پرش به محتوا

توکل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۸
جز
خط ۴۵: خط ۴۵:


==رابطه توکل با کار و کوشش==
==رابطه توکل با کار و کوشش==
گفته شده، برخی توکل را به معنای دست روی دست گذاشتن و رها کردن کار و کوشش می‌پندارند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۸۲؛ نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> از نظر برخی ریشه نظری این تفکر علیت ارسطویی است که اسباب و علل طبیعی را واجد جوهر و قدرت اثربخشی می‌داند.{{مدرک}} اما از نظر اسلام، توکل، منافاتی با کار و تلاش ندارد.<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۱۳.</ref> همچنین اعتماد بر اسباب و علل ظاهری منافاتی با [[توحید افعالی]] ندارد زیرا اسباب و علل ظاهری قدرت استقلالی ندارند و تأثیر آنها در دایره قدرت و [[مشیت]] خداوند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۷. </ref> در احادیث نیز، توسل به اسباب طبیعی در کنار توکل، سفارش شده است. به عنوان نمونه از پیامبر(ص) نقل شده، زانوی شتر را ببند و توکل کن.<ref> طبرسی، مشکاة الانوار، ۱۳۸۵ق، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>  
به گزارش غزالی ونراقی برخی توکل را به معنای دست روی دست گذاشتن و رها کردن کار و کوشش می‌پندارند؛<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۴۰۶ق، ج۴، ص۲۸۲؛ نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۲۶.</ref> اما به باور فیض کاشانی در دین اسلام، توکل با کار و تلاش منافات ندارد.<ref> فیض کاشانی، المحجة البیضاء، دفتر نشر اسلامی، ج۷، ص۴۱۳.</ref>


جلال الدین مولوی در داستان شیر و نخچیران به دو دیدگاه درباره توکل پرداخته است. او شیر را نماینده کسانی معرفی می‌کند که توکل را به معنای نفی کوشش نمی‌دانند و نخچیران را نماد گروهی برمی‌شمارد که توکل را با ترک کوشش در زندگی انسان یکی می‌دانند. و خود معتقد است که توکل به این معنا نیست که آدمی دست از کار و کوشش بکشد.<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، (دفتر اول) ج۱، ص۵۶-۶۲. </ref>
در تفسیر نمونه آمده است که اعتماد بر اسباب و علت‌های ظاهری با [[توحید افعالی]]  ناسازگاری ندارد؛‌  زیرا اسباب و علت‌های ظاهری قدرت مستقل ندارند و تأثیر آنها در دایره قدرت و [[مشیت]] خداوند است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۹۷. </ref> در احادیث نیز، توسل به اسباب طبیعی در کنار توکل، سفارش شده است. برای نمونه از پیامبر(ص) نقل شده است که زانوی شتر را ببند و آنگاه توکل کن.<ref> طبرسی، مشکاة الانوار، ۱۳۸۵ق، ص۳۱۹-۳۲۰.</ref>
 
جلال الدین مولوی در مثنوی معنوی با تأیید مطالب بالا درباره توکل، این حدیث را در قالب شعر درآورده است:<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، (دفتر اول) ج۱، ص۵۶-۶۲. </ref>
{{شعر۲
{{شعر۲
|گفت آری گر توکل رهبرست| این سبب هم سنت پیغمبرست
|گفت آری گر توکل رهبرست| این سبب هم سنت پیغمبرست
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش