱۷۸؛ عبدالاحد داود، محمد(ص) در تورات و انجیل.
  20. ر.ک: جدیدالاسلام، ص ۲۴۹-۲۵۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۲۴-۳۲۶
  21. ر.ک:ابن حزم، ج ۱، ص ۱۷۷، ج ۲، ص ۲۱-۲۵؛ امام الحرمین، ص ۳۶۴۳؛ابن تیمیه، ج ۱، ص ۳۸۰؛ابن قیّم جوزیّه، ص ۵۸
  22. مائده: ۴۶
  23. ابن حزم، ج ۲، ص ۱۳، ۱۷؛ ابن تیمیه، ج ۱، ص ۳۶۸-۳۷۰؛ ابن قیّم جوزیّه، ص ۵۹؛ امام الحرمین، ص ۴۵۶۳
  24. ابن‌حزم، الفصل فی الملل والأهواء والنحل، مكتبة الخانجی، ج۱، ص۹۴و۱۶۰.
  25. ر.ک: بقره: ۱۴۶، اعراف: ۱۵۷، طبرسی؛ فخررازی، ذیل آیات مذکور
  26. ر.ک: بخاری جعفی، ج ۳، ص ۲۱؛ ترمذی، ج ۵، ص ۲۴۹؛ کلینی، ج ۸، ص ۱۱۷؛امام الحرمین ، ص ۳۴؛ شهرستانی، ج ۱، ص ۲۰۹
  27. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۳۳۴.
  28. ابن حزم، ج ۱، ص ۲۰۲-۲۸۵، ج ۲، ص ۲۷۲-۲۰۰
  29. ر.ک: ابن حزم، ج ۱، ص ۲۸۷-۳۰۳
  30. ۳۰٫۰ ۳۰٫۱ ر.ک: فخرالاسلام، جلدهای ۱-۳.
  31. ر.ک: د. اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه
  32. ابن کمونه، ص ۱۱۲، ۱۷۶، ۱۸۰؛ر.ک:ابن کمونه، مقدمه کریمی زنجانی، ص ۴۸-۴۹
  33. ر.ک: ابن کمونه مقدمه، ص ۵۳-۵۹
  34. ر.ک: د. دین و اخلاق، ج ۲، ص ۵۹۳-۵۹۷، ج ۴، ص ۳۱۴-۳۲۴
  35. د. اسلام، چاپ دوم، ذیل واژه، تورات؛ انجیل

یادداشت

  1. به عنوان نمونه برای این‌گونه تحریف کلمه‌ى‌ «راعِنا» (بدون تشدید) را مسلمانان به رسول خدا مى‌گفتند و منظورشان اين بود كه مراقب و متوجّه ما باش، امّا يهود با هدف تحقیر مسلمان و تمسخر پیامبر اين كلمه را تحریف کرده و با تشديد نون‌ «راعِنا» می‌خواندند، به معناى آن است كه ما را احمق كن.(قرائتی، تفسیر نور، ج۲، ص۷۸.) برخی بر این باورند که کلمه «راعنا» در عربى يعنى به ما التفات كن، ولى در عبرى يعنى خبيث ما. (فولادوند، ترجمه قرآن، آیه ۴۶ سوره نساء.)

منابع

  • ابن تیمیّه، الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح، چاپ علی السید صبح المدنی، بی جا، بی تا.
  • ابن حزم، الفصل فی الملل و الاهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
  • ابن قیّم جوزیّه، هدایة الحیاری فی اجوبة الیهود و النصاری، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ق
  • ابن کمونه، تنقیح الابحاث للملل الثلاث، چاپ محمد کریمی زنجانی اصل، تهران ۱۳۸۱ش.
  • ابن منظور.
  • ابوحاتم رازی، اعلام النبوة، چاپ صلاح صاوی و غلامرضا اعوانی، تهران ۱۳۵۶ش.
  • ابوحاتم رازی، کتاب الاصلاح، چاپ حسن مینوچهر و مهدی محقق، تهران ۱۳۷۷ش.
  • ابوداود، سلیمان بن اشعث، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
  • امام الحرمین، عبدالملک بن عبدالله، شفاءالغلیل فی بیان ما وقع فی التوراة و الانجیل من التبدیل، چاپ احمد حجازی سقا، قاهره ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
  • بخاری، محمدبن اسماعیل، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
  • بلاغی، محمدجواد، الهدی الی دین المصطفی، چاپ علی آخوندی، قم، بی تا.
  • ترمذی، محمدبن عیسی، سنن الترمذی، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بیروت ۱۴۰۳.
  • جدیدالاسلام، علی قلی، ترجمه، شرح و نقد سِفر پیدایش تورات، به کوشش رسول جعفریان، قم ۱۳۷۵ش.
  • جرجانی، علی بن محمد، کتاب التعریفات، چاپ فلوگل، لایپزیگ، ۱۸۴۵، چاپ افست بیروت ۱۹۷۸.
  • داعی الاسلام، محمدعلی، فرهنگ نظام، چاپ سنگی حیدرآباد دکن ۱۳۰۵-۱۳۱۸ش، چاپ افست تهران ۱۳۶۲-۱۳۶۴ش.
  • عبدالاحد داود، محمد(ص) در توراة و انجیل، ترجمه فضل اللّه نیک آئین، تهران، ۱۳۶۱ش.
  • دائرة المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران ۱۳۶۷ ش، ذیل «ابن کمونه»،از جعفر سجادی.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، بیتا، بی جا.
  • زوزنی، حسین بن احمد، کتاب المصادر، چاپ تقی بینش، تهران ۱۳۷۴ش.
  • شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فُصح العربیّة و الشّوارِد، قم ۱۴۰۳.
  • شهرستانی، محمدبن عبدالکریم، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
  • طبرسی، فضل بن حسن، الناشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بیروت، ۱۴۱۵ق.
  • رامپوری، محمدبن جلال الدین غیاث الدین، غیاث اللغات، چاپ منصور ثروت، تهران ۱۳۷۵ش.
  • فخرالاسلام، محمدصادق، انیس الاعلام فی نصرة الاسلام، چاپ عبدالرحیم خلخالی، تهران ۱۳۵۱-۱۳۵۵ش.
  • فخر رازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر، قاهره، بی تا، چاپ افست تهران، بی تا.
  • قزوینی، حاج بابابن محمد اسماعیل، محضرالشهود فی رد الیهود، یزد: کتابخانه وزیری، بی تا.
  • کلینی
  • مجلسی.
  • یزدی، محمدرضا، منقول الرضائی (اقامة الشهود فی رد الیهود)، (ترجمة علی بن حسین حسینی طهرانی)، چاپ سنگی، ۱۲۹۲.
  • EI 2 , s.v. "Tah ¤r ¦âf " (by Hava Lazarus-Yefeh);
  • Encyclopaedia of religion and ethics , ed. James Hastings, Edinburgh 1980-1981, svv. "Bible in the church. IV : Biblical studies" (by E. von Dobschدtz), "Criticism (Old Test.)" (by J. Strachan), "Criticism (New Test.)" (by W. C. Allen).

پیوند به بیرون