Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| آیات مرتبط = | | آیات مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''آیه | '''آیه اَهلُالذّکر''' یا '''آیه سؤال''' ([[سوره نحل|نحل]]: ۴۳ و [[سوره انبیاء|انبیاء]]: ۷) همه مردم بهویژه [[مشرکان]] را به سؤال از اهل علم درباره حقیقت نبوت پیامبر اسلام(ص) دعوت میکند. این آیه هنگامی نازل شد که مشرکان [[مکه]] منکر دعوت [[پیامبر اسلام(ص)]] شدند و گفتند خدا باید از میان [[فرشتگان]]، [[پیامبری]] برگزیند. | ||
بر اساس نظر [[مفسران]] منظور از اهل ذکر در این [[آیات]]، علمای یهود و نصاری یا عالمان به اخبار گذشتگان و آگاهان به احوال امتهای پیشین است و مقصود از سؤال، پرسش از نشانههای [[نبوت]] است که در کتابهایشان وجود دارد. | بر اساس نظر [[مفسران]] منظور از اهل ذکر در این [[آیات]]، علمای یهود و نصاری یا عالمان به اخبار گذشتگان و آگاهان به احوال امتهای پیشین است و مقصود از سؤال، پرسش از نشانههای [[نبوت]] است که در کتابهایشان وجود دارد. | ||
مفسران ذیل این دو آیه با استناد به [[روایات]] متعددی از کتب شیعه و [[اهل سنت]] روشنترین مصداق | مفسران ذیل این دو آیه با استناد به [[روایات]] متعددی از کتب شیعه و [[اهل سنت]] روشنترین مصداق اهلالذکر را [[اهل بیت(ع)]] دانستهاند که باید احکام دین و [[تفسیر]] را از آنان فراگرفت. | ||
در برخی کتب اصولی برای حجیت [[خبر واحد]] به آیه | در برخی کتب اصولی برای حجیت [[خبر واحد]] به آیه اهلالذکر استناد شده است. | ||
==متن و ترجمه== | ==متن و ترجمه== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
از [[ابن عباس]] روایت شده، زمانی که [[محمد(ص)]] به [[پیامبری]] برگزیده شد، این موضوع بر مردم [[مکه]] گران آمد و منکر [[نبوت]] او شدند و گفتند [[خدا]] بزرگتر از آن است که از میان بشر پیامبری برگزیند؛ در جواب ادعای مشرکان، این [[آیه]] و آیه دوم [[سوره یونس]] «أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ» نازل شد.<ref>محقق، نمونه بیانات در شأن نزول آیات، ۱۳۶۱ش، ص۴۸۱.</ref> همچنین گفته شده آیه | از [[ابن عباس]] روایت شده، زمانی که [[محمد(ص)]] به [[پیامبری]] برگزیده شد، این موضوع بر مردم [[مکه]] گران آمد و منکر [[نبوت]] او شدند و گفتند [[خدا]] بزرگتر از آن است که از میان بشر پیامبری برگزیند؛ در جواب ادعای مشرکان، این [[آیه]] و آیه دوم [[سوره یونس]] «أَ كانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَيْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ» نازل شد.<ref>محقق، نمونه بیانات در شأن نزول آیات، ۱۳۶۱ش، ص۴۸۱.</ref> همچنین گفته شده آیه اهلالذکر در جواب [[مشرکان]] که میگفتند فرستاده خدا چرا نباید از جنس [[فرشته]] باشد؟ نازل شد.<ref> واحدی، اسباب نزول القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۲۸۶.</ref> | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== اهلالذکر و مصادیق آن== | == اهلالذکر و مصادیق آن== | ||
[[مفسران]] ذیل آیه اهلالذکر، منظور از اهل ذکر و مصادیق آن را مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس نظر مفسران با توجه به سیاق این آیه، منظور از اهل ذکر، اهل علم و خبرگان هستند؛ کسانی که بیشترین تعلق و سنخیت را با ذکر (قرآن، کتب آسمانی و ...) دارند و در آیات مورد بحث، اهل ذکر، علمای یهود و نصاری<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۳۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> یا عالمان به اخبار گذشتگان و آگاهان به احوال امتهای پیشین هستند<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> و مقصود از سؤال، پرسش از نشانههای [[نبوت]] است که در کتابهایشان وجود دارد.<ref>اصغرپور قراملکی، | [[مفسران]] ذیل آیه اهلالذکر، منظور از اهل ذکر و مصادیق آن را مورد بررسی قرار دادهاند. بر اساس نظر مفسران با توجه به سیاق این آیه، منظور از اهل ذکر، اهل علم و خبرگان هستند؛ کسانی که بیشترین تعلق و سنخیت را با ذکر (قرآن، کتب آسمانی و ...) دارند و در آیات مورد بحث، اهل ذکر، علمای یهود و نصاری<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۵۳۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> یا عالمان به اخبار گذشتگان و آگاهان به احوال امتهای پیشین هستند<ref> طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۵۵۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> و مقصود از سؤال، پرسش از نشانههای [[نبوت]] است که در کتابهایشان وجود دارد.<ref>اصغرپور قراملکی، «اهلالذکر»، ص۱۳۲.</ref> با این حال مفسران مفهوم اهلالذکر را عام گرفته و مصادیق دیگری برای آن ذکر کردهاند. در میان مفسران شیعه و سنی دو دیدگاه درباره مصداق اهل ذکر مطرح است: | ||
===اهل بیت(ع) === | ===اهل بیت(ع) === | ||
مفسران شیعه با استناد به روایات متعددی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> {{یادداشت|در این روایات با مضامینی متفاوت یه این مسأله پرداخته شده است: به عنوان مثال در روایتی آمده است قرآن ذکر است و ما آل رسول، اهل ذکر هستیم یا در روایتی دیگر پیامبر(ص) را به عنوان ذکر و اهل بیت او را اهل ذکر معرفی کردهاست.(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۷۳.)}} مصداق بارز و کامل اهل ذکر را [[اهل بیت(ع)]] دانستهاند.<ref>حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> در تفاسیری از اهل سنت نیز با تکیه بر روایاتی از جمله روایت [[ابن عباس]]، منظور از | مفسران شیعه با استناد به روایات متعددی<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۰-۲۱۱.</ref> {{یادداشت|در این روایات با مضامینی متفاوت یه این مسأله پرداخته شده است: به عنوان مثال در روایتی آمده است قرآن ذکر است و ما آل رسول، اهل ذکر هستیم یا در روایتی دیگر پیامبر(ص) را به عنوان ذکر و اهل بیت او را اهل ذکر معرفی کردهاست.(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۷، ص۷۳.)}} مصداق بارز و کامل اهل ذکر را [[اهل بیت(ع)]] دانستهاند.<ref>حویزی، نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> در تفاسیری از اهل سنت نیز با تکیه بر روایاتی از جمله روایت [[ابن عباس]]، منظور از اهلالذکر [[حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم|محمد]]، [[امام علی(ع)|علی]]، [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|فاطمه]]، [[امام حسن(ع)|حسن]] و [[امام حسین علیه السلام|حسین]] معرفی شدهاند؛ کسانی که اهل علم و عقل و بیان هستند.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۲.</ref> | ||
قرطبی و طبری از مفسران اهل سنت ذیل آیه ۷ [[سوره انبیاء]] روایتی را نقل میکنند که در آن علی(ع) در زمان نزول این آیه میفرماید «نحن | قرطبی و طبری از مفسران اهل سنت ذیل آیه ۷ [[سوره انبیاء]] روایتی را نقل میکنند که در آن علی(ع) در زمان نزول این آیه میفرماید «نحن اهلالذکر».<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج ۱۱، ص۲۷۲؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۵.</ref> | ||
همچنین در کتاب [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]] بابی با عنوان «فی ائمة آل محمد انهم اهل الذکر الذین امر الله بسؤالهم» آمده است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، باب ۱۹.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کافی]] هم باب «ان اهل الذکر الذین امر الله الخلق بسؤالهم هم الائمه» را آورده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۳۰۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] هم در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] در باب «انهم (الائمه) علیهم السلام الذکر و اهل الذکر»، [[حدیث|روایاتی]] نقل میکند که مراد از اهل ذکر، [[امامان شیعه]] هستند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.</ref> | همچنین در کتاب [[بصائر الدرجات (کتاب)|بصائر الدرجات]] بابی با عنوان «فی ائمة آل محمد انهم اهل الذکر الذین امر الله بسؤالهم» آمده است.<ref>صفار قمی، بصائر الدرجات، باب ۱۹.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کافی]] هم باب «ان اهل الذکر الذین امر الله الخلق بسؤالهم هم الائمه» را آورده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷، ج۱، ص۳۰۳.</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]] هم در [[بحار الانوار (کتاب)|بحارالانوار]] در باب «انهم (الائمه) علیهم السلام الذکر و اهل الذکر»، [[حدیث|روایاتی]] نقل میکند که مراد از اهل ذکر، [[امامان شیعه]] هستند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۳، ص۱۷۲.</ref> | ||
در توضیح روایات فوق همچنین گفته شده مقصود ائمه از اینکه گفتهاند ما | در توضیح روایات فوق همچنین گفته شده مقصود ائمه از اینکه گفتهاند ما اهلالذکر هستیم ظاهر آیه نیست؛ زیرا [[کافران]] مکه ممکن نبوده از ائمه چیزی بپرسند و بر فرض پرسش هم کلام ایشان را حجت نمیدانستند، چنانکه کلام رسول خدا را نمیپذیرفتند؛ بنابراین منظور از این روایات تشبیه و تمثیل است. با این توضیح که هر چیز را باید از اهلش پرسید. همانگونه که بشر بودن [[پیامبران]] را از عالمان امتهای پیشین باید پرسید، تفسیر و احکام اسلام را نیز باید از [[امامان معصوم(ع)]] پرسید.<ref>شعرانی، نثر طوبی، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۲۷۶.</ref> | ||
به گفته [[مکارم شیرازی]] قبول این مسأله که اهل بیت روشنترین مصداق اهل ذکر هستند با نزول این آیه درباره دانشمندان اهل کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه در روایات تفسیری قرآن بارها این مسأله تکرار شده و مصداقهای معینی وجود دارد که مفهوم وسیع آیه را محدود نمیکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> | به گفته [[مکارم شیرازی]] قبول این مسأله که اهل بیت روشنترین مصداق اهل ذکر هستند با نزول این آیه درباره دانشمندان اهل کتاب منافاتی ندارد؛ چراکه در روایات تفسیری قرآن بارها این مسأله تکرار شده و مصداقهای معینی وجود دارد که مفهوم وسیع آیه را محدود نمیکند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۱، ص۲۴۴.</ref> | ||
===عالمان=== | ===عالمان=== | ||
به گفته نجارزادگان، غالباً با توجه به سیاق آیه، اهل ذکر را [[اهل کتاب]] یا اهل علم (علما) معنا کردهاند.<ref>نجارزادگان و هادیلو، «بررسی و ارزیابی وجوه جمع بین روایات | به گفته نجارزادگان، غالباً با توجه به سیاق آیه، اهل ذکر را [[اهل کتاب]] یا اهل علم (علما) معنا کردهاند.<ref>نجارزادگان و هادیلو، «بررسی و ارزیابی وجوه جمع بین روایات اهلالذکر»، ص۳۵.</ref> معنای اهل ذکر شامل تمام کسانی است که علم و آگاهی بیشتری دارند. این [[آیه]] را ارشاد به یکی از اصول عقلایی و احکام عام عقلی میدانند که از وجوب رجوع جاهل به عالم در هر فن و رشته سخن میگوید و به همین جهت روشن است که این دستور یک دستور تعبدی نبوده و امر آن هم، [[امر مولوی]] نیست.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۲۵۹.</ref> | ||
مفسران اهل سنت ۱۵ معنا برای اهل ذکر گفتهاند،<ref> بشوی، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، ص۵۷.</ref> که مراد از آن سه گروهاند: «[[اهل کتاب]] به طور اعم (هر کتابی به غیر از [[تورات]] و [[انجیل]]) یا اخص (مثلا اهل تورات)»، «اهل قرآن»<ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref>و «علمای اهل بیت».<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۹۲.</ref> | مفسران اهل سنت ۱۵ معنا برای اهل ذکر گفتهاند،<ref> بشوی، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، ص۵۷.</ref> که مراد از آن سه گروهاند: «[[اهل کتاب]] به طور اعم (هر کتابی به غیر از [[تورات]] و [[انجیل]]) یا اخص (مثلا اهل تورات)»، «اهل قرآن»<ref> قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۰، ص۱۰۸.</ref>و «علمای اهل بیت».<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۴۹۲.</ref> | ||
== کاربرد فقهی؛ حجیت خبر واحد == | == کاربرد فقهی؛ حجیت خبر واحد == | ||
برای حجیت [[خبر واحد]] به آیه | برای حجیت [[خبر واحد]] به آیه اهلالذکر استناد شده است؛ بر اساس این نظر کلمه «فاسئلوا» سؤال از اهل ذکر را واجب کرده و لازمه وجوب سؤال، وجوب قبول و متعبد شدن به آن است؛ زیرا در غیر این صورت وجوب سؤال لغو میشود.<ref>انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳؛ آخوند خراسانی، کفایه الاصول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۰۰.</ref> در مقابل به این نظر اشکال شده که اولاً آیه در مورد [[اخبار مستفیض]] قابل قبول است<ref>انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> ثانیاً اگر آیه دلالتی بر حجیت خبر واحد و وجوب تعبد به آن داشته باشد، خبر واحدی را حجت میداند که راوی آن اهل علم و آگاه به مورد سؤال باشد، نه کسانی که صرفاً چیزی را شنیده و آن را نقل میکنند؛ بنابراین آیه به [[تقلید]] عامی از عالم اشاره دارد، چنانکه اصولیان برای وجوب تقلید بر عامی به این آیه استدلال کردهاند.<ref>اصغرپور قراملکی، «اهلالذکر»، ص۱۳۳.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
* ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰. | * ابوحیان، محمد بن یوسف، البحر المحیط فی التفسیر، بیروت، دارالفکر، ۱۴۲۰. | ||
* آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق. | * آخوند خراسانی، محمدکاظم، کفایة الاصول، قم، موسسه آل البیت، ۱۴۰۹ق. | ||
* اصغرپور قراملکی، محسن، | * اصغرپور قراملکی، محسن، «اهلالذکر»، در دائره المعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش. | ||
* انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق. | * انصاری، مرتضی، فرائد الاصول، قم، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق. | ||
* بشوی، محمدیعقوب، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، در مجله پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، قم، جامعة المصطفی العالمیة، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۲ش. | * بشوی، محمدیعقوب، «نقد و بررسی دیدگاه فریقین درباره اهل ذکر»، در مجله پژوهشنامه حکمت و فلسفه اسلامی، قم، جامعة المصطفی العالمیة، شماره ۷، پاییز ۱۳۸۲ش. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
* محقق، محمدباقر، نمونه بینات در شأن نزول آیات، تهران، اسلامی، ۱۳۶۱ش. | * محقق، محمدباقر، نمونه بینات در شأن نزول آیات، تهران، اسلامی، ۱۳۶۱ش. | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش. | ||
* نجار زادگان، فتحالله و هادی لو، سمیه، «بررسی و ارزیابی وجوه جمع بین روایات | * نجار زادگان، فتحالله و هادی لو، سمیه، «بررسی و ارزیابی وجوه جمع بین روایات اهلالذکر»، مجله علوم حدیث، ش ۶۵، پاییز ۱۳۹۱. | ||
* واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق کمال بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق. | * واحدی، علی بن احمد، اسباب نزول القرآن، تحقیق کمال بسیونی زغلول، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |