Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==رابطه توکل با کار و کوشش== | ==رابطه توکل با کار و کوشش== | ||
به گزارش غزالی | به گزارش غزالی و [[محمدمهدی نراقی]] برخی توکل را به معنای دسترویدست گذاشتن و رهاکردن کار و کوشش میپندارند.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۸۲؛ نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> [[فیض کاشانی]] در اشکال به این دیدگاه، گفته است: در دین اسلام، توکل با کار و تلاش منافات ندارد.<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۱۳.</ref> | ||
در تفسیر نمونه آمده است که اعتماد بر اسباب و علتهای ظاهری با [[توحید افعالی]] ناسازگاری ندارد؛ | در [[تفسیر نمونه]] آمده است که اعتماد بر اسباب و علتهای ظاهری با [[توحید افعالی]] ناسازگاری ندارد؛ زیرا اسباب و علتهای ظاهری قدرت مستقل ندارند و تأثیر آنها در دایره قدرت و [[مشیت]] خداوند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۷. </ref> در احادیث نیز، توسل به اسباب طبیعی در کنار توکل، سفارش شده است. برای نمونه از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است که زانوی شتر را ببند و آنگاه توکل کن.<ref> طبرسی، مشکاة الانوار، ۱۳۸۵ق، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref> | ||
جلال الدین مولوی در مثنوی معنوی با تأیید مطالب بالا درباره توکل، این حدیث را در قالب شعر درآورده است:<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، (دفتر اول) ج۱، ص۵۶-۶۲. </ref> | جلال الدین مولوی در مثنوی معنوی با تأیید مطالب بالا درباره توکل، این [[حدیث]] را در قالب شعر درآورده است:<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، (دفتر اول) ج۱، ص۵۶-۶۲. </ref> | ||
{{شعر۲ | {{شعر۲ | ||
|گفت آری گر توکل رهبرست| این سبب هم سنت پیغمبرست | |گفت آری گر توکل رهبرست| این سبب هم سنت پیغمبرست |