Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۰۸
ویرایش
(درج الگوی درجه بندی) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
برخی از اندیشمدان با ایجاد رابطه اینهمانی و تساوی میان فقه و سیاست، تمام احکام فقهی را ناظر بر تدبیر امور جامعه و امت اسلامی در عرصههای سیاسی و اجتماعی میدانند و فقط به هویت جمعی افراد نظر میکنند.<ref>فراتی، دانش سیاسی در حوزه علمیه قم، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۰.</ref> به این نوع نگرش عنوان [[فقه حکومتی]] داده شده است.<ref>مهریزی، فقه پژوهی، ۱۳۷۹ش، دفتر اول، ص۳۷.</ref> افرادی چون [[امام خمینی]] را میتوان نماینده این نوع نگرش دانست؛ چرا که وی حکومت را جنبه عملی تمامی ابواب فقه در تمامی زوایای زندگی بشر میداند.<ref>خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۲ش، ج۲۱، ص۹۸.</ref> در این نگرش، فقه سیاسی به مفهوم سیاسیبودن فقه است و فقه جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده، دربرگیرنده تمامی مقررات اداره یک کشور و نظام سیاسی خواهد بود.<ref>میراحمدی، فقه سیاسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰.</ref> | برخی از اندیشمدان با ایجاد رابطه اینهمانی و تساوی میان فقه و سیاست، تمام احکام فقهی را ناظر بر تدبیر امور جامعه و امت اسلامی در عرصههای سیاسی و اجتماعی میدانند و فقط به هویت جمعی افراد نظر میکنند.<ref>فراتی، دانش سیاسی در حوزه علمیه قم، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۰.</ref> به این نوع نگرش عنوان [[فقه حکومتی]] داده شده است.<ref>مهریزی، فقه پژوهی، ۱۳۷۹ش، دفتر اول، ص۳۷.</ref> افرادی چون [[امام خمینی]] را میتوان نماینده این نوع نگرش دانست؛ چرا که وی حکومت را جنبه عملی تمامی ابواب فقه در تمامی زوایای زندگی بشر میداند.<ref>خمینی، صحیفه نور، ۱۳۷۲ش، ج۲۱، ص۹۸.</ref> در این نگرش، فقه سیاسی به مفهوم سیاسیبودن فقه است و فقه جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده، دربرگیرنده تمامی مقررات اداره یک کشور و نظام سیاسی خواهد بود.<ref>میراحمدی، فقه سیاسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۰.</ref> | ||
در مقابل نگرشِ تساوی فقه و سیاست، دیدگاهی وجود دارد که فقه را جامعتر از سیاست دانسته و فقه سیاسی را جزئی از دانش عمومی فقه تلقی میکند.<ref>میراحمدی، فقه سیاسی، ۱۳۹۵ش، ص۳۱.</ref> طبق این نگرش، فقه سیاسی مباحثی چون حکومت، [[امامت]]، [[خلافت]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]]، صلح، همکاری با حاکمان، روابط با دیگر کشورها و... را در بر میگیرد و به آنها احکام سلطانیه نیز گفته میشود.<ref>عمید زنجانی، فقه سیاسی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۱.</ref> همچنین بر اساس این دیدگاه، فقه سیاسی تکالیف شرعی زندگی سیاسی [[مسلمان|فرد مسلمان]] و آیین کشورداری را بر اساس منابع و [[ادله شرعیه|ادله معتبر شرعی]] بیان میکند.<ref>میرموسوی، «اعتبار و قلمرو فقه سیاسی»، ص۵۵.</ref> | |||
موضوع دانش فقه سیاسی، پرداختن به شیوه ارتباط شهروندان با همدیگر، چگونگی مواجهه شهروندان با دولت و روابط دولت اسلامی با دیگر دولتها با تکیه بر روش [[اجتهاد]] در مسائل سیاسی و اجتماعی است.<ref>سیدباقری، «اجتهاد و بسترهای نظریهپردازی در فقه سیاسی شیعه در دوران معاصر»، ص۳-۴؛ لکزایی، «طرحنامه فقه سیاسی»، ص۱۰؛ طاهری و حکمی، «ماهیت فقه سیاسی»، ص۱۹-۲۰.</ref> هدف این دانش، ساماندهی زندگی سیاسی مطابق با اصول و قواعد کلی شریعت است.<ref>یوسفیراد، «مقایسه فلسفه سیاسی و فقه سیاسی»، ص۱۱۶.</ref> | موضوع دانش فقه سیاسی، پرداختن به شیوه ارتباط شهروندان با همدیگر، چگونگی مواجهه شهروندان با دولت و روابط دولت اسلامی با دیگر دولتها با تکیه بر روش [[اجتهاد]] در مسائل سیاسی و اجتماعی است.<ref>سیدباقری، «اجتهاد و بسترهای نظریهپردازی در فقه سیاسی شیعه در دوران معاصر»، ص۳-۴؛ لکزایی، «طرحنامه فقه سیاسی»، ص۱۰؛ طاهری و حکمی، «ماهیت فقه سیاسی»، ص۱۹-۲۰.</ref> هدف این دانش، ساماندهی زندگی سیاسی مطابق با اصول و قواعد کلی شریعت است.<ref>یوسفیراد، «مقایسه فلسفه سیاسی و فقه سیاسی»، ص۱۱۶.</ref> |