Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۷
ویرایش
جز (←نَسَب و مشخصات) |
جز (←دوره پیامبر(ص)) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
نسب عمرو را چنین ثبت کردهاند: عمرو بن العاص بن وائل بن هاشم بن سعید بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب بن لؤی القرشی السهمی. کنیهاش ابوعبدالله بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> نام مادرش نابغه است. وی اصل و نسب افتخار آمیزی نداشته است. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/263184/%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B5 دایره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل عمرو بن عاص]</ref> [[امام علی]] در یکی از خطبه های خود از وی به ابن النابغه نام برده است. <ref>نهج البلاغة، خطبه ۸۴.</ref>برخی از شارحان نهج البلاغه، علت نامیدن وی به این نام را، اشاره به فساد خانواده وی ذکر کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ۱۳۸۶، ج۳، ص ۴۶۵.</ref> منابع زندگینامهنویسی عرب، عمرو را یکی از زیرکان عرب خواندهاند. در بسیاری از منابع فارسی او را «عمرو عاص» میگویند. | نسب عمرو را چنین ثبت کردهاند: عمرو بن العاص بن وائل بن هاشم بن سعید بن سهم بن عمرو بن هصیص بن کعب بن لؤی القرشی السهمی. کنیهاش ابوعبدالله بود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> نام مادرش نابغه است. وی اصل و نسب افتخار آمیزی نداشته است. <ref>[https://www.cgie.org.ir/fa/article/263184/%D8%B9%D9%85%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D9%86-%D8%B9%D8%A7%D8%B5 دایره المعارف بزرگ اسلامی، مدخل عمرو بن عاص]</ref> [[امام علی]] در یکی از خطبه های خود از وی به ابن النابغه نام برده است. <ref>نهج البلاغة، خطبه ۸۴.</ref>برخی از شارحان نهج البلاغه، علت نامیدن وی به این نام را، اشاره به فساد خانواده وی ذکر کردهاند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین، ۱۳۸۶، ج۳، ص ۴۶۵.</ref> منابع زندگینامهنویسی عرب، عمرو را یکی از زیرکان عرب خواندهاند. در بسیاری از منابع فارسی او را «عمرو عاص» میگویند. | ||
== | ==ماموریت در حبشه== | ||
پس از مهاجرت عدهای از مسلمانان به [[حبشه]]، [[قریش]] به تکاپو افتاده و از آنجا که با حبشیان رابطه بازرگانی داشتند و میانشان دوستی بود،<ref>ابنخلدون، العبر التاریخ، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۳۹۵.</ref> [[عمرو بن عاص]] و [[عبدالله بن ابی ربیعه]] را با هدایایی نزد [[نجاشی (پادشاه حبشه)|نجاشی]] پادشاه [[حبشه]] فرستادند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۸۷۸.</ref> عمروعاص پناهندگان را بردههایی نادان معرفی کرد که از دین خود بیرون شدهاند. نجاشی بر آن شد تا علت را از خود مهاجرین جویا شود، لذا بزرگان دینی کشورش را جمع کرد و با حضور آنان، علت مهاجرت را از مسلمانان پرسید. پس از آن که [[جعفر بن ابی طالب]] به سوالات نجاشی پاسخ داد، نجاشی به مشرکان گفت: بروید، به خدا سوگند که هرگز ایشان را نزد شما نخواهم فرستاد و آن دو با سرافکندگی بازگشتند.<ref>مقدسی، آفرینش و تاریخ، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۶۵۵.</ref> | |||
==دوره مسلمانی== | |||
عمرو در [[سال ۸ قمری]]. اندکی پیش از پیروزی کامل [[اسلام]] و [[فتح مکه]] اسلام آورد.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۵.</ref> وی در [[حبشه]] نزد [[نجاشی]] شاه حبشه اسلام آورد و سپس به [[مدینه]] نزد [[پیامبر(ص)]] رفت.<ref> واقدی، الطبقات الکبری/ترجمه،ج۷،ص:۵۰۱.</ref> | |||
پس از اسلام آوردن عمرو، پیامبر(ص) او را به سوی قوم پدرش عاص فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت کند. عمرو در چند ماموریت نظامی شرکت جست و سپس برای ماموریتی تبلیغی به [[عمان]] رفت و بعد از مدتی والی آنجا شد و تا وفات پیامبر(ص) در همین مقام ماند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۶.</ref> | پس از اسلام آوردن عمرو، پیامبر(ص) او را به سوی قوم پدرش عاص فرستاد تا آنها را به اسلام دعوت کند. عمرو در چند ماموریت نظامی شرکت جست و سپس برای ماموریتی تبلیغی به [[عمان]] رفت و بعد از مدتی والی آنجا شد و تا وفات پیامبر(ص) در همین مقام ماند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۸۶.</ref> |