Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۵۸
ویرایش
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (افزودن لینک) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
با بالا گرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام، کفار [[قریش]] پس از مرگ [[ابوطالب]] به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زده و آنان را به دست کشیدن از [[اسلام]] مجبور میکردند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل [[یثرب]] بست، دستور داد تا مسلمانان به آن دیار [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم [[قریش]] رهسپار یثرب شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، قاهره، ج۱، ص۴۸۰.</ref> کفار قریش در آخرین چارهاندیشی علیه دعوت پیامبر(ص)، تصمیم به قتل وی گرفتند. | با بالا گرفتن دعوت [[پیامبر(ص)]] به اسلام، کفار [[قریش]] پس از مرگ [[ابوطالب]] به آزار و اذیت [[مسلمانان]] دامن زده و آنان را به دست کشیدن از [[اسلام]] مجبور میکردند. پیامبر که جان مسلمانان را در خطر دید، پس از [[بیعت عقبه|پیمانی]] که با اهل [[یثرب]] بست، دستور داد تا مسلمانان به آن دیار [[هجرت]] کنند. آنان در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم [[قریش]] رهسپار یثرب شدند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، قاهره، ج۱، ص۴۸۰.</ref> کفار قریش در آخرین چارهاندیشی علیه دعوت پیامبر(ص)، تصمیم به قتل وی گرفتند. | ||
جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]]، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشد و [[بنیهاشم]] که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و | جمعی از [[قریش]] در [[دار الندوه]] جمع شدند تا درباره نوع برخورد با [[پیامبر(ص)]] تصمیم بگیرند. در نهایت طبق خواسته [[ابوجهل]]، تصمیم گرفته شد از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر پیامبر (ص) حمله کنند و دستهجمعی او را در خانهاش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشد و [[بنیهاشم]] که خاندان و خونخواهان پیامبر بودند، نمیتوانستند با همه طوایف قریش بجنگند و مجبور میشدند به گرفتن [[دیه]] رضایت دهند.<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ص۱۴۵.</ref> ابناثیر در کتاب [[الکامل فی التاریخ]] گفته است، [[شیطان]] به شکل پیرمردی در این جلسه حاضر شد و مشرکان را راهنمایی کرد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۹۴.</ref> | ||
==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)== | ==نزول آیه و آگاهی پیامبر(ص)== | ||
به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر (ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر (ص) نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند برای هجرت را ابلاغ کرد. در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: | به دنبال تصمیم قریش بر قتل پیامبر (ص)، [[جبرئیل]] بر پیامبر (ص) نازل شد و او را از نقشه [[مشرکان]] آگاه ساخت و دستور [[خداوند]] برای هجرت را ابلاغ کرد. در [[آیه]] ۳۰ [[سوره انفال]] آمده است: | ||
:::و [ياد كن] هنگامى را كه كافران درباره تو نيرنگ مىكردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا [از مكه] بیرون كنند، و نيرنگ مىزدند، و خدا تدبير مىكرد، و خدا بهترين تدبيركنندگان است. | :::و [ياد كن] هنگامى را كه [[كفر|كافران]] درباره تو نيرنگ مىكردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا [از [[مكه]]] بیرون كنند، و نيرنگ مىزدند، و خدا تدبير مىكرد، و خدا بهترين تدبيركنندگان است. | ||
بنابراین پیامبر (ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | بنابراین پیامبر (ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف [[یثرب]] ترک کند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
==ماجرای لیلة المبیت== | ==ماجرای لیلة المبیت== | ||
در شب اول ماه | در شب [[۱ ربیعالاول|اول ماه ربیع الاول]] پیامبر (ص) برای آنکه مشرکان از [[هجرت]] او آگاه نشوند، به [[امام علی(ع)|علی(ع)]] فرمود: «مشرکان میخواهند امشب مرا به قتل برسانند، آیا تو در بستر من میخوابی تا من به [[غار ثور]] بروم؟» امام علی(ع) گفت: «در این صورت شما سالم میمانید؟» پیامبر (ص) فرمود: «آری.» علی (ع) تبسمی کرد و [[سجده شکر]] به جای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد: «آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد...»<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۶۰.</ref> سپس پیامبر (ص)، علی (ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶.</ref> | ||
وقتی علی(ع) در بستر پیامبر (ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو [[مباهات]] میکند.»<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، | وقتی علی(ع) در بستر پیامبر (ص) خوابیده بود، [[جبرئیل]] در بالای سر او و [[میکائیل]] پایین پای او آمدند و جبرئیل گفت: «خوشا به حال کسانی چون تو ای فرزند [[ابو طالب]]! که خدا در برابر [[فرشتگان]] به تو [[مباهات]] میکند.»<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۹؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۳.</ref> | ||
مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر (ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | مشرکان از ابتدای شب، خانه پیامبر(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما [[ابولهب]] گفت: در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب درباره ما میگویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را | علی (ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید. آنان با سنگ به علی(ع) که در بستر خوابیده بود، زدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است و شک نداشتند که وی رسول خداست.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۶-۴۶۷.</ref> صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی(ع) را در بستر رسول خدا(ص) مشاهده کردند، گفتند: [[محمد(ص)]] کجاست؟ علی(ع) فرمود: «مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟ کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند.» در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، الارشاد، مؤسسه اعلمی، ص۳۰.</ref> | ||
در این هنگام به سوی علی (ع) یورش بردند و او را آزردند و سپس از خانه بیرون کشیده، کتک زدند. ساعتی هم در [[مسجدالحرام]] زندانی کرده، سپس آزادش کردند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۹، ص۹۲.</ref> آنها در جهت [[مدینه]] به تعقیب پیامبر (ص) پرداختند در حالیکه [[غار ثور]] در سمت دیگر قرار داشت.<ref>مفید، الارشاد، مؤسسه اعلمی، ص۳۰ | |||
در نقل دیگری آمده است که علی(ع) وقتی آنان را مشاهده کرد که شمشیرهایشان را کشیدهاند و به سوی وی میآیند، با ترفندی شمشیر [[خالد بن ولید]] را که در پیشاپیش همه بود، گرفت و آنان را از خود دور کرد. آنها گفتند: ما با تو کاری نداریم، ولی بگو که محمد(ص) کجاست؟ فرمود: من اطلاعی از وی ندارم. پس قریشیان به جست و جوی رسول خدا(ص) پرداختند.<ref>طوسی، الامالی، ۱۴۱۴ق، ص۴۶۷.</ref> | |||
==نزول آیه در شأن علی(ع)== | ==نزول آیه در شأن علی(ع)== | ||
علمای [[شیعه]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۹۹-۱۰۰.</ref> و گروهی از علمای اهل سنت<ref>حاکم نیشابوری،المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۵؛ | علمای [[شیعه]]<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، مکتبه علمیه الاسلامیه، ج۱، ص۱۰۱؛ طوسی، التبیان، دار احیاءالتراث العربی، ج۲، ص۱۸۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۹۷۳م، ج۲، ص۹۹-۱۰۰.</ref> و گروهی از علمای [[اهل سنت]]<ref>حاکم نیشابوری،المستدرک علی الصحیحین، دار الکتب العلمیة، ج۳، ص۵؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۳۱؛ زرکشی، البرهان، ۱۹۵۷م، ج۱، ص۲۰۶؛ فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۵، ص۳۵۰.</ref> معتقدند [[آیه اشتراء]] (آیه ۲۰۷ سوره بقره) در شأن [[علی(ع)]] در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است. | ||
{{گفت و گو|عرض=۷۵|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal;|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%|شکل بندی آدرس=font-size:85%;|تورفتگی=۰|تراز=وسط|عنوان={{عربی|اندازه=۹۵%| وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}|و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. | {{گفت و گو|عرض=۷۵|شکل بندی عنوان=line-height:200%; font-size:125%; font-weight: normal;|شکل بندی ستون راست=text-align:center; line-height:170%|شکل بندی آدرس=font-size:85%;|تورفتگی=۰|تراز=وسط|عنوان={{عربی|اندازه=۹۵%| وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}|و از میان مردم كسی است كه جان خود را برای طلب خشنودی خدا میفروشد، و خدا نسبت به [این] بندگان مهربان است. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۸: | ||
* ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمدعلی صبیح، بیتا. | * ابن هشام، السیرة النبویه، تحقیق محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، مکتبة محمدعلی صبیح، بیتا. | ||
* حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا. | * حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق مصطفی عبد القادر عطا، بیروت، دار الکتب العلمیة، بیتا. | ||
*حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمد باقر محمودی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد، چاپ اول، ۱۴۱۱ق. | |||
* حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفة، بیتا. | * حلبی، علی بن ابراهیم، السیرة الحلبیة، بیروت، دار المعرفة، بیتا. | ||
* زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابراهیم، بیروت، دار احیاءالکتب العربیه، چاپ اول، ۱۹۵۷م. | * زرکشی، محمد بن عبدالله، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق محمد ابراهیم، بیروت، دار احیاءالکتب العربیه، چاپ اول، ۱۹۵۷م. | ||
خط ۴۶: | خط ۴۴: | ||
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدي، قم، مؤسسة آل البیت لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | * طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدي، قم، مؤسسة آل البیت لإحياء التراث، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
* طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه للطباعه، ۱۴۱۴ق. | * طوسی، محمد بن حسن، الامالی، قم، دارالثقافه للطباعه، ۱۴۱۴ق. | ||
* طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تصحیح احمد حبیب عاملی، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، چاپ اول، بیتا. | |||
* عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه علمیه الاسلامیه، بیتا. | * عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تهران، مکتبه علمیه الاسلامیه، بیتا. | ||
* فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق. | |||
* مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار الوفاء، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دار الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
* مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، مؤسسه اعلمی، بیتا. | * مفید، محمد بن محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، بیروت، مؤسسه اعلمی، بیتا. |