پرش به محتوا

سید علی‌محمد باب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۹۱: خط ۹۱:
برخی از اعتقادات و آموزه‌های علی‌محمد باب به شرح زیر است:
برخی از اعتقادات و آموزه‌های علی‌محمد باب به شرح زیر است:
* خود را برتر از همه [[پیامبران|انبیای الهی]] حتی پیامبر اسلام(ص)<ref>رضانژاد، «خاتمیت، نفی بابیت»، ص۷.</ref> و مظهر نفس [[خدا|خداوند]] می‌دانست.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۸.</ref> خادمی مولف کتاب بی‌بهائی باب و بهاء، ذکر می‌کند که برای اثبات [[نبوت]] باید [[معجزه]] آورد که بهائیان یا انکار می‌کنند و یا به تأویل می‌برند<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۱ش، ص۹۱.</ref> و این‌که پیامبران [[تقیه]] نمی‌کنند بلکه ابلاغ [[وحی]] می‌کنند و در این راه ترسی از کشته‌شدن ندارند در حالی که باب در هر مقطعی پس از مناظره با علما اظهار عجز و توبه می‌کرد.<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۱.</ref>
* خود را برتر از همه [[پیامبران|انبیای الهی]] حتی پیامبر اسلام(ص)<ref>رضانژاد، «خاتمیت، نفی بابیت»، ص۷.</ref> و مظهر نفس [[خدا|خداوند]] می‌دانست.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۸.</ref> خادمی مولف کتاب بی‌بهائی باب و بهاء، ذکر می‌کند که برای اثبات [[نبوت]] باید [[معجزه]] آورد که بهائیان یا انکار می‌کنند و یا به تأویل می‌برند<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۱ش، ص۹۱.</ref> و این‌که پیامبران [[تقیه]] نمی‌کنند بلکه ابلاغ [[وحی]] می‌کنند و در این راه ترسی از کشته‌شدن ندارند در حالی که باب در هر مقطعی پس از مناظره با علما اظهار عجز و توبه می‌کرد.<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۱ش، ص۱۰۱.</ref>
* به عقیده ادوارد براون در مقدمه کتاب نقطةالکاف، علی‌محمد معتقد بود با ظهورش، آیین [[اسلام]] منسوخ و کتاب بیان‌اش [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] قرآن است.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱.</ref> ولی یوسف فضائی پژوهشگر حوزه ادیان در کتاب‌اش ذکر می‌کند که با ادعای [[ناسخ و منسوخ|ناسخ بودن]]، پس باید دین‌شان کامل‌تر از اسلام باشد در حالی که در عمل بشدت ناقص است.<ref>فضائی، شیخی‌گری، بابی‌گری، بهائی‌گری و کسروی‌گری، ۱۳۶۲ش، ص۱۳.</ref> فضائی معتقد است باب تلاش کرده [[آیه|آیات]] کتاب خود را از نظر شکل مثل آیات [[قرآن]] تنظیم کند و از نظر محتوا و مفهوم نیز در بیشتر موارد با تلخیص، احکام خود را با اسلام و قرآن ارائه داده و یا کاملاً بر ضد آن؛ حتی مباحث عقیدتی، فلسفی و کلامی خود را نیز بر اساس مباحث طرح شده در اسلام تنظیم کرده‌است.<ref>فضائی، شیخی‌گری، بابی‌گری، بهائی‌گری و کسروی‌گری، ۱۳۶۲ش، ص۱۲.</ref>
* به عقیده ادوارد براون در مقدمه کتاب نقطةالکاف، علی‌محمد معتقد بود با ظهورش، آیین [[اسلام]] منسوخ و کتاب بیان‌اش [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] قرآن است.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱.</ref> ولی یوسف فضائی، پژوهشگر حوزه ادیان، در کتابش ذکر می‌کند که با ادعای [[ناسخ و منسوخ|ناسخ بودن]]، پس باید دین‌شان کامل‌تر از اسلام باشد در حالی که در عمل بشدت ناقص است.<ref>فضائی، شیخی‌گری، بابی‌گری، بهائی‌گری و کسروی‌گری، ۱۳۶۲ش، ص۱۳.</ref> فضائی معتقد است باب تلاش کرد [[آیه|آیات]] کتاب خود را از نظر شکل مثل آیات [[قرآن]] تنظیم کند و از نظر محتوا و مفهوم نیز در بیشتر موارد با تلخیص، احکام خود را با اسلام و قرآن ارائه داده و یا کاملاً بر ضد آن؛ حتی مباحث عقیدتی، فلسفی و کلامی خود را نیز بر اساس مباحث طرح شده در اسلام تنظیم کرده‌است.<ref>فضائی، شیخی‌گری، بابی‌گری، بهائی‌گری و کسروی‌گری، ۱۳۶۲ش، ص۱۲.</ref>
* بنا بر نظر اسلمنت و دوگوبینو دو نویسنده کتاب‌های [[بهائیت|بهائی]]، وی خود را مُبشّر ظهور بعدی دانسته که نامش را مَنْ یُظْهِرُهُ الله گذاشته بود.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۸؛ کنت دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، بی‌تا، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>
* بنا بر نظر اسلمنت و دوگوبینو، دو نویسنده کتاب‌های [[بهائیت|بهائی]]، باب خود را مُبشّر ظهور بعدی دانسته که نامش را مَنْ یُظْهِرُهُ الله گذاشته بود.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۸؛ کنت دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، بی‌تا، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref>
* بنا بر نظر مترجم کتاب مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، نظر باب بر این بود که هر [[پیامبران|پیامبر]] جدید از زمان ظهورش([[بعثت]]) تا عروجش(وفات)، قیامت پیامبر قبلی است. یعنی از روز بعثت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] تا روز عروج و وفاتش، قیامت [[حضرت عیسی(ع)]] بود.<ref>کنت دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، بی‌تا، ص۲۸۱.</ref> اگرچه درجایی دیگر خود باب مدعی است که به [[قیامت]] به معنای برانگیختن مردگان نیز معتقد است.<ref>باب، بیان فارسی، بی‌تا، ص۸۳.</ref>
* بنا بر نظر مترجم کتاب مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، نظر باب بر این بود که هر [[پیامبران|پیامبر]] جدید از زمان ظهورش([[بعثت]]) تا عروجش(وفات)، قیامت پیامبر قبلی است. یعنی از روز بعثت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] تا روز عروج و وفاتش، قیامت [[حضرت عیسی(ع)]] بود.<ref>کنت دوگوبینو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطی، بی‌تا، ص۲۸۱.</ref> اگرچه درجایی دیگر خود باب مدعی است که به [[قیامت]] به معنای برانگیختن مردگان نیز معتقد است.<ref>باب، بیان فارسی، بی‌تا، ص۸۳.</ref>
* اسلمنت مدعی بود که باب، [[بهشت]] را شادی معرفت‌الله می‌دانست که در نتیجه ایمان به مظهر ظهور [[الله|الهی]] حاصل می‌شود و [[جهنم]] را محرومیت از شناخت الهی می‌دانست که نتیجه‌اش محرومیت از الطاف الهی است.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۹.</ref> همچنان که ادوارد براون مدعی بود که باب، برزخ را فاصله بین دو ظهور مدعی [[نبوت]] می‌داند.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۶.</ref>
* اسلمنت مدعی بود که باب، [[بهشت]] را شادی معرفت‌الله می‌دانست که در نتیجه ایمان به مظهر ظهور [[الله|الهی]] حاصل می‌شود و [[جهنم]] را محرومیت از شناخت الهی می‌دانست که نتیجه‌اش محرومیت از الطاف الهی است.<ref>اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ۱۹۸۸م، ص۲۹.</ref> همچنان که ادوارد براون مدعی بود که باب، برزخ را فاصله بین دو ظهور مدعی [[نبوت]] می‌داند.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۶.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۷۴

ویرایش