پرش به محتوا

اجماع: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۲۸۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۱ آوریل ۲۰۱۸
جز
اصلاح جزئی
جز (←‏حجیت و اعتبار: تمیزکاری)
جز (اصلاح جزئی)
خط ۵: خط ۵:


برخی اعتبار آن را به واسطه [[قاعده لطف]] می‌دانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است.
برخی اعتبار آن را به واسطه [[قاعده لطف]] می‌دانند و برخی به واسطه حدس. اجماع، انواع و اقسامی دارد که مهمترین آن، اجماع منقول، محصّل و اجماع مرکب است.
==مفهوم شناسی==
==مفهوم شناسی==
===معنای لغوی===
میان عالمان [[اسلام|مسلمان]]، چند تعریف برای اجماع بیان شده است؛ از جمله:
اجماع از ماده «ج م ع» است و این ماده در اصل به معنای انضمام و همراه کردن یک چیز با چیز دیگر است.<ref> مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۱۰۷.</ref>کلمه «اجماع» مصدر ثلاثی مزید از این ماده در لغت به معنای عزم، اتفاق نظر و گرد آمدن بر چیزی است<ref> رجوع کنید به: مصطفوی، التحقیق، ۱۳۶۸ق، ج۲، ص۱۰۷؛ دهخدا، لغت‌نامه، ذیل مدخل «اجماع».</ref>
واژه اجماع با تصریفات مختلف در آیات قرآنی و احادیث نبوی و نیز در نمونه‌های کهن از شعر و نثر عربی به مفهوم عزم کردن و تصمیم داشتن به کار رفته است. بنابر کاربرد کهن لغویان قدیم چون کسایی و فرّاء مفهوم غالب و تبادر به ذهن از اجماع در زبان عربی سده نخست همانا مفهوم عزم و تصمیم بوده است{{یادداشت|برای گفتار لغویان رجوع کنید به: ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۰ق، ذیل واژه جمع}}. در آثار لغوی قرون میانه اسلامی معنای دیگری برای اجماع مطرح شده و این واژه به معنای اتفاق نیز دانسته شده<ref>فیومی، مصباح المنیر، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص ۱۰۹.</ref> که برگرفته از کاربردهای متشرعه(دینداران) است. بنابر بررسی‌های تاریخی واژه اجماع به تدریج در سده ۲ قمری جایگزین واژه «اجتماع» در کاربردهای دینی شد در حالی که در نمونه‌های موجود از اواخر سده یک قمری، اجماع در اتفاق نظرهای دینی و دو واژه اجماع و اجتماع نه به عنوان معادل یکدیگر بلکه در عرض هم مطرح گردیده‌اند و از جمع شدن یا اجتماع به قصد اتخاذ یک تصمیم فقهی با واژه اجماع یاد شده است.<ref>پاکتچی، «اجماع»، ج۶، ص۶۱۶.</ref>
 
===معنای اصطلاحی===
از نظر اصطلاحی، میان عالمان [[اسلام|مسلمان]]، چند تعریف برای اجماع بیان شده است؛ از جمله:
* اتفاق نظر [[فقه|فقهای]] مسلمان بر یک [[حکم شرعی]]{{مدرک}}
* اتفاق نظر [[فقه|فقهای]] مسلمان بر یک [[حکم شرعی]]{{مدرک}}
* اتفاق [[اهل حل و عقد]] بر یک حکم<ref>غزالی، المصتسفی، ۱۳۲۲ق، ص۱۷۳.</ref>
* اتفاق [[اهل حل و عقد]] بر یک حکم<ref>غزالی، المصتسفی، ۱۳۲۲ق، ص۱۷۳.</ref>
* اتفاق امت پیامبر بر یک حکم<ref>مظفر، اصول فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۱.</ref>
* اتفاق امت پیامبر بر یک حکم<ref>مظفر، اصول فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۱.</ref>
مهمترین اختلاف در تعریف اجماع، اختلاف در هویت اجماع کنندگان است. عالمان دینی مذاهب مختلف اسلامی، در این باره مصادیق مختلفی را ذکر کرده‌اند. حتی برخی، اقوالی در این باره دارند که به صورت پراکنده در حد حکایاتی غریب در منابع اصولی و فقهی دیده می‌شود همانند این که مراد از اجماع کنندگان، اهل حرمین(مکه و مدینه) یا اهل مصرین(کوفه و بصره)، یا شیخین یا خلفای چهارگانه... است.
 
مهمترین اختلاف در تعریف اجماع، اختلاف در هویت اجماع‌کنندگان است. عالمان دینی مذاهب مختلف اسلامی، در این باره مصادیق مختلفی را ذکر کرده‌اند. حتی برخی، اقوالی در این باره دارند که به صورت پراکنده در حد حکایاتی غریب در منابع اصولی و فقهی دیده می‌شود؛ همانند اینکه مراد از اجماع‌کنندگان، اهل حرمین (مکه و مدینه) یا اهل مصرین (کوفه و بصره)، یا شیخین یا خلفای چهارگانه... است.


==جایگاه==
==جایگاه==
اجماع از [[ادله اربعه|منابع چهارگانۀ]] [[اجتهاد|استنباط]] احکام شرعی به شمار می‌رود و در بخش حجج و [[اماره|امارات]] [[اصول فقه]] از جهات گوناگون مورد بحث قرار گرفته است.
اجماع از [[ادله اربعه|منابع چهارگانۀ]] [[اجتهاد|استنباط]] احکام شرعی به شمار می‌رود و در بخش حجج و [[اماره|امارات]] [[اصول فقه]] از جهات گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. [[اهل سنت]]، آن را به صورت مستقل، معتبر می‌دانند و اجماع را یکی از ادله چهار یا سه‌گانه استناط حکم تلقی کرده‌اند و به خاطر همین اهمیت، آنان را «اهل سنّت و جماعت» می‌گویند.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۶.</ref>
[[اهل سنت]]، آنرا به صورت مستقل، معتبر و یکی از ادله چهار یا سه گانه استناط حکم می‌دانند و به خاطر همین اهمیت، آنان را '''اهل سنّت و جماعت''' می‌گویند.<ref>مکارم شیرازی، دایرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ص۳۷۶.</ref>


اما فقهای [[امامیه]]، اجماع را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار [[قرآن]] و [[سنت]] به شمار نمی‌آورند، بلکه معتقدند اجماع از آنجا که از رای و نظر امام معصوم خبر می‌دهد، حجت و قابل استناد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۱-۸۲.</ref>
اما فقهای [[امامیه]]، اجماع را یک دلیل مستقل در کنار [[قرآن]] و [[سنت]] به شمار نمی‌آورند، بلکه معتقدند اجماع تنها از آنجا که از رای و نظر امام معصوم خبر می‌دهد، حجت و قابل استناد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۱-۸۲.</ref>


==مبانی نظری حجّیت اجماع==
==مبانی نظری حجّیت اجماع==
خط ۳۲: خط ۲۸:
# از راه ملاقات و تشرّف فرد یا افرادی از اجماع کنندگان به حضور [[امام زمان(ع)]] و نقل حکم شرعی از آن حضرت به عنوان اجماع. این اجماع، '''اجماع تشرّفی''' نامیده می‌شود.
# از راه ملاقات و تشرّف فرد یا افرادی از اجماع کنندگان به حضور [[امام زمان(ع)]] و نقل حکم شرعی از آن حضرت به عنوان اجماع. این اجماع، '''اجماع تشرّفی''' نامیده می‌شود.
# فقها یا گروهی از آنان در حضور امام بر حکم شرعی اتّفاق کنند و حضرت، اتّفاق آنان را تأیید و تقریر نماید که از آن به '''اجماع تقریری''' یاد شده است.
# فقها یا گروهی از آنان در حضور امام بر حکم شرعی اتّفاق کنند و حضرت، اتّفاق آنان را تأیید و تقریر نماید که از آن به '''اجماع تقریری''' یاد شده است.
# اتّفاق فقها بر حکم شرعی به گونه‌ای باشد که علم به وجود امام معصوم(ع) در میان آنان پیدا شود؛ هرچند شخص او شناسایی نشود. این نوع اجماع را '''اجماع دخولی''' گویند که [[سید مرتضی]] به آن معتقد است.<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲</ref>
# اتّفاق فقها بر حکم شرعی به گونه‌ای باشد که علم به وجود امام معصوم(ع) در میان آنان پیدا شود؛ هرچند شخص او شناسایی نشود. این نوع اجماع را '''اجماع دخولی''' گویند که [[سید مرتضی]] به آن معتقد است.<ref>سید مرتضی، رسائل، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲.</ref>


* '''نظریه اجماع حدسی''': منظور از این قسم اجماع آن است که با شنیدن آن یقین بیابیم که نظر معصوم در بین اجماع کنندگان است؛ زیرا از آنجا که فقها در بیشتر احکام با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اتفاق آنان بر یک حکم شرعی، نشان دهنده آن است که اجماع آنان مستند به نظر امام است. به اجماع حاصل از راه حدس، '''اجماع حدسی''' گفته می‌شود و اجماع‌هایی که متأخّران ادّعا می‌کنند، بیشتر، به همین صورت است، بر خلاف اجماع‌های قدما که مبتنی بر حسّ بوده است.<ref>رجوع کنید به: میرزای قمی، قوانین الاصول، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۹-۳۵۶؛ سید مرتضی، الذریعه، ۱۳۶۳ش، ج۲، ۱۲۹.</ref>
* '''نظریه اجماع حدسی''': منظور از این قسم اجماع آن است که با شنیدن آن یقین بیابیم که نظر معصوم در بین اجماع کنندگان است؛ زیرا از آنجا که فقها در بیشتر احکام با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اتفاق آنان بر یک حکم شرعی، نشان دهنده آن است که اجماع آنان مستند به نظر امام است. به اجماع حاصل از راه حدس، '''اجماع حدسی''' گفته می‌شود و اجماع‌هایی که متأخّران ادّعا می‌کنند، بیشتر، به همین صورت است، بر خلاف اجماع‌های قدما که مبتنی بر حسّ بوده است.<ref>رجوع کنید به: میرزای قمی، قوانین الاصول، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۹-۳۵۶؛ سید مرتضی، الذریعه، ۱۳۶۳ش، ج۲، ۱۲۹.</ref>
خط ۳۹: خط ۳۵:


==اقسام==
==اقسام==
فقها و اصولیون، اقسامی را برای اجماع ذکر کرده‌اند:<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۸۷-۱۰۶</ref>
فقها و اصولیون، اقسامی را برای اجماع ذکر کرده‌اند:<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۸۷-۱۰۶.</ref>


*'''اجماع محصّل'''، اجماع به دست آمده با جستجو توسّط خود [[فقیه]] است. در این اجماع، فقیهی که ادّعای اجماع می‌کند با جستجو در گفته‌ها و نوشته‌های فقها از گذشته تا کنون، اتّفاق و اجماع آنان را در یک مسأله تحصیل می‌نماید.
*'''اجماع محصّل'''، اجماع به دست آمده با جستجو توسّط خود [[فقیه]] است. در این اجماع، فقیهی که ادّعای اجماع می‌کند با جستجو در گفته‌ها و نوشته‌های فقها از گذشته تا کنون، اتّفاق و اجماع آنان را در یک مسأله تحصیل می‌نماید.


*'''اجماع منقول'''، اجماعی است که فقیه، خودش به آن دست نیافته، بلکه فقیهی دیگر- که آن را به دست آورده- بدون واسطه یا با واسطه برای وی نقل کرده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۵۲.</ref>
*'''اجماع منقول'''، اجماعی است که فقیه، خودش به آن دست نیافته، بلکه فقیهی دیگر-که آن را به دست آورده-بدون واسطه یا با واسطه برای وی نقل کرده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۸ش، ج۲۰، ص۵۲.</ref>


*'''اجماع بسیط''' آن است که همۀ فقها در یک حکم، یک فتوا داشته باشند؛ مانند آن که تمامی فقیهان اتفاق نظر داشته باشند که فضله [[حیوان حرام گوشت]] [[نجاست|نجس]] است. بیشتر اجماع‌هایی که در فقه وجود دارد، از این نوع هستند.
*'''اجماع بسیط''' آن است که همۀ فقها در یک حکم، یک فتوا داشته باشند؛ مانند آن که تمامی فقیهان اتفاق نظر داشته باشند که فضله [[حیوان حرام گوشت]] [[نجاست|نجس]] است. بیشتر اجماع‌هایی که در فقه وجود دارد، از این نوع هستند.
خط ۵۹: خط ۵۵:
*'''اجماع فعلی'''، اتّفاق عملی مسلمانان در یک مسأله است که به عنون سیره عقلا نامیده می‌شود.
*'''اجماع فعلی'''، اتّفاق عملی مسلمانان در یک مسأله است که به عنون سیره عقلا نامیده می‌شود.


*'''اجماع قطعی'''، به اجماعی گفته می‌شود که به حدّ قطع و یقین برسد و از راه حدس، ظنّ و احتمال، حاصل نشده باشد، اجماع قطعی گویند که یکی از ادلّۀ شرعی برای اثبات احکام است.<ref>نراقی، عوائد الایام،  ۱۳۶۶ش، ص۳۶۰</ref>
*'''اجماع قطعی'''، به اجماعی گفته می‌شود که به حدّ قطع و یقین برسد و از راه حدس، ظنّ و احتمال، حاصل نشده باشد، اجماع قطعی گویند که یکی از ادلّۀ شرعی برای اثبات احکام است.<ref>نراقی، عوائد الایام،  ۱۳۶۶ش، ص۳۶۰.</ref>


*'''اجماع مطلق''': نقل یا ادّعای اجماع به عنوان اجماع مطلق، بدون اینکه آن موضوع برای دارا بودن آن حکم مورد اتفاق، قید یا شرطی ندارد. مثلا وقتی گفته می‌شود [[احرام]] [[حج تمتع]]، به اجماع مطلق از داخل مکه واجب است، منظور آن است که احرام از داخل مکه واجب است بدون هیچ قید یا شرطی دیگر.<ref>طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۳۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۲۴، ص۳۴۴.</ref>
*'''اجماع مطلق''': نقل یا ادّعای اجماع به عنوان اجماع مطلق، بدون اینکه آن موضوع برای دارا بودن آن حکم مورد اتفاق، قید یا شرطی ندارد. مثلا وقتی گفته می‌شود [[احرام]] [[حج تمتع]]، به اجماع مطلق از داخل مکه واجب است، منظور آن است که احرام از داخل مکه واجب است بدون هیچ قید یا شرطی دیگر.<ref>طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۳۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۲۴، ص۳۴۴.</ref>
خط ۶۸: خط ۶۴:
* '''اجماع مرکب''': اجماع مرکب به دو صورت است:
* '''اجماع مرکب''': اجماع مرکب به دو صورت است:
#'''صورت اول''': هر یک از صاحبان دو قول مورد اتفاق، نظر سوم را به صراحت نفی می‌کنند. مثلا می‌گویند حکم آن موضوع، یا حرمت است یا کراهت. با این حال، هر دو معتقدند حکم آن [[استحباب]] یا [[وجوب]] نیست. در این صورت، اجماع نسبت به نفی قول سوم بنا بر همۀ مبانی در اجماع، حجّت است و نتیجۀ آن عدم جواز ایجاد قول سوم است.
#'''صورت اول''': هر یک از صاحبان دو قول مورد اتفاق، نظر سوم را به صراحت نفی می‌کنند. مثلا می‌گویند حکم آن موضوع، یا حرمت است یا کراهت. با این حال، هر دو معتقدند حکم آن [[استحباب]] یا [[وجوب]] نیست. در این صورت، اجماع نسبت به نفی قول سوم بنا بر همۀ مبانی در اجماع، حجّت است و نتیجۀ آن عدم جواز ایجاد قول سوم است.
#'''صورت دوم''': هر یک از صاحبان دو قول مورد اتفاق، به صراحت قول سوم را نفی نمی‌کند بلکه لازمه آن دو قول آن است که قول سوم صحیح نیست. مثلا اعتقاد به وجوب یک موضوع، خود به خود، نشان دهنده حرام نبودن آن است؛ زیرا حکم حرمت و وجوب قابل جمع در یک موضوع نیست و یک موضوع نمی‌تواند هم واجب باشد و هم حرام. در این فرض، بنا بر نظریۀ [[قاعده لطف]] یا داخل بودن [[امام معصوم|امام]](ع) در میان اجماع کنندگان، اجماع حجّت است. ولی بر اساس سایر مبانی، [[اجماع مرکب]] حجیتی ندارد و در نتیجه قائل شدن به قول سوم و ایجاد آن ایرادی ندارد.<ref>صدر، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۱۷</ref>
#'''صورت دوم''': هر یک از صاحبان دو قول مورد اتفاق، به صراحت قول سوم را نفی نمی‌کند بلکه لازمه آن دو قول آن است که قول سوم صحیح نیست. مثلا اعتقاد به وجوب یک موضوع، خود به خود، نشان دهنده حرام نبودن آن است؛ زیرا حکم حرمت و وجوب قابل جمع در یک موضوع نیست و یک موضوع نمی‌تواند هم واجب باشد و هم حرام. در این فرض، بنا بر نظریۀ [[قاعده لطف]] یا داخل بودن [[امام معصوم|امام]](ع) در میان اجماع کنندگان، اجماع حجّت است. ولی بر اساس سایر مبانی، [[اجماع مرکب]] حجیتی ندارد و در نتیجه قائل شدن به قول سوم و ایجاد آن ایرادی ندارد.<ref>صدر، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۳۱۷.</ref>


*'''اجماع مدرکی''': اجماع مدرکی حجیتی ندارد؛ زیرا حجیت اجماع به دلیل آن است که از قول معصوم(ع) کشف می‌کند و از آن جا که مستند اجماع مدرکی (یعنی دلیل لفظی و یا غیر لفظی)، معلوم و در دسترس فقیه است، می‌تواند به آن مراجعه کند؛ تا اگر آن دلیل نزد وی معتبر باشد، طبق آن فتوا دهد و گرنه آن را ردّ کند.<ref>جزایری، منتهی الدرایة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۸۶.</ref>
*'''اجماع مدرکی''': اجماع مدرکی حجیتی ندارد؛ زیرا حجیت اجماع به دلیل آن است که از قول معصوم(ع) کشف می‌کند و از آن جا که مستند اجماع مدرکی (یعنی دلیل لفظی و یا غیر لفظی)، معلوم و در دسترس فقیه است، می‌تواند به آن مراجعه کند؛ تا اگر آن دلیل نزد وی معتبر باشد، طبق آن فتوا دهد و گرنه آن را ردّ کند.<ref>جزایری، منتهی الدرایة، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۸۶.</ref>
خط ۷۴: خط ۷۰:
*'''اجماع محصل''': اجماع محصّل برای فقیهی که بدان دست یافته، حجّت است؛ البته به این شرط که از راهی که خودش آنرا معتبر می‌داند به آن اتفاق نظر رسیده باشد.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۳-۱۰۱.</ref>
*'''اجماع محصل''': اجماع محصّل برای فقیهی که بدان دست یافته، حجّت است؛ البته به این شرط که از راهی که خودش آنرا معتبر می‌داند به آن اتفاق نظر رسیده باشد.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۹۳-۱۰۱.</ref>


* '''اجماع منقول''': این قسم از اجماع، اگر به وسیله [[حدیث متواتر|خبر متواتر]] نقل شده باشد و تعداد زیادی از فقها آنرا خود به دست آورده و برای دیگران نقل کرده اجماع را تحصیل نموده و آن را برای [[فقیهان]] دیگر نقل کرده باشند، حجت است، اما اگر به وسیله [[خبر واحد]] نقل شده باشد که یک یا تعداد کمی از فقها اجماع را به دست آورده و آن را برای دیگران نقل کرده‌اند، حجیت آن مورد اختلف نظر است. اگر در کلمات فقها، اجماع منقول بدون قیدی ذکر شود، منظور، اجماع منقول به خبر واحد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۰۱- ۱۰۶.</ref>
* '''اجماع منقول''': این قسم از اجماع، اگر به وسیله [[حدیث متواتر|خبر متواتر]] نقل شده باشد و تعداد زیادی از فقها آنرا خود به دست آورده و برای دیگران نقل کرده اجماع را تحصیل نموده و آن را برای [[فقیهان]] دیگر نقل کرده باشند، حجت است، اما اگر به وسیله [[خبر واحد]] نقل شده باشد که یک یا تعداد کمی از فقها اجماع را به دست آورده و آن را برای دیگران نقل کرده‌اند، حجیت آن مورد اختلف نظر است. اگر در کلمات فقها، اجماع منقول بدون قیدی ذکر شود، منظور، اجماع منقول به خبر واحد است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۱۰۱-۱۰۶.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
۳۸۶

ویرایش