پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hasaninasab
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==نسب، کنیه و ولادت==
==نسب، کنیه و ولادت==
ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس پنجمین خلیفه [[اموی]] بود. او در سال ۲۶ ه‍.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] بود که مدتی خلیفه اموی بود و زمام حکومت آنها را در دست داشت. مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۸۲ - ۸۹ </ref>
ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس، پنجمین پادشاه [[اموی]]، در سال ۲۶ ه‍.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] از پادشاهان اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۸۲ - ۸۹ </ref>


==خلافت و فرمانروایی==
==پادشاهی==
عبدالملک پس از اینکه پدرش [[دمشق]] را ترک کرد و برای [[جنگ مرج راهط]] عازم [[مصر]] شد، نائب حکومت شد و در روزی که پدرش مُرد (رمضان سال [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵ق]])، مردم دمشق با او در همان روز [[بیعت]] کردند.<ref> ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۶۰ </ref> عبدالملک پس از مرگ پدرش [[مروان بن حکم]] در زمانی که ناآرامی جهان اسلام را در بر گرفته بود و حکومت [[اموی]] در آستانه سقوط بود، در سال ۶۵ ه‍.ق در سن ۴۰ سالگی خلیفه [[امویان]] در [[دمشق]] شد.
مروان بن حکم در سال ۶۵ هـ ق برای [[جنگ مرج راهط]] عازم [[مصر]] شد و عبدالملک، نائب حکومت شد. مروان در ماه رمضان همان سال از دنیا رفت و مردم دمشق با عبدالملک در همان روز [[بیعت]] کردند.<ref> ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۶۰ </ref> وی در زمانی که ناآرامی جهان اسلام را در بر گرفته بود و حکومت [[اموی]] در آستانه سقوط بود، حکومت را در دست گرفت.


او پیش از خلافت، به حفظ [[قرآن]] و [[علوم دینی]] علاقه نشان می‌داد، با محدثین و فقهای [[مدینه]] حشر و نشر داشت و خودش را با زهد و عبادت در نظر مردم موجه جلوه می‌داد، به طوری که او را "حمامة المسجد" (کبوتر مسجد) می‌گفتند؛ ولی به محض رسیدن به [[خلافت]]، با همه ارزش‌های اسلامی و اخلاقی، خداحافظی کرد و چون قرآن تلاوت کرد، آن را برهم نهاد و گفت: "هذا فراق بینی و بینک و هذا آخرالعهد بک"؛ این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار با توست.
عبدالملک پیش از پادشاهی، به حفظ [[قرآن]] و [[علوم دینی]] علاقه نشان می‌داد، با محدثین و فقهای [[مدینه]] حشر و نشر داشت و از نظر مردم فردی زاهد و عابد بود، به طوری که او را "حمامة المسجد" (کبوتر مسجد) می‌گفتند؛ ولی به محض رسیدن به پادشاهی، با همه ارزش‌های اسلامی و اخلاقی، خداحافظی کرد. می‌گویند در حال تلاوت قران بود که به او خبر رسید که قرار است پادشاه شود. وی بلافاصله قرآن را برهم نهاد و گفت: "هذا فراق بینی و بینک و هذا آخرالعهد بک"؛ این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار با توست.


عبدالملک توانست هرج و مرج به وجود آمده در عالم اسلام را مهار کند و بنی امیه را دوباره به قدرت رساند، آن گونه که در زمان خلفای اموی سابقه نداشت. به همین دلیل، بسیاری از مورخین او را مؤسس دومِ [[امویان]] لقب داده‌اند و بعضی او را تثبیت کنندۀ حکومت [[بنی امیه]] می‌دانند. عبدالملک علی رغم بروز مشکلات سیاسی در زمان خلافتش، فرمانروایی مقتدر و سیاستمداری هوشمند بود.
یکی دیگر از دلایلی که عبدالملک، در تاریخ اسلام، به عنوان شخصیتی تأثیر گذار و مقتدر شناخته شده، این است که او به اصلاحات گسترده‌ای در شیوۀ حکومتداری دست زد. در زمان [[خلافت]] او زبان [[عربی]]، به عنوان زبان رسمی و حکومتی اعلام و جایگزین زبان‌های رومی و پهلوی شد. او برای اولین بار سکه‌های اسلامی ضرب کرد و دیوان‌ها و مؤسسات حکومتی جدیدی را راه‌اندازی نمود. با این حال، هیچ گاه نمی‌توان او را به عنوان یک شخصیت برجستۀ اسلامی شناخت؛ بلکه تاریخ او را به عنوان یک پادشاه جبّار معرفی می‌کند.


عبدالملک فردی بخیل، خونریز و سفاک بود. عمال و اطرافیانش نیز شبیه به او بودند که چند نفر از آنها عبارتند از: [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، کارگزار او در [[عراق]]، [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] در [[خراسان]]، [[هشام بن اسماعیل]] در [[مدینه]]، فرزندش [[عبدالله بن عبدالملک]] در [[مصر]]، [[محمد بن یوسف ثقفی]] برادر حجاج در [[یمن]] و [[محمد بن مروان]] در جزیره.
عبدالملک فردی بخیل، خونریز و سفاک بود. عمال و اطرافیانش نیز شبیه به او بودند که چند نفر از آنها عبارتند از: [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، کارگزار او در [[عراق]]، [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] در [[خراسان]]، [[هشام بن اسماعیل]] در [[مدینه]]، فرزندش [[عبدالله بن عبدالملک]] در [[مصر]]، [[محمد بن یوسف ثقفی]] برادر حجاج در [[یمن]] و [[محمد بن مروان]] در جزیره.
۱۳۶

ویرایش