پرش به محتوا

لهو: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۷ مارس ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (برداشتن الگوی ویرایش و بازنویسی شناسه)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{احکام}}
{{احکام}}
'''لَهو،''' اصطلاحی است فقهی، به معنای کاری که انجام آن بدون توجه به نتیجه و صرفا به قصد لذت انجام می‌شود. در قرآن و روایات از انجام‌دادن کار لهو نهی شده است. ازاین‌رو فقیهان لهو را حرام می‌دانند. واژه لهو گاه با واژه لعِب به کار می‌رود و در مواردی به همان معنا استعمال می‌شود.
'''لَهو،''' اصطلاحی است [[فقه|فقهی]]، به معنای کاری که انجام آن بدون توجه به نتیجه و تنها به قصد لذت انجام می‌شود. در [[قرآن]] و [[روایات]] از انجام‌دادن کار لهو نهی شده است. ازاین‌رو فقیهان [[لهو]] را [[حرام]] می‌دانند. به باور [[شیخ انصاری]] تنها آن دسته از کارهای لهوی حرام است که از روی لذت شدید انجام می‌شود.


در فقه، در بخشی  با نام آلات لهو از حکم شرعی ابزارهای لهو بحث می‌شود که منظور از آن غالبا ابزارهای موسیقی است. به فتوای فقیهان خرید و فروش ابزارهای موسیقی و استفاده از آنها حرام است. به باور شیخ انصاری تنها آن دسته ازکارهای لهوی حرام است که از روی لذت شدید انجام می‌شود. برخی از فقیهان معاصر همه ابزارهای موسیقی را آلات لهو نمی‌دانند.
در فقه، در بخشی  با نام «آلات لهو» از [[احکام|حکم شرعی]] ابزارهای موسیقی بحث می‌شود. به [[فتوا|فتوای]] فقیهان، خرید و فروش ابزارهای موسیقی و استفاده از آنها، به علت آنکه وسیله لهو هستند،  حرام است. برخی از فقیهان معاصر همه ابزارهای موسیقی را آلات لهو نمی‌دانند.


==تعریف‌های مختلف==
==تعریف‌های مختلف==
در لغت‌نامه‌های عربی، [[تفسیر|تفاسیر]] قرآن و کتاب‌های [[فقه|فقهی]]  لهو را با عبارت‌های مختلف تعریف کرده‌اند. برطبق [[التحقیق فی کلمات القرآن|التحقیق]]، لهو کاری است که انجام آن صرفا برای لذت و بدون توجه به نتیجه صورت می‌گیرد.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۲۶ق، ج۱۰، ص۲۴۶، ۲۴۷.</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان]] آن را هرکاری دانسته است که مشغول‌شدن به آن انسان را از کارهای مهمش بازمی‌دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۲۰۹.</ref> در التبیان شیخ طوسی هم لهو کاری تعریف شده است که مشغول‌شدن به آن شایسته نیست.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۴، ص۴۱۷.</ref>
لهو در لغت‌نامه‌های عربی، [[تفسیر|تفاسیر]] قرآن و کتاب‌های [[فقه|فقهی]]  با عبارت‌های مختلفی تعریف شده است. برطبق [[التحقیق فی کلمات القرآن|التحقیق]]، لهو کاری است که انجام آن صرفا برای لذت و بدون توجه به نتیجه صورت می‌گیرد.<ref>مصطفوی، التحقیق، ۱۴۲۶ق، ج۱۰، ص۲۴۶، ۲۴۷.</ref> [[سیدمحمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان]] آن را کاری دانسته است که مشغول‌شدن به آن انسان را از کارهای مهمش بازمی‌دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۲۰۹.</ref> در [[التبیان]] نوشته [[شیخ طوسی]] لهو کاری تعریف شده است که مشغول‌شدن به آن شایسته نیست.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۴، ص۴۱۷.</ref>


===تفاوت لهو با لَعِب===
===تفاوت لهو با لَعِب===
به باور [[شیخ انصاری]] گرچه در برخی لغتنامه‌ها «لَهْو» و «لَعِب» به یک معنا دانسته شده‌اند، به علت آنکه این دو واژه در قرآن چند بار با هم به کار رفته و به هم عطف شده‌اند، باید آنها را دارای دو معنای متفاوت دانست.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷و۴۸.</ref> او آیه ۲۰ سوره حدید را نمونه آورده است:<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>  «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ...» (بدانيد كه زندگى دنيا در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش است).<ref>ترجمه فولادوند.</ref>
به باور [[شیخ انصاری]] گرچه در برخی لغتنامه‌ها «لَهْو» و «لَعِب» به یک معنا دانسته شده‌اند، به علت آنکه این دو واژه در [[قرآن]] چند بار با هم به کار رفته و به هم عطف شده‌اند، باید آنها را دارای دو معنای متفاوت دانست.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷و۴۸.</ref> او [[آیه]] ۲۰ [[سوره حدید]] را نمونه آورده است:<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>  '''«اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ...»''' (بدانيد كه زندگى دنيا در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش است).<ref>ترجمه فولادوند.</ref>


به گفته وی احتمالا «لَهْو» و «لَعِب» مانند دو واژه «فقیر» و «مسکین» هستند که وقتی با هم به کار می‌روند، دو معنای متفاوت با هم دارند و هرگاه هریک از آنها به تنهایی استعمال می‌شود، معنای دیگری را هم در خود دارد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref> او نتیجه گرفته است که احتمالا «لَعِب» عملی است که بدون هدف عقلایی انجام می‌شود و از قوای شهوانی برنخاسته است. لهو عملی لذت‌بخش است که از قوای شهوانی برمی‌خیزد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>
به گفته وی احتمالا «لَهْو» و «لَعِب» مانند دو واژه «فقیر» و «مسکین» هستند که وقتی با هم به کار می‌روند، دو معنای متفاوت با هم دارند و هرگاه هریک از آنها به تنهایی استعمال می‌شود، معنای دیگری را هم در خود دارد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref> او نتیجه گرفته است که احتمالا لَعِب عملی است که بدون هدف عُقَلایی انجام می‌شود و از قوای شهوانی برنخاسته است. لهو عملی لذت‌بخش است که از قوای شهوانی برمی‌خیزد.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>


==حکم شرعی لهو==
==حکم شرعی لهو==
کاربرد لهو در سخنان فقیهان و همچنین روایات به‌گونه‌ای است که به نظر می‌رسد به صورت مطلق حرام است. برای مثال محقق حلی نوشته است: به فتوای فقیهان شیعه در سفری که به قصد لهو انجا می‌شود، نماز شکسته نمی‌شود؛ به علت آنکه لهو حرام است و در سفر معصیت، نماز کامل است.<ref>محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۱.</ref> به گکفته شیخ انصاری روایات بسیاری بر حرام‌بودن لهو دلالت می‌کنند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۳.</ref> ازجمله آنها روایاتی است که کارهای لهو را از گناهان کبیره شمرده‌اند؛<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴و۴۳.</ref> همچنین روایاتی که در آنها لهو کاری باطل شمرده شده است؛ این روایات به ضمیمه روایات دیگری که باطل را حرام دانسته است، بر حرمت لهو دلالت می‌کند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵.</ref>
کاربرد لهو در سخنان [[فقیه|فقیهان]] و همچنین [[روایات]] به‌گونه‌ای است که به نظر می‌رسد به صورت مطلق [[حرام]] است. برای مثال [[محقق حلی]] نوشته است: به [[فتوا|فتوای]] فقیهان [[امامیه|شیعه]] در سفری که به قصد لهو انجام می‌شود، نمازْ [[نماز شکسته|شکسته]] نمی‌شود؛ به علت آنکه لهو حرام است و در سفر [[معصیت]]، نماز کامل است.<ref>محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۷۱.</ref> به گفته [[شیخ انصاری]] روایات بسیاری بر حرام‌بودن لهو دلالت می‌کنند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۳.</ref> ازجمله آنها روایاتی است که کارهای لهو را از گناهان کبیره شمرده‌اند؛<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۴و۴۳.</ref> همچنین روایاتی که در آنها لهو کاری باطل شمرده شده است؛ این روایات به ضمیمه روایات دیگری که باطل را حرام می‌دانند، بر [[حرام|حُرمت]] لهو دلالت می‌کنند.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵.</ref>


بااین‌همه شیخ انصاری نوشته است اگر منظور از لهو هر کاری است که فایده عقلایی نداشته باشد، فقیهان به طور مطلق آن را حرام نمی‌دانند؛ اما اگر لهو فقط آن دسته از کارهایی را شامل شود که لذت شدید به همراه دارند، مانند رقص، به احتمال قوی لهو حرام است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷.</ref>
بااین‌همه شیخ انصاری نوشته است اگر منظور از لهو هر کاری است که فایده عُقَلایی نداشته باشد، فقیهان به طور مطلق آن را حرام نمی‌دانند؛ اما اگر لهو فقط آن دسته از کارهایی را شامل شود که لذت شدید به همراه دارند، مانند رقص، به احتمال قوی لهو حرام است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۷.</ref>


===عدم حرمت لَعِب===
===عدم حرمت لَعِب===
به گزارش شیخ انصاری، از میان علماء تنها محقق حلی به حرمت لَعِب فتوا داده است و احتمال می‌دهد که منظور او از لَعِب لهو بوده است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>
به گزارش [[شیخ انصاری]]، از میان علماء تنها [[محقق حلی]] به حرمت لَعِب فتوا داده است که آن هم احتمالا منظورش از لَعِب، لهو بوده است.<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸.</ref>


==آلات لهو==
==آلات لهو==
در کتاب‌های فقهی بخشی آلات لهو اختصاص دارد که در آن از حکم شرعی خرید و فروش ابزارهای لهو سخن می‌رود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵؛‌ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج‌۱، ص۱۱۰تا۱۱۷.</ref> مبحث آلات لهو جزء نوع دوم از مکاسب محرمه است که در آن از خرید و فروش چیزهایی بحث می‌شود که هدف از آنها انجام کار حرام است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵؛‌ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج‌۱، ص۱۱۰.</ref> مانند [[آلات قمار|آلات قِمار]] چون [[نرد|نَرد]] و [[شطرنج]] و آلات مخصوص [[عبادت]] در دیگر ادیان مثل صلیب و بُت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵.</ref>
در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] بخشی به آلات لهو اختصاص دارد که در آن از حکم شرعی خرید و فروش ابزارهای لهو سخن می‌رود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵؛‌ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج‌۱، ص۱۱۰تا۱۱۷.</ref> مبحث آلات لهو جزء نوع دوم از [[مکاسب محرمه|مَکاسِب مُحَرَّمه]] است که در آن از خرید و فروش چیزهایی بحث می‌شود که هدف از آنها انجام کار [[حرام]] است؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵؛‌ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج‌۱، ص۱۱۰.</ref> مانند [[آلات قمار|آلات قِمار]] چون [[نرد|نَرد]] و [[شطرنج]] و آلات مخصوص [[عبادت]] در دیگر ادیان مثل صلیب و بُت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵.</ref>


در بخش آلات لهو در فقه، از ابزارهای موسیقی بحث می‌شود. فقیهان ابزارهای موسیقی را از مصادیق آلات لهو می‌دانند و خرید و فروش آنها، نواختن موسیقی با آنها و شنیدن موسیقی از آنها را حرام می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵.</ref> البته در سخنان آنها استتثناءهایی هم دیده می‌شود. مثلا محقق حلی نوشته است دف‌زدن تنها در جشن‌های عروسی و خَتنه حرام نیست و البته در این دو مورد هم مکروه است.<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱۷.</ref>
در بخش آلات لهو در فقه، از ابزارهای موسیقی بحث می‌شود. فقیهان ابزارهای موسیقی را از مصادیق آلات لهو می‌دانند و خرید و فروش آنها، نواختن موسیقی با آنها و شنیدن موسیقی از آنها را حرام می‌دانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۲، ص۲۵.</ref> البته در سخنان آنها استتثناءهایی هم دیده می‌شود. مثلا [[محقق حلی|محقق حِلّی]] نوشته است دَف‌زدن تنها در جشن‌های عروسی و خَتنه حرام نیست و البته در این دو مورد هم [[مکروه]] است.<ref>نگاه کنید به محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱۷.</ref>


امروزه برخی از فقیهان همه ابزارهای موسیقی را ابزار لهو نمی‌دانند. برای نمونه سیدابوالقاسم خویی نوشته است: ابزارهای موسیقی با هم تفاوت دارند؛ برخی از آنها ویژه لهو و برخی غیرلهوی هستند. به فتوای وی تنها استعمال و خرید و فروش ابزارهای موسیقی لهوی حرام است.<ref>نگاه کنید به خویی، منیة المسائل، بی‌تا، ص۱۷۱و۱۷۲.</ref>
امروزه برخی از [[فقیه|فقیهان]] همه ابزارهای موسیقی را ابزار لهو نمی‌دانند. برای نمونه [[سیدابوالقاسم خویی]] نوشته است: ابزارهای موسیقی با هم تفاوت دارند؛ برخی از آنها ویژه لهو و برخی غیرلهوی هستند. به [[فتوای]] وی تنها استعمال و خرید و فروش ابزارهای موسیقیِ لهوی، حرام است.<ref>نگاه کنید به خویی، منیة المسائل، بی‌تا، ص۱۷۱و۱۷۲.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۴۰

ویرایش