Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۷
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (←نَسَب و مشخصات) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
'''عَمْرو بْن عاص''' (درگذشت [[سال ۴۳ قمری]]./۶۶۴م.) از سرسختترین دشمنان [[پیامبر اکرم(ص)]] که اندکی پیش از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و زندگینامهنویسان نام او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند. دشمنی او با [[امام علی(ع)]] و فریبکاریهایش در جنگ با آن حضرت، باعث شده است تا از شخصیتهای منفور نزد [[شیعیان]] بهحساب آید. گفتهاند او در طراحی بسیاری از حیلههای [[معاویه]] علیه امام علی(ع)، از جمله [[پیراهن عثمان]] دست داشته است. در [[جنگ صفین]] از فرماندهان ارشد [[معاویه]] بود و طراحی نقشه [[قرآن]] به نیزه کردن را نیز به او نسبت دادهاند. در [[حکمیت|ماجرای حکمیت]]، عمرو نماینده سپاه [[شام]] بود. | '''عَمْرو بْن عاص''' (درگذشت [[سال ۴۳ قمری]]./۶۶۴م.) از سرسختترین دشمنان [[پیامبر اکرم(ص)]] که اندکی پیش از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد و زندگینامهنویسان نام او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند. دشمنی او با [[امام علی(ع)]] و فریبکاریهایش در جنگ با آن حضرت، باعث شده است تا از شخصیتهای منفور نزد [[شیعیان]] بهحساب آید. گفتهاند او در طراحی بسیاری از حیلههای [[معاویه]] علیه امام علی(ع)، از جمله [[پیراهن عثمان]] دست داشته است. در [[جنگ صفین]] از فرماندهان ارشد [[معاویه]] بود و طراحی نقشه [[قرآن]] به نیزه کردن را نیز به او نسبت دادهاند. در [[حکمیت|ماجرای حکمیت]]، عمرو نماینده سپاه [[شام]] بود. | ||
==نَسَب و مشخصات== | ==نَسَب و مشخصات== | ||
نسب عمرو را چنین ثبت کردهاند: عمرو بن العاص بن وائل بن هاشم بن سعید بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب بن لؤی القرشی السهمی. کنیهاش ابوعبدالله بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> منابع زندگینامهنویسی عرب، عمرو را یکی از زیرکان عرب خواندهاند. در بسیاری از منابع فارسی او را «عمرو عاص» میگویند. | نسب عمرو را چنین ثبت کردهاند: عمرو بن العاص بن وائل بن هاشم بن سعید بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب بن لؤی القرشی السهمی. کنیهاش ابوعبدالله بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> نام مادرش نابغه است. وی اصل و نسب افتخار آمیزی نداشته است. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/263184/%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B5 دایره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل عمرو بن عاص]</ref> [[امام علی]] در یکی از خطبه های خود از وی به ابن النابغه نام برده است. <ref>نهج البلاغة، خطبه ۸۴.</ref>برخی از شارحان نهج البلاغه، علت نامیدن وی به این نام را، اشاره به فساد خانواده وی ذکر کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ۱۳۸۶، ج۳، ص ۴۶۵.</ref> منابع زندگینامهنویسی عرب، عمرو را یکی از زیرکان عرب خواندهاند. در بسیاری از منابع فارسی او را «عمرو عاص» میگویند. | ||
==دوره پیامبر(ص)== | ==دوره پیامبر(ص)== | ||
عمرو در [[سال ۸ قمری]]. اندکی پیش از پیروزی کامل [[اسلام]] و [[فتح مکه]] اسلام آورد.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> برخی پژوهشگران برای انگیزهیابی اسلام آوردن عمرو تصریح کردهاند که در سالهای نزدیک پیروزی کامل اسلام بر عربستان و فتح مکه این پیشبینی که پیامبر اسلام(ص) در دعوت خویش موفق خواهد شد برای کسانی مثل [[خالد بن ولید]]، عثمان بن طلحه و کسی مانند عمرو عاص چندان سخت نبود.<ref>دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳.</ref> داستانی در منابع از خود او نقل شده که بنابر آن، او وقتی فهمید اسلام بر [[مکه]] و عربستان غالب خواهد شد، به [[حبشه]] پناه برد و [[نجاشی]] شاه حبشه نزد او از صدق پیامبر اکرم(ص) در دعوت خویش سخن گفت و عمرو را تشویق کرد که اسلام بیاورد و او همانجا اسلام آورد و به [[مدینه]] نزد [[پیامبر(ص)]] رفت.<ref> واقدی، الطبقات الکبری/ترجمه،ج۷،ص:۵۰۱.</ref> | عمرو در [[سال ۸ قمری]]. اندکی پیش از پیروزی کامل [[اسلام]] و [[فتح مکه]] اسلام آورد.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> برخی پژوهشگران برای انگیزهیابی اسلام آوردن عمرو تصریح کردهاند که در سالهای نزدیک پیروزی کامل اسلام بر عربستان و فتح مکه این پیشبینی که پیامبر اسلام(ص) در دعوت خویش موفق خواهد شد برای کسانی مثل [[خالد بن ولید]]، عثمان بن طلحه و کسی مانند عمرو عاص چندان سخت نبود.<ref>دائرة المعارف اسلام، A. J. WENSINCK، ذیل مدخل «AMR B. AS»، ج۱، ص۴۷۳.</ref> داستانی در منابع از خود او نقل شده که بنابر آن، او وقتی فهمید اسلام بر [[مکه]] و عربستان غالب خواهد شد، به [[حبشه]] پناه برد و [[نجاشی]] شاه حبشه نزد او از صدق پیامبر اکرم(ص) در دعوت خویش سخن گفت و عمرو را تشویق کرد که اسلام بیاورد و او همانجا اسلام آورد و به [[مدینه]] نزد [[پیامبر(ص)]] رفت.<ref> واقدی، الطبقات الکبری/ترجمه،ج۷،ص:۵۰۱.</ref> |