پرش به محتوا

حزب الدعوة الاسلامیة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(لینکدهی سال ۱۳۸۲)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۱: خط ۵۱:


== انگیزه و روند تأسیس ==
== انگیزه و روند تأسیس ==
پس از قیام ۱۹۲۰ شیعیان [[عراق]] بر ضد استعمار انگلیس و نافرجام ماندن این اقدام سیاسی، تفکر عدم دخالت در امور سیاسی در بیشتر محافل شیعی تقویت یافت و راه برای فعالیت جریان‌های ملی گرا و مارکسیستی هموارتر شد. اما بهره‌مندی شیعیان عراق از تجربۀ جنبش [[اخوان المسلمین]] مصر و ایجاد فضای باز سیاسی پس از کودتای ۱۳۳۷ش / ۱۹۵۸م به رهبری [[عبدالکریم قاسم]] و انقراض پادشاهی در عراق زمینه را برای فعالیت‌های حزبی و شکل گیری تشکل‌های اسلامی در این کشور فراهم کرد.<ref>ادیب موسوی، ص۷ - ۱۰؛ شبّر ج۳، ص۱۱۲ - ۱۱۳</ref>
پس از قیام ۱۹۲۰م شیعیان [[عراق]] بر ضد استعمار انگلیس و نافرجام ماندن این اقدام سیاسی، تفکر عدم دخالت در امور سیاسی در بیشتر محافل شیعی تقویت شد و راه برای فعالیت جریان‌های ملی‌گرا و مارکسیستی هموارتر شد. اما بهره‌مندی شیعیان عراق از تجربۀ جنبش [[اخوان المسلمین]] مصر و ایجاد فضای باز سیاسی پس از کودتای ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م به رهبری [[عبدالکریم قاسم]] و انقراض پادشاهی در عراق زمینه را برای فعالیت‌های حزبی و شکل‌گیری تشکل‌های اسلامی در این کشور فراهم کرد.<ref>ادیب موسوی، ص۷ - ۱۰؛ شبّر ج۳، ص۱۱۲ - ۱۱۳</ref>


هر چند پیش از آن یعنی در اواخر ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶م اندیشۀ تشکیل حزب شیعی شکل گرفته بود و [[سید مهدی حکیم]]، فرزند آیت الله [[سید محسن حکیم]]، با جمعی از همفکران خود مانند [[سید محمد حسین فضل الله]]، عبدالصاحب دُخَیل، شیخ سلیمان یحفوفی، طالب رفاعی و محمد صادق قاموسی چگونگی تشکیل حزب شیعی را بررسی کردند. سید مهدی حکیم با جلب نظر [[سید محمد باقر صدر]]، نشست‌های متعددی برای فراهم کردن مقدمات تأسیس حزب برگزار کرد.
هر چند پیش از آن در اواخر ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م اندیشۀ تشکیل حزب شیعی شکل گرفته بود و [[سید مهدی حکیم]]، با جمعی از همفکران خود مانند [[سید محمدحسین فضل‌الله]]، عبدالصاحب دُخَیل، شیخ سلیمان یحفوفی، طالب رفاعی و محمدصادق قاموسی چگونگی تشکیل حزب شیعه را بررسی کردند. سید مهدی حکیم با جلب نظر [[سید محمدباقر صدر]]، نشست‌های متعددی برای فراهم کردن مقدمات تأسیس حزب برگزار کرد.


منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سال‌های ۱۳۳۵ش / ۱۹۵۶ تا ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانسته‌اند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را [[۲۰ مهر]] ۱۳۳۶ / ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷ اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمد باقر صدر]]، [[سید محمد باقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در تابستان ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸ به توصیۀ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ / ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸، در کربلا برگزار شد، که در آن [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید محمدمهدی حکیم]] و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref>
منابع مختلف تاریخ تأسیس حزب الدعوة الاسلامیة را بین سال‌های ۱۳۳۵ش/۱۹۵۶م تا ۱۳۳۸ش/۱۹۵۹م، در نشستی در [[کربلا]] یا [[نجف]] دانسته‌اند، اما حزب تاریخ رسمی تأسیس خود را [[۲۰ مهر]] ۱۳۳۶ش/ ۱۲ اکتبر ۱۹۵۷م اعلام کرده است. در این نشست [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید محمدباقر حکیم]]، محمدصادق قاموسی و چهار تن دیگر شرکت داشتند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۵، ۱۶۹، ۲۰۰؛ حسینی، ص۷۲ - ۷۴؛ الاحزاب و الحرکات و الجماعات الاسلامیة، ج۲، ص۳۳۷ - ۳۳۸؛ عاملی، ج۱، ص۲۴۵- ۲۴۶ و پانویس</ref> در ۱۳۳۷ش/۱۹۵۸م به توصیۀ سید محمدباقر صدر، [[سید مرتضی عسکری]] (متوفی ۱۳۸۶ش) از بغداد نیز به حزب الدعوة پیوست. نشست بعدی مؤسسان حزب الدعوة چند ماه پس از کودتای ۲۳ تیر ۱۳۳۷ش/۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸م، در کربلا برگزار شد، که در آن [[سید محمدباقر صدر]]، [[سید مرتضی عسکری]]، [[سید محمدمهدی حکیم]] و محمدصادق قاموسی به شورای رهبری برگزیده شدند.<ref>حسینی، ص۶۸ - ۷۴؛ خرسان، ص۵۵ - ۵۶، ۶۳ - ۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۲۵۵ - ۲۵۶</ref>
=== نامگذاری ===
=== نامگذاری ===
 
در اوایل ۱۳۳۸ش/ ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را به صورت محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمدباقر صدر]] این حزب را الدعوة الاسلامیة نام نهاد.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۳۳۱؛ ویلی، ص۵۴</ref>
در اوایل ۱۳۳۸ش / ۱۹۵۹، حزب الدعوة، نخستین کنگرۀ خود را محرمانه در [[کربلا]] با حضور ۱۶ تن از اعضای حزب برگزار کرد، که در آن اوضاع سیاسی و مسائل تشکیلات سازمانی حزب بحث و بررسی شد و [[سید محمد باقر صدر]] این حزب را الدعوة الاسلامیة نام نهاد.<ref> علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۳۶۴؛ عاملی، ج۱، ص۳۳۱؛ ویلی، ص۵۴</ref>
== اهداف ==
== اهداف ==
بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱م تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا [[واجب]] شرعی است و ایجاد جامعه‌ای اسلامی با همۀ ویژگی‌های آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزه‌های اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشه‌های غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمین‌های اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق می‌یابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref>


بر اساس اساسنامۀ حزب الدعوة که بعدها در سال ۱۳۶۰ش/۱۹۸۱ تدوین شد، دعوت مردم به [[اسلام]] برای اعضا [[واجب]] شرعی است و ایجاد جامعه‌ای اسلامی با همۀ ویژگی‌های آن و در همۀ سطوح اجتماعی و جایگزین کردن قوانین مبتنی بر شریعت اسلام به جای قوانین وضعی بشری از اهم اهداف حزب است. بنا بر اساسنامه، این اهداف با ایجاد تغییر در آحاد [[مسلمان|مسلمانان]] و اصلاح تدریجی فرد و جامعه از لحاظ روحی و اخلاقی، بازگشت به آموزه‌های اصیل اسلامی و زدودن افکار و اندیشه‌های غربی، ایجاد دولت اسلامی به عنوان مقدمه‌ای برای برپایی دولت فراگیر اسلامی، آزادسازی سرزمین‌های اسلامی از سیطرۀ استعمار و ضمیمه کردن آنها به دولت اسلامی و دعوت مردم به اسلام در همۀ نقاط جهان تحقق می‌یابد.<ref>حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۱۹، ص۵۴۱ - ۵۴۲</ref>
حزب الدعوة در اساسنامه‌اش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست:
 
حزب الدعوة در اساسنامه اش، خط مشی خود را انقلابی اعلام کرد و تحقق اهداف حزب را در چهار مرحله دانست:
# مرحلۀ تغییر: در این مرحله اعضای حزب با تغییر در اندیشه و سلوک خود تعالی می‌یابند تا بتوانند به هدایت و ارتقای سطح آگاهی مردم بپردازند.
# مرحلۀ تغییر: در این مرحله اعضای حزب با تغییر در اندیشه و سلوک خود تعالی می‌یابند تا بتوانند به هدایت و ارتقای سطح آگاهی مردم بپردازند.
# مرحلۀ سیاسی: حزب با دو شیوۀ سیاسی و مسلحانه با رژیم بعثی حاکم به مقابله بر می‌خیزد.
# مرحلۀ سیاسی: حزب با دو شیوۀ سیاسی و مسلحانه با رژیم بعثی حاکم به مقابله بر می‌خیزد.
خط ۷۰: خط ۶۸:


==ساختار تشکیلات==
==ساختار تشکیلات==
رهبر کل (القیادة العامة) بالاترین منصب در ساختار تشکیلاتی حزب الدعوة است. شمار اعضای رهبری کل ۷ تن است که هر ۲ سال یک بار از سوی کنگرۀ عمومی حزب انتخاب می‌شوند. اعضای رهبری کل از میان خود یک تن را به ریاست بر می‌گزینند. هر یک از اجزای تشکیلاتی حزب '''حلقه''' نام دارد. پایین‌ترین حلقه ۵ عضو دارد که '''داعیه''' (دعوت کننده) نامیده می‌شوند و زیر نظر دعوت کنندۀ ناظر (داعیۀ مشرف) فعالیت می‌کنند. ناظر هر حلقه رابط میان حزب و اعضای حلقۀ خود است. کمیتۀ محله (لجنة المحلة) بر فعالیت چند حلقه در محدودۀ جغرافیایی مشخص نظارت می‌کند. کمیته‌های محله زیر نظر کمیته منطقه (لجنة المنطقه) فعالیت می‌کنند که اعضای آن را رهبری اقلیم (قیادة الاقلیم) بر می‌گزیند. رهبری اقلیم را نیز کنگرۀ اقلیمی دعوت (مؤتمر الدعوة الاقلیمی) بر می‌گزیند. اعضای رهبری اقلیم و رهبری کل هر ۲ سال یک بار انتخاب می‌شوند و با یکدیگر در ارتباطند. کنگرۀ اقلیمی الدعوة، متشکل از مسئولان حزب در هر اقلیم، بالاترین ساختار حزبی در هر اقلیم است که سالانه برگزار می‌شود.<ref>همو، ۱۴۱۹، ص۵۹۰ - ۶۰۲؛ شبّر، ج۲، ص۴۲۳ - ۴۲۶</ref>
رهبر کل (القیادة العامة) بالاترین منصب در ساختار تشکیلاتی حزب الدعوة است. شمار اعضای رهبری کل ۷ تن است که هر ۲ سال یک‌بار از سوی کنگرۀ عمومی حزب انتخاب می‌شوند. اعضای رهبری کل از میان خود یک تن را به ریاست بر می‌گزینند. هر یک از اجزای تشکیلاتی حزب '''حلقه''' نام دارد. پایین‌ترین حلقه ۵ عضو دارد که '''داعیه''' (دعوت کننده) نامیده می‌شوند و زیر نظر دعوت کنندۀ ناظر (داعیۀ مشرف) فعالیت می‌کنند. ناظر هر حلقه رابط میان حزب و اعضای حلقۀ خود است. کمیتۀ محله (لجنة المحلة) بر فعالیت چند حلقه در محدودۀ جغرافیایی مشخص نظارت می‌کند. کمیته‌های محله زیر نظر کمیته منطقه (لجنة المنطقه) فعالیت می‌کنند که اعضای آن را رهبری اقلیم (قیادة الاقلیم) بر می‌گزیند. رهبری اقلیم را نیز کنگرۀ اقلیمی دعوت (مؤتمر الدعوة الاقلیمی) بر می‌گزیند. اعضای رهبری اقلیم و رهبری کل هر ۲ سال یک بار انتخاب می‌شوند و با یکدیگر در ارتباطند. کنگرۀ اقلیمی الدعوة، متشکل از مسئولان حزب در هر اقلیم، بالاترین ساختار حزبی در هر اقلیم است که سالانه برگزار می‌شود.<ref>همو، ۱۴۱۹، ص۵۹۰ - ۶۰۲؛ شبّر، ج۲، ص۴۲۳ - ۴۲۶</ref>


=== کنگرۀ عمومی ===
=== کنگرۀ عمومی ===
خط ۸۴: خط ۸۲:


==تحولات و اقدامات برجسته==
==تحولات و اقدامات برجسته==
===کناره گیری سید محمدباقر صدر===
===کناره‌گیری سید محمدباقر صدر===
در ۱۳۳۹ش / ۱۹۶۰، دولت عراق از فعالیت‌های حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. پس از آن آیت الله حکیم که به فعالیت حزبی روحانیون اعتقاد نداشت، از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر حکیم خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. آنان درخواست وی را پذیرفتند و از حزب الدعوة کناره گیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کناره گیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزب الدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ آیت الله [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد و از همین رو وی از عضویت حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد. <ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref>
در ۱۳۳۹ش/۱۹۶۰م، دولت عراق از فعالیت‌های حزب الدعوة به رهبری سید محمدباقر صدر آگاه شد. پس از آن آیت الله حکیم که به فعالیت حزبی روحانیون اعتقاد نداشت، از سید محمدباقر صدر و فرزندانش سید مهدی و سید محمدباقر حکیم خواست که از فعالیت در حزب و انتساب به یک جریان خاص سیاسی بپرهیزند. آنان درخواست وی را پذیرفتند و از حزب الدعوة کناره‌گیری کردند.<ref>عاملی، ج۱، ص۴۲۰ – ۴۲۵؛ حسینی، ص۹۹ - ۱۰۰</ref> پس از کناره‌گیری آنها، [[سید مرتضی عسکری]] رهبر حزب الدعوة شد، اما در ۱۳۴۲ش / ۱۹۶۳ آیت الله [[سید محسن حکیم]] مأموریتی تبلیغی به وی محول کرد و از همین رو وی از عضویت حزب استعفا داد و [[محمدهادی سبیتی|محمدهادی سُبَیتی]] به رهبری آن برگزیده شد.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۸۵ - ۸۶؛ خرسان، ص۱۲۱، ۱۳۵ - ۱۳۸؛ حزب الدعوة الاسلامیة، ۱۴۰۵ – ۱۴۰۹، ج۳، ص۲۳۰</ref>
=== حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران ===
=== حمایت از قیام ۱۵ خرداد ایران ===
پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ / ۵ ژوئن ۱۹۶۳ در ایران، حزب الدعوة با صدور بیانیه‌ای از آن حمایت کرد و هنگامی که [[امام خمینی]] به عراق تبعید شد و در [[۱۳ مهر]] ۱۳۴۴ / ۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ از [[ترکیه]] وارد [[کاظمین]] شد مورد استقبال برخی از اعضای حزب قرار گرفت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۶؛ شبّر، ج۳، ص۳۲۵ - ۳۲۸</ref>
پس از [[قیام پانزده خرداد]] ۱۳۴۲ / ۵ ژوئن ۱۹۶۳ در ایران، حزب الدعوة با صدور بیانیه‌ای از آن حمایت کرد و هنگامی که [[امام خمینی]] به عراق تبعید شد و در [[۱۳ مهر]] ۱۳۴۴ / ۱۵ اکتبر ۱۹۶۵ از [[ترکیه]] وارد [[کاظمین]] شد مورد استقبال برخی از اعضای حزب قرار گرفت.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۶؛ شبّر، ج۳، ص۳۲۵ - ۳۲۸</ref>
=== دستگیری اعضاء حزب ===
=== دستگیری اعضاء حزب ===
پس از ریاست جمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش / ۱۹۶۶ و ایجاد فضای باز سیاسی، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاه‌ها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاست جمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش / ۱۹۶۸، فعالیت احزاب و گروه‌های اسلام گرای شیعی، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ / سپتامبر ۱۹۷۱، رژیم بعث، عبدالصاحب دخیل، نفر دوم حزب را دستگیر کرد، دخیل پس از شکنجه، کشته شد. یک سال بعد، محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ کربلا و چند تن دیگر نیز دستگیر شد و محمدهادی سبیتی و شیخ محمدمهدی آصفی، مسئول شاخۀ نجف، از عراق گریختند.<ref>عادل رؤوف، ص۲۵؛ خرسان، ص۱۷۷ – ۱۷۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹ - ۱۴۲</ref>
پس از ریاست‌جمهوری عبدالرحمان عارف در ۱۳۴۵ش / ۱۹۶۶ و ایجاد فضای باز سیاسی، نفوذ حزب در سراسر عراق، به ویژه در دانشگاه‌ها، افزایش یافت؛ اما با قدرت یافتن جناح افراطی [[حزب بعث]] و ریاست‌جمهوری [[احمد حسن البکر]] در ۱۳۴۷ش / ۱۹۶۸، فعالیت احزاب و گروه‌های اسلام‌گرای شیعی، از جمله حزب الدعوة، محدود شد و بسیاری از فعالان سیاسی دستگیر و زندانی شدند.<ref>علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۷۸، ۸۶ - ۸۷؛ عجلی، ص۱۱۶ - ۱۱۷</ref> در مرداد – شهریور ۱۳۵۰ / سپتامبر ۱۹۷۱، رژیم بعث، عبدالصاحب دخیل، نفر دوم حزب را دستگیر کرد، دخیل پس از شکنجه، کشته شد. یک سال بعد، محمد صالح ادیب، مسئول شاخۀ کربلا و چند تن دیگر نیز دستگیر شد و محمدهادی سبیتی و شیخ محمدمهدی آصفی، مسئول شاخۀ نجف، از عراق گریختند.<ref>عادل رؤوف، ص۲۵؛ خرسان، ص۱۷۷ – ۱۷۹؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۳۹ - ۱۴۲</ref>


اعضای برجستۀ حزب در [[عراق]] و [[لبنان]] برای فعالیت مجدد، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در [[۲۶ تیر]] ۱۳۵۳ / ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴ شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر شده و پس از محکومیت در دادگاهی فرمایشی، اعدام شده و برخی دیگر نیز به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref>
اعضای برجستۀ حزب در [[عراق]] و [[لبنان]] برای فعالیت مجدد، اعضای جدید رهبری را به ریاست شیخ عارف بصری انتخاب کردند، اما در [[۲۶ تیر]] ۱۳۵۳ / ۱۷ ژوئیه ۱۹۷۴ شیخ عارف بصری و شماری از اعضای رهبری دستگیر شده و پس از محکومیت در دادگاهی فرمایشی، اعدام شده و برخی دیگر نیز به حبس ابد محکوم شدند.<ref>ادیب و موسوی، ص۴۶؛ علی مؤمن، ۲۰۰۴، ص۱۴۳ – ۱۵۰؛ شامی، ص۱۵۰</ref>