۱۷٬۸۴۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
اصلاح ذات البین به معنای آشتی دادن و اصلاح رابطه بدِ بین اشخاص یا گروهها است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۹، ص۶.</ref> که بر اثر درگیری، دشمنی و... ایجاد شده است.<ref> نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۸.</ref>این واژه از نخستین آیه [[سوره انفال]] گرفته شده است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه اصلاح ذات بین.</ref> | اصلاح ذات البین به معنای آشتی دادن و اصلاح رابطه بدِ بین اشخاص یا گروهها است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰، ج۹، ص۶.</ref> که بر اثر درگیری، دشمنی و... ایجاد شده است.<ref> نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۹۸.</ref>این واژه از نخستین آیه [[سوره انفال]] گرفته شده است.<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه اصلاح ذات بین.</ref> اصلاح ذات البین شامل آشتی دادن دو فرد , دو گروه میشود. | ||
اصلاح ذات بین از فضائل اخلاقی است و در مقابل [[سعایت]] (بدگویی) و [[سخنچینی]] قرار دارد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۴.</ref> | اصلاح ذات بین از فضائل اخلاقی است و در مقابل [[سعایت]] (بدگویی) و [[سخنچینی]] قرار دارد.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۴.</ref> | ||
== اهمیت و جایگاه == | == اهمیت و جایگاه == | ||
قرآن در چندین آیه از اصلاح ذات البین یاد کرده و به انجام آن فرمان داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره حجرات، آیه۱۰.</ref> در نامه ۲۴ و خطبه ۱۶ نهج البلاغه نیز به اصلاح ذات البین سفارش شده است.{{مدرک}} همچنین بنا بر آیات قرآن کسانی که در پی اصلاح میان مردمند، از رحمت و مغفرت خدا برخوردارند.<ref>سوره نساء، آیه ۱۲۹.</ref> در برخی از روایات اصلاح ذات | قرآن در چندین آیه از اصلاح ذات البین یاد کرده و به انجام آن فرمان داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره حجرات، آیه۱۰.</ref> در نامه ۲۴ و خطبه ۱۶ نهج البلاغه نیز به اصلاح ذات البین سفارش شده است.{{مدرک}} همچنین بنا بر آیات قرآن کسانی که در پی اصلاح میان مردمند، از رحمت و مغفرت خدا برخوردارند.<ref>سوره نساء، آیه ۱۲۹.</ref> در برخی از روایات اصلاح ذات البین از [[نماز]]، [[روزه]]<ref>صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۴۸.</ref> و [[صدقه]]<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۴۴۱.</ref> برتر دانسته شده است. همچنین بر پایه روایتی کسی که در برای اصلاح میان دو نفر اقدام کند مشمول درود [[فرشتگان]] است و برای او [[ثواب]] درک [[شب قدر]] قرار دارد.<ref>دیلمی، اعلام الدین، ۱۴۰۸ق، ص۴۱۹.</ref> | ||
بنا به روایتی از [[امام صادق(ع)]] گفتن [[دروغ]] برای اصلاح بین مردم مردم جایز است.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱.</ref> همچنین قرآن [[نجوا]] را برای اصلاح میان مردم روا دانسته است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> با اینکه آن را در جای دیگر عملی [[شیطان|شیطانی]]<ref>سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref> معرفی کرده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> [[سوگند|سوگندی]] که برای ترک اصلاح میان مردم خورده باشند را معتبر نمیداند.<ref>سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> | بنا به روایتی از [[امام صادق(ع)]] گفتن [[دروغ]] برای اصلاح بین مردم مردم جایز است.<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۴۱.</ref> همچنین قرآن [[نجوا]] را برای اصلاح میان مردم روا دانسته است<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> با اینکه آن را در جای دیگر عملی [[شیطان|شیطانی]]<ref>سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref> معرفی کرده است.<ref> مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> [[سوگند|سوگندی]] که برای ترک اصلاح میان مردم خورده باشند را معتبر نمیداند.<ref>سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> | ||
برپایه روایتی مفضل بن عمر مبالغی از سوی امام صادق در اختیار داشت و برای اصلاح میان شیعیان استفاده میکرد.{{مدرک}} برای نمونه از آن مبلغ برای رفع اختلاف ابوحنیفه سابق الحج با دامادش استفاده کرد.{{مدرک}} | |||
==راهکارهای اصلاح بین مردم== | ==راهکارهای اصلاح بین مردم== | ||
برای ایجاد اصلاح میان مردم راهکارهایی بیان شده است: | برای ایجاد اصلاح میان مردم راهکارهایی بیان شده است: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۲: | ||
* '''انتخاب داور از سوی زن و شوهر در اختلافات خانوادگی:''' برای حل اختلافات خانوادگی به هنگام ترس از جدایی زن و شوهر پیشنهاد شده که از سوی هر یک از سوی زن و مرد داوری برای ایجاد آشتی انتخاب شود.<ref> طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۹۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۷۰.</ref> | * '''انتخاب داور از سوی زن و شوهر در اختلافات خانوادگی:''' برای حل اختلافات خانوادگی به هنگام ترس از جدایی زن و شوهر پیشنهاد شده که از سوی هر یک از سوی زن و مرد داوری برای ایجاد آشتی انتخاب شود.<ref> طوسی، التبیان، ج۳، ص۱۹۲؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۷۰.</ref> | ||
پیداکردن ریشه اختلاف، استفاده از مسائل عاطفی، داشتن [[صبر]] و پرهیز از جانبداری از دیگر راهکارهای اصلاح ذات بین معرفی شده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> | پیداکردن ریشه اختلاف، استفاده از مسائل عاطفی، داشتن [[صبر]] و پرهیز از جانبداری از دیگر راهکارهای اصلاح ذات بین معرفی شده است.<ref>مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۱۷-۳۱۸.</ref> | ||
== مراحل== | == مراحل و شیوه== | ||
رفع اختلاف میان مردم وظیفه حکومت و [[مؤمنان]] است. در صورتی که اصلاح از طریق گفتگو انجام شود به اجازه [[حاکم شرع]] نیاز ندارد اما اگر برای اصلاح ذات البین شدت عمل نیاز باشد، باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۷۰.</ref> همچنین طبق آیه نهم [[سوره حجرات]] زمانی که میان دو گروه از مؤمنان درگیری واقع شد، باید ابتدا از طریق نصیحت و دعوت به قرآن و حکم خدا میانشان آشتی برقرار کرد اما اگر گروهی پیشنهاد آشتی را نپذیرفت، باید با آنان جنگید | رفع اختلاف میان مردم وظیفه حکومت و [[مؤمنان]] است. در صورتی که اصلاح از طریق گفتگو انجام شود به اجازه [[حاکم شرع]] نیاز ندارد اما اگر برای اصلاح ذات البین شدت عمل نیاز باشد، باید از حاکم شرع اجازه گرفته شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۲، ص۱۷۰.</ref> همچنین طبق آیه نهم [[سوره حجرات]] زمانی که میان دو گروه از مؤمنان درگیری واقع شد، باید ابتدا از طریق نصیحت و دعوت به قرآن و حکم خدا میانشان آشتی برقرار کرد اما اگر گروهی پیشنهاد آشتی را نپذیرفت، باید با آنان جنگید.<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۶، ص۸۰-۸۱؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۰.</ref> | ||
==موانع== | ==موانع== | ||
در کتابهای تفسیری پیروی از شیطان،<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۱۱.</ref> دنیاطلبی،<ref>هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰۲.</ref> و بخل<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۵۱.</ref> از موانع اصلاح ذات البین معرفی شده است. امام علی(ع) یکی از انگیزههای اختلاف یاران خود بعد از [[جنگ صفین]] را کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و باطنهای ناپاک و نیتهای آلوده معرفی کرده است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۱۳، ص۱۶۸.</ref> همچنین [[امام علی(ع)]] تبعیت مردم [[بصره]] از سران [[جنگ جمل]] که به خونریزی و اختلاف میان امت منجر شد را به دلیل کمخردی و سفاهت آنان دانسته است.<ref> نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۴، ص۵۶.</ref> | در کتابهای تفسیری پیروی از شیطان،<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۳۱۱.</ref> دنیاطلبی،<ref>هاشمی رفسنجانی، تفسیر راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۳۰۲.</ref> و بخل<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۵۱.</ref> از موانع اصلاح ذات البین معرفی شده است. امام علی(ع) یکی از انگیزههای اختلاف یاران خود بعد از [[جنگ صفین]] را کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و باطنهای ناپاک و نیتهای آلوده معرفی کرده است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۱۳، ص۱۶۸.</ref> همچنین [[امام علی(ع)]] تبعیت مردم [[بصره]] از سران [[جنگ جمل]] که به خونریزی و اختلاف میان امت منجر شد را به دلیل کمخردی و سفاهت آنان دانسته است.<ref> نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۴، ص۵۶.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۹: | ||
== احکام فقهی == | == احکام فقهی == | ||
[[فقها]] ذیل عنوان اصلاح ذات بین چند فرع و حکم فقهی ارائه دادهاند: | [[فقها]] ذیل عنوان اصلاح ذات بین چند فرع و حکم فقهی ارائه دادهاند: | ||
* آشتی دادن بین دو یا چند نفر که با هم کینه و دشمنی دارند، [[مستحب]] و در مواردی که حفظ جان [[ایمان|مؤمنی]] متوقف بر آن است [[واجب]] است.<ref>کاشف الغطاء، وجیزة الاحکام، ۱۳۶۶ق، ج۲، ص۱۶.</ref> | * آشتی دادن بین دو یا چند نفر که با هم کینه و دشمنی دارند، [[مستحب]] و در مواردی که حفظ جان [[ایمان|مؤمنی]] متوقف بر آن است [[واجب]] است.<ref>کاشف الغطاء، وجیزة الاحکام، ۱۳۶۶ق، ج۲، ص۱۶.</ref> به گفته آیتالله مکارم شیرازی آشتی دادن دو گروه مسلمان که با هم دشمنی دارند واجب کفایی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۱۷۰.</ref> | ||
* | * مصرف [[زکات]] برای اصلاح ذات بین جایز است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۲۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref> | ||
* | * مستحب است [[قاضی]] پیش از صدور حکم دو طرف دعوا را به صلح فراخواند و در صورت خودداری طرفین از آشتی حکم را صادر کند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۴۵.</ref> | ||
* | * برای آشتی میان زن و شوهر باید حَکَمی از سوی زن و حَکَمی از سوی مرد تعیین شود. فقها درباره اینکه این کار مستحب است یا واجب اختلاف دارند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۱، ص۲۰۹-۲۱۵.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |
ویرایش