پرش به محتوا

تجسس: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مارس ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Bashiri
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''تجسس''' به معنای دنبال چیزی گشتن و جستجو در امور مردم است، اموری که مردم می‌خواهند پنهان بماند و تجسس کننده آنها را پیگیری می‌کند تا خبردار شود. تجسس از منظر اسلام حرام است و برای فردی که به تجسس عادت نموده، پیامدهای ناگواری در دنیا و آخرت در پی دارد. برای تجسس استثنائاتی هم در نظر گرفته شده؛ مانند تجسس در خصوص انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشه‌ها و تحرکات دشمن. برای درمان تجسس می‌بایست ریشه‌های این عمل یعنی بدبینی، حسادت، عداوت و تکبر از میان برود.
'''تَجَسُّس''' به‌معنای دنبال چیزی گشتن و جستجو در امور مردم است، اموری که مردم می‌خواهند پنهان بماند و تجسس کننده آنها را پیگیری می‌کند تا خبردار شود. تجسس از منظر اسلام حرام است و برای فردی که به تجسس عادت نموده، پیامدهای ناگواری در دنیا و آخرت در پی دارد. برای تجسس، استثنائاتی هم در نظر گرفته شده؛ مانند تجسس در خصوص انتخاب همسر، گزینش کارمندان و یا آگاهی از نقشه‌ها و تحرکات دشمن. برای درمان تجسس می‌بایست ریشه‌های این عمل یعنی بدبینی، حسادت، عداوت و تکبر از میان برود.


==مفهوم شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
تجسس، به معنای خبر پرسیدن<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تجسس، ج۵، ص۶۴۵۱.</ref> و دنبال چیزی گشتن<ref>معین، لغتنامه،‌ ۱۳۸۶ش، ذیل واژه تجسس.</ref> و جستجو در امور مردم است، اموری که مردم می‌خواهند پنهان بماند و فرد آنها را پیگیری می‌کند تا خبردار شود<ref>علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۸، ص۴۸۴.</ref>و بیشتر در معنای بد به کار می‌رود.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تجسس، ج۵، ص۶۴۵۱.</ref> تجسس در قرآن، كسب اطلاع از لغزشهاى [[مؤمنان]] است كه در شمار [[رذايل اخلاقى]] قرار دارد<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۰۵.</ref>  
تجسس، به معنای خبر پرسیدن<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تجسس، ج۵، ص۶۴۵۱.</ref> و دنبال چیزی گشتن<ref>معین، لغتنامه،‌ ۱۳۸۶ش، ذیل واژه تجسس.</ref> و جستجو در امور مردم است، اموری که مردم می‌خواهند پنهان بماند و فرد آنها را پیگیری می‌کند تا خبردار شود<ref>علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۸، ص۴۸۴.</ref>و بیشتر در معنای بد به‌کار می‌رود.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه تجسس، ج۵، ص۶۴۵۱.</ref> تجسس در قرآن، کسب اطلاع از لغزش‌های [[مؤمنان]] است که در شمار [[رذایل اخلاقی]] قرار دارد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۲۰۵.</ref>  


===تفاوت با خبرنگاری===
===تفاوت با خبرنگاری===
تجسس از منظر اجتماعی آن، به معناى جستجوگرى و كارهاى اطّلاعاتى<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص ۵۸۹، سوال ۱۶۶۹و۱۶۶۸.</ref>و همچنین واکاوی در امور مردم است،<ref>علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۸، ص۴۸۴.</ref> اما خبرنگارى که آن هم جستجویی اجتماعی است، اشاره به شرح حوادثى دارد كه آشكارا در سطح جامعه رخ مى‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص ۵۸۹، سوال ۱۶۶۹و۱۶۶۸.</ref>
تجسس از منظر اجتماعی آن، به معنای جستجوگری و کارهای اطّلاعاتی<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۸۹، سوال ۱۶۶۹و۱۶۶۸.</ref>و همچنین واکاوی در امور مردم است،<ref>علامه طباطبایی، المیزان، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۸، ص۴۸۴.</ref> اما خبرنگاری که آن هم جستجویی اجتماعی است، اشاره به شرح حوادثی دارد که آشکارا در سطح جامعه رخ می‌دهد.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۵۸۹، سوال ۱۶۶۹و۱۶۶۸.</ref>


== انگیزه==
== انگیزه==
تجسس از جهت انگیزه، به چند دسته تقسیم می‌شود<ref>خرازی، «کاوشى در حکم فقهى تجسس»، ص ۵۷.</ref>:
تجسس از جهت انگیزه، به چند دسته تقسیم می‌شود<ref>خرازی، «کاوشی در حکم فقهی تجسس»، ص۵۷.</ref>:
* بدون انگیزه [[عقل|عقلایی]] و صرفا جهت خبردار شدن از امور دیگران.
* بدون انگیزه [[عقل|عقلایی]] و صرفا جهت خبردار شدن از امور دیگران.
* به منظور [[هتک‌‌ِحرمت]]، بردن آبرو یا نیت‌هایی از این قبیل.
* به منظور [[هتک حرمت]] و بردن آبرو یا نیت‌هایی از این قبیل.
* با قصد خیر و یا با هدفی ضروری است، مانند حفظ [[حکومت اسلامی|نظام‌اسلامی]] و یا جلوگیری از اشاعه فساد و یا با هدفی غیرضروری صورت می‌پذیرد، مانند اصلاح میان مردم.
* با قصد خیر و یا با هدفی ضروری است، مانند حفظ [[حکومت اسلامی|نظام‌اسلامی]] و یا جلوگیری از اشاعه فساد و یا با هدفی غیرضروری صورت می‌پذیرد، مانند اصلاح میان مردم.


==حکم شرعی==
==حکم شرعی==
با توجه به اقسام تجسس، [[حکم شرعی]] آنها نیز نزد [[فقها]] متفاوت است:  
با توجه به اقسام تجسس، [[حکم شرعی]] آنها نیز نزد [[فقها]] متفاوت است:  
* تجسس، بدون انگیزه [[عقل|عقلایی]]، [[حرام]] است و هیچ‌یک از [[فقها]]، تجسس با انگیزه [[فساد]] یا باخبرشدن از موضوعاتی که مردم پنهان می‌دارند را [[حلال|جایز]] نمی‌دانند.<ref>خامنه‌ای، اجوبه‌الاستفتائات، بخش تجسس و افشای‌اسرار، مسئله ۱۳۹۰و۱۳۹۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص ۱۴۷، سوال ۴۴۳ و ج۲، ص۳۶۴، سوال۱۰۷۷.</ref> و عمل مزبور اگر موجب خسارت شود، فرد خطاکننده می‌بایست خسارت وارده را جبران نماید(موجب [[ضمان]] است).<ref> خامنه‌ای،اجوبه الاستفتائات، بخش تجسس و افشای‌اسرار، مسئله ۱۳۹۲.</ref>
* تجسس، بدون انگیزه [[عقل|عقلایی]]، [[حرام]] است و هیچ‌یک از [[فقها]]، تجسس با انگیزه [[فساد]] یا باخبرشدن از موضوعاتی که مردم پنهان می‌دارند را [[حلال|جایز]] نمی‌دانند.<ref>خامنه‌ای، اجوبه‌الاستفتائات، بخش تجسس و افشای‌اسرار، مسئله ۱۳۹۰و۱۳۹۲؛ مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۴۷، سوال ۴۴۳ و ج۲، ص۳۶۴، سوال۱۰۷۷.</ref> و عمل مزبور اگر موجب خسارت شود، فرد خطاکننده می‌بایست خسارت وارده را جبران نماید(موجب [[ضمان]] است).<ref> خامنه‌ای،اجوبه الاستفتائات، بخش تجسس و افشای‌اسرار، مسئله ۱۳۹۲.</ref>
* تجسس، با انگیزه [[عقل|عقلایی]]، با ذکر شرایطی [[جایز]] دانسته شده، <ref>نراقی، معراج‌السعاده، ۱۳۷۷ش، ص:۸.</ref> خصوصا زمانی که به صورت یک توطئه و یا یک فساد گسترده دربیاید.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص ۱۴۷، سوال ۴۴۳.</ref>
* تجسس، با انگیزه [[عقل|عقلایی]]، با ذکر شرایطی [[جایز]] دانسته شده،<ref>نراقی، معراج‌السعاده، ۱۳۷۷ش، ص:۸.</ref> خصوصا زمانی که به صورت یک توطئه و یا یک فساد گسترده دربیاید.<ref>مکارم شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۳، ص۱۴۷، سوال ۴۴۳.</ref>
* تجسس به سود دشمنان نیز [[حرام]] است و در مواردی فرد خطاکننده [[مفسد فی الارض]] شناخته می‌شود که تشخیص آن با [[حاکم‌شرع]] می‌باشد.<ref>مکارم‌شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص ۵۰۰، سوال۱۴۴۵.</ref>
* تجسس به سود دشمنان نیز [[حرام]] است و در مواردی فرد خطاکننده [[مفسد فی الارض]] شناخته می‌شود که تشخیص آن با [[حاکم‌شرع]] می‌باشد.<ref>مکارم‌شیرازی، استفتائات، ۱۴۲۷ق، ج۲، ص۵۰۰، سوال۱۴۴۵.</ref>
* زمانی که [[علی(ع)|حضرت‌علی(ع)]] [[مالک‌اشتر]] را به حاکمیت [[مصر]] منصوب کرد، مالک را از تجسس در احوال پنهانی مردم نهی نمود.<ref>سید رضی، نهج البلاغه،۱۳۸۴ش، ص۶۶۷.</ref>
* زمانی که [[علی(ع)|حضرت‌علی(ع)]] [[مالک‌اشتر]] را به حاکمیت [[مصر]] منصوب کرد، مالک را از تجسس در احوال پنهانی مردم نهی نمود.<ref>سید رضی، نهج البلاغه،۱۳۸۴ش، ص۶۶۷.</ref>
* همچنین در خصوص سازمان‌های اطلاعاتی و آگاهی از نقشه‌های دشمن، این امر [[جایز]] دانسته شده،<ref>مکارم‌شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵.</ref> چنانکه حضرت علی(ع) به فرماندار [[مکه]] از حرکت عده‌ای از اهالی [[شام]] به سمت [[مکه]]، از طریق جاسوسان خود خبر می‌دهد.<ref>سیدرضی، نهج‌البلاغه،۱۳۸۴ش، نامه۳۳.</ref> سازمان‌های بازرسی در مسائلی مانند گزینش کارمندان و تجسس در امورات شخصی اما سرنوشت ساز مانند انتخاب [[همسر]] نیز از استثنائات این امر هستند.<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع)،ص۱۰۵؛ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref>
* همچنین در خصوص سازمان‌های اطلاعاتی و آگاهی از نقشه‌های دشمن، این امر [[جایز]] دانسته شده،<ref>مکارم‌شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵.</ref> چنانکه حضرت علی(ع) به فرماندار [[مکه]] از حرکت عده‌ای از اهالی [[شام]] به سمت [[مکه]]، از طریق جاسوسان خود خبر می‌دهد.<ref>سیدرضی، نهج‌البلاغه،۱۳۸۴ش، نامه۳۳.</ref> سازمان‌های بازرسی در مسائلی مانند گزینش کارمندان و تجسس در امورات شخصی اما سرنوشت ساز مانند انتخاب [[همسر]] نیز از استثنائات این امر هستند.<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)،ص۱۰۵؛ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref>


==پیامدها==
==پیامدها==
در آیات و روایات پیامدهایی برای تجسس ذکر شده که برخی از آنها عبارتند از:
در آیات و روایات پیامدهایی برای تجسس ذکر شده که برخی از آنها عبارتند از:
* انتقامِ الاهی: بعضی از مجازات‌های [[خداوند]] در همین دنیا صورت می‌پذیرد که از آن به [[اثروضعی|اثر وضعی]] یاد می‌شود. یکی از مواردی که [[خداوند]] در دنیا به مجازات [[گناهکار]] می‌پردازد، زمانی است که فرد پرده از اسرار دیگران بردارد. از [[امیرالمومنین(ع)]] روایت شده که فرمود:« کسی که به کاوش در اسرار دیگران بپردازد، خداوند اسرار او را فاش می‌کند.»<ref>آمدی تمیمی، غررالحکم، ۱۴۱۰ق، ص۶۳۸، حدیث ۱۱۴۴.</ref>
* انتقامِ الهی: بعضی از مجازات‌های [[خداوند]] در همین دنیا صورت می‌پذیرد که از آن به [[اثروضعی|اثر وضعی]] یاد می‌شود. یکی از مواردی که [[خداوند]] در دنیا به مجازات [[گناهکار]] می‌پردازد، زمانی است که فرد پرده از اسرار دیگران بردارد. از [[امیرالمومنین(ع)]] روایت شده که فرمود:«کسی که به کاوش در اسرار دیگران بپردازد، خداوند اسرار او را فاش می‌کند.»<ref>آمدی تمیمی، غررالحکم، ۱۴۱۰ق، ص۶۳۸، حدیث ۱۱۴۴.</ref>
* [[نفرت|تنفر]]: مردم از شخصی که در حریم شخصی ایشان جستجو می‌کند متنفرند و چنین شخصی را متجاوز می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>
* [[نفرت|تنفر]]: مردم از شخصی که در حریم شخصی ایشان جستجو می‌کند متنفرند و چنین شخصی را متجاوز می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>
* تنهایی: از دیگر آثار تجسس می‌توان به انزوای فرد خطاکننده اشاره نمود، در روایتی از امام‌صادق(ع) آمده: «درباره عقائد مردم تفتيش نكن كه بى‌دوست خواهى ماند.»<ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۵۳، حدیث ۱۰۹.</ref>  
* تنهایی: از دیگر آثار تجسس می‌توان به انزوای فرد خطاکننده اشاره نمود، در روایتی از امام‌صادق(ع) آمده: «درباره عقائد مردم تفتیش نکن که بی‌دوست خواهی ماند.»<ref>مجلسی، بحارالانوار،۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۵۳، حدیث ۱۰۹.</ref>  
* [[بدگمانی|بدبینی]]: برملا شدن عيوب پنهانى سبب بدبينى و بى‌اعتمادى نسبت به یکدیگر خواهد شد، و همين امر شيرازه امور اجتماعى را ازهم مى‌پاشد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>
* [[بدگمانی|بدبینی]]: برملا شدن عیوب پنهانی سبب بدبینی و بی‌اعتمادی نسبت به یکدیگر خواهد شد، و همین امر شیرازه امور اجتماعی را ازهم می‌پاشد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>
* [[کینه‌توزی]]: اگر افراد متوجه شوند که فردی درحال جستجو در زندگی آنها است، درصدد مقابله به مثل و کینه‌توزی برمی‌آیند که نتایج خطرناکی را در پی دارد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>
* [[کینه‌توزی]]: اگر افراد متوجه شوند که فردی درحال جستجو در زندگی آنها است، درصدد مقابله به مثل و کینه‌توزی برمی‌آیند که نتایج خطرناکی را در پی دارد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۱.</ref>


==درمان==
==درمان==
درمان تجسس نیازمند از بین بردن ریشه‌‌های این عادت است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref> اولین ریشه تجسس بدگمانی<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع)،ص۱۰۴.</ref> و چاره آن هم خوش بینی و اعتماد به افراد دیگر خصوصا زیردستان است.<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع)،ص۱۰۴.</ref> [[حسد]] و [[كينه‌|كينه‌توزى]] و دشمنی و [[تكبر]] نیز از ریشه های تجسس دانسته شده که برای درمان تجسس می‌بایست از این خصلت‌ها کناره گرفت.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref>
درمان تجسس نیازمند از بین بردن ریشههای این عادت است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref> اولین ریشه تجسس بدگمانی<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)،ص۱۰۴.</ref> و چاره آن هم خوش بینی و اعتماد به افراد دیگر خصوصا زیردستان است.<ref>الهامی‌نیا، فقه مدیریت، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)،ص۱۰۴.</ref> [[حسد]] و [[کینه‌|کینه‌توزی]] و دشمنی و [[تکبر]] نیز از ریشه‌های تجسس دانسته شده که برای درمان تجسس می‌بایست از این خصلت‌ها کناره گرفت.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۸.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۷: خط ۳۷:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* الهامی‌نیا، علی اصغر، فقه مدیریت، تهران، موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع)، چاپ اول، بی‌تا.
* الهامی‌نیا، علی اصغر، فقه مدیریت، تهران، موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا.
* خامنه‌ای، سیدعلی، اجوبه الاستفتائات، تهران، دار النباء، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* خامنه‌ای، سیدعلی، اجوبه الاستفتائات، تهران،‌ دار النباء، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
* خرازی، سیدمحسن، «کاوشى در حکم فقهى تجسس»، مجله فقه، ش۲۶، موسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* خرازی، سیدمحسن، «کاوشی در حکم فقهی تجسس»، مجله فقه، ش۲۶، موسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۰ش.
* دهخدا، علی اکبر و دیگران، لغتنامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* دهخدا، علی‌اکبر و دیگران، لغتنامه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
* رضی، سیدابوالحسن محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* رضی، سیدابوالحسن محمد بن حسین، نهج‌البلاغه، ترجمه مکارم شیرازی، ناصر، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
* طباطبایی، محمدحسین(علامه طباطبایی)، المیزان، ترجمه:موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا.
* طباطبایی، محمدحسین(علامه طباطبایی)، المیزان، ترجمه:موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی‌تا.
* طبرسی، فضل بن حسن، مصحح: یزدی‌طباطبایی، فضل‌الله، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، مصحح: یزدی‌طباطبایی، فضل‌الله، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
* مجلسی، علامه شیخ محمدباقر، بحارالانوار،بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، علامه شیخ محمدباقر، بحارالانوار،بیروت، موسسه وفاء، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۷۱

ویرایش