Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| سایر =وکیل امام صادق | | سایر =وکیل امام صادق | ||
}} | }} | ||
'''مُعَلّیٰ بن خُنَیس کوفی''' (درگذشته [[سال ۱۳۱ هجری قمری|۱۳۱ق]]) از راویان و | '''مُعَلّیٰ بن خُنَیس کوفی''' (درگذشته [[سال ۱۳۱ هجری قمری|۱۳۱ق]]) از راویان و وکیلان مالی [[امام صادق(ع)]]. [[شیخ طوسی]]، [[احمد بن محمد برقی]] و [[علامه حلی]]، از فقیهان و رجالیان شیعه، او را [[ثقه]] دانستهاند؛ اما [[ابن غضائری]] و [[نجاشی]]، احادیث وی را تضعیف کردهاند. مُعَلّیٰ، روایاتی درباره [[نوروز]] نقل کرده است. وی در سال [[سال ۱۳۱ هجری قمری|۱۳۱ق]] به دستور [[عباسیان]] در [[مدینه]] کشته شد. | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
ابوعبدالله | ابوعبدالله مُعَلّیٰ بن خُنَیس بَزّاز کوفی، از [[حدیث|راویان]] و اصحاب [[امام صادق(ع)]] بوده است.<ref>طوسی، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۴۷.</ref> وی همچنین غلام<ref>طوسی، رجال الطوسی، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۳۰۴؛ ابن غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۸۷.</ref> و وکیل مالی امام ششم(ع) معرفی شده است.<ref>طوسی، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۴۷.</ref> تاریخ ولادت معلی بن خنیس در منابع ذکر نشده است؛<ref>نگاه کنید به: خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی، ج۱۹، ص۲۵۸؛ تفرشی، نقد الرجال، مؤسسة آل البیت، ج۴، ص۳۹۵.</ref> اما شغل وی پارچهفروشی بوده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۱، ص۴۱۷.</ref> | ||
معلی در سال | معلی در سال [[۱۳۱ق]]، به دستور داود بن علی، از فرماندهان [[حکومت عباسی]] کشته شد.<ref>طوسی، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۴۷.</ref> [[امام صادق(ع)]] در پی قتل معلی، به داود بن علی اعتراض کرد و داود بن علی، قاتل معلی را که از زیردستانش بود، [[قصاص]] کرد.<ref>طوسی، رجال الکشی، مرکز تحقیقات و مطالعات، ج۱، ص۳۷۷.</ref> | ||
==بررسی وثاقت راوی== | ==بررسی وثاقت راوی== | ||
[[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ق)، از مشهورترین محدثان و فقیهان شیعه، معلی بن خنیس را از اصحاب مورد اعتماد [[امام صادق(ع)]] و | [[شیخ طوسی]] (۳۸۵-۴۶۰ق)، از مشهورترین محدثان و فقیهان شیعه، معلی بن خنیس را از اصحاب مورد اعتماد [[امام صادق(ع)]] و کارگزاران وی دانسته است.<ref>طوسی، رجال الطوسی، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۱، ص۳۰۴؛ طوسی، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۴۷.</ref> [[احمد بن محمد برقی]]، [[محدث]] و [[علم رجال|رجالی]] شیعه در قرن سوم هجری هم در کتاب رجال خود، معلی بن خنیس را از اصحاب امام صادق معرفی کرده است.<ref>برقی، رجال البرقی، انتشارات دانشگاه تهران، ج۱، ص۲۵-۲۶.</ref> همچنین بر اساس روایتی از امام ششم(ع)، معلی، کارگزار و وکیل مالی امام ششم بوده است.<ref>طوسی، الغیبة، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ج۱، ص۳۴۷.</ref> [[علامه حلی]]، با استناد به نظر شیخ طوسی، او را راوی عادل معرفی کرده است.<ref>حلی، خلاصة الاقوال، مؤسسة نشر الفقاهة، ج۱، ص۴۰۹.</ref> بااینهمه [[نجاشی]] و [[ابن غضائری|ابنغضائری]]، از علمای [[رجال]] شیعه، او را در نقل حدیث، ضعیف و غیرقابل اعتماد دانستهاند.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۱، ص۴۱۷؛ ابن غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۸۷.</ref> | ||
معلی بن خنیس را از حامیان اولیه مُغَیرة بن سعید، از دعوتکنندگان به [[امامت]] محمد بن عبدالله ([[نفس زکیه]]) شمرده و گرایش به مغیریه را سبب قتل وی دانستهاند.<ref>ابن غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۸۷.</ref> روایات وی مورد استناد [[غلات]] دانسته شده است.<ref>ابن غضائری، الرجال، ۱۴۲۲ق، ص۸۷.</ref> | |||
[[سید ابوالقاسم خویی]] (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش)، فقیه و رجالشناس معاصر، با بررسی روایات مدح و ذم درباره معلی بن خنیس، روایات مدح را دارای هماهنگی دانسته و در نتیجه، او را مردی راستگو و مورد توجه امام صادق(ع) و همچنین از اهل [[بهشت]] معرفی کرده است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی، ج۱۹، ص۲۶۹.</ref> خویی، همچنین غالی دانستن معلی را از تهمتهای [[اهل سنت]] به وی دانسته که برای خدشه در وثاقت راویان شیعه به آن متوسل میشدهاند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی، ج۱۹، ص۲۶۹.</ref> | [[سید ابوالقاسم خویی]] (۱۲۷۸-۱۳۷۱ش)، فقیه و رجالشناس معاصر، با بررسی روایات مدح و ذم درباره معلی بن خنیس، روایات مدح را دارای هماهنگی دانسته و در نتیجه، او را مردی راستگو و مورد توجه امام صادق(ع) و همچنین از اهل [[بهشت]] معرفی کرده است.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی، ج۱۹، ص۲۶۹.</ref> خویی، همچنین غالی دانستن معلی را از تهمتهای [[اهل سنت]] به وی دانسته که برای خدشه در وثاقت راویان شیعه به آن متوسل میشدهاند.<ref>خوئی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی، ج۱۹، ص۲۶۹.</ref> |