پرش به محتوا

محمد بن ابی‌بکر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
imported>Mgolpayegani
imported>Mgolpayegani
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:


*'''چالش در ساماندهی اوضاع مصر'''
*'''چالش در ساماندهی اوضاع مصر'''
نخستین مسئله‌ای که محمد بن ابی بکر در مصر با آن روبه‌رو گردید، مشکل عزلت‌نشینان بود. آنان کسانی بودند که پس از قتل عثمان به خونخواهی وی و به منظور همدردی در غم کشته شدن او در «خربتا» یکی از مناطق مصر عزلت پیشه کردند و از [[بیعت]] با [[امام علی(ع)]] سر باز زدند. محمد یک ماه پس از ورودش به مصر، به دستور امام علی‌، نامه‌ای به عزلت‌نشینان نوشت و از آنان خواست به فرمانش درآمده با او بیعت کنند و یا از مصر خارج شوند. آنان این پیشنهاد را نپذیرفتند و پاسخ دادند: «در جنگ با ما عجله نکن»<ref>ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۳۳.</ref> محمد مدتی با آنان مدارا کرد تا [[جنگ صفین]] به پایان رسید. آنها نیز ابتدا از رویارویی با محمد بیم داشتند، ولی با پایان یافتن جنگ صفین و مسئله [[حکمیت]] و متشنج شدن اوضاع خلافت اسلامی جرأت مخالفت یافته، عَلَم طغیان برافراشتند.
نخستین مسئله‌ای که محمد بن ابی بکر در مصر با آن روبه‌رو گردید، مشکل عزلت‌نشینان بود. آنان کسانی بودند که پس از قتل عثمان به خونخواهی وی و به منظور همدردی در غم کشته شدن او در «خربتا» یکی از مناطق مصر عزلت پیشه کردند و از [[بیعت]] با [[امام علی(ع)]] سر باز زدند. محمد یک‌ماه پس از ورودش به مصر، به دستور امام علی‌، نامه‌ای به عزلت‌نشینان نوشت و از آنان خواست به فرمانش درآمده با او بیعت کنند و یا از مصر خارج شوند. آنان این پیشنهاد را نپذیرفتند و پاسخ دادند: «در جنگ با ما عجله نکن»<ref>ثقفی، الغارات، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۲۵۴؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۳۳.</ref> محمد مدتی با آنان مدارا کرد تا [[جنگ صفین]] به پایان رسید. آنها نیز ابتدا از رویارویی با محمد بیم داشتند، ولی با پایان یافتن جنگ صفین و مسئله [[حکمیت]] و متشنج شدن اوضاع خلافت اسلامی جرأت مخالفت یافته، عَلَم طغیان برافراشتند.


جنگ‌هایی بین آنها و سپاه محمد درگرفت که به شکست سپاه محمد انجامید و ظاهرا محمد، با درک این موضوع که قادر به از بین بردن فتنه آنان نیست با آنها قرارداد صلحی بست و آنان پذیرفتند که به فسطاط، مقر حکومت محمد وارد نشوند. آنها سپس به سرزمین‌های تحت حاکمیت [[معاویة بن ابی سفیان]] کوچ کرده، سرانجام به او پیوستند.<ref>کندری، ولاة مصر،، ص۵۱؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج ۱، ص۸۲۸.</ref>
جنگ‌هایی بین آنها و سپاه محمد درگرفت که به شکست سپاه محمد انجامید و ظاهرا محمد، با درک این موضوع که قادر به از بین بردن فتنه آنان نیست با آنها قرارداد صلحی بست و آنان پذیرفتند که به فسطاط، مقر حکومت محمد وارد نشوند. آنها سپس به سرزمین‌های تحت حاکمیت [[معاویة بن ابی سفیان]] کوچ کرده، سرانجام به او پیوستند.<ref>کندری، ولاة مصر،، ص۵۱؛ مقریزی، الخطط المقریزیه، ج ۱، ص۸۲۸.</ref>


با پیچیده‌تر شدن وضعیت مصر و ناتوانی محمد در سرکوب عزلت‌نشینان و نیز خرده‌گیری برخی از مصریان که او را کم سن و سال می‌دانستند،<ref>سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهره، ج ۱، ص۵۸۳.</ref> امام علی تصمیم گرفت فردی قدرتمندتر و با تجربه‌تر را روانه این منطقه نماید. به همین خاطر [[مالک اشتر]] را راهی مصر کرد.
با پیچیده‌تر شدن وضعیت مصر و ناتوانی محمد در سرکوب عزلت‌نشینان و نیز خرده‌گیری برخی از مصریان که او را کم سن و سال می‌دانستند،<ref>سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهره، ج ۱، ص۵۸۳.</ref> امام علی تصمیم گرفت فردی قدرتمندتر و با تجربه‌تر را روانه این منطقه نماید. به‌همین‌خاطر، [[مالک اشتر]] را راهی مصر کرد.


اگر چه مالک پس از حرکت به سوی مصر در منطقه‌ای به نام «قلزم» توسط عوامل معاویه به شهادت رسید، اما محمد از اینکه امام شخص دیگری را به جای وی به حکومت مصر گماشته بود دلگیر شد. امام برای دلجویی از محمد در نامه‌ای به وی چنین نوشت:
اگر چه مالک پس از حرکت به سوی مصر در منطقه‌ای به نام «قلزم» توسط عوامل معاویه به شهادت رسید، اما محمد از اینکه امام شخص دیگری را به جای وی به حکومت مصر گماشته بود دلگیر شد. امام برای دلجویی از محمد در نامه‌ای به وی چنین نوشت:
:::::'''«خبر یافتم که از فرستادن اشتر برای تصدی کاری که در عهده داری دلتنگ شده‌ای. آنچه کردم نه برای آن است که تو را کندکار شمردم، یا انتظار کوشش بیشتری بردم، و اگر آنچه را در فرمان توست از دستت گرفتم، بر جایی حکومتت دادم که سر و سامان دادن آن بر تو آسان‌تر است، و حکمرانی‌ات بر آن تو را خوش‌تر.»'''<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۴</ref>
:::::'''«خبر یافتم که از فرستادن اشتر برای تصدی کاری که در عهده داری دلتنگ شده‌ای. آنچه کردم نه برای آن است که تو را کندکار شمردم، یا انتظار کوشش بیشتری بردم، و اگر آنچه را در فرمان توست از دستت گرفتم، بر جایی حکومتت دادم که سر و سامان دادن آن بر تو آسان‌تر است و حکمرانی‌ات بر آن تو را خوش‌تر.»'''<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۴</ref>


:'''حمله سپاه شام به مصر'''
:'''حمله سپاه شام به مصر'''
معاویه پس از فارغ شدن از جنگ صفین، در صدد حمله به مصر برآمد. او نامه‌ای به سران عزلت‌نشینان نوشت و آنان را به پیوستن به خود فراخواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۴، ص۷۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۶۲</ref> هنگامی که سپاه معاویه به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] بر مصر حمله برد، نیرویی بالغ بر ده هزار نفر<ref>سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهره، ج ۱، ص۵۸۴؛ البته احتمال اغراق‌گویی در تعداد نیروهای عزلت‌نشینان وجود دارد.</ref> از عزلت‌نشینان عثمانی به آنها پیوست. سرانجام در جنگ نابرابری که میان سپاه شش هزار نفری معاویه و به پشتیبانی عزلت‌نشینان عثمانی صورت گرفت، سپاه دو هزار نفری محمد بن ابی بکر به فرماندهی کنانة بن بشر، در منطقه «المسناة» شکست خورد و فرمانده سپاه محمد نیز به شهادت رسید.
معاویه پس از فارغ شدن از جنگ صفین، در صدد حمله به مصر برآمد. او نامه‌ای به سران عزلت‌نشینان نوشت و آنان را به پیوستن به خود فراخواند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج ۴، ص۷۶؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۴، ص۱۶۲</ref> هنگامی که سپاه معاویه به فرماندهی [[عمرو بن عاص]] بر مصر حمله برد، نیرویی بالغ بر ده هزار نفر<ref>سیوطی، حسن المحاضرة فی تاریخ مصر و القاهره، ج ۱، ص۵۸۴؛ البته احتمال اغراق‌گویی در تعداد نیروهای عزلت‌نشینان وجود دارد.</ref> از عزلت‌نشینان عثمانی به آنها پیوست. سرانجام در جنگ نابرابری که میان سپاه شش هزار نفری معاویه و به پشتیبانی عزلت‌نشینان عثمانی صورت گرفت، سپاه دو هزار نفری محمد بن ابی بکر به فرماندهی کنانة بن بشر، در منطقه «المسناة» شکست خورد و فرمانده سپاهِ محمد نیز به شهادت رسید.


== شهادت و آرامگاه==
== شهادت و آرامگاه==
کاربر ناشناس