پرش به محتوا

تمکین: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۱۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ آوریل ۲۰۱۷
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (←‏آثار مترتب بر تمکین: ویرایش و تصحیح)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[فروردین]]|روز=[[۱۶]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Fallah  }}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[فروردین]]|روز=[[۱۶]]|سال=[[۱۳۹۶]]|کاربر=Fallah  }}
==تعریف لغوی تمکین==
==تعریف لغوی تمکین==
تمكين در لغت به دو معنا است:1- سلطه و اختيار دادن به ديگرى است؛2- مستقر کردن و تثبیت کردن
تمكین در لغت به دو معنا است:۱- سلطه و اختیار دادن به دیگری است<ref> تاج العروس، ج9 ، ص 349 .</ref>؛۲- مستقر کردن و تثبیت کردن<ref> مجمع البحرين، ج 3، ص 1712.</ref>
 
==تعریف اصطلاحی تمکین==
==تعریف اصطلاحی تمکین==
از عنوان تمكين در باب نكاح بحث شده و به مناسبت در بابهاى طهارت، صلات و تجارت نيز مطرح شده است.
در کتابهای طهارت، صلات و تجارت و نکاح، اصطلاح تمکین به کار رفته است. اما این اصطلاح بیشتر با مباحث مربوط به نکاح نمود دارد.
در کتاب نکاح، تمکین به دو معنا است.
 
تمکین عام، به معنی قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است. و تمکین خاص ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواسته های مشروع او است.
در کتاب نکاح، تمکین به معنای پاسخ دادن زن به خواسته های مشروع جنسی همسر خود تعریف شده است<ref>المبسوط في فقه الإمامية، ج‌6، ص: 11‌</ref> اما در کتاب های حقوقی تمکین دارای دو معنای اصطلاحی است. تمکین عام، به معنی قبول ریاست شوهر بر خانواده و محترم شمردن اراده او در تربیت فرزندان و اداره مالی و اخلاقی خانواده است. و تمکین خاص ناظر به رابطه جنسی زن با شوهر و پاسخ دادن به خواسته های مشروع او است.<ref> صفایی ـ امامی، سیدحسن ـ اسداللّه . حقوق خانواده، دوم، تهران، دانشگاه تهران، 1371، ج1، ص173.</ref>
 
==مخاطب حکم به تمکین==
==مخاطب حکم به تمکین==
تمكين در كلام فقيهان و حقوقدانان، به معناي برآوردن نيازهاي جنسي مرد از طرف زن تعريف شده است. اما سوال اساسي و مهم اين است كه آيا واقعا تمكين (به مبناي پاسخ گويي به نيازهاي مشروع و غريضه طبيعي هر يك از زوجين), فقط تكليفي يك جانبه است و فقط زن بايد به اين نياز مرد پاسخ دهد و نياز زن در اين زمينه ناديده گرفته شده است، يا اين كه برآوردن چنين نياز مشروعي، تكليفي دو جانبه بوده، همانطور كه معناي آيه «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» ، نيز چنين است. هر چند موقعيت‎هاي هر يك از زوجين به دليل شغل، وظيفه تامين معاش خانواده و ... اقتضائاتي دارد كه ميزان اين پاسخ‎گويي را متفاوت مي‎نمايد. اين توهم و تصور كه تمكين نيازي يك طرفه مي‌باشد، اشتباه است؛ زيرا چنين نياز طبيعي و مشروع، نيازي مشترك و عادلانه مي‌باشد. شهيد مطهري در خصوص اصل عدالت مي‌فرمايند: «اصل عدل كه يكي از اركان كلام و فقه اسلامي است, همان اصلي است كه قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است. يعني از نظر فقه اسلامي ـ حداقل فقه شيعه ـ اگر ثابت بشود كه عدل ايجاب مي‎كند، فلان قانون بايد چنين باشد نه چنان و اگر چنان باشد ظلم است و خلاف عدالت است، ناچار بايد بگوييم حكم شرع هم همين است. زيرا شرع اسلام طبق اصلي كه خود تعليم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطري و طبيعي خارج نمي‎شود. علماي اسلام با تبيين و توضيح اصل عدل, پايه فلسفه حقوق را بنا نهاده‌اند». بنابراين پاسخ متعارف به نيازهاي جنسي طرفين وظيفه‎اي مشترك و دو جانبه است كه از جمله حكمت‎هاي ازدواج ارضاي اين نياز طبيعي در انسان مي‌باشد. لذا در تفسير آيه «لا تضار والدة بولدها» ,رواياتي صحيح از ائمه اطهار وارد شده است, كه در تبيين اين موضوع مهم جلوه مي‎كند. امام صادق (ع) مي‎فرمايد: «بسيار اتفاق مي‎افتد كه زن هنگام جماع دست رد به سينه شوهر مي‎زد و مي‎گويد: مي‎ترسم حامله شوم، با اين كه من بچه‎دار هستم و همچنين شوهر از جماع خودداري مي‎كرد و مي‎گويد: مي‎ترسم حامله شوي ... لذا در اسلام خداي تعالي نهي كرد از اين كه مرد موجب زيان زن گردد يا زن باعث ضرر مرد شود». بنابراين شارع حتي به خاطر فرزند و اين كه احتمال دارد دوباره حامله شود و به فرزند آسيب برسد, اجازه نداده هر يك از زوجين، نيازهاي جنسي همديگر را ناديده بگيرند و به آن پاسخ ندهند.  
تمكین در كلام فقیهان و حقوقدانان، به معنای برآوردن نیازهای جنسی مرد از طرف زن تعریف شده است. اما سوال اساسی و مهم این است كه آیا واقعا تمكین (به مبنای پاسخ گویی به نیازهای مشروع و غریضه طبیعی هر یك از زوجین), فقط تكلیفی یك جانبه است و فقط زن باید به این نیاز مرد پاسخ دهد و نیاز زن در این زمینه نادیده گرفته شده است، یا این كه برآوردن چنین نیاز مشروعی، تكلیفی دو جانبه بوده، همانطور كه معنای آیه «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» ، نیز چنین است. هر چند موقعیت‎های هر یك از زوجین به دلیل شغل، وظیفه تامین معاش خانواده و... اقتضائاتی دارد كه میزان این پاسخ‎گویی را متفاوت می‎نماید. این توهم و تصور كه تمكین نیازی یك طرفه می‌باشد، اشتباه است؛ زیرا چنین نیاز طبیعی و مشروع، نیازی مشترك و عادلانه می‌باشد. شهید مطهری در خصوص اصل عدالت می‌فرمایند: «اصل عدل كه یكی از اركان كلام و فقه اسلامی است, همان اصلی است كه قانون تطابق عقل و شرع را در اسلام به وجود آورده است. یعنی از نظر فقه اسلامی ـ حداقل فقه شیعه ـ اگر ثابت بشود كه عدل ایجاب می‎كند، فلان قانون باید چنین باشد نه چنان و اگر چنان باشد ظلم است و خلاف عدالت است، ناچار باید بگوییم حكم شرع هم همین است. زیرا شرع اسلام طبق اصلی كه خود تعلیم داده هرگز از محور عدالت و حقوق فطری و طبیعی خارج نمی‎شود. علمای اسلام با تبیین و توضیح اصل عدل, پایه فلسفه حقوق را بنا نهاده‌اند». بنابراین پاسخ متعارف به نیازهای جنسی طرفین وظیفه‎ای مشترك و دو جانبه است كه از جمله حكمت‎های ازدواج ارضای این نیاز طبیعی در انسان می‌باشد. لذا در تفسیر آیه «لا تضار والدة بولدها» ,روایاتی صحیح از ائمه اطهار وارد شده است, كه در تبیین این موضوع مهم جلوه می‎كند. امام صادق (ع) می‎فرماید: «بسیار اتفاق می‎افتد كه زن هنگام جماع دست رد به سینه شوهر می‎زد و می‎گوید: می‎ترسم حامله شوم، با این كه من بچه‎دار هستم و همچنین شوهر از جماع خودداری می‎كرد و می‎گوید: می‎ترسم حامله شوی... لذا در اسلام خدای تعالی نهی كرد از این كه مرد موجب زیان زن گردد یا زن باعث ضرر مرد شود». بنابراین شارع حتی به خاطر فرزند و این كه احتمال دارد دوباره حامله شود و به فرزند آسیب برسد, اجازه نداده هر یك از زوجین، نیازهای جنسی همدیگر را نادیده بگیرند و به آن پاسخ ندهند.  
يكي از فقهاي معاصر در تفسير اين روايت مي‎نويسد: «اين روايت دلالت دارد به اين كه بر مرد جايز نيست از جماع با زن به دليل ترس از حامله شدن, امتناع كند و زوجه حق دارد، شوهر را به اين امر فرا خواند ... سياق روايت اشاره به حق جماع هر يك از زوجين دارد و با مطالبه يكي از آنها ديگري حق امتناع ندارد». دليل محكم‎تر اين كه در قرآن كريم آمده است: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» , خداوند متعال در اين آيه پس از جواز آميزش زوجين در شب‌هاي ماه مبارك رمضان؛ تشبيه بسيار زيبايي را بكار مي‎برد و مي‎فرمايد: زنان لباس و جامه يا پوششي هستند براي شما (مردان) و شما نيز جامه و پوشش براي آنان هستيد. علامه طباطبائي در اين رابطه مي‎فرمايد: «اين دو جمله از قبيل استعاره است، براي اين كه هر يك از زن و شوهر طرف مقابل را از رفتن به دنبال فسق و فجور و اشاعه دادن آن در بين افراد نوع بشر جلوگيري مي‎كند پس در حقيقت مرد لباس و ساتر زن و زن ساتر مرد است». از اين رو اگر تمكين خاص را وظيفه مختص زن به شمار آيد، چگونه معناي آيه در عمل, تحقق پيدا خواهد كرد. اگر مرد وظيفه‎اي به طور متعارف در پاسخ‎گويي به نياز مشروع زن نداشته باشد، چگونه مي‎تواند از فسق و فجور ممانعت كند. لذا تصور اين امر كه تمكين خاص امري يك جانبه و تنها تكليف زن مي‌باشد؛ نه تنها امري معقول و منطقي نبوده بلكه مورد تاييد شارع مقدس هم نمي‌باشد. سؤالي كه به ذهن خطور مي‌كند اين است كه چرا در كلام فقها و متون حقوقي، هر جا بحث تمكين خاص مطرح شده، تمكين زوجه مورد بررسي قرار گرفته است.
یكی از فقهای معاصر در تفسیر این روایت می‎نویسد: «این روایت دلالت دارد به این كه بر مرد جایز نیست از جماع با زن به دلیل ترس از حامله شدن, امتناع كند و زوجه حق دارد، شوهر را به این امر فرا خواند... سیاق روایت اشاره به حق جماع هر یك از زوجین دارد و با مطالبه یكی از آنها دیگری حق امتناع ندارد». دلیل محكم‎تر این كه در قرآن كریم آمده است: «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» , خداوند متعال در این آیه پس از جواز آمیزش زوجین در شب‌های ماه مبارك رمضان؛ تشبیه بسیار زیبایی را بكار می‎برد و می‎فرماید: زنان لباس و جامه یا پوششی هستند برای شما (مردان) و شما نیز جامه و پوشش برای آنان هستید. علامه طباطبائی در این رابطه می‎فرماید: «این دو جمله از قبیل استعاره است، برای این كه هر یك از زن و شوهر طرف مقابل را از رفتن به دنبال فسق و فجور و اشاعه دادن آن در بین افراد نوع بشر جلوگیری می‎كند پس در حقیقت مرد لباس و ساتر زن و زن ساتر مرد است». از این رو اگر تمكین خاص را وظیفه مختص زن به شمار آید، چگونه معنای آیه در عمل, تحقق پیدا خواهد كرد. اگر مرد وظیفه‎ای به طور متعارف در پاسخ‎گویی به نیاز مشروع زن نداشته باشد، چگونه می‎تواند از فسق و فجور ممانعت كند. لذا تصور این امر كه تمكین خاص امری یك جانبه و تنها تكلیف زن می‌باشد؛ نه تنها امری معقول و منطقی نبوده بلكه مورد تایید شارع مقدس هم نمی‌باشد. سؤالی كه به ذهن خطور می‌كند این است كه چرا در كلام فقها و متون حقوقی، هر جا بحث تمكین خاص مطرح شده، تمكین زوجه مورد بررسی قرار گرفته است.
اين مساله را فقها در باب نشوز زن مطرح كرده‌اند و ضمانت اجراي آن را ترك انفاق قرار داده‌اند. از اين رو مشهور فقها تمكين را مبناي نفقه مي‌دانند و بدين جهت كه اين مبنا هيچ مستندي از كتاب و سنت ندارد ؛ لذا فقط صرفا مستند به شهرت گرديده است. گروهي ديگر از فقها, مبناي نفقه را صرفا عقد نكاح قرار داده‌اند و معتقدند: با انعقاد عقد، تمام حقوق و تكاليف زوجين استقرار مي‎يابد و نفقه به محض انعقاد عقد نكاح بر زوج واجب مي‎شود. ظاهراً قانون مدني ايران نيز به تبعيت از اين نظر مبناي نفقه را عقد مي‎داند و از ماده 1108و 1106 ق.م. چنين استنباط مي‎شود كه نشوز مانع استحقاق نفقه است؛ يعني ضمانت اجراي نشوز را ترك انفاق مي‌دانند. برخي ديگر انفاق را از زمان شروع عملي زندگي مشترك واجب مي‌دانند و حق رياست  يا تكليف سرپرستي  عملي را مبناي نفقه قرار داده‌اند و برخي از فقها ادله وجوب نفقه را منصرف به زماني مي‌كنند كه زن عملاً تحت سرپرستي مرد در آيد.
این مساله را فقها در باب نشوز زن مطرح كرده‌اند و ضمانت اجرای آن را ترك انفاق قرار داده‌اند. از این رو مشهور فقها تمكین را مبنای نفقه می‌دانند و بدین جهت كه این مبنا هیچ مستندی از كتاب و سنت ندارد ؛ لذا فقط صرفا مستند به شهرت گردیده است. گروهی دیگر از فقها, مبنای نفقه را صرفا عقد نكاح قرار داده‌اند و معتقدند: با انعقاد عقد، تمام حقوق و تكالیف زوجین استقرار می‎یابد و نفقه به محض انعقاد عقد نكاح بر زوج واجب می‎شود. ظاهراً قانون مدنی ایران نیز به تبعیت از این نظر مبنای نفقه را عقد می‎داند و از ماده ۱۱۰۸و ۱۱۰۶ ق.م. چنین استنباط می‎شود كه نشوز مانع استحقاق نفقه است؛ یعنی ضمانت اجرای نشوز را ترك انفاق می‌دانند. برخی دیگر انفاق را از زمان شروع عملی زندگی مشترك واجب می‌دانند و حق ریاست یا تكلیف سرپرستی عملی را مبنای نفقه قرار داده‌اند و برخی از فقها ادله وجوب نفقه را منصرف به زمانی می‌كنند كه زن عملاً تحت سرپرستی مرد در آید.  
از اين رو طرح بحث در باب نشوز زن و ضمانت اجراي آن به معناي وظيفة اختصاصي زن و عدم تكليف مرد نيست. در نتيجه اصل تمكين را نبايد تكليف يك جانبه نسبت به زن دانست، بلكه وظيفه‎اي است دو جانبه و اساساً فلسفه ازدواج، توليد نسل و ارضاي نيازهاي مشروع زوجين است و تحقق آيه «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» نيز چنين اقتضاء دارد.
از این رو طرح بحث در باب نشوز زن و ضمانت اجرای آن به معنای وظیفة اختصاصی زن و عدم تكلیف مرد نیست. در نتیجه اصل تمكین را نباید تكلیف یك جانبه نسبت به زن دانست، بلكه وظیفه‎ای است دو جانبه و اساساً فلسفه ازدواج، تولید نسل و ارضای نیازهای مشروع زوجین است و تحقق آیه «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» نیز چنین اقتضاء دارد.
 
==حدود و شرایط تمکین==
==حدود و شرایط تمکین==
زن در هر شرایطی باید نسبت به شوهر خود تمکین کند و اگر تمکین نکند به عنوان ناشزه به شمار می آید اما اگر یکی از موارد ذیل باشد، خودداری زن از تمکین، نشوز محسوب نمی شود :
زن در هر شرایطی باید نسبت به شوهر خود تمکین کند و اگر تمکین نکند به عنوان ناشزه به شمار می آید اما اگر یکی از موارد ذیل باشد، خودداری زن از تمکین، نشوز محسوب نمی شود:
1- وجود موانع شرعی مانند حیض، احرام، اعتکاف واجب، روزه واجب  
 
2- سفری که به اذن و اجازه شوهر باشد.
۱- وجود موانع شرعی مانند حیض، احرام، اعتکاف واجب، روزه واجب  
3- زوجه به جهت خوف ضرر بدني، مالي يا شرافتي مجبور به خروج از منزل شوهر گردد.
 
4-- زوجه مبتلا به مريضي رتقا، قرنا يا هر مرضي كه شرعاً مانع از استمتاع باشد.
۲- سفری که به اذن و اجازه شوهر باشد.
 
۳- زوجه به جهت خوف ضرر بدنی، مالی یا شرافتی مجبور به خروج از منزل شوهر گردد.
 
۴- زوجه مبتلا به مریضی رتقا، قرنا یا هر مرضی كه شرعاً مانع از استمتاع باشد.
 
==آثار مترتب بر تمکین==
==آثار مترتب بر تمکین==
1- در عقد موقت، بواسطه تمکین مهر واجب می شود.(در عقد دائم، مهر بواسطه عقد واجب می شود.)
۱- در عقد موقت، بواسطه تمکین مهر واجب می شود.(در عقد دائم، مهر بواسطه عقد واجب می شود.)


2-زنی که تمکین می کند از حق قسمت بین زوجات بهره مند می شود.
۲-زنی که تمکین می کند از حق قسمت بین زوجات بهره مند می شود.


3-زنی که تمکین می کند در عقد دائم مستحق نفقه است.
۳-زنی که تمکین می کند در عقد دائم مستحق نفقه است.


در حقوق مدنی ایران برای عدم تمکین، آثار ذیل ذکر شده است:
در حقوق مدنی ایران برای عدم تمکین، آثار ذیل ذکر شده است:


1-عدم استحقاق زن نسبت به نفقه ( مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)  
۱-عدم استحقاق زن نسبت به نفقه (مستنداً به ماده ۱۱۰۸ قانون مدنی)  


2-کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه( مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۳).
۲-کسب اجازه ازدواج مجدد از دادگاه(مواد ۱۶ و ۱۷ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۳).


بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.
بنابراین برای آنکه مرد بتواند زن دوم بگیرد بایستی به دادگاه رجوع و با اثبات عدم تمکین همسرش، از دادگاه اجازه ی ازدواج مجدد بگیرد.


3-امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد
۳-امکان طرح دعوی طلاق از سوی مرد
 
{{احکام خانواده}}
{{احکام خانواده}}
۱۳۶

ویرایش