Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱
ویرایش
(←محتوا) |
|||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==محتوا== | ==محتوا== | ||
در | در آیه ظهار، مادر انسان کسی دانسته شده که او را به دنیا آورده باشد<ref>قطب، فی ظلال القرآن، ۱۴۲۵ق، ج۶، ص۳۵۰۶.</ref> و همسر نمیتواند در حکم مادر باشد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵؛ طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۰؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ۵۴۲؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵.</ref> به باور [[مکارم شیرازی]] مادر و فرزند بودن، یک واقعیت خارجی است و با گفتن الفاظ حاصل نمیشود؛ بنابراین اگر شخصی صدبار به همسر خود بگوید تو همچون مادر من هستی، حکم مادر را پیدا نمیکند و این سخن، چیزی جز [[خرافات]] و گزافهگویی نیست.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۰.</ref> علما با استناد به این آیه، تردیدی در حرمت ظهار ندارند.<ref>مغنیه، التفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۲۶۵.</ref> | ||
خداوند در دو آیه بعدی برای پشیمانی و رجوع به همسر کفاره معین نموده است<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۵۴۷.</ref> که در صورت توانایی یک [[برده]] آزاد نماید و در صورت عدم توانایی شصت روز [[روزه]] به صورت متوالی بگیرد و اگر آن را هم نتوانست به شصت [[فقیر]] اطعام دهد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵.</ref> علما در حکم کسی که قادر به انجام هیچ یک از کفارهها نباشد، اختلاف دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۷.</ref> برخی فلسفه تعیین کفاره برای [[ظهار]] را، پند گرفتن،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref>تربیت نفس،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۳.</ref> جلوگیری از [[ظلم]] به همسران و حفظ نظام خانواده دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۳.</ref> | خداوند در دو آیه بعدی برای پشیمانی و رجوع به همسر کفاره معین نموده است<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۵۴۷.</ref> که در صورت توانایی یک [[برده]] آزاد نماید و در صورت عدم توانایی شصت روز [[روزه]] به صورت متوالی بگیرد و اگر آن را هم نتوانست به شصت [[فقیر]] اطعام دهد.<ref>دینوری، الواضح، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۸۵.</ref> علما در حکم کسی که قادر به انجام هیچ یک از کفارهها نباشد، اختلاف دارند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۷.</ref> برخی فلسفه تعیین کفاره برای [[ظهار]] را، پند گرفتن،<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref>تربیت نفس،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۱۳.</ref> جلوگیری از [[ظلم]] به همسران و حفظ نظام خانواده دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۳.</ref> خدا در ادامه، [[توبه]] را برای شخص ظهار کننده [[واجب]] دانسته<ref>جزایری، ایسر التفاسیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۲۸۵.</ref> و [[گناه]] گذشته را در صورت توبه، میبخشد.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۶.</ref> | ||
ظهار که به طلاق اهل جاهلیت شهرت داشت<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۰۱؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و از اعتقادات آنها محسوب میشد<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> در لغت به معنای پُشت است<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۹۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۸.</ref> و در اصطلاح به عبارتی گفته میشود که با آن زن بر مرد [[حرام]] میشود.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج ۲۹، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref> در طلاق ظهار، شوهر به علت عصبانیت و تنفر از همسر خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۰۷.</ref> او را به مادر<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و یا یکی از محارم خود تشبیه میکرد<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱.</ref> {{یادداشت| مثلا به همسر خود بگوید: أنت علی کظَهر أُمی، تو نزد من در حرمت، همچون پشت مادرم هستی. (طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۴۲.) و یا با عباراتی دیگر همچون: أنت علی کبطن أمّی یا کرأس أمّی و یا کفرج أمّی (ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص: ۲۵۴؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۶.) برخی معتقدند که لفظ مادر و پشت در جمله برای تحقق ظهار لازم است. (فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۹.) در حکم ظهار محارم دیگر غیر از مادر اختلاف وجود دارد. (زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۸.)}} و با قرائت صیغه ظهار تا آخر عمر از همسر خود جدا و حق بازگشت از او سلب میگشت.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> ظهار ظلمی آشکار در حق زن بود که زمینهساز سختی و ضرر برای وی میشد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۰.</ref> | ظهار که به طلاق اهل جاهلیت شهرت داشت<ref>ابن عربی، احکام القرآن، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۰۱؛ طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۳.</ref> و از اعتقادات آنها محسوب میشد<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۵۵.</ref> در لغت به معنای پُشت است<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۴، ص۱۹۹؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۸.</ref> و در اصطلاح به عبارتی گفته میشود که با آن زن بر مرد [[حرام]] میشود.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج ۲۹، ص۴۷۸-۴۷۹.</ref> در طلاق ظهار، شوهر به علت عصبانیت و تنفر از همسر خود،<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۳، ص۴۰۷.</ref> او را به مادر<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و یا یکی از محارم خود تشبیه میکرد<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱.</ref> {{یادداشت| مثلا به همسر خود بگوید: أنت علی کظَهر أُمی، تو نزد من در حرمت، همچون پشت مادرم هستی. (طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ص۵۴۲.) و یا با عباراتی دیگر همچون: أنت علی کبطن أمّی یا کرأس أمّی و یا کفرج أمّی (ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص: ۲۵۴؛ میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۶.) برخی معتقدند که لفظ مادر و پشت در جمله برای تحقق ظهار لازم است. (فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۴۷۹.) در حکم ظهار محارم دیگر غیر از مادر اختلاف وجود دارد. (زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۸.)}} و با قرائت صیغه ظهار تا آخر عمر از همسر خود جدا و حق بازگشت از او سلب میگشت.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۸، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۸.</ref> ظهار ظلمی آشکار در حق زن بود که زمینهساز سختی و ضرر برای وی میشد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۰.</ref> | ||
===کاربرد فقهی=== | ===کاربرد فقهی=== | ||
عدهای از مفسران در تفسیر آیه به برخی از احکام ظهار اشاره کردهاند؛ از جمله آنکه شوهر قبل از پرداخت کفاره حق [[آمیزش]] با زن خود را ندارد<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۶؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۴.</ref> {{یادداشت|هر چند برخی معتقدند که اکثر علما لذت بردن غیر از دخول را جایز دانستهاند.(ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۵.)}} و یا برای ظهار شروطی چون [[حیض]] نبودن زن، عدم نزدیکی با زن در آخرین پاکی و حضور دو شاهد عادل، ذکر کردهاند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ۵۴۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج ۱۹، ص۶۱.</ref> | عدهای از مفسران در تفسیر آیه به برخی از احکام ظهار اشاره کردهاند؛ از جمله آنکه شوهر قبل از پرداخت کفاره حق [[آمیزش]] با زن خود را ندارد<ref>طبرانی، التفسیر الکبیر، ۲۰۰۸م، ج۶، ص۲۲۱؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۹، ص۶۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۴۸۶؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۵۰۴.</ref> {{یادداشت|هر چند برخی معتقدند که اکثر علما لذت بردن غیر از دخول را جایز دانستهاند.(ثعلبی، الکشف و البیان، ۱۴۲۲ق، ج۹، ص۲۵۵.)}} و یا برای وقوع ظهار شروطی چون [[حیض]] نبودن زن، عدم نزدیکی با زن در آخرین پاکی و حضور دو شاهد عادل، ذکر کردهاند.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج۹، ۵۴۰؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج ۱۹، ص۶۱.</ref> | ||
برخی با استناد به روایتی از [[امام علی(ع)]] معتقدند اگر شخص یک مرتبه ظهار کند [[کفاره]] ندارد و در صورت تکرار ظهار، کفاره واجب میشود؛<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۴.</ref> عدهای این نظریه را خلاف اعتقاد اکثر علما<ref>عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۰۳.</ref> و ناسازگار با سیاق آیه دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref> | برخی با استناد به روایتی از [[امام علی(ع)]] معتقدند اگر شخص یک مرتبه ظهار کند [[کفاره]] ندارد و در صورت تکرار ظهار، کفاره واجب میشود؛<ref>سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۵۴.</ref> عدهای این نظریه را خلاف اعتقاد اکثر علما<ref>عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج۸، ص۲۰۳.</ref> و ناسازگار با سیاق آیه دانستهاند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ش، ج۱۹، ص۱۷۹.</ref> |