confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
imported>Hasaninasab جز (added Category:مقالههای بدون اولویت using HotCat) |
جز (ویکیسازی) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|تاریخ_تولد= ۱۲۵۹ ه.ش | |تاریخ_تولد= ۱۲۵۹ ه.ش | ||
|محل_تولد= | |محل_تولد= | ||
|تاریخ_مرگ= ۱۱ آذر ۱۳۰۰ ه.ش | |تاریخ_مرگ= [[۱۱ آذر]] ۱۳۰۰ ه.ش | ||
|محل_مرگ= ارتفاعات تالش | |محل_مرگ= ارتفاعات تالش | ||
|امضاء= | |امضاء= | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
[[پرونده:یاران میرزا کوچک خان.jpg|بندانگشتی|میرزا کوچک خان در حلقه یاران خود]] | [[پرونده:یاران میرزا کوچک خان.jpg|بندانگشتی|میرزا کوچک خان در حلقه یاران خود]] | ||
در فروردین ۱۲۹۷، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد ۱۲۹۷، نیروی «''کلنل پیچراخوف''» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با «''ژنرال دانسترویل''» انگلیسی که او نیز میخواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «''کمیتۀ اتحاد اسلام''» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوشها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیتۀ اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوشها و هواپیماها رشت را تسخیر کردند. در ۲۷ مرداد ۱۲۹۷، میان نمایندگان کمیتۀ اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیتۀ اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد در کمیتۀ انقلابی گیلان عضویت یافتند.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | در فروردین ۱۲۹۷، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد ۱۲۹۷، نیروی «''کلنل پیچراخوف''» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با «''ژنرال دانسترویل''» انگلیسی که او نیز میخواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «''کمیتۀ اتحاد اسلام''» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوشها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیتۀ اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوشها و هواپیماها رشت را تسخیر کردند. در [[۲۷ مرداد]] ۱۲۹۷، میان نمایندگان کمیتۀ اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیتۀ اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد در کمیتۀ انقلابی گیلان عضویت یافتند.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | ||
===واکنش حکومت و انگلستان=== | ===واکنش حکومت و انگلستان=== | ||
برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن ۱۲۹۷، به وسیلۀ سید محمد تدین، پیام صلحی برای کوچک خان فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد اما میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در ۱۸ اسفند ۱۲۹۷، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد ۱۲۹۸، کلنل «''استاروسلسکی''» فرماندۀ نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حملۀ «''کلنل تکاچینکف''» از تهران نامۀ تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیریهای فراوان عدهای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطۀ خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «''نظام ملی''» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. | برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن ۱۲۹۷، به وسیلۀ سید محمد تدین، پیام صلحی برای کوچک خان فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد اما میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در [[۱۸ اسفند]] ۱۲۹۷، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد ۱۲۹۸، کلنل «''استاروسلسکی''» فرماندۀ نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حملۀ «''کلنل تکاچینکف''» از تهران نامۀ تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیریهای فراوان عدهای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطۀ خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «''نظام ملی''» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. | ||
نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطۀ نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر افتاد، یک گردان مأمور دستگیری او شد. او با گردان دولتی درگیر و شماری از افراد «''نظام ملی''» کشته شدند و دکتر حشمت دستگیر و در دادگاه نظامی در ۴ اردیبهشت ۱۲۹۸، محکوم به اعدام شد.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطۀ نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر افتاد، یک گردان مأمور دستگیری او شد. او با گردان دولتی درگیر و شماری از افراد «''نظام ملی''» کشته شدند و دکتر حشمت دستگیر و در دادگاه نظامی در ۴ اردیبهشت ۱۲۹۸، محکوم به اعدام شد.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | ||
===نهضت جنگل و رهبران انقلاب اکتبر روسیه=== | ===نهضت جنگل و رهبران انقلاب اکتبر روسیه=== | ||
جنگلیها در دوران تزارها قیام خود را آغاز و به مخالفت با آنان پرداختند، امّا در آغاز پیروزی انقلاب اکتبر، روابط جنگلیها با روسها حسنه شد. پس از چندی روسها سیاست خود را تغییر و از حمایت نهضت جنگل دست کشیدند. در ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ شمسی، ارتش سرخ تحت عنوان سرکوبی به اصطلاح ضدّ انقلابیون وارد بنادر انزلی و غازیان شد. برای نهضت جنگل که حضور نیروهای بیگانه در خاک کشور قابل تحمل نبود و حضور آنان را به زیان استقلال ایران میدید، اسماعیل آقا جنگلی خواهرزادۀ میرزا را به عنوان نماینده به دیدار فرماندۀ ارتش سرخ فرستاد. وی قبل از هر سخنی سراغ میرزا را گرفت و تمایل شدید خود را برای دیدار با او اعلام کرد. بنابراین میرزا در رأس هیأتی به انزلی رفت و در آن جا با فرمانده ارتش سرخ دیدار و مذاکره کرد و نسبت به چند موضوع توافق کلی حاصل شد.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | جنگلیها در دوران تزارها قیام خود را آغاز و به مخالفت با آنان پرداختند، امّا در آغاز پیروزی انقلاب اکتبر، روابط جنگلیها با روسها حسنه شد. پس از چندی روسها سیاست خود را تغییر و از حمایت نهضت جنگل دست کشیدند. در [[۲۸ اردیبهشت]] ۱۲۹۹ شمسی، ارتش سرخ تحت عنوان سرکوبی به اصطلاح ضدّ انقلابیون وارد بنادر انزلی و غازیان شد. برای نهضت جنگل که حضور نیروهای بیگانه در خاک کشور قابل تحمل نبود و حضور آنان را به زیان استقلال ایران میدید، اسماعیل آقا جنگلی خواهرزادۀ میرزا را به عنوان نماینده به دیدار فرماندۀ ارتش سرخ فرستاد. وی قبل از هر سخنی سراغ میرزا را گرفت و تمایل شدید خود را برای دیدار با او اعلام کرد. بنابراین میرزا در رأس هیأتی به انزلی رفت و در آن جا با فرمانده ارتش سرخ دیدار و مذاکره کرد و نسبت به چند موضوع توافق کلی حاصل شد.<ref>روزنامۀ جنگل، سال اول، شمارۀ ۲۸، به نقل از انقلاب اسلامی و ریشههای آن، عباسعلی عمید زنجانی، ص ۳۷۰.</ref> | ||
===اعلام جمهوری در رشت=== | ===اعلام جمهوری در رشت=== | ||
[[۱۶ خرداد]] ۱۲۹۹ میرزا کوچک خان در شهر رشت، حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفته و میان طرفین توافقهایی حاصل شد. مهمترین مواد این توافق چنین است: | |||
*اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجراگذارده شود. | *اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجراگذارده شود. | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
===شکست نهضت جنگل=== | ===شکست نهضت جنگل=== | ||
پس از کودتای۱۲۹۹ ش، دولت سیدضیاءالدین طباطبایی نمایندگانی را به جنگل اعزام کرد، ولی میرزا که سیدضیاء را خائن و عامل انگلیس میدانست، از همکاری با وی امتناع کرد. در ۱۳ مرداد ۱۳۰۰ سران نهضت، دولت جمهوری شورایی گیلان را تشکیل دادند. با وجود تشکیل دولت جدید، اختلافاتی بین اعضا ایجاد شد. | پس از کودتای۱۲۹۹ ش، دولت سیدضیاءالدین طباطبایی نمایندگانی را به جنگل اعزام کرد، ولی میرزا که سیدضیاء را خائن و عامل انگلیس میدانست، از همکاری با وی امتناع کرد. در [[۱۳ مرداد]] ۱۳۰۰ سران نهضت، دولت جمهوری شورایی گیلان را تشکیل دادند. با وجود تشکیل دولت جدید، اختلافاتی بین اعضا ایجاد شد. | ||
روتشتاین در اجرای سیاست دولت شوروی در نامهای به میرزا خواستار پایان دادن به نهضت شد. میرزا مسئله را منوط به در نظر گرفتن منافع مردم و دفاع از استقلال ایران به وسیله دولت مرکزی دانست ولی در ملاقات نمایندگان میرزا با روتشتاین، معلوم شد که هدف دولت شوروی از خاتمه دادن به جنبش جنگل اجرای موافقتها با دولت انگلستان بوده است. | روتشتاین در اجرای سیاست دولت شوروی در نامهای به میرزا خواستار پایان دادن به نهضت شد. میرزا مسئله را منوط به در نظر گرفتن منافع مردم و دفاع از استقلال ایران به وسیله دولت مرکزی دانست ولی در ملاقات نمایندگان میرزا با روتشتاین، معلوم شد که هدف دولت شوروی از خاتمه دادن به جنبش جنگل اجرای موافقتها با دولت انگلستان بوده است. | ||
با ادامه اختلاف میان اعضای دولت جدید، در ۶ مهر ۱۳۰۰ تنی چند از طرفداران میرزا (بدون اطلاع میرزا) به جلسه اعضای دولت حمله کردند. این واقعه موجب بروز برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نهضت شد و به قوای دولت مرکزی، که با حمایت تسلیحاتی و شرکت افسران انگلیسی به سوی رشت حرکت میکردند، امکان داد تا به سهولت گیلان را به تصرف درآورد. با میانجیگری کلانتر اف (وابسته نظامی سفارت شوروی) و محمودخان میرپنج، که همراه نیروهای دولت مرکزی به فرماندهی رضاخان، سردار سپه، بودند، خالوقربان تسلیم قوای دولتی شد و رشت را تحویل داد و احساناللّهخان نیز به همراه عدهای از مجاهدان قفقازی به باکو اعزام شدند رشت به تصرف نیروهای دولتی در آمد، ولی میرزا با وجود خیانت عدهای از یارانش، به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد.<ref>دانشنامه جهان اسلام.جلد : ۱ صفحه : ۵۱۰۹.</ref> | با ادامه اختلاف میان اعضای دولت جدید، در [[۶ مهر]] ۱۳۰۰ تنی چند از طرفداران میرزا (بدون اطلاع میرزا) به جلسه اعضای دولت حمله کردند. این واقعه موجب بروز برخوردهای مسلحانه میان نیروهای نهضت شد و به قوای دولت مرکزی، که با حمایت تسلیحاتی و شرکت افسران انگلیسی به سوی رشت حرکت میکردند، امکان داد تا به سهولت گیلان را به تصرف درآورد. با میانجیگری کلانتر اف (وابسته نظامی سفارت شوروی) و محمودخان میرپنج، که همراه نیروهای دولت مرکزی به فرماندهی رضاخان، سردار سپه، بودند، خالوقربان تسلیم قوای دولتی شد و رشت را تحویل داد و احساناللّهخان نیز به همراه عدهای از مجاهدان قفقازی به باکو اعزام شدند رشت به تصرف نیروهای دولتی در آمد، ولی میرزا با وجود خیانت عدهای از یارانش، به جنگ و گریز در جنگلهای گیلان ادامه داد.<ref>دانشنامه جهان اسلام.جلد : ۱ صفحه : ۵۱۰۹.</ref> | ||
==درگذشت== | ==درگذشت== |